گزارش


یلدای ایرانیان کوالالامپور

شب یلدا یعنی بلندترین شب سال. ایرانی‌ها هر جا که باشند یلدا، یلدا است. باید بگویم حتا اگر دوست داشته باشید هم نمی‌توانید در مالزی، این سرزمین استوایی، شب یلدا را زیر کرسی بگذرانید. شب یلدا تقریباً در این ولایت با شب‌های دیگر به لحاظ طول، چندان تفاوتی نمی‌کند. اما این دلیل نمی‌شود که پیش از آخرین شب پاییز، آگهی‌ها و اعلان‌های کلاب‌ها و رستوران‌های ایرانی را نبینید که شما را برای داشتن شبی خوش همراه با موسیقی و شام ایرانی به رستورانشان دعوتتان نکنند.



گزارشی از یک جشن هندوها در مالزی
دیپاوالی؛ جشنی با آرزوی صلح

هفته‌ای که گذشت یکی از هفته‌های دیدنی در کشور مالزی بود. ۲۷ اکتبر، روز جشن دیپاوالی، یکی از عیدهای اقلیت هندوی مالزی بود. در مالزی به صورت معمول در استقبال جشن‌ها و مراسم ها چند روز پیش و در ادامه، مراسم ادامه دارد. هندی‌ها از سه تیره عمده ساکن در مالزی کمترین را تشکیل می‌دهند. دیپاوالی جشنی برای این اقلیت بود.



با گذشت سه ماه از دستگیری مدرس حوزه علمیه اهل سنت زاهدان
آیا کسی از مولوی احمد باخبر است؟

اینک نزدیک به سه ماه می‌شود که یکی از رهبران اهل سنت در زاهدان، یعنی مولوی احمد نارویی دستگیر شده است. او که در نهم مرداد ماه سال جاری برای پاره‌ای توضیحات به دادسرای امور روحانیت مشهد احضار شده بود، پس از بازجویی، دستگیر و بازداشت شد. بنا بر گفته بسیاری از علمای اهل سنت، در طول این مدت وی هیچ‌گونه تماسی با بیرون نداشته است. این مولوی که مشهور به یکی از مولوی‌های میانه‌رو اهل سنت است، مدرس مدرسه حوزه علمیه اهل سنت در زاهدان و معاون امور مالی آن مجموعه محسوب می‌شود.



به بهانه برگزاری کنسرت دو خواننده ایرانی در مالزی
کامران و هومن و فرصتی برای وطن‌پرستی

ماجرا از چند ماه پیش شروع شد. درست وقتی که یک بلاگر به نام شیمو بر روی سایتش دو ویدئو، یکی گفت و گوی دو خواننده ایرانی، کامران و هومن با گزارش‌گر شبکه سی‌بی‌اس کانادا و نظر‌های یک جوان اصفهانی را در مورد آن‌ها گذاشته بود. تیتر مطلب این بود: اگر وطن‌پرستیم، اگر ایرانی هستیم، اگر یک سر سوزن غیرت داریم؛ به کنسرت کامران و هومن در مالزی نرویم.



در پی دستگیری‌های هویت‌طلبان ترک
«برای آذری‌ها، هویت‌طلبی به معنای جدایی‌طلبی نیست»

روزهایی که گذشت، مصادف بود با دستگیری تعدادی از فعالان هویت‌طلب آذری که در روز بیستم شهریورماه با بازداشت گروهی قریب به ۱۸ نفر از این افراد در میهمانی افطار منزل یکی از هویت‌طلبان در تهران به اوج خود رسید. در این مورد با دو فعال ترک گفت و گو کردم.



گفت و گو یا سید جواد هاشمی‌نژاد
«تحویل قرارگاه اشرف به ارتش عراق، نشانه است»

بی‌شک یکی از اپوزیسون‌های خارج از ایران که همواره در مورد آن بحث‌های مختلفی مطرح بوده است سازمان مجاهدین خلق به حساب می‌آید. سازمانی که بیش از آن که حول محور فعالیت‌هایش بتوانند موافقان یا مخالفتنش صحبت کنند همواره پیرامون حاشیه‌های داخلی و بیرونی‌اش بحث شده. چنان‌چه جداشدگانی چون سعید شاهسوندی از کادر مرکزی، سازمان را در تعریف به دو دوران پیش از مسعود و بعد از آن تقسیم می‌کنند.
آنچه خواهید خواند گفت و گویی است در مورد تحویل قرارگاه اشرف به ارتش عراق.



گزارشی از کنسرت ابی در مالزی:
ابی همیشه خلیج فارس را زنده می‌کند

آمدن ابی، خواننده‌ای برای چهار‌ دهه موسیقی ایران، به کوالالاکپور بهانه دیدار ایرانی‌هایی بود که این‌جای دنیا نزدیک خط استوا منزل کرده‌اند. یکی دانشجو، یکی کارمند و یا بازرگان و یکی هم پناه آورده است.
ابراهیم حامدی، خواننده ایرانی که حالا در آستانه ۶۰ سالگی قرار دارد، بنا هست برای اولین بار در شهر کوالالامپور بخواند. همه‌ی آن‌ها که می‌آیند او را خوب می‌شناسند: ابی.



بازبینی ماجرای کودک آزاری در مرکز نگهداری کودکان
سرپرست بهزیستی زنجان معزول شد، تمام

بنابر سنت مرسوم و مثل همیشه رسانه‌ها، پرونده‌ی کودک آزاری زنجان را با یکی دو خبر و گزارش نیم بند بستند. روزی که این گزارش را برای پخش رادیویی آماده می‌کردم، تصمیم داشتم برای انتشارش در وب سایت زمانه کمی صبر کنم تا بتوانم با خبر های بهتر و چیز های تازه که به هر حال در سرنوشت این بچه‌ها موثر است، منتشرش کنم. اما امروز آن‌را می‌فرستم چون احساس می‌کنم این خبر لب سوز و لب دوز نیست. خب ببینیم که دوباره چه زمانی یک خبر کودک آزاری دیگر رسانه‌ها را آتشین کند و در کمترین زمان تب تند رسانه‌ها زود عرق کند.



آموزش روابط جنسی حلقه مفقوده در ایران
سکس، میوه ممنوعه زندگی من

عاطفه می‌گوید: مادرم هم همین قدر می‌دانست. ما از یکی از روستاهای اطراف شیروان در خراسان بودیم. او می‌گفت‌ چشمانت را ببند و بعد بگذار شوهرت خودش راهش را پیدا می‌کند. تازه بعد از شب اول که درد دارد و باید خونش را روی دستمال بدهی تا آبروی ما را حفظ کنی، گاهی خوشت هم می‌آید. این همه چیزی بود که من از مادرم یاد گرفته بودم.



معلمان متحصن در مشهد: «‌بازی خورده‌ایم»

معلمان بازنشسته خراسانی در روزهای شنبه و یک‌شنبه در اعتراض به عدم پرداخت پاداش پایان خدمت‌شان، در مقابل سازمان آموزش و پروش تحصن کردند. یکی از این معلمان می‌گوید: «معلمی که خود، هنجارهای اجتماعی را آموزش می‌دهد، کسی که ارزش‌های جامعه را به دانش آموزان تفهیم می‌کند، باید خودش بیاید کاری را انجام بدهد که هنجارهای اجتماعی را زیر پا بگذارد. ما به کجا رسیدیم؟ یعنی حق ما این است بعد از سی سال کار صادقانه، این‌گونه با ما برخورد بشود؟»



موقعیت زنان ایرانی و مسأله طلاق
من مطلقه هستم؛ پس نیستم

چندی پیش در خبر‌ها آمده بود که زنی در تهران به دلیل عدم موفقیت در گرفتن طلاق از همسرش، با سم نباتی به زندگی خود پایان داد. به عقیده بسیاری از کارشناسان، اگر چه قانون ایران با شروطی که ضمن عقد ذکر می‌شود، در مواردی اجازه طلاق را رأساً به زن می‌دهد، اما به دلیل خلاءهای قانونی، عملاً این کار به سختی صورت می‌‌گیرد و یا به قول عاطفه، زنی که از شوهرش طلاق گرفته: «تا شوهر نخواهد، هیچ طلاقی صورت نمی‌گیرد.»



گزارشی از تخریب یک اثر ملی در نیشابورر
وقتی میراث فرهنگی زورش به امام جمعه نمی‌رسد

یکی از آثار ملی کشور مدرسه‌ای موسوم به «گلشن» در شهر تاریخی نیشابور است. این مدرسه که بعد از تیموریان تخریب شده بود، در دوران صفویه بازسازی شد و در دوران قاجار و پهلوی مرمت شد و از همان دوران قاجار نیز به عنوان حوزه‌ی علمیه به‌کار گرفته شد. این بنای ملی در دو نوبت بدون توجه به کاشی‌کاری‌های عهد تیموری و صفویه با تمام توان تخریب می‌شود.



گزارشی درباره‌ی امید به زندگی در ایران
امیدوارم؛ پس هستم

چه کسی از فردای خودش خبر دارد؟ بارها این جمله را شنیده‌ام؛ از آدم‌های مختلف. آدم‌هایی که وقتی از افق‌های کمی دور زندگی با آن‌ها صحبت می‌کنی، این جواب را به تو می‌دهند. این نگاه معنادار به زندگی همیشه ماحصلش این جمله نیست. در یک بررسی که توسط سازمان بهزیستی انجام گرفته است، اینک حدود ۳۰ درصد از ازدواج‌ها در کشور منجر به طلاق می‌شود. این طلاق‌ها به صورت عمده به دلیل فقر مالی، عدم کامیابی جنسی و اعتیاد است. راستی، شما آخرین بار کی خندیده‌اید؟ این سؤالی‌ست که شاید پاسخگوی دلیل آن طلاق‌ها نیز باشد.



خواسته‌های صنفی دانشجویان بیرجند در انتظار پاسخ

دانشجویان دانشگاه بیرجند از روز شنبه چهاردهم اردیبهشت ماه در اعتراض به مشکلات صنفی خود از قبیل شلوغی خوابگاه‌ها، کیفیت نامطلوب غذاهای سلف سرویس و کمبود امکانات رفاهی اقدام به برگزاری یک تحصن کرده‌اند. مسوولان این دانشگاه در پی آن هستند تا با کسب بودجه بیشتر به درخواست دانشجویان معترض پاسخ گویند. من با نماینده دانشجویان متحصن در همین زمینه صحیت کردم.



آزادی مطبوعات در گفت و گو با وبلاگ‌نویسان:
آزادی برای مطبوعات یا مطبوعات برای آزادی؟

مرضیه کوهستانی، روزنامه‌نگار در گفت و گو با زمانه درباره‌ی مرزهای آزادی مطبوعات می‌گوید: «به نظرم یک‌سری چیزها هم خیلی تابو است. یعنی ما خیلی چیزها را که ضد‌اخلاق می‌دانیم، شاید ضد‌اخلاق نباشد. فقط ما آن‌ها را تابو کردیم و به خودمان حق نمی‌دهیم که درمورد آن‌ها بگوییم، بنویسیم، حرف بزنیم. مثلاً سکس یکی از آن مباحث است. نه، من فکر می‌کنم ‌مخاطب حق دارد درمورد چیزهایی هم که تابو است و یا ضد اخلاق قلمداد می‌شود، بداند.»



اعتراض دانشجویان در مقابل دفتر سازمان ملل در مشهد

روز سه‌شنبه در مقابل دفتر سازمان ملل در مشهد، گروهی از فعالان دانشجویی و مدنی با تجمعی نسبت به ادعای امارات متحده عربی در مورد جزایر سه‌گانه‌ی ایران و استفاده از نام «خلیج عربی» به‌جای «خلیج فارس» در «گوگل ارث» اعتراض کردند. فعالان دانشجویی گردانندگان این تجمع بودند.



به دنبال جامه عمل پوشاندن رویا‌ها - بخش دوم
«مالزی فقط یک سکوی پرتاب است»

اگر یادتان باشد ما در میزگردی با صفا، شادی، مریم، رضا و سمیرا در آپارتمان او، بحث‌مان را شروع کرده بودیم. در بخش دوم این گزارش، از زبانِ سمیرا می‌شنویم: «‌مالایی‌ها اگر امکاناتی باشد اول دوست دارند در اختیار خودشان باشد. چینی‌ها و هندی‌ها هم قصه‌های خودشان را دارند، چون من دوست‌های چینی و هندی هم دارم و می‌توانم بگویم که آنها چطوری زندگی می‌کنند.»



به دنبال جامه عمل پوشاندن رویا‌ها - بخش اول
چرا سر از مالزی درآوردم؟

یکی از دغدغه‌های من نشستن پای صحبت بچه‌های ایرانی در مالزی بود. حرف‌هایی از چراها و بایدها و نبایدها. با کمک چند دوست خوب توانستم یک میزگرد زمانه‌ای راه بیندازم و بچه‌ها را دور هم جمع کنم و کمی از زندگی با هم صحبت کنیم. قرار پا گرفت. یک بعد‌از‌ظهر بارانی در خانه یکی از همین بچه‌ها. این برنامه با شیرینی‌های خوبی که صفا گرفته بود، صفای ویژه‌ای پیدا کرد و با قهوه ای که سمیرا درست کرد، گرمتر شد.



در مالزی مراقب جیب‌هایتان باشید

وقتی وارد کوآلالامپور، پایتخت مالزی شدم، درست در روزهای اولی که پا به این شهر گذاشته بودم بنا بر پیشنهادی رفتم به سراغ مرکز خریدی به نام مگامال در میدوالی؛ یکی از بزرگ‌ترین مراکز خرید در این شهر. دست بر قضا زن و مردی را در جلوی یکی از دکه‌های سالن وسط دیدم که نمی‌توانستند برای پرداخت پول‌شان به فروشنده، حرف‌شان را حالی کنند... بعد از رفتنش از دست گرفتن پول‌هایم توسط او نگران شدم. شمارش کردم. به راحتی آب خوردن چهارصد یورو از پولم کم شده بود. او خیلی تمیز پول را کف زنی کرده بود.



طبق گزارش جدید سازمان ملل
«کودکان امروز جهانی عاری از ایدز ندیده‌اند»

طبق گزارشی که از سوی سازمان ملل منتشر شد، تعداد زنان باردار و کودکان اچ‌آی‌وی مثبت که به داروهای ضد ویروسی دسترسی دارند افزایش یافته است، اما هنوز راه درازی برای رسیدن به نسلی عاری از ایدز در پیش است.