تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با حسین باستانی پیرامون افشاگری‌های اخیر اقتصادی در ایران

«افشاگری‌ها دارد از حد تحمل جمهوری اسلامی می‌گذرد»

نیک‌آهنگ کوثر
[email protected]

Download it Here!

افشاگری‌های اخیر شخصیت‌های درون نظام علیه گروه‌های رقیب به تازگی رواج خاصی پیدا کرده است. چندی پیش عباس پالیزدار، دبیر اجرایی هیأت تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه در مورد پرونده‌های مفاسد اقتصادی، مطالبی را بیان کرد که به عقیده کارشناسان باعث ایجاد اختلاف‌های شدید درون نظام سیاسی ایران خواهد شد. حسین باستانی، عضو شورای سردبیری روزنامه روزآنلاین در این باره نوشت: «این افشاگری‌ها بوی خون می‌دهند.» در همین رابطه با وی گفت و گو کردم.


حسین باستانی، عضو شورای سردبیری روزنامه روزآنلاین

من تصورم این است که این افشاگری‌ها دارد از حد تحمل نظام جمهوری اسلامی می‌گذرد. البته وقتی این افشاگری‌ها صورت می‌گیرد، نمی‌تواند همان طور که من در آن مطلب هم اشاره کردم، بدون نوعی موافقت یا همراهی ذهنی از طرف مقامات بالاتر افشاکنندگان صورت گرفته باشد.

به عنوان مثال وقتی که ما شاهد هستیم بحث سر قتل‌های زنجیره‌ای بالا می‌گیرد و در این راستا در وب‌سایت مورخی که مدت‌ها برای وزارت اطلاعات کار می‌کرده، بخشی از صحبت‌های آیت‌الله خامنه‌ای در یک جلسه خصوصی سران سه قوه چاپ می‌شود، قطعا نمی‌شود که فرض کرد که ایشان سرخود دست به یک چنین کاری زده است.

چون می‌دانیم که اگر هزینه‌های منتشر کردن صحبت‌ها نباشد، از بُعد رهبر جمهوری اسلامی در داخل کشور می‌تواند برای کسانی که مشخص است کجا هستند، شناسنامه دارند و در واقع شخصیت‌های حقیقی شناخته‌شده هستند، بسیار سنگین باشد.

این افشاگری‌ها بیشتر از طریق کدام بخش از نظام انجام می‌شود؟ اکثر این افراد جزو محافظه‌کاران هستند. آیا می‌شود گفت این‌ها اصول‌گرایان نزدیک به آقای احمدی‌نژاد هستند یا محافظه‌کارانی که به هر صورت دنبال کسب قدرت در رده‌های مختلف می‌گردند؟

یک سر بخش مهمی از این افشاگری‌هایی که دارد اخیراً صورت می‌گیرد، به جناح آقای احمدی‌نژاد وصل است. یعنی این بازی را این‌ها بیشتر از سایر جناح‌های داخل جریان محافظه‌کار دارند ادامه می‌دهند و به آن دامن می‌زنند.

مثلاً زمان خاتمی افشاگری‌هایی صورت می‌گرفت که اصلاح‌طلبان در آن درگیر بودند؛ تحقیق و تفحص از صدا و سیما و قبل از آن قتل‌های زنجیره‌ای و غیره و ذلک. ولی آن دوره دوره‌ای است که دیگر تمام شده. الان افشاگری‌ها داخل جناح محافظه‌کار است.

خود آقای احمدی‌نژاد بارها در سخنرانی‌هایش می‌آید به تلویح اتهاماتی را مطرح می‌کند؛ هیچ وقت وارد جزییات نمی‌شود. بعضی وقت‌ها هم که وارد جزییات شده، مثل شرکت بیمه ایران یا مافیای سیگار، یک رقم اثبات‌نشده را بیان کرد و گفت پنج میلیارد رشوه می‌خواستند؛ در حالی که کل تجارت سیگار حدود یک الی یک و نیم میلیارد است. موارد دیگری که شخصاً وارد شده بود، موارد مستندی نبود.

یعنی در قیاس می‌شود عنوان کرد که افشاگری‌های اخیر نسبت به افشاگری‌های آقای احمدی‌نژاد مستند است و فقط آدم‌های درجه دو و درجه سه، مسئولیت پیش بردن این برنامه‌ها را به گردن گرفته‌اند؟

تصور من این است که این را به آدم‌های دیگری از جناح خودشان سپردند. آدم‌هایی که مسئولیت حقیقی و حقوقی کمتری دارند که بیایند و یک مقدار بیشتری وارد جزییات بشوند.

یعنی مثلاً سپرده شده به کسی که عضو کمیته بررسی و تحقیق و تفحص از قوه قضاییه بوده، ضمن آن‌که می‌داند این سخنانش طبعات قضایی دارد؟

این آدم، بیشترسابقه اطلاعاتی دارد. ولی آن نواری که از سخنان ایشان پیاده شد، در سایت‌های مختلف کامل نبود. حالا یک ورژنی که دیروز روز منتشر کرد، آن بخش‌های منتشرنشده در بقیه سایت‌ها را هم گذاشته بود؛ من‌جمله یک جایی دارد اشاره می‌کند که حالا برادرهای اطلاعات می‌آیند و می‌گویند خلاصه اسناد طبقه‌بندی‌شده رو کردی؛ ولی حالا ما بگذارید بگوییم.

این آدم سابقه‌اش این گونه است. البته هیچ تضمینی هم نیست که هر چه هم که ایشان می‌گوید تمام حقیقت باشد یا همه‌اش حقیقت باشد؛ این‌ها همه جای خودش است. اما مشخص است که یک احساس تکلیف شخصی در مقابل خون شهدا و غیره، همان طور که خودش دارد در آن سخنرانی بیان می‌کند، دلیل این نیست که دارد وارد این جزییات می‌شود. مشخص است که در راستای دعواهای درونی خودشان است.

این هم که من اشاره کردم بوی خون می‌آید، این است که دیگر وقتی افشاگری به این سطوح بالا می‌رسد و طبیعتاً می‌شود انتظار داشت که آن‌ها هم دیگر واکنش نشان بدهند. این جور جاها، واکنش‌ها، واکنش‌های عادی نخواهد بود.

دیگر این چیزی نخواهد بود که در جلسه سران نظام، گفتگوهای دوستانه‌ای صورت بگیرد و احیاناً آقای خامنه‌ای هم دعوت به خویشتن‌داری بکنند. کما این‌که خبرهایش آمده که بعد از سخنرانی آقای احمدی‌نژاد، آقای خامنه‌ای از ایشان پرسیدند خب فایده این سخنان، جز این‌که کل نظام را زیر سؤال بردید، چه بود؟ البته جالب است که بدانیم آقای احمدی‌نژاد حتی این سخنان رهبری را هم می‌آید بعداً نقل می‌کند.

و در بخشی از سخنان آقای پالیزدار به فرزند آقای هاشمی رفسنجانی و روابط خارج از ازدواج ایشان اشاره می‌شود. آیا این خط جدیدی در حمله به خانواده هاشمی رفسنجانی از طریق نزدیکان احمدی‌نژاد محسوب می‌شود؟

در این صحبت‌های اخیری که منتشر شده یک جاهایی هست که دارد یکسری از آمار و ارقام مشخص فساد اقتصادی بیان می‌شود که این‌ها را می‌شود فهمید در چارچوب همان کمیته تحقیق و تفحص از قوه قضاییه بوده که مثلاً به پرونده‌هایی رسیده‌اند که مربوط به رییس سابق قوه قضاییه، پرونده مالی آیت‌الله امامی کاشانی و غیره است.

ولی در ادامه این صحبت‌ها یک سری صحبت‌های دیگر هم می‌کند که خیلی نمی‌تواند به تحقیق و تفحص از قوه قضاییه مرتبط باشد؛ ولی جهت‌گیری‌های سیاسی دارد که مشخص است می‌خواهند در دعواهای خودشان به این‌جاها هم برسند.

مثلاً بحث اخلاقی مهدی هاشمی که می‌شود موافق یا مخالف آن بود و کاملاً ممکن است که این اتفاق وجود داشته باشد؛ قاعدتا این نمی‌توانسته در جهت تحقیق و تفحص از قوه قضاییه مورد رسیدگی قرار گرفته باشد. این‌ها در واقع اطلاعات یا اتهاماتی هست که دارد از طرف دستگاه اطلاعاتی و امنیتی می‌آید؛ اگر که صحت داشته باشد یا نداشته باشد آن بحث دیگری است.

بعید است که مثلاً تیمی که در سازمان بازرسی کل کشور نشسته و می‌خواهد پرونده‌های فساد مالی را برسی بکند، به این جاها بخواهد برسد. یا این‌که آن مثالی که دارد ایشان در مورد پرونده سقوط هواپیمای احمد کاظمی وآقای دادمان، یعنی مثلاً آن پرونده هزار صفحه‌ای که ایشان دارد در مورد پرونده دادمان اشاره می‌کند، اگر واقعاً صحت داشته باشد، بعید است که مثلاً در جایی از قوه قضاییه پرونده هزار صفحه‌ای در مورد این وجود داشته باشد. این بیشتر به نوعی اطلاعات برخاسته از دستگاه امنیتی شبیه است.

بنابراین می‌خواهم نتیجه بگیرم که درست است که شروع بحث با پرونده تحقیق و تفحص از قوه قضاییه بوده و البته در شروعش دارد اطلاعاتی گفته می‌شود که آن اطلاعات ماهیت پرونده‌های قضایی دارند، مثل جنگل‌های شمال یا تصاحب کارخانه و غیره؛ ولی در ادامه اشاره‌های صریحی هم به مجادلات بین خودشان دارند و از همین رو می شود استدلال داشت که جناح مقابل این‌ها، یعنی محافظه‌کارانی که رقیب این‌ها محسوب می‌شوند، روی همین جاها انگشت بگذارند و بگویند که «سند و مدرک بیاورید؛ از کجا این حرف‌ها را زدید؟» و این بازی به این صورت ادامه پیدا کند.

منتها در پشت می‌توانید انتظار داشته باشید که پاتک‌های جدی به دنبال داشته باشد. این‌که عرض می‌کنم این بحث‌ها بوی خون می‌دهد، پاتک‌های متقابلی که این گونه بحث‌ها می‌تواند داشته باشد، معمولاً در نظام جمهوری اسلامی ایران لزوماً از راه بحث‌های قضایی و رسانه‌ای نیست.

نظرهای خوانندگان

احمدي نزاد و تيمش دارند با اين افشا گري ها مي گويند كه ما از جنس انهايي كه سي سال بر شما حكومت كرده اند نيستيم و مي خواهيم اوضاع را بهتر كنيم و اگر نقصي در كارمان هست مافيا و برخي افراد كه درباره آنها افشاگري شده نمي گذارند . ممكن است موفق شوند و يكبار ديگر راي بياورند . در نبود رسانه هاي آزاد ممكن است آنها موفق شوند

-- عباس از مشهد ، Jun 10, 2008 در ساعت 05:32 PM

یکی بود یکی نبود.
زیر گنبد کبود روستای کوچکی بود که مردمش به سختی زندگی می کردند.هر از گاهی دزدان شبانه به روستا حمله می کردند و دارو ندار روستائیان را به تاراج می بردند.
دزدها کم کم بر سر اموال دزدی دعوایشان شد و به دو گروه تقسیم شدند!آنها به جان هم افتادند و یکدیگر را از بین بردندوآنچه از ایشان بجای ماند اموالی بود که از روستائیان دزدیده بودند !
روستائیان خدا را شکر کردند که بین دزدها دعوا افتاد و اموال آنها پیدا شد!؟

-- farshid khodadadian ، Jun 11, 2008 در ساعت 05:32 PM

حرف-مفت است ارائه ی سند جرات میخواهد

-- بدون نام ، Jun 13, 2008 در ساعت 05:32 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)