تاریخ انتشار: ۱۴ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

مالزی میزبان فیلم‌های ایرانی، اما با کمرنگی

اردوان روزبه
[email protected]

Download it Here!

از بیستم مارس تا دوم آوریل سینماهای گلدن اسکرین در کولالامپور و شهر پیننگ در کشور مالزی نمایش‌دهنده‌ی مجموعه‌ای از آثار فیلم‌سازان ایرانی بود. این فیلم‌ها که تحت عنوان «هفته‌ی فیلم‌های ایرانی» در مالزی به اکران درآمد، دومین دور از برنامه‌های هفته‌ فیلم‌های ایرانی در این کشور به‌حساب می‌آمد. اگر چه سابقه‌ی پخش فیلم‌های ایرانی در این کشور برمی‌گردد به سال‌ها پیش از این و اواسط دهه‌ی ۹۰.

فیلم‌های «آتش‌بس»، «میم مثل مادر»، «حیات»، «مریم مقدس»، «کافه‌ ستاره»، «میهمان مامان»، «‌به نام پدر»، «‌گرگ و میش»، «کفش‌های جیرجیرک‌دار من» و و «معادله» فیلم‌هایی‌ست که در این جشنواره به نمایش درآمد و «آتش بس» به کارگردانی تهمینه میلانی فیلم افتتاحیه جشنواره بود.

رامین احمدی از شرکت نگین برگزارکننده‌ی این جشنواره است. از او خواستم تا در مورد چالش پیش روی سینمای ایران در این‌جا را صحبت کند (چرا که من علی‌رغم برگزاری هفته‌ی فیلم‌های فارسی در شهر کوالالامپور، در سینما‌ها استقبال چندانی ندیدم‌) و این که چه نکته‌ای باعث این عدم استقبال شده؟

او گفت:
«‌این مساله تازه‌ای نیست و تقریباً همیشه همین طور است. من اول باید به شما بگویم که مخاطبین ما مخاطبین خاصی هستند. در سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۴ هم ما یک اقدام جسورانه کردیم و هر ماه یک فیلم ایرانی اکران می‌شد. جمعاً ۱۲ فیلم اکران عمومی داشتیم.

اما باید به شما بگویم که وضع گیشه‌ی ما آن قدر بد بود که ما تا حد قابل توجهی زیان دادیم. ولی تأثیرش را ما در سطح مطبوعات این‌جا دیدیم. بعد از آن اکران‌ها روزنامه‌های این‌جا خیلی به فیلم‌ها پرداختند؛ اما استقبال مردم اندک بود.

من گفتم که ما ۱۶۰ عنوان فیلم آوردیم. ولی واقعیتی که وجود دارد، این‌ است که مشتری‌های ما، مشتری‌های خاص هستند؛ یعنی ما در مالزی مشتری عام نداریم. هنوز موفق نشده‌ایم مشتری عام پیدا کنیم. بیشتر آدم‌هایی که دنبال مقوله‌ی سینما هستند، آدم‌هایی که علاقه‌مند به دیدن فیلم‌های مثلاً خاورمیانه، به خصوص ایران هستند، دنبال این کار می‌‌آیند.

مشتری‌های ما ثابت‌اند. من آدم‌ها و چهره‌هایی را در سینما می‌بینم، هر وقت که (جشنواره‌) داریم، دنبال ما می‌آیند و با ما مکاتبه دارند. در نتیجه مشتری‌هایمان خیلی خاص‌اند. واقعیت این است که شرایط این‌جا اصلاً قابل مقایسه با دوبی یا اروپا نیست.

البته ما این‌جا یک مشکل دیگر هم داشتیم و امیدواریم با تلاشی که می‌کنیم این مشکل حل بشود. قبلاً حتا ایرانی‌ها هم از فیلم‌ها استقبال نمی‌کردند. یعنی تعدادشان خیلی اندک بود. اما الان به نظر می‌رسد با حجم وسیع ایرانی‌ها، به خصوص دانشجوهای ایرانی که در مالزی هستند، امیدواریم که به مرور این برنامه‌ها مورد استقبال ایرانی‌ها هم قرار بگیرد.»


فستیوال فیلم‌های ایرانی در مالزی/ عکس‌ها: اردوان روزبه، زمانه

سینمای ایران همواره در بخش‌های خارج از کشور با چالش‌های زیادی مواجه بوده که بخش عمده‌ی آن‌ها متوجه جریانات داخلی کشور است. به طوری که برخی استقبال‌های جشنواره‌ای خارج از کشور را ناشی از بزرگ‌ کردن سیاه‌نمایی‌‌های داخل ایران توسط این جشنواره‌ها می‌دانند و برخی هم ناشی از رویکرد تازه فیلم‌سازان ایرانی به سینما.

در کشور مالزی ظاهراْ پروسه آشنایی با سینمای ایران برنامه‌ای طولانی بوده است. بنابر اشاره‌ی نشریه‌ی «پژواک» که نشریه‌ای فارسی‌زبان در مالزی است، از سال ۱۹۹۵ تا کنون ۱۶۰ فیلم ایرانی با عناوین و ژانرهای مختلف در این کشور به نمایش درآمده است.

از آثار کیارستمی تا برخی فیلم‌های جنگ ایران یا گیشه‌پسند، از جمله کارهایی‌ست که می‌توان در این مجموعه‌ی پخش‌شده، دید. در ابتدا، همان‌سال ۹۵ از طریق شبکه‌ی کابلی مگا.تی.وی ۱۰ فیلم ایرانی پخش شده است که چندان مورد توجه قرار نگرفته.

اما به نقل از این نشریه، نقطه‌ی عطف سینمای ایران در مالزی مربوط به اکران فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌ی پیننگ در سال ۱۹۹۷ میلادی بوده که انور ابراهیم معاون وقت نخست‌وزیر مالزی به کیومرث پوراحمد و افسانه بایگان برای «خواهران غریب» و محمد کاسبی برای فیلم «پدر» جوایزی اهدا کرده است.

این خود شروع تازه‌ای از سینمای ایران در مالزی بوده؛ چرا که بعد از آن شبکه‌ی «آسترو» با پخش مداوم فیلم‌های ایرانی در مالزی دور تازه‌ای از آشنایی مردم را با سینمای ایران پدید آورده است. این شبکه در فستیوال امسال نیز یکی از حامیان آن به‌حساب می‌آید.

اما امیدزاد یکی دیگر از دست اندر کاران این هفته فیلم در حوزه اطلاع‌رسانی بوده است و با رویکردی دیگر در پاسخ به سؤالم که می پرسم چرا اوضاع کم رونق است، چنین اشاره می‌کند:

«سعی شده که اصلی‌ترین پوشش خبری توسط مجله‌ی پژواک باشد و به واسطه‌ی تلاشمان همین خبرها را به وبلاگ‌های خصوصی هم داده‌ایم و به جاهای مختلف ارسال کردیم. آن‌ها هم خبرها را نقل کرده‌اند؛ ولی فقط متأسفانه به رسانه‌های دولتی ایران که خبرهایمان را منتقل کردیم، اسم مدیا پارتنر یا «Organizer Co» را حذف کردند؛ مثل سایت خبری سفارت و سایت ایرنا. البته این‌ها عنوان کردند که اشتباه شده.

یعنی شما می‌خواهید بگویید از حمایت مدیاها، رسانه‌ها و مجموعه‌های مالزیایی استفاده کردید؛ ولی از حمایت رسانه‌های ایرانی برخوردار نشدید؟

مدیاهای ایرانی حمایت کردند و تو سایت‌های خبری‌شان گذاشتند؛ ولی کمی خبرشان نقص داشت.

هدف از برگزاری این قبیل برنامه‌های فرهنگی ایرانی در مالزی چیست؟

در کار فرهنگی مانند سینما برخی می‌آیند دو دوتا، چهارتا می‌کنند. اما فکر نمی‌کنند این شخصی که الان آمده این فستیوال را راه انداخته، فقط و فقط به دلیل این‌که به کار فرهنگی علاقه دارد کار را انجام داده است.

فکر می‌کنید اهدافی که باید از نظر فرهنگی تأمین بشود، شده؟

این را باید گذاشت بعد از فستیوال که ببینیم چه پشت زمینه‌ای داشته و این برنامه چه پاسخی می‌دهد. ما برای این کار در سینما‌ها نظرسنجی‌هایی را گذاشته‌ایم. بعد ما برای مراجعه‌کننده‌ها پرسش و پاسخ می‌گذاریم تا ببینیم شرایط چگونه است.

توی این مدتی که من مالزی بودم، هر زمانی که شبکه‌های مالزیایی فیلم ایرانی پخش می‌کردند، دوستان مالزیایی را که می‌دیدیم، همه می‌گفتند فیلم ایرانی را دیده‌اند. به همین مناسبت هم سعی شده، در این جشنواره فیلم‌های پررنگ و لعاب‌تری گذاشته‌ شود. چرا که در قبل فیلم‌ها کمی دردمندی بوده؛ فیلم‌های کویر بوده؛ فیلم‌های زیاد پرآب و رنگ نبوده. حالا ببینیم امسال فیدبک‌اش چه می‌شود.

نگاه مردم مالزی نسبت به فرهنگ ایرانی چه هست؟

مالزیایی‌ها ایرانی‌ها را خیلی دوست دارند. حالا یا به دلیل تشابهات فرهنگی‌شان و یا به دلیل این‌که عمده‌ی مردم مالزی دین‌شان با ما یکی است. تشابهاتی هست که این دو ملت را به هم نزدیک می‌کند.

در برگزاری برنامه‌های فرهنگی ایرانی در این کشور شما چه موانعی را می‌بینید؟

مالزیایی‌ها برخوردشان با ایرانی‌ها خوب است و ما اگر هر حرفی را در پیش‌برد روابط فرهنگی داشته باشیم، آن‌ها قبول می‌کنند. کافی است که ما ارائه بدهیم و اگر تضادی با سیستم دولتی این‌ها نداشته باشد، قبول می‌کنند.

سفارت جمهوری اسلامی ایران در مالزی هم همکاری‌های لازم را در برگزاری این برنامه کرده‌ است؟

از سفارت، سفیر، کارداران، رایزن فرهنگی، رایزن علمی در مراسم افتتاحیه بودند.


در سال ۲۰۰۰ هفته‌ی فیلم‌های ایرانی در ساختمان تازه تاسیس و معظم Mid Vally برگزار شد که آن زمان مورد توجه رسانه‌های این کشور نیز قرار گرفت. البته باید اشاره کرد که کمیت بازدیدکنندگان این جشنواره هیچ وقت از تعداد بالایی برخوردار نبوده است.

ظاهراً این داستان سابقه دارد و عدم استقبال کمی، به حدی است که در بین سال‌های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ با نمایش ماهیانه یک فیلم ایرانی در سینماهای این کشور برنامه نمایش با شکست و عدم استقبال در گیشه روبه‌رو که باعث توقف این پخش‌ها شد.

از طرفی با بررسی‌ای که در محل سینماها داشتم، پخش این فیلم‌ها در بین ایرانی‌های مقیم هم چندان از توفیق بالایی برخوردار نیست. در روز ۲۱ مارس بنا به گفته‌ی یکی از کارکنان سینمای گلدن اسکرین در پاویلیون فقط سه نفر در اکران فیلم حضور داشتند.

یکی از ایرانیان مقیم در مالزی نظرش در مورد فیلم‌های پخش‌شده این بود که چندان فیلم‌ها جذاب و تازه به نظر نمی‌آیند. اسمش مسعود بود و دانشجوی رشته هنر:

خبر داری که این‌جا فستیوال فیلم‌های ایرانی بوده؟

یک چیزهایی شنیدم. البته نمی‌دانم کجاست.

علاقه نداشتی فیلم‌ها را ببینی؟

خیلی تازه نبود، این‌جا فیلم‌های ایرانی به خصوص این‌که تکراری است، نه! خیلی علاقه نداشتم. ولی بدم هم نمی‌آمد.

چون فیلم‌ها تکراری بود، برایت جذابیت ایجاد نمی‌کرد؟

بله. دو تا از فیلم‌ها را می‌دانم که... یکی‌شان «میهمان مامان» بوده که این فیلم را من توی ایران دیدم.

این جور برنامه‌ها همیشه برگزار می‌شود؟

من (که) حدود دو سال است که این‌جا هستم، ندیدم.

بیننده‌های مالزیایی چه طور به این فیلم‌ها نگاه می‌کنند؟

کم و بیش با مردم مالزی صحبت‌هایی کرده‌ام. چند نفری هندی بودند. بعضی‌ها سینمای ایران برایشان جذاب است. البته آن‌ها آن دسته‌هایی هستند که درگیر سینمای هنری‌ و جشنواره‌ای‌اند. ولی فیلم تاپ برای همه جای دنیا هالیوود است. در یک کلام بخواهم بگویم سینمای ایران را چه جوری می‌بینم، مثل چیزهای دیگرش آشفته است.

***

برخی اشاره می‌کنند که شاید چندان توجه جدی به نحوه انتخاب برنامه‌ریزی، سرمایه‌گذاری، تبلیغات و پخش این فیلم‌ها نشده است. گفتگوی دیگر من با حمید بود؛ ساکن مالزی، دانشجو.

حمید چه برنامه‌هایی از ایرانی‌ها برایت این‌جا جذاب است؟

برای من برنامه‌هایی جذاب است که بتواند لینکی باشد به فرهنگ ایران و شناساندن آن به افراد خارجی که در شرایط ما، مالزیایی‌ها می‌شوند یا آسیای شرقی. ترویج فرهنگ با آن جذابیت‌هایش، حالا دردسرهایش یا آن برخوردهای ضد و نقیضی که وجود دارد، می‌تواند برای هر کسی جذاب باشد.

خبر داری این‌جا هفته‌ی فیلم ایرانی است؟

دقیقاً. من روابطم این‌جا با ایرانی‌ها و با همه قشرها تقریباً زیاد است. از یک‌هفته قبل از این که این اتفاق بیفتد در جریان بودم. پیشنهادهایی هم شد که از دست‌اندرکاران این کار بشوم. ولی خب بنا به شرایطی که حالا درس ‌خواندن بود و نزدیک امتحانات و این‌که آخر ترم است، صلاح دیدم به قول معروف زیاد نزدیک نشوم و بیشتر به هدف اصلی‌ام که درس خواندن است، برسم.

فکر می‌کنی از این جور برنامه‌ها استقبال می‌شود؟

من از نزدیک و دور می‌شنوم که استقبال زیادی که باید بشود، نشده است. دلیلش را هم این می‌دانم که دست‌اندرکاران این برنامه، هدف‌گیریشان روی تماشاگر نبوده است. اگر توجه کنید، آن‌هایی هم که رفته بودند ایرانی‌ها بودند. کمتر کسی را می‌دید که خارجی بوده فیلم‌ها را دیده باشد.

بعد هم تبلیغات زیاد نبوده که من بروم به یک مالزیایی یا به یک چینی بگویم که آقا فیلم ایرانی گذاشته‌اند. می‌آیی برویم ببینیم؟ زیاد فکر نمی‌کنم برایشان جذاب باشد؛ چون به نظر من پرستیژ کارش خیلی پایین بود.

هدفمند هم نبود. حالا گفته بودند یک کاری انجام بشود. چه کار کنیم؟ بودجه‌ای هم دادند و گفتند آقا به عنوان کار فرهنگی برویم فیلم ایرانی تو مالزی ترویج بدهیم و آن‌جا اکران کنیم. به نظر من کار زیاد موفقی نبوده؛ ولی خب شروع خوبی بوده.

***

اگر چه هر حرکت فرهنگی در خارج از ایران به هر حال می‌تواند وسیله‌ای به حساب آید که نشانه‌هایی از فرهنگ ایرانی را به نمایش ‌گذارد تا این، خود مددی بر جبران یخ سیاستمداران ایرانی با جهان بیرون باشد و موجی ارایه کند که تصاویر واقعی‌تری از درون ایران را به بیرون بنماید، اما باید در نظر داشت که این روند نباید به یک مجموعه‌ی عدد و رقم برای پر کردن آمار عملکردهای فرهنگی خارج از کشور تبدیل شود.

اگر شما هم سری به ورودی سینمای گلدن اسکرین در عمارت «مید ولی» می‌زدید و اتفاقاً چشمتان به پوستر و بنر لاغر این جشنواره‌ در کنار استند‌های فیلم‌های هالیوود می‌افتاد، کمی تأمل می‌کردید.

نظرهای خوانندگان

این جمله مصاحبه شونده حق مطلب رو ادا می کرد: سینمای ایران مثل بقیه چیزاش آشفته است...

-- vahooman ، Apr 2, 2008 در ساعت 03:11 PM

خوشحالم که باب چنین حرکتی باز شد اگرچه به نظرم اصلا تبلیغات مناسبی نداشت. ایرانیان علاقه مند به چنین برنامه هایی در مالزی اغلب دانشجو هستند و امکان شرکت شون در چنین مراسمی خیلی نیست. به چند دلیل، بعضی ها به دلیل مخارج و بعضی دیگر به دلیل زمانی که برای درس خوندن ممکنه از دست بدن. بنابراین برای این دو دسته باید جذابیتی رو در نظر گرفت که در نتیجه اش احساس کنند با دیدن فلان فیلم، ضرر نکرده اند. تبلیغات اینترنتی سایت های ایرانی که مخصوص جماعت ایرانی است. می ماند خارجی ها که از این شکل تبلیغ بی بهره بودند. در عین حال، حتی استندها و پوسترهای تبلیغاتی که در سینماها گذاشته بودند، انقدر حقیر بودند که حتی ما هم باید دنبالشان می گشتیم تا پیدایشان کنیم چه برسد به تماشاگر خارجی که چشمش به پوسترهای بزرگ پرزرق و برق عادت دارد. می دانم که این جا فرصتش نیست. سعی می کنم به زودی در وبلاگ شخصی ام مطلبی در این مورد بنویسم. اما به هر حال دست برگزارکننده هر برنامه فرهنگی را باید بوسید. خسته نباشند.

-- ندا ، Apr 3, 2008 در ساعت 03:11 PM

Music matn enghar ghavi hast ké , harfha ghabelé dark nist . albaté in masalé hamishé tolid eshkal mikonand dar rabété ba mosahebéhayé radio Zamané

-- Mehrdad ، Apr 4, 2008 در ساعت 03:11 PM

ممنون از گزارش خوبتون. در تایید نظر بالا توجهتون رو به محل قرار گیری بنر نه چندان چشم گیر برنامه جلب می کنم:
http://trustmyeyes.blogspot.com/
2008/04/iranian-movies-week-in-malaysia.html
ایکاش کمی به اهمیت تبلیغات توجه می شد!

-- علی ، Apr 4, 2008 در ساعت 03:11 PM

سلام. ایکاش نرم نرمک به اهمیت تبلیغات گوشه چشمی نشون میدادیم و بهایی میپرداختیم. من این بنر های ضد تبلیغی رو در مرکز خرید پاویلیون دیدم. شگفت زده شدم از اعتماد به نفس متصدی امر که با خود فکر کرده بوده قرار دادن چنین بنر خفیفی کنار سطل زباله و در مقایسه با پوستر های چشمگیر فیلم های خارجی ممکنه مخاطبی جلب کنه. ضمن اینکه برای جذب مخاطب شناخت او و سلیقه اش از مهمترین ارکانه ,باور دارم متصدیان چنین برنامه ای از این امر نا آگاه نبودن ولی در عمل شاید مسایل دیگری مهمترند! یادم نمیره تبلیغات گسترده فیلم 300 رو که هزاران نفر رو به سینماها کشوند!

-- علی ، Apr 4, 2008 در ساعت 03:11 PM

من بعنوان یک خانم ایرانی مقیم مالزی که تحصیلات مرتبط با سینما دارم ، با بخش عمده ای از مطالب مطرح شده در این گزارش موافق هستم ولی متاسفانه از دید منفی طرح شده در این خبر جدا نگران هستم زیرا ما ایرانیان باید درک کنیم در فرهگ ما همکاری و همیاری برای چینن حرکت هایی در سطح نازلی قرار دارد و همانطور که این گزارشگر اشاره کرده است در کشورهای خارجی مردم معمولا چشم هاییشان به پوسترهای بزرگ و تبلیعات هالیودی عادت دارد در صورتی که استعداد سینمای ما و امکانات مجموعه هایی که چینن حرکت هایی را برگزار می کنند به هیچ وجه جوابگو و قابل رقابت با سینمای هالیودی نیست ولی به نظر می رسد گزارشگر تمایلی به در نظر گرفتن شرایط و ظرفیت مادی و امکانات برگزار کنندگان نداشته است.
متاسفانه نکته دیگری که باید اظهار کنم ،
گزارشگر آگاهانه با دیده اغماض به آن نگریسته است اهمیت برگزاری برنامه های از این دست است من به واسطه عرق ملی خویش از هر حرکت فرهنگی و هنری که در مورد ایران باشد حمایت می کنم و به تمامی دست اندرکاران این فستیوال خسته نباشید می گویم.
و قطعا حمایت از اینگونه برنامه ها باعث اعتلای فرهنگ ایرانی و ملت ایران است و ای کاش قبل از آنکه کاری به اتمام برسد و تنها پس از دو روز از برگزاری این فستیوال به قضاوت نمی نشستیم.

-- مینا ، Apr 4, 2008 در ساعت 03:11 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)