تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
نگاهی به کتاب تازه جان اسپوزیتو و دالیا مجاهد درباره نگرش‌ها و باورهای مسلمانان جهان

مسلمانان جهان در آینه گالوپ

هادی نیلی
[email protected]

یک تحقیق جهانی که به تازگی انجام شده است، تلاش کرده دیدگاه‌های مسلمانان را درباره مسایل و موضوعات مختلف به زبان آمار در‌آورد.

تحقیقات تازه‌ای که مؤسسه پیمایشی گالوپ انجام داده، پس از شش سال تحقیق و بیش از ۵۰ هزار مصاحبه به نتیجه رسیده و به گفته متصدیان آن، می‌تواند با ضریب خطای قابل‌ قبولی، ۱.۳ میلیارد مسلمان جهان را در ۳۵ کشور عمدتاً مسلمان (یا با جمعیت قابل توجه مسلمان) نمایندگی کند.

این تحقیقات را پروفسور جان ال. اسپوزیتو و دالیا مجاهد انجام داده‌اند. آقای اسپوزیتو استاد دانشگاه جورج‌تاون و سردبیر «دایرة‌المعارف جهان اسلامی مدرن» آکسفورد و رییس پیشین انجمن مطالعات خاورمیانه آمریکای شمالی است. خانم مجاهد نیز تحلیل‌گر ارشد و مدیر اجرایی مرکز مطالعات مسلمانان مؤسسه گالوپ است.

کتاب تحسین‌شده

کتابی بر اساس این تحقیقات با نام «سخن‌گوی اسلام کیست؟ یک میلیارد مسلمان واقعاً چه‌جور فکر می‌کنند؟» (Who Speaks for Islam? What a Billion Muslims Really Think) چند هفته ‌پیش در آمریکا منتشر شده است. این کتاب اغلب مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی قرار گرفته است.

اطلاعات تازه و دست‌اول و اغلب غافل‌گیرکننده‌ای که در این کتاب نقل شده، اغلب پیش‌داوری‌های رایج را درباره مسلمانان نقض می‌کند، انگیزه اصلی تحسین‌کنندگان این کتاب بوده است.

مثلاً ولی‌رضا نصر، نویسنده کتاب «احیای شیعه» و عضو شورای روابط خارجی آمریکا، درباره‌اش نوشته است: «این کتاب که هم‌زمان نافذ و برانگیزاننده است، سرشار است از واکاوی‌هایی درباره این‌که مسلمانان درباره دین، دموکراسی، حقوق زنان، افراطی‌گری، و رابطه مسلمانان با غرب چه فکر می‌کنند. این کتاب برای کارشناسان و تصمیم‌گیران، متخصصان و غیرمتخصصان، آمریکایی یا مسلمان لازم ‌به ‌خواندن است.»

هم‌چنین دیپاک چاپرا، نویسنده کتاب «راه حل، صلح است» این کتاب را این‌طور تحسین کرده است: «در ‌حالی که جهان ما به سمت خشونت‌های عمده‌تر و بدفهمی بین غرب و جهان مسلمان پیش می‌رود، این کتاب لفاظی‌های تضادبرانگیز سیاست‌مداران و کارشناسان را پس می‌زند و صدای اغلب‌ خاموش‌ شده مسلمانان را در همه جای جهان ارایه می‌کند. من پادرمیانی‌ای از این کتاب مهم‌تر و مورد نیازتر نمی‌توانم تصور کنم.»


تصویر جلد کتاب

مسلمان‌ها را نمی‌شناسیم

نویسندگان این کتاب در مقاله‌ای که به تازگی در روزنامه لس‌آنجلس‌تایمز نوشته‌اند، در معرفی کتاب خود آورده‌اند: «آمریکایی‌ها چه‌قدر درباره دیدگاه‌ها و باورهای مسلمانان سرتاسر جهان می‌دانند؟ با توجه به آمارها، نه چندان!»

آن‌ها سپس نوشته‌اند شاید غافل‌گیرکننده نباشد که اکثریت آمریکایی‌ها (۶۶ درصد) اذعان می‌کنند دست کم در یک مورد، پیش‌داوری منفی درباره مسلمانان دارند.

بر اساس آمارهای کتاب «سخن‌گوی اسلام کیست؟» یک‌پنجم آمریکایی‌ها هم می‌گویند پیش‌داوری‌های منفی «متعدد و قابل توجهی» درباره مسلمانان دارند. تقریباً نیمی از آن‌ها، باور ندارند که مسلمانان آمریکایی به کشورشان «وفادار» هستند و یک‌چهارم‌شان نمی‌خواهند یک مسلمان همسایه‌شان باشد.

به نوشته آقای اسپوزیتو و خانم مجاهد، نتایج پیمایش‌های این دو در جهان اسلام می‌گوید بیشتر پیش‌داوری‌ها درباره مسلمانان - دیدگاه‌هایی که تا پیش از این توسط برنامه‌ریزان و کارشناسان آمریکایی فریاد زده می‌شد و رأی‌دهنده‌ها می‌پذیرفتند - واقعاً نادرست هستند.

بر اساس نتایج گالوپ، ۷۲ درصد از آمریکایی‌ها با این گزاره مخالف‌اند که: «اکثریت کسانی که در جوامع مسلمان زندگی می‌کنند، فکر می‌کنند زنان و مردان باید حقوق برابر داشته باشند.»

اما واقعیت این بوده که اکثریت مسلمانان حتی در برخی از جوامع مسلمان اغلب محافظه‌کار، بی‌درنگ این گزاره را رد می‌کردند: ۷۳ درصد از سعودی‌ها، ۸۹ درصد از ایرانیان، و ۹۴ درصد از اندونزیایی‌ها می‌گویند مردان و زنان باید حقوق برابر داشته باشند.

اکثریت مردان و زنان مسلمان در ده‌ها کشور گرداگرد جهان، هم‌چنین معتقدند زن باید حق کار کردن خارج از خانه برای هر شغلی که صلاحیتش را دارد، و حق رأی دادن بدون دخالت اعضای خانواده‌اش داشته باشد.


دالیا مجاهد، مدیر اجرایی مرکز مطالعات مسلمانان موسسه گالوپ

خشونت را محکوم می‌کنند

داده غافل‌گیرکننده دیگری که در این کتاب آمده، نشان می‌دهد با وجودی که برخی شهروندان غربی اسلام را متهم می‌کنند که خشونت را بیش از دیگر ادیان تشویق می‌کند، ولی آمارهای این کتاب می‌گوید مسلمانان جهان، دست‌کم به اندازه آمریکایی‌ها، حمله به شهروندان غیرنظامی را محکوم می‌کنند.

بر اساس این آمار، شش درصد از افکار عمومی آمریکا فکر می‌کند حمله‌هایی که هدف آن‌ها شهروندان غیرنظامی هستند، «کاملاً موجه»اند. این رقم در عربستان سعودی چهار درصد است و در لبنان و ایران فقط دو درصد.

علاوه بر این، کتاب نتیجه‌گیری می‌کند که این سیاست است و نه دین که اقلیتی کوچک - فقط هفت درصد - را در جهان اسلام تحریک می‌کند تا به اندازه‌ای ضدّآمریکایی بشوند که حمله‌های ۱۱ سپتامبر را قابل چشم‌پوشی ببینند.

گالوپ با تحقیقی در سرتاسر کشورهایی با جوامع اکثراً مسلمان، پی برد که بین کسانی که خودشان را مذهبی معرفی می‌کردند و آنان که خود را غیرمذهبی می‌دانستند، هیچ تفاوت آماری‌ای درباره کسانی که از حمله‌های ۱۱ سپتامبر جانب‌داری می‌کردند، وجود ندارد.

وقتی از پاسخ‌گویان در کشورهای انتخاب‌شده در یک «پرسش باز (بدون جواب از پیش ‌تعیین‌شده)» خواسته شد نظرشان را درباره ۱۱ سپتامبر بگویند، کسانی که آن را محکوم کردند، همان اندازه به دلایل دینی استناد می‌کردند که به دلایل بشری.

مثلاً 20 درصد از کویتی‌ها که آن حمله‌ها را «کاملاً غیرموجه» خوانده بودند، این موضع خود را با ذکر این‌که تروریسم، خلاف آموزه‌های اسلام است، توضیح می‌دادند. حتی یک پاسخ‌گو در اندونزی تا آن‌جا پیش رفت که یک آیه مشخص از قرآن را نقل کرد که کشتن بی‌گناهان را منع می‌کند.

اما در سوی دیگر، هیچ یک از پاسخ‌گویانی که آن حمله‌ها را قابل‌ چشم‌پوشی می‌دید، از قرآن به ‌عنوان یک توجیه استفاده نکرد. در عوض، آن‌ها به توجیه‌های سیاسی تکیه کردند و ایالات متحده را یک «قدرت امپریالیستی» خواندند یا آن را متهم کردند به این‌که «قصد دارد دنیا را در کنترل خود بگیرد.»

باور به آزادی بیان؛ از پیش‌داوری تا واقعیت

اشاره دیگر نویسندگان این کتاب که در مقاله‌ای برای وب‌سایت مجله هفتگی نیوزویک نوشته‌اند، به دیدگاه مسلمانان نسبت به آزادی بیان باز می‌گردد.

داده‌های آماری درباره دیدگاه‌های مردم بریتانیا، فرانسه، و آلمان از آن حکایت می‌کند که اکثریت در سرتاسر کشورهای اروپایی برجسته و مهم، با این تصور که روزنامه‌ها می‌توانند هرآن‌چه بخواهند چاپ کنند، مخالف هستند.

وقتی از آنان پرسیده شد آیا روزنامه‌ها می‌توانند کارتون‌هایی با دست‌مایه ‌قرار دادن هالوکاست منتشر کنند، تنها 18 درصد از فرانسوی‌ها، 15 درصد از بریتانیایی‌ها و 10 درصد از آلمانی‌ها پاسخ مثبت داده‌اند.

همین طور، فقط یک نفر از هر ۱۰ نفر در این کشورها گفت که روزنامه‌ها اجازه دارند یک نشانه نژادپرستانه چاپ کنند.

فقط شش درصد از بریتانایی‌ها، یک درصد از فرانسوی‌ها، و هیچ کدام از آلمانی‌ها گفتند که پورنوگرافی کودکان نیز می‌تواند زیر چتر آزادی بیان منتشر شود.

با این حال، وقتی از آنان درباره انتشار کاریکاتورهای دانمارکی پرسیده شد، پاسخ‌گویان در هر سه آن کشورها خیلی آزادمنش‌تر شده‌اند؛ به خصوص در آلمان.

36 درصد از بریتانیایی‌ها و 40 درصد از فرانسوی‌ها گفتند به نظر آنان چاپ آن کاریکاتورها قابل قبول بوده است. این اظهار نظر آنان در قیاس با دیگر موارد، معنا پیدا می‌کند.

در افکار عمومی آلمان که عملاً هیچ مدارایی با دیگر اظهارات توهین‌آمیز ندارد، 59 درصد می‌گویند چاپ یک کاریکاتور از پیامبر اسلام در هیبت یک تروریست، باید در چتر آزادی بیان حفاظت شود.


پروفسور جان ال. اسپوزیتو، استاد دانشگاه جورج‌تاون

خط‌ قرمز‌های مسلمانان اروپایی

آقای اسپوزیتو و خانم مجاهد نوشته‌اند: شگفت‌آور این‌که میزانی که هر یک از این جوامع چاپ شدن کاریکاتورهای دانمارکی را به‌عنوان اقدامی قابل ‌قبول قلمداد می‌کند، با میزان پذیرش کلی آنان نسبت به اظهارات توهین‌آمیز هم‌خوانی‌ای ندارد؛ هر چند با دیدگاه‌های نامطلوب‌شان درباره مسلمانان هم‌خوانی دارد.

افکار عمومی بریتانیا، تنها کشور در میان این سه که مردمش کمی دیدگاه مثبت‌تری (سه دهم) به مسلمانان دارند تا دیدگاهی منفی (دو دهم) هم‌چنین تنها گروهی است که اکثریتی ناچیز فکر می‌کند انتشار آن کاریکاتورها غیر قابل ‌قبول بوده است.

در مقابل، افکار عمومی آلمان که در آن اکثریتی قوی فکر می‌کند انتشار کاریکاتورهای دانمارکی قابل ‌قبول بوده، نزدیک به چهار برابر بیشتر از افکار مثبت، افکار منفی درباره مسلمانان دارد (27 درصد در برابر 7 درصد)

اما بنا به آمار کتاب «سخن‌گوی اسلام کیست؟» دیدگاه‌های مسلمانانی که در پایتخت این کشورها زندگی می‌کنند، به شکلی چشم‌گیر با هم‌شهری‌های اروپایی‌شان فرق می‌کند.

اکثریت بزرگی از مسلمانان در این سه پایتخت، انتشار هر چهار مورد ذکرشده را در قالب آزادی بیان، غیر قابل‌ قبول می‌دانند. اکثریت مسلمانان در این سه پایتخت، همان کسانی که ایمان و هویت قومی برای‌شان به یک اندازه اهمیت دارد، انتشار آن کاریکاتورهای پیامبر اسلام را به اندازه انتشار آن نشانه نژادپرستانه، غیر قابل قبول می‌دانند.


کتاب اخیر مؤسسه گالوپ نشان می‌دهد چندان تفاوتی در دیدگاه مسلمانان نسبت به غرب وجود ندارد. مثلاً مسلمانان گرداگرد جهان می‌گویند بدترین جنبه غرب در نظر آنان، زوال اخلاقی و فراموش کردن ارزش‌های سنتی است - همان پاسخ‌هایی که خود آمریکایی‌ها به این سؤال داده‌اند.

هم‌چنین آن‌چه مسلمانان جهان، غرب را به خاطرش تحسین می‌کنند، تکنولوژی و دموکراسی آن است - همان دو پاسخ عمده‌ای که آمریکایی‌ها در برابر سؤال مشابه پاسخ دادند.

کتاب تازه مؤسسه گالوپ، پیش‌داوری‌های عمومی درباره مسلمانان را چنان عینی و دقیق زیر سؤال برده که شاید در این مورد بتوان با دیپاک چاپرا و ولی نصر هم‌داستان شد که در این زمانه، به دشواری می‌توان کتابی این اندازه مهم و مورد نیاز سراغ گرفت.

نظرهای خوانندگان

والا من حداقل در محیطی که میشناسم میبینم که این آمار درست نیست . پس این جماعت بسیجی و انصار کجای آمار اونا هستند .حالا به زور میخوان بگن مسلمونا آدمای صلح دوست و... اند. ولی به هر حال من اکثر آدمای مذهبی رو که میشناسم نه با برابری زن و مرد موافقن و نه با اقدامات تروریستی علیه اسراییل و امریکا مخالفتی دارند.

-- ali ، Aug 29, 2008 در ساعت 04:02 PM

به نظرم مي آيد اين كتاب در مورد اينكه اسلام چيست و سخنگوي واقعي آن كيست دست به سفسطه توسل به اكثريت زده است. به گمانم اسلام آن چيزي است كه در قران و سنت آمده است. هر چند سخن در اين قضيه فراوان مي توان گفت و دو طرف بحث دلايلي براي حرف خود دارند.

-- ماني جاوبد ، Aug 29, 2008 در ساعت 04:02 PM

نوعی پیش داوری غیر مسؤولانه در این کامنتها قابل مشاهده است. چه کسی گفته که بسیجیان و انصار نماینده کل مسلمانان هستند؟ اینها در بهترین حالت جزو همان ۶-۷ درصد بنیادگرایی هستند که در آمار هم ذکر شده. در همین ایران خودمان مگر اینها بیش از ۶-۷ درصد جمعیتی هستند که اکثریت مطلق آن خود را مسلمان می داند؟ و دقیقا به همین علت است که ما جمهوری اسلامی را نظامی دیکتاتوری می دانیم که اقلیتی را بر اکثریتی غالب کرده است. توجه کنید که برای یک آمارگیر و نظر سنج ملاک مسلمانی مطابقت عقاید فردی افراد با محتویات قرآن و سنت نیست. بلکه هر کسی که خود را مسلمان می داند و می نامد، در نظر سنجی به عنوان مسلمان محسوب می شود. بدین ترتیب است که ای بسا امثال نویسندگان این کامنت هم در این نظر سنجی شرکت کرده اند و به عنوان عضوی از جامعه مسلمانان نظریات آنها در آمار لحاظ شده است. به هر حال مشاهدات روزمره ما هم دستکم در ایران نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق مردم (که خود را مسلمان می دانند) به هیچ وجه با بنیادگرایی اسلامی سر سازگاری ندارند. حالا نمی دانم چرا وقتی چنین حرفی با تکیه بر آمار و بررسی دقیق از زبان یک موسسه معتبر آمریکایی بیان می شود، برخی از افراد همانند نویسندگان کامنتهای بالا اینچنین برآشفته می شوند؟ آیا خیلی خوشحال می شوید که به صرف متولد شدن در کشوری اسلامی، شهروندان غربی به شما با دیده ظن و تحقیر نگاه کنند، هر چند که (همانند من) هیچ تعلق خاطری به هیچ مذهبی نداشته باشید؟ امیدوارم که مدتی را در آمریکا و اروپا سپری کنید تا آنچه را که می گویم درک کنید.

-- بهمن ، Aug 30, 2008 در ساعت 04:02 PM

درجواب نظرشماره : ظاهرا شما خیلی خوششتون میاد که کشورهای غربی به دیده تحقیر مسلمونا رو نگاه کنند. !! با اینکه از اسمتون معلومه که شمام مسلمونید حداقل تو شناسنامتون!!!

-- leila ، Sep 2, 2008 در ساعت 04:02 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)