خانه > گوي سياست > ایران > انتخابات ریاست جمهوری؛ یک اصلاحطلب و احمدینژاد | |||
انتخابات ریاست جمهوری؛ یک اصلاحطلب و احمدینژادمریم محمدینزدیک به یکسال به انتخابات ریاست جمهوری در ایران باقی مانده است. شاید دشواریهای شرایط عمومی کشور، وجود بحرانهای اقتصادی و تنشهای سیاسی در سطوح بالا حدس و گمانها را در مورد رئیس جمهور آینده به چالشی تقریبا هرروزه تبدیل کرده است. یکی از عمدهترین محورهای این بحث حضور یا عدم حضور محمد خاتمی در دورهی آیندهی ریاست جمهوری است که در واقع بیانگر چگونگی حضور مجموعهی اصلاحطلبان در مقابل طیفهای گوناگون اصولگرا است. در ارتباط با این بحث، روزهای گذشته خبری در بسیاری سایتهای متعلق به هر دو جناح سیاسی کشور منتشر شد، حاکی از این که خاتمی در نامهای به سیزده تن از افراد شناختهشده، نظر آنها را در مورد حضور خود در انتخابات آتی ریاست جمهوری جویا شده است. از محمدعلی ابطحی، معاون رئیس جمهور پیشین در دوران اصلاحات، به عنوان یکی از گیرندگان این نامه نام برده شده است. گرچه خاتمی ارسال چنین نامهای را تکذیب کرده، اما من با ابطحی در مورد احتمال حضور محمد خاتمی در انتخابات آتی و احتمالات دیگر مرتبط با آن گفتوگو کردم.
من نمیتوانم واقعا الان بگویم مصلحت چه هست. چون یکمقداری بستگی به شرایط و فضای نزدیک به انتخابات دارد و مسایلی که در این حوزه مطرح میشود. مشخصترین دیدگاههایی که نسبت به این مسئله در میان اصلاحطلبان وجود دارد چیست؟ دو دیدگاه به طور مشخص وجود دارد. عدهای از دوستان ما معتقدند آقای خاتمی در این شرایط مشکلات فراوانی پیدا خواهد کرد، هم گرفتن مملکت در این وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فعلی و با مشکلاتی که وجود دارد و با احتمالا نوع تخریبهایی که صورت میگیرد. از آن طرف میزان امکاناتی که در اختیار احتمالا کاندیدای رسمی و دور دوم رئیس جمهور فعلی میتواند قرار بگیرد. فضاهای مبهمی که هست و نگاههایی که وجود دارد. شاید مثلا با این تحلیل که خیلیها مطرح کنند، بخشی از قدرت با توجه به حرفهای تندی که این روزها علیه اصلاحات مطرح است، طبیعی است که از هر امکانی استفاده بکنند برای این که به همین وضعیتی که به وجود آوردهاند، ادامه بدهند. در این دیدگاه خیلیها برای آقای خاتمی مصلحت نمیدانند که در انتخابات حضور پیدا کند و احیانا سناریوی دور گذشتهی آقای هاشمی رفسنجانی برای ایشان مطرح و پیاده شود. آقای ابطحی، با توجه به شرایط، تا کنون در مورد آقای خاتمی و تفاوتها با وضعیت آقای هاشمی رفسنجانی، شما این سناریو را شخصا محتمل میبینید؟ امروز که اینجا ایستادهایم، من جزو محتملات قوی میدانم. بله، احتمالا این فضا به وجود بیاید و مطرح باشد. البته اختلافی هم هست که من فکر میکنم مهم باشد. آن این که احتمالا فضای عمومی که برای آقای خاتمی وجود دارد، ممکن است فضایی باشد که در به خصوص قشر شهرنشین فضای گلهمندانهای وجود داشته باشد؛ اما آن فضایی که شاید در دوران گذشته آقای هاشمی رفسنجانی داشت، یک فضای عمومی اجتماعی بود که به نوعی درگیر و مخالف آقای هاشمی هم بودند. آن فضا در مورد آقای خاتمی کمتر است، اما امکانات تخریبی، بالاخره امکاناتی است که وجود دارد. یک نگاه دیگر هم نگاهی است که معتقدند آقای خاتمی باید بیاید، به خاطر این که ظرفیت بسیار وسیعی دارد و از این ظرفیت وسیع باید در این شرایط استفاده بشود. خیلی از دوستان ممکن است در همین شرایط ـ با همهی احترامی که برای آقای مهندس موسوی قائل هستیم ـ نوع نگاهی که به آقای مهندس موسی داشتند که در شرایطی میتوانستند بیایند و نیامدند، به آقای خاتمی از این نگاه توقع متفاوتی داشته باشند.
اخیرا گزینههای دیگری منجمله در گفتوگوی آقای عبدی و حجاریان مطرح میشود، مثل معرفی آقای ناطق نوری به عنوان کاندیدای ائتلاف اصلاحطلبی. چنین نقطهای آیا یک نقطه بازگشت برای اصلاحطلبان محسوب نمیشود، به نوعی که مشکل ذهنی برای پایگاه سیاسی و فرهنگی آنها ایجاد بکند؟ من با آن نگاهها و این تحلیلها شخصا موافق نیستم. من معتقدم که تفکر اینچنینی نباید عملگرا به مسایل نگاه کند، بلکه باید به مبانی تفکرات خودش هم نگاه کند. جامعهی ما جامعهای باهوش است. جامعهای نیست که یک دور به آقای ناطق نوری به عنوان رقیب اصلی آقای خاتمی نگاه کند و بعد یک دور دیگر همه جریانهای اصلاحطلب پشت سر یک فرد قرار بگیرد. با همهی احترامی که برای آقای ناطق نوری قائل هستم و همهی کسانی که تلاش میکنند، من معتقدم که یک دیدگاه، یک مبنای فکری وجود دارد و آن دیدگاه و مبنای فکری جلو میرود و کسانی را که قبول دارد، مطرح میکند. جامعه خواست میپذیرد، نخواست نمیپذیرد. خیلی به این نگاه کاملا نگاه عملگرایی داشته باشیم و به تفکر موجود در جامعه و زیربناهای این تفکرات بخواهیم بیتوجه باشیم، من این دیدگاهها را قبول ندارم. نمیدانم آقای حجاریان چنین چیزی را ارائه کرده یا نکرده، ولی در فضای عمومی من معتقدم که آدم با مردم صادقانهتر دیدگاههایی که خودش دارد را یا مطرح میکند و میآید و رای میآورد. یا زمینه ندارد، خب نمیآید و رای نمیآورد. اینها بهتر از این است که ما وارد این نوع بحثها بشویم. طرح معرفی شخصیت دیگری از میان اصلاحطلبان، آیا بهطور جدی مطرح است؟ البته افراد مختلف، از لحاظ حضور نسبی، معرفی کردهاند. اما فکر میکنم تجربهی انتخابات قبلی نشان میدهد که مجموعهی جریانات اصلاحطلب وقتی موفق خواهند شد که بتوانند اجماعی در مورد یک فرد داشته باشند. آن اجماع در مورد کاندیداهای آینده حالا هر کس باشد، اگر اتفاق بیفتد، شرایط را خیلی متفاوت میکند. من فکر میکنم افراد گوناگونی در این ماجرا هستند که اکنون بهطور رسمیتر مثلا آقای کروبی، آقای عارف و شاید تا حدودی دکتر نجفی و اینها یک نوع ابراز آمادگی، بعضیها صریحتر و بعضیها ضعیفتر کردهاند. در مورد یکی از این احتمالات؛ آقای کروبی، فکر نمیکنید همان فضایی که در مورد آقای ناطق نوری ذکر میکنید، به نوعی مصداق پیدا میکند، حتا نه با آن شدت. ولی با توجه به اظهارات آقای کروبی در انتخابات مجلس و در مورد طیفهایی از اصلاحطلبان که کم و بیش آقای خاتمی را هم دربرمیگرفت؟ شاید هم یک نکته مثبتاش این باشد که یک نوع فضای ارتباط و دیالوگ با بخش دیگر حاکمیت پیدا کرده باشند. برای این که شرایط آرامتر و قابل پذیرشتر باشد. حالا هنوز زود است که در مورد افراد بحث بکنیم. آقای ابطحی، با توجه به این که هنوز زمان زیادی داریم تا انتخابات، محتملترین فضایی که از نظر صفبندی سیاسی در انتخابات آتی میبینید، چیست؟ بین کدام نیروها و یا کدام اشخاص خواهد بود؟ با توجه به فضا که میبینم، حتما اصلاحطلبان در انتخابات آینده حضور خواهند داشت. طرف مقابل هم احتمالا طرف قدرتمندی که وجود خواهد داشت، آقای احمدینژاد است و این رقابت، رقابت اصلی خواهد بود. میدان رقابت اصلی بین یک کاندیدای اصلاحطلب، که امیدوارم اجماعی هم در مورد او وجود داشته باشد و آقای احمدینژاد شکل میگیرد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
فایل صوتی دارای مشکل هست، صدای آقای الطحی موجود نیست.
--
-- امین ، Jun 21, 2008 در ساعت 01:37 PMزمانه: فایل صوتی درست است. احتمالا اشکال از خط شما بوده. دوباره داونلود کنید.
چرا قاليباف را درز گرفتهاند؟ بنده به عنوان يک طرفدار اصلاح و کسی که به خاتمی و معين رای داده مطمئنا اگر آقای قاليباف کانديدا بشوند به ايشان رای میدهم که هم ذکاوت کافی دارند هم شهامت.
-- گرگانی ، Jun 21, 2008 در ساعت 01:37 PMpedar jan tamame barnamhehay in khanom moshkele seda dare, darigh az yek barnameh ke moshkele seda nadashteh bashe, zemnan in jalebe ke dar pasokhe nazare aval, ba porroooi tamam migid na dosresteh,vaghan tabriiiiiiiiik be zamanh
-- arash ، Jun 22, 2008 در ساعت 01:37 PMسلام به نظر می رسد کیفیت صدا خوب باشد اما فقط صدای آقای ابطحی مونو است و نه استریو و الا کیفیت بدی ندارد. جناب آرش بر اعصاب خودتان مسلط باشید و با حلم و صبوری برخورد کنید.
-- سید سراج الدین میردامادی ، Jun 22, 2008 در ساعت 01:37 PMحیف از چند دقیقه ای که صرف خواندن این مصاحبه بی سر وته شد. خود آقای ابطحی هم اگر این متن را بخوانند چیزی سر در نمی اورند. در هر حال به نظر می آید که آقای ابطحی دل به یک امید واهی بسته اند و نمی توانند این حقیقت تلخ را بپذیرند که همان طوری که ... خمینی از جستجوی تمدنی ... شاه به وجود آمد احمدی نژاد واصولگرایی او هم از شعبده بازی هشت ساله خاتمی در گفتگو با تمدن ها زاییده شدند در حالی که هم در دوره شاه و هم در سی سال قبل فساد جامعه روز به روز بیشتر و بیشتر می گشت.
-- بدون نام ، Jun 22, 2008 در ساعت 01:37 PM...
این منظور از کاندیدای مورد اجماع در مصاجبه آقای حجاریان ، آقای عبدلله نوری است نه ناطق نوری
-- آریا ، Jun 23, 2008 در ساعت 01:37 PMآقای میردامادی عزیز! برعهده گرفتن نقش منبری و واعظ محله یا آقا معلم سر کلاس آن هم در بخش کامنت ها از وظایف کسانی که می خواهند خود را تحت مقوله ی معلم روشنفکری دینی معرفی کنند نیست.
-- هر که باشم... ، Jun 23, 2008 در ساعت 01:37 PMkhanoome Mohebie aziz, lotfan ba etelaate dorost soal befarmiad,. dar goftegoye Abdi o Hajarian, bahs az Abodlahe Nouri bod na Nateghe Nouri. Ba in soale ghalat mozoe bahs Aghaye Abtahi niz be birahe rafte.
-- homayoun ، Jun 23, 2008 در ساعت 01:37 PMایشان دغدغه اصلیشان در این شرایط وقایع داخل بیت آقای خمینی است. بروید در وبلاگ ایشان ببینید. آریستوکراسی چه اصلاح طلب چه اصول گر چه تفاوتی دارد؟!
-- من ، Jun 23, 2008 در ساعت 01:37 PMمشکل اصلی کشور مسئله ریاست جمهوری نیست آیادر ایران اصلا جمهوریت به جز در لفظ کاربرد عملی دارد.و جمهوریت رابه رسمیت می شناسند. درست است که کشور و مردم از ناحیه احمدینژاد آسیب زیادی دیده است. دولت دست بوس خاصیتی جز این ندارد.و اگر غیر از این باشد هر 9 روز به قول خاتمی یک بحران درست می کنند پس می بایست اصل را اصلاح کرد نه فرع را
-- ابراهیم ملکی ، Jun 23, 2008 در ساعت 01:37 PM