تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
نگاهی به سفر سولانا به تهران و بوش به اروپا

این هفت ماه جهنمی

نادر فکوهی

در حالی که نماینده روسیه در گروه۱+۵ اعلام کرده است که در بسته پیشنهادی این گروه به ایران، مشوق‌های تازه‌ای گنجانده شده و قرار است سولانا در سفر روز یکشنبه آینده‌اش به تهران آن را رونمایی کند، گویی واپسین سفر اروپایی جرج بوش به اروپا، دور جدیدی از فشارهای سیاسی‌ و اقتصادی را بر ایران را در قالب تحریم‌های تازه در پی خواهد داشت.

سفر وی به اروپا در حالی انجام شد که نوری المالکی، تهران را با دستان خالی از جلب رضایت مقامات ایران درباره امضای توافق‌نامه امنیتی‌اش با امریکا ترک کرد.

عدم رضایت تهران در حالی ابراز شد که امریکا، مصرانه معتقد است که حجم بالای ناامنی در عراق ناشی از سیطره امنیتی ایران بر عراق است. بنابراین طبیعی بود که بوش در واکنش به ناکامی المالکی، در اولین سخنانش در اروپا، با لحنی تند تهران را مخاطب قرار دهد و از افزایش تحریم ها سخن بگوید.

هرچند که قبل از سفر مالکی به تهران و بوش به اروپا نیز، از زبان سولانا شنیده بودیم که در بسته جدید پیشنهادی به تهران نباید «انتظار معجزه» داشت و رمزخوانی این گفتار سولانا بدین معنی است که در این بسته کماکان درخواست تعلیق کامل غنی‌سازی اورانیوم از تهران تکرار شده است.


نوری المالکی در تهران نتوانست نظر مساعد ایران را نسبت به توافق‌نامه امنیتی عراق و آمریکا جلب کند

درخواستی که با سخنان دو هفته قبل آیت‌الله خامنه‌ای در جمع هوادارانش، به تابویی غیر‌قابل تغییر تبدیل شد و در تهران هیچیک از جریان‌های سیاسی، جرات ابراز نظر در باب پذیرش تعلیق در برابر تشویق های احتمالی را ندارد.

سخنان اخیر شائول موفاز درباره «لزوم حمله به ایران» و سفر جرج بوش به اروپا که اولین ثمره آن، محکومیت مجدد تهران به خاطر ادامه دادن فعالیت‌های مربوط به غنی‌سازی اورانیوم بود، نشانه‌های ماه‌های نفس‌گیر باقی‌مانده تا پایان دوران ریاست جمهوری بوش را بر ملا می‌کند.

هفت ماهی که بی‌شک، ایران و مقامات ارشدش بیش از هر کس در جهان - حتی مک کین و اوباما- خواهان پایانش هستند. سخنان احمدی‌نژاد در چهلمین سفر استانی‌اش در شهر‌کرد، نشان‌دهنده میل شدید تهران به پایان یافتن دوران ریاست جمهوری جرج بوش است: «دوران تو به پايان رسيده و به فضل‌الهي قادر نخواهي بود حتي به يك سانتي متر از سرزمين ايران آسيبي بزني.»

اما به نظر نمی رسد که این هفت ماه دست کم به لحاظ تشدید فشارهای اقتصادی بر ایران به سهولت سپری شود. گو این‌که سخن گفتن از گزینه نظامی علیه ایران نیز هر روز بیشتر می‌شود.

بوش در هر شهر اروپایی که اقامت کرد، بالاترین مقام آن کشور را وادار به انتقاد صریح از مواضع اتمی ایران کرد و این معنایی جز حرکت قطار سریع‌السیر اجلاس ۱+۵ و سپس نشست شورای امنیت سازمان ملل و در نهایت افزایش دامنه تحریم‌های سیاسی و اقتصادی علیه ایران ندارد.


بوش در آخرین سفر اروپایی‌اش در مقام رییس جمهور آمریکا، با لحنی تندتر درباره‌ی ایران حرف زد

اطمینان از طی این فرآیند زمانی بیشتر می‌شود که تهران‌، اگرچه یکشنبه آینده میزبان کمیسیونر ارشد سیاست خارجی اتحادیه اروپا خواهد بود، اما از هم اکنون در گفتار مقامات سیاسی از جمله محمود احمدی‌نژاد و منوچهر متکی نشانه‌ای دال بر پذیرش غنی‌سازی به چشم نمی‌خورد.

تا حدی که اگر چه بوش در دیدار با صدر اعظم آلمان باز هم از «گزینه دیپلماتیک» برای حل بحران اتمی ایران سخن گفت، اما تلاش او برای همراه‌سازی مطلق اروپا با مواضع امریکا می‌تواند تا حد «گزینه‌های غیر دیپلماتیک» نیز امتداد یابد.

کلاف در هم تنیده «عدم پذیرش تعلیق غنی‌سازی»، «امنیت عراق و دخالت ایران»، «دخالت ایران در امور داخلی لبنان و فلسطین» جملگی شرایط را برای طی هفت ماه دشوار تا پایان دوران ریاست جمهوری بوش در چشمان هر ناظری ترسیم می‌کند. هفت ماه جهنمی که اگر با تصویب چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت به پایان برسد، ایران نفسی به آسودگی خواهد کشد. هر چند که رییس جمهور آینده ایالات متحده امریکا نیز می‌تواند در پایان یا امتداد این «نفس آسوده» اصلی‌ترین نقش‌آفرین باشد.

ترک بی‌نتیجه تهران از سوی سولانا را می‌توان آغاز جهنمی هفت ماهه برای تهران قلمداد کرد. مگر آن‌که این‌بار تهران «معجزه» را ترسیم کند و با پذیرش غنی‌سازی، مسیر تحریم‌ها و برخود‌های رو به تزاید آتی را مسدود کند.

نظرهای خوانندگان

جنگ را مثل لولو خور خوره در گنجه گذاشته اند و تا تقي به توقي ميخورد ميگويند در گنجه ره باز ميكنيم ها!
آقايان مقسرين وطني ينگي دنيا نشين و آب تيمز و سن را خور هم كه غير از ترجمه ستون هاي سياسي نشريات معتبر و غير معتبر كار ديگري انجام نميدهند و آنجا هم اصالت ايراني خود را از ياد نبرده و از سياست مرضيه نه سيخ و نه كباب و هم سيخ و هم كباب دست بر نميدارند تا مبادا فردا گردي بر تحليل و تشخيص اكادميك شان بنشيند و براي شان حرف در بياورند كه قرباني تمام سياست بازي هاي اين ور و آن ور آب مردم ايران هستند .
بابا ما اين حرفها را هزار بار شنيده ايم ولي دريغ از دو كلمه حرف حساب و يك تحليل شسته رفته.
با عذر خواهي از ضيا موحد بايد بگويم كه مردم از بس كه تفسير بد خواندم!

-- شهاب ، Jun 12, 2008 در ساعت 06:57 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)