خانه > حسین علوی > گفت و گو > «موازین حقوق بشر جهانشمول است» | |||
«موازین حقوق بشر جهانشمول است»
روز یکشنبه، گزارش سالانهی کانون مدافعان حقوق بشر دربارهی ابعاد و چگونگی نقض حقوق بشر در ایران طی یک سال گذشته منتشر شد. این گزارش بازتاب وسیعی در محافل داخل و خارج از کشور داشت؛ بویژه که این کانون عضو فدراسیون جهانی حقوق بشر نیز هست. در همین ارتباط، گفتوگویی با عبدالفتاح سلطانی، نایبرییس این کانون داشتم و ابتدا پرسیدم که پژوهشها و ارزیابیهای این گزارش تا چه حد در مجامع بینالمللی مدافع حقوق بشر مورد توجه و پیگیری قرار خواهد گرفت؟
مستحضر هستید که کانون مدافعان حقوق بشر در واقع شاید بتوانیم بگوییم که تنها تشکل یا یکی از معدود تشکلهاییست که به طور واقعی NGO و جدا از حاکمیت و مستقل از حاکمیت است و غیردولتی است. چون خیلی از تشکلها هستند که اسمشان NGO است؛ ولی در واقع حکومتی هستند. ولی کانون مدافعان حقوق بشر به خاطر این ویژگی، عضو فدراسیون جهانی جامعه حقوق بشر مستقر در پاریس است. به همین دلیل گزارشهایشان به خاطر استقلالی که از حکومت دارد، هم در مجامع بینالمللی و هم در نهادهای حقوق بشری ایرانی به آن توجه ویژهای میشود. در اغلب بخشهای گزارش سالانهی کانون به موازین جهانی حقوق بشر و اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی که ایران هم آنها را امضا کرده، و در حقیقت به آن متعهد است، اشاره رفته است. اما در ایران همواره تلاشهایی وجود داشته، بویژه در دستگاه قضایی ایران، که این قوانین بینالمللی را با طرح حق تعبیر بومی و تفسیر اسلامی از صراحت و قوت بیندازد. آیا اساساً این موازین حقوق بشر تفسیربردار هستند؛ به طوری که این تفسیر ماهیت حقوق بشر را نقض بکند؟ درعدهای از کشورها، مخصوصاً کشورهای اسلامی، تلاش میکنند که تفسیری از حقوق بشر به عمل بیاورند که بگوییم این تفسیر به حدی است که میتوانیم با توجه به فرهنگهای مختلف جوامع مختلف، هر کدام از این فرهنگها یک قرائت خاصی را از حقوق بشر میتواند ارائه بدهد. همان طور که در اعلامیهی قاهره، بحث حقوق بشر اسلامی را مطرح کرد. اما واقعیت این است حقوقی که در اعلامیه جهانی بشر و میثاقین ذکر شده، ناشی از ذات انسان است. یعنی سوای از اعتقادات شخص، سوای از باورهای ذهنی و دینیاش، رنگ پوست و زبانش، قوم و قبیله و ملیتاش، سوای از همهی اینها، انسان به لحاظ انسان بودن، حقوقی دارد که این حقوق را عقلای بشریت جمع شدند و در اعلامیهی جهانی حقوق بشر و میثاقین، یعنی میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ذکر کردند. به نظر من این موازین جهانشمول است و با هیچ تفسیری نمیتوانیم بین انسان آسیایی و انسان آفریقایی و انسان آمریکایی یا انسان استرالیایی فرقی قائل بشویم و این موازین شامل همهی انسانها، صرف نظر از باورها، رنگ و پوست، قبیله و مذهبشان خواهد بود. ما این تفکیک را قائل نیستیم و معتقدیم که قرائت ویژهای نمیشود از موازین حقوق بشر ارائه داد که بخشی از این حقوق را زیر سؤال بخواهد ببرد. در گزارش کانون مدافعان حقوق بشر زمینههای زیادی از نقض حقوق بشر در سال ۸۶ گزارش شده است. آیا برای کانون الان امکان دارد که یک جمعبندی داشته باشد که کدام زمینهها در این یک سال دارای بیشترین نقض حقوق در ایران بوده؟ یکی از زمینهها و یکی از حقوق اساسی که آحاد ملت ایران متأسفانه بارها شاهد نقضاش هستند، حق آزادی عقیده و بیان است که اگر به دقت نگاه کنیم، اغلب دستگیریهای دانشجویی، کارگری، فعالین سیاسی و حتی روحانیون، صرفاً به خاطر اعتقاداتی که داشتند، اظهاراتی که برای نقد عملکرد برخی از مسئولین به عمل آوردند یا مقالههایی که در رسانهها منتشر کردهاند، مورد مؤاخذه و بازخواست قرار گرفتهاند. یکی از مواردی که به شدت در ایران متأسفانه در معرض خطر است، حق آزادی عقیده و بیان است. البته حق حیات هم حداقل در بعضی موارد، مثل مرگهای مشکوکی نیز که در زندانهای ایران بعضاً اتفاق میافتد، در معرض تهدید و خطر است. همین طور حق تحصیل در دانشگاهها و مدارس عالی که بعضی از ایرانیان، به ویژه فعالین سیاسی یا بعضی از اقلیتهای مذهبی متأسفانه محروم از این حق تحصیلاند. حقوق زیادی هست که هر ایرانی دارد؛ مثلاً حق برخورداری از دادرسی عادلانه. به جرأت میتوانم بگویم که در بسیاری از محاکمات سیاسی در رابطه با متهمین سیاسی، بویژه متهمین دانشجویی و متهمین کارگری یا معلمین بسیاری از موازین حقوقی، حتی موازین حقوقی داخلی نیز مراعات نشده است؛ چه برسد به موازین حقوق بینالمللی. کانون مدافعان حقوق بشر و اعضای آن از بدو فعالیت خودشان در ایران در معرض چه فشارها و محدودیتهایی تا کنون بودهاند؟ متأسفانه بارها علیرغم اینکه در زمان آقای خاتمی و در زمان وزارت آقای موسوی لاری ما مصوبهی کمیسیون مادهی ۱۰ را داشتیم، و علیرغم صراحت قانون که باید به ما مجوز بدهند، تا این لحظه مجوز برای ما صادر نشده است. در بعضی مواقع تلاش شده است جلوی فعالیت ما گرفته بشود؛ ولی تا این لحظه موفق نشدهاند. اما من و هر کدام از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر و بعضی از این دوستان، مدتها ممنوع الخروج بودند و من از مرداد سال ۸۴ تا این لحظه، علیرغم این که چهار حکم برائت از دادگاه تجدید نظر به طور قطعی برایم صادر شده و علیرغم تحمل ۲۱۹ روز حبس در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین، هنوز متأسفانه ممنوعالخروج هستم و حتی با تشکیل پروندهی جدید، الان گذرنامهی جدید برای من صادر نشده است. آقای سیفزاده مدتها ممنوع الخروج بود و برای دیگر دوستان نیز محدودیتهایی قائل شده بودند. الان هم هر لحظه ممکن است بریزند و هر کدام از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر را دستگیر بکنند؛ به لحاظ فعالیتهای حقوق بشری که میکنند. ولی با همهی این مشکلات، خوشبختانه همکاران ما به فعالیت خودشان برای دفاع از موازین جهانی حقوق بشر ادامه میدهند؛ تا ببینیم که در آینده چه پیش خواهد آمد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|