خانه > حسین علوی > گفت و گو > «از اجلاس جده نباید انتظار نتیجه بزرگی داشت» | |||
«از اجلاس جده نباید انتظار نتیجه بزرگی داشت»حسین علوی[email protected]
به دعوت دولت عربستان سعودی از دیروز در شهر جده، اجلاسی برای بررسی دلایل افزایش کنترلناپذیر بهای نفت تشکیل شده است. در این اجلاس نمایندگانی از کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده فرآوردههای نفتی و نیز نمایندگان شرکتهای بزرگ خرید و فروش نفت حضور دارند. علت افزایش توقفناپذیر قیمت نفت که اکنون تا مرز ۱۴۰ دلار در هر بشکه نیز رسیده، یکی از مسائل مورد اختلاف است. دکتر حسن منصور، کارشناس اقتصاد انرژی مقیم لندن در گفت و گو با رادیو زمانه در این باره میگوید:
سعودیها معتقدند که این سفتهبازی بازار، یعنی قمار روی قیمتهای بازار است؛ برای اینکه در بازار هزارها میلیارد دلار پول سرگردان وجود دارد و اینها برای حفظ ارزش خود در شرایط نزول دلار، به کالاهایی از جمله نفت پناه میبرند که قیمتشان رو به بالا است و به عنوان یک پناهگاه برای این پولها عمل میکند. چون تقاضای نفت را بالا میبرد، قیمت بالا میرود. در این البته حقیقتی وجود دارد. از طرف دیگر موضع کل اوپک این است که علت افزایش نفت مصرفکننده، کمبود ظرفیت پالایش است. این نیز حقیقتی در آن هست. نظر انگلیس این است که این کمبود عرضه است و اگر عرضه بالا برود، موضوع دگرگون میشود. در این هم البته این حقیقت در درازمدت وجود دارد؛ چون امروز کمبود عرضه وجود ندارد؛ ولی وقتی نگاه میکنیم برای ۱۰ سال آینده تقاضاها رو به افزایش است؛ ولی عرضه آن افزایش را نشان نمیدهد در نتیجه قیمت فرآوردههای نفتی باید رو به بالا باشد. به این ترتیب مسأله این است که اگر این اجلاس که امیدهای فراوانی را ایجاد کرده است، نتواند انگشت روی یک راه حل مشخصی بگذارد، این خطر هست که بازار را دچار هراس کند و قیمت با یک جهش دیگر روبهرو بشود. آیا اجلاس جده صرفا به بررسی دلایل افزایش بهای نفت می پردازد و یا به دلیل حضور نمایندگان کشورهای تولیدکننده و مصرفکننده و همچنین کشورهای نفتی، زمینه تصمیمگیریهایی را در این مورد هم میتواند فراهم بکند؟ در واقع مسأله این شق دوم است. یعنی پیدا کردن یک راه حل برای اینکه قیمتها در حد معقول باقی بماند. سعودیها از این هراس دارند که با افزایش قیمت نفت به این صورتی که پیش رفته، در درازمدت تقاضای نفت را دچار کاهش کند و اقتصاد کشورهای بزرگ و مصرفکننده را دچار رکود کند و این فاجعه جهانی پدید بیاورد. البته این کشورهای بزرگ، حامیهای عربستان سعودی هم هستند. از این نظر منافع مشخصی در اینجا وجود دارد. از طرف دیگر بازار نفت به یک لحاظ بازار بسیار بسیار آشفته است؛ برای اینکه برخی از مصرفکنندگان نفت پالایششده را با یک بیستم قیمت تمامشده خرید میکنند و برخی تا سه برابر تمام شده خرید میکنند. برای اینکه قیمت نفت در جاهای بسیار کمی طبق عرضه و تقاضای بازار عمل میکند. در خیلی از کشورهای اروپایی مالیاتهای گزاف روی آن وضع میشود و در بسیاری از کشورهای مصرفکننده، یارانههای فراوان روی آن بسته میشود. اخیراً چین در این زمینه تصمیم گرفته که بنزین را ۱۶ درصد گرانتر بکند و گازوییل را ۱۸ درصد گرانتر بکند؛ ولی این افزایش ظاهراً چشمگیر هم با توجه به آنچه که اقتصاددانان «کششپذیری تقاضا نسبت به قیمت» میگویند، اثرش بسیار ناچیز است. برای اینکه یک درصد افزایش بهای فرآوردههای نفتی، کمتر از یک سیام درصد روی مصرف اثر میگذارد. به این ترتیب اثر آن بسیار ناچیز است. این جلسه یک نگاه استراتژیک به مسأله خواهد داشت و البته سرمایهگذاری روی انرژیهای جایگزین در کشورهای پیشرفته بیشتر امکانپذیر است تا در کشورهایی که فقط به لحاظ فنی صادرکننده نفت هستند. سهم گاز در ایجاد تعادل در بازار مواد سوختی تا چه اندازه میتواند دخیل باشد؟ آیا تصمیماتی یا طرح نظراتی در این زمینه هم در اجلاس جده خواهد شد که در حقیقت تجدید نظر در میزان تولید و مصرف گاز، بتواند در کاهش بهای نفت تأثیر بگذارد؟ گاز در برخی زمینهها جایگزین نفت است؛ بویژه در زمینههای سوختی وقتی که به صورت مایع درمیآید. در زمینههای انرژی، یعنی سوخت حمل و نقل نی میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. ولی برای اینکه گاز و سایر انرژیها را به مایعی تبدیل کنند که مثلاً در هواپیماها و در وسایط نقلیه مورد استفاده قرار بگیرد، سرمایهگذاری در تکنیک قضیه لازم است. برای این معمولاً اقتصاددانان روی یکی دو عامل توجه دارند. یکی عامل «لید تایم» (مدت زمان تأخیر) است؛ یعنی از وقتی نفت به صورت غیر قابل تحمل در بیاید تا زمانی که سرمایهگذاری در آن عرصه معین به تولید معینی برسد، معمولاً سه تا پنج سال طول میکشد. در بعضی زمینهها این امکانپذیر است. آنجا که امکانپذیر است، باید متوجه این زمان تأخیر بود. این است که پاسخ صریح به این وضعیت موجود در بازار از آن طریق حاصل نخواهد شد؛ فقط عواملی در جهت کاهش امروز عمل میکنند که یکی خطر رکود در کشورهای مصرفکننده است، عملاً سبب خواهد شد با این رکود تورمی، قیمت واردات کشورهای تولیدکننده نفت بالا برود. در نتیجه اینها نیز از این بازی بازنده در بیایند. به این ترتیب الان چشمها دوخته شده به اینکه از اجلاس جده چه نتیجهای بیرون میآید که نتیجه خیلی بزرگی هم متأسفانه مورد انتظار نیست. آیا ممکن است که برای انرژیهای جایگزین دیگر مثل انرژیهای خورشیدی یا بادی یا انرژی هستهای طرحهای جدیدی ارائه شود یا سرمایهگذاری در این زمینه مورد توجه اجلاس جده قرار بگیرد؟ ملاحظه بفرمایید سرمایهگذاری روی انرژی های جایگزین از نخستین بحران نفت در ۱۹۷۴ یعنی ۳۴-۳۳ سال پیش مورد توجه بوده و سرمایهگذاریهای کلانی هم روی آنها انجام گرفته است. منتها به عللی هر کدام از اینها با موانعی برخورد کرده است. یک مانع عبارت بود از ارزان بودن قیمت نفت. یعنی وقتی قیمت نفت در ۱۹۹۰، تنها ۱۰ دلار برای هر بشکه بود، انگیزهای برای سرمایهگذاری در آن زمینههای سرمایهبر وجود ندارد. وانگهی این انرژیهای مختلف هر کدام محدودیتهای خودشان را دارند. امروز تمام وسایل نقلیهای که در دنیا ساخته شدهاند، تمامی دستگاههای انرژیبر بر مبنای تاریخی مصرف نفت و مشتقات نفتی ساخته شدند. تا بیایند و اینها را عوض بکنند، اینجا یک پدیده مطرح است؛ یعنی ماشینهای موجود را باید از جریان خارج کنند که هزینه گزافی دارد و بعد تکنولوژیهای جدید را بیاورند که این نیز زمان خواهد برد. از طرف دیگر محدودیت برخی دیگر از انرژی ها مثلاً انرژی اتمی امروز در تمامی این کشورها مورد بحث است. از یکسو میتواند کمبود انرژی و بویژه برق را تأمین کند و از سوی دیگر مثلاً در همین انگلیس آمار اخیری که داده شد، دولت تخمین میزند برای به اصطلاح از جریان خارج کردن نیروگاههای کهنه در این کشور، امروز به حدود ۳۰۰ میلیارد پوند حداقل نیاز است و این سرمایه بسیار بزرگی است و البته ترس از این است که این میلیارد پوندها سر به تریلون پوند بزند. به این ترتیب بعد از اینکه ۱۰ سالی یک نیروگاه کار کرد، باز کردن و جانشین کردن آن خود هزینه بسیار گزافی است و البته علاوه بر هزینه خطرهای انسانی و تهدیدها و بیماریهایی نیز که متوجه انسان است، از آن مورد انتظار است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|