تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
نگاهی به تهدید نظامی ایران از سوی اسرائیل

ایران دیگر «آس» ندارد

نادر فکوهی

اسراییل دقیقاً در روزی که قیمت نفت در بازارهای جهانی بار دیگر رکوردی تازه و البته بی‌سابقه بر جای گذاشت، از حمله «اجتناب‌ناپذیر» به ایران سخن گفت. تهدیدی که از زبان شائول موفاز ایرانی‌الاصل و وزیر دفاع سابق در دولت شارون و معاون ایهود اولمرت در کابینه فعلی اسراییل بیان شد و واکنشی به شکل سکوت از سوی واشنگتن به همراه داشت.

می‌توان حدس زد این سخنان، در آینده‌ای نزدیک با حملات لفظی شدیدی از جانب ایران مواجه خواهد شد و اصلا بعید نیست که جمله پرعقوبت «اسراییل باید از نقشه محو شود» بار دیگر و با صدایی خشمگینانه‌تر از زبان رییس‌جمهور ایران یا مقامات بالادست او جاری شود.

قیمت نفت اما در این موقعیت «نه جنگ - نه صلح» کماکان رو به افزایش است.

زمانی هنری کیسینجر در گفت‌وگو با مجله تایم در سال ۲۰۰۶ در پاسخ به این سؤال که «در صورت درگیری نظامی با ایران تکلیف قیمت نفت چه خواهد شد؟» گفته بود: «به هر حال جامعه جهانی باید یک بار هم که شده برای مبارزه با تروریسم هزینه جدی بدهد؛ اما برای همیشه واکسینه می‌شود.»

گفته کیسینجر دقیقاً منطق با موقعیت فعلی جامعه جهانی است. تنها دو سال از جهش‌های پر فراز قیمت نفت گذشته، اما به وضوح قابل مشاهده است که خواب هیچ یک از قدرت‌های جهانی از بهای سه‌رقمی قیمت نفت، آشفته نیست.

فراموش نباید کرد که تحلیل قالب درباره احتمال حمله به ایران در سال‌های اخیر با سه گزاره‌ی مبتنی بر واکنش ایران، تعریف شده است:

١- حمله حزب‌الله به اسراییل
٢- حمله حماس به اسراییل
٣- افزایش ناگهانی بهای نفت

این سه گزاره در صورت حمله احتمالی آمریکا و نیروهای متحد به ایران مطرح بوده است. حال آن‌که بسیاری نیز بر این باور بودند که در صورت اقدام نظامی «مستقل» اسراییل علیه ایران، کشورهای عربی و خاورمیانه‌ای نیز در حمایت از یک «حکومت اسلامی» وارد نزاع شوند.


پیش‌فرضی که هم‌اینک به واسطه افزایش تنش‌ها میان ایران و دول عربی عملاً منتفی تلقی می‌شود. بنابراین سخنان اخیر موفاز را نباید چندان دست‌کم گرفت و در حد یک اظهار نظر خصمانه رسانه‌ای دانست.

هر چهار پیش‌فرض مبتنی بر واکنشی ایران در صورت مواجه شدن با یک حمله نظامی، در «وضع واقعاً موجود» برای جامعه جهانی فاقد اهمیت‌اند:

١- حزب‌الله به شدت گرفتار جنگ داخلی است و نیروهایش پس از جنگ ۳۳ روزه با اسراییل به آن سوی رودخانه لیتانی عقب نشانده شده‌اند.

٢- حماس نیز به شدت گرفتار جنگ داخلی است. با تکه و پاره شدن مناطق فلسطینی، پس از درگیری‌های فتح و حماس، عملاً حماس تنها منطقه غزه را در اختیار دارد. منطقه‌ای که مردمانش به واسطه تحریم‌های بی‌سابقه غذایی، انرژی و دارویی هر روز به دولت چشم‌دوخته به جیب ایران انتقاد می‌کنند.

٣- بهای نفت هم سیمای هیولایی خود را به همگان نشان داده است و دیگر چندان اهمیتی ندارد که بهای آن تا مرز بیش از ٢٠٠ دلار هم برسد.

بر اساس آمار اخیر بانک جهانی، از زمانی که قیمت نفت با افزایشی بی‌سابقه به بالای صد دلار رسید، رشد اقتصادی در کشورهای مصرف‌کننده افزایش داشته؛ حال آن‌که در کشورهای تولیدکننده رقم رشد ثابت یا نزولی بوده است.

در واقع جهان، اقتصاد خود را در برابر این افزایش بها بیمه کرده و سرریز عواقب ناهنجار آن را در آفریقا و آسیا و از قضا همین منطقه خاور میانه ریخته است. اجلاس اخیر سازمان جهانی غذا نشانه بارز این سرریز بود.

۴- کشورهای عربی نیز پس از آن‌که ایران بسته پیشنهادی اروپا را مرجوع کرد، در گردشی مشهود، ایران را به عنوان «خطری جدی» برای بقای خود دیدند. به بیانیه‌های پرکینه‌ی شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب درباره ایران توجه کنید.

سوریه نیز سر انجام پس از نیم‌قرن با اسراییل مذاکره کرد. هر چند که در همان روز وزیر دفاعش را برای انعقاد پیمانی امنیتی به تهران فرستاده بود. اما آن‌چه مهم بود، نفس مذاکره با «کشوری که باید محو شود» بود.

با این شرایط به خوبی می‌توان دریافت که با وجود آن‌که موقعیت پایدار «نه جنگ - نه صلح» عملاً بیشترین سود را برای اقتصاد مافیایی‌شده‌ی جهانی در پی داشته است، اما اگر روزی هم فرا برسد که جنگ، «صلح» را از این دوگانه بیرون براند، ایران دیگر «آسی» برای رو کردن در دست ندارد.

نظرهای خوانندگان

یکی از اشکالات ما شرقی ها این است که واقعیات رو آنطور که هست نمی بینم آنطور که میخواهیم می بینیم مثلا نویسنده عزیز با جمهوری اسلامی مشکل دارد از حماس و نفت و لبنان و در و دیوار هم مایه میگذارد. اصلا شما از کجای تشکیلات حماس یا حزب ا... لبنان اطلاع دارید که کشف کردید به شدت دچار درگیری داخلی هستند این تشکیلات که یک سازمان دموکراتیک نیستند و خبر رسانی درستی هم از درونشان انجام نمی دهند که شما با این قاطعیت متوجه شدی به شدت مشکل دارند

-- rezar ، Jun 9, 2008 در ساعت 03:43 PM

تحلیل جالبی است ولی یکی دو سئوال باقی می ماند:
اول آن که نوشته اید: "بر اساس آمار اخیر بانک جهانی، از زمانی که قیمت نفت با افزایشی بی‌سابقه به بالای صد دلار رسید، رشد اقتصادی در کشورهای مصرف‌کننده افزایش داشته" . اگر این گزاره را با آمار خود مستند کنید بهتر است، چون لااقل در نظر اول به نظر نمی رسد کشورهای مصرف کننده نفت هم در حال حاضر از رشد اقتصادی بالایی برخوردار باشند. به ظاهر (و حتا در باطن) سخن از رکود در آمریکا و اروپاست. این که بتوایند نشان دهید صعود قیمت نفت در عمل به رشد اقتصادی کشورهای مصرف کننده انجامیده، کار مهمی است چون برخی معادلات را بهتر توضیح می دهد. بنابراین شاید توضیحی در این مورد لازم باشد
در مورد حزب الله لبنان نیز، برخی ها از ترمیم شدن و بازسازی نیروی نظامی حزب الله در سال گذشته سخن می گویند. این فاکتور مهمی است. یعنی فقط آنها که به اطلاعات درجه اول نظامی دسترسی دارند می توانند روی قدرت یا ضعف حزب الله شرط بندی کنند. در غیاب این اطلاعات درجه اول، دانستن واکنش حزب الله در زمان حمله شدن به ایران بسیار دشوار است.
آنجا که گفته اید بالارفتن قیمت نفت، دیگر شوک افزایش قیمت آن را در زمان حمله به ایران خنثی میکند، نکته بسیار جالبی است.
ممنون

-- بدون نام ، Jun 9, 2008 در ساعت 03:43 PM

با درود به شما
این را هم به مقاله تان اضافه کنید که اگر جنگ شود دیگر خبری از نیروهای مردمی در جبهه جنگ نخواهد بود . این همان چیزی است که حکومت از آن وحشت دارد و میداند اگر جنگی شود از داخل ایران هم تنها خواهد ماند

-- اشکان ، Jun 9, 2008 در ساعت 03:43 PM

خیلی سست و غیر منطقی نوشته شده! تیتر دهن پر کن ولی محتوا صفر:
1و2: اصلا همین جنگایی که این گروه ةا راه انداختن یکی از دلایل اصلی فشار به ایرانه. اگه ایران اون جا کوتاه بیاد که اصلا چرا حمله کنن به ایران!

3: این که دیگه از اون حرفاس! نفت 100 دلاری با 200 یا 300 دلاری فرق نداره؟ اتفاقا یکی از چیزایی که دل حکومت ایران رو قرص کرده همینه که در حاضر قیمت نفت اون قدر بالاست که دنیا دیگه تحمل تورم ناشی از جنگ رو نداره...

4و5: سوریه و کشورهای حوزه خلیج فارس کی برای ایران آس بودن که حالا باشن؟ اصلا چه ربطی داره؟

-- 2008 ، Jun 9, 2008 در ساعت 03:43 PM

This article is one the worse articles that has been published with the regard to the war with Iran. It seems that Mr Nader Fakoohi has forget to mention the most serious and effective weapon that Iran is holding against the invasion to the country and it is the damage that it can cause the Western Troops in Iraq and Afghanistan. Iran can kill many and many of Western Troops in Iraq and Afghanistan and there will be an open end war in the Middle East. A lot of small Arab countries around Persian Gulf with face Civil Wars and the supply of oil to the whole world is going to be disrupted. Secondly according to what statistic Mr Fakoohi says that the economy in Developed countries is showing higher growth? It looks like that this dear writer is taking his statistical data from another planet.

-- Amir ، Jun 9, 2008 در ساعت 03:43 PM

جمله "دیگر چندان اهمیتی ندارد که بهای آن(نفت) تا مرز بیش از ٢٠٠ دلار هم برسد." یعنی چی؟ یعنی باقی قسمتهای تحلیل هم همین شکلی هستند؟

-- محسن ، Jun 9, 2008 در ساعت 03:43 PM

Beharhal in ham eshare nazari ast ke mishawad khand wali man in maghalat ra dar Rooznameha va mizegerdehaye siasy niz shenideam wali yek chiz mosalam as ke diwanegan ke mamor ejraye dastorate kompanihaye Aslahezazi va konsern haye dige hastan naghshe jang mirisand wali dar payane an darmande mishawand va dar in rah che ensanhaye bigonah va shosteshoye maghzi shode hamrah ba digar bigonahal as bin mirewand mesale zende Irake emrooz mibashad.beharhal hichkas nemidanad ayande che mishawad va hichkas nemitawand pishbini konad ke che khahad shod dar akhar faghat in mardome jahan hastan ke bayad jeloye in diwanegan ke aksaran niz jahody hastan begirad.

-- بدون نام ، Jun 9, 2008 در ساعت 03:43 PM

وقتی چیزی گران تر از حدی شد. شما این حق انتخاب را دارید که آن را تا مدتی نخرید. این است که بله، شاید مهم نباشد اگر از 200 دلار بیشتر شود.

-- نیم ، Jun 10, 2008 در ساعت 03:43 PM

هر چند تحليل يكسويه نگري است اما اتفاقن به نظر من خيلي هم خوب انجام شده. آن حالت خنثي و سر در گم بسياري از تحليل ها را ندارد و خطري جدي را گوشزد مي كند.

-- ماني جاوبد ، Jun 10, 2008 در ساعت 03:43 PM

in yeki az baa mazzetarin maghalehaiee bood ke inja khoondam, va vaghean neshandahandeie akhlaghe irania hastesh, che inke reis jomhoor bashan che montaghedesh! in az akhlaghe iranias ke az rooie me`de harf bezanan va haminjoori natijegiri konan.
ba tavajjoh be masaiele mojood manam ehtemale hamle be iran tavasote israel ya US ya hardo ro ziad midoonam, vali dalaieletoono nemipaziram.
dar vaghe be nazare man gheimate naft dar haddie ke kamkam age baazam bala bere be moshkelate jeddi dar donya monjar mishe va too US ya europe momkene kaar be harjomarj bekeshe, vali be har haal gheimate naft chizie ke bala va balatar khahad raft vagheire ghabele ejtenabe dar ayande, pas shayad behesh kamtar ahamiat bedan chon chizie ke belakhare bala mire, va barashoon behtare harche zoodtar hamle konan.

-- بدون نام ، Jun 10, 2008 در ساعت 03:43 PM

من 100 درصد با نظر آقای بدون نام موافق هستم چون با تمام کارهایی که نیروی انتظامی در جهت برآورده کردن امنیت اجتماعی کرده مردم هیچ دل خوشی از این حکومت ندارند.البته این یکی از اقدامات جمهوری اسلامی است.سرکوب زنان معترض در جهت طلب حق خود، نبودن آزادی بیان، سرکوب دانشجویان و مفسرین ونویسندگان و غیره باعث افزایش تنفر از حکومت گشته.و از همه مهم تر رعایت نکردن اصل قوانین اسلامی واجرای آن به حد افراط در سرتاسر جامعه و مسائل ریزی همچون نیاوردن مدال در المپیک با سیر نزولی ،...

-- بدون نام ، Aug 23, 2008 در ساعت 03:43 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)