تاریخ انتشار: ۹ مرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

پینگ پنگ رسانه ای ایران و آمریکا

مهدی جامی
[email protected]

به محمود احمدی نژاد حتما می توان برای مصاحبه اخیرش با شبکه آمریکایی ان بی سی اعتبارها و امتیازاتی داد. او در این مصاحبه با چهره یک سیاستمدار ظاهر شد و از چهره ای که با ذوق زدگی ها و خامدستی هایش از خود ساخته فاصله گرفت. سنجیده سخن گفت و در برخی اظهارات هوشمندانه عمل کرد. نظام سیاست خارجی ایران پس از سه سال کشمکش با او ظاهرا موفق شده او را بسازد و آماده صحنه جهانی کند. او امروز از همکاری با آمریکا سخن می گوید و این را به تکرار در مصاحبه اش مورد تاکید قرار می دهد که آماده همکاری است. لحن اش نرم و آشتی جویانه است و از ادبیات مبارزه جویانه تقریبا خالی است. اما این تمام صحنه نیست.

1 اینکه احمدی نژاد اکنون بیشتر از پیش سیاستمدار می نماید اصلا بد نیست. این تحول بسیاری از همفکران تندروی او را هم متحول کرده و خواهد کرد. اما اینها به چه هزینه ای بدست آمده است؟ سه سال تخریب روابط ایران با جهان تحت این عنوان که سیاست تنش زدایی سیاست ترسوها و سازشکارها و تسلیم شدگان در برابر غرب است و وادادن در برابر دشمنان اکنون به کجا رسیده است؟ آقای احمدی نژاد همانجایی نشسته است که آقای خاتمی 10 سال پیش نشسته بود. تا با مردم آمریکا سخن بگوید. تا از روابط دو ملت حرف بزند. تا باب همکاری بگشاید. خسارتهای سیاست مبتنی بر ستیز و تنش زایی را چه کسی می پردازد؟ من بی گمان ام که بخشی از این هزینه را خود آقای احمدی نژاد و دولت اش خواهند پرداخت. به این برمی گردم.

2 پینگ پنگ رسانه ای کار خطرناکی است. در این بازی ممکن است به نظر برسد که ایران برده است اما در نهایت باخته باشد. بگذارید ظرافت بازی جاری را یکبار مرور کنیم: مصاحبه بریان ویلیامز با رئیس جمهوری در تهران مانند حضور ویلیام برنز در مذاکرات ژنو است. یک فرصت است که می تواند به تهدید تبدیل شود. ورود آمریکا به مذاکره بدون پیش شرط، دست ایران را برای بهانه های بیشتر می بندد و دست آمریکا را برای تهدید و اقدام در صورت پیش نرفتن مذاکرات باز می کند. ایران در برابر جهان و در برابر روسیه و چین و شرکای سیاسی اش بهانه تازه ای نخواهد داشت که چرا از فرصت حضور امریکا در مذاکرات بهره نبرده است. آمریکا حسن نیت خود را نشان داده است اما ایران حاضر به مصالحه نشده است.

مصاحبه نیز یک تیغ دو دم است. آقای احمدی نژاد البته هوشیارانه تلاش کرد تا در دام چهره سازی تازه ای از او در رسانه های آمریکایی نیفتد و تا جایی که می تواند رفتار مصالحه جو پیشه کند. اما اگر تصور او و تیم مشاوران اش بر این بوده است که مصاحبه می تواند کار مصالحه را انجام دهد این تصور بی پایه بوده است. این ژست همکاری و تنش زدایی بدون اقدام عملی به جایی نمی رسد. اینکه چرا مصاحبه آقای احمدی نژاد با وجود بی سابقه بودن اش و ارزش بالقوه سیاسی و رسانه ای اش بازتاب چندانی نداشته است خود بسیار بامعنا ست. اولین برخورد آمریکا با آن که حاکی از تردید در جدی بودن رئیس جمهوری ایران است نشانه خوبی نیست. وزیر خارجه آمریکا هم روز بعد بر موضع عمومی غرب تاکید و اصرار کرد که ایران اگر به دنبال همکاری است بهتر است بسته مشوق های غرب را بپذیرد و غنی سازی را متوقف کند.
در عین حال اگر اقای احمدی نژاد بخواهد روش مصالحه جویی را عملا پیش ببرد تمام گفتار سیاسی سه سال اخیرش و اعتباری که از این راه بین عامه مردم مذهبی و سنتگرا در کشورهای همسایه و مسلمان پیدا کرده از دست خواهد داد. مصاحبه او می تواند پایان احمدی نژادیسم باشد. بنابرین چه چیزی از احمدی نژاد بودن او باقی می ماند تا مصالحه کند؟

3 مصاحبه با یک شبکه آمریکایی فکر خوبی است که مشاوران رئیس جمهوری عملی کرده اند حتی اگر به تقلید از رئیس جمهوری قبلی باشد. اما روابط عمومی خوب همیشه با انتخاب یک یا چند گزینه خوب و مناسب به هدف نمی رسد. بسترسازی آن هم مهم است. روابط عمومی بد و در حد فاجعه را هم نمی توان با یک روابط عمومی اضطراری و اصلاح شده ترمیم کرد. فضای سوء تفاهم و تردید در باره نیات آقای احمدی نژاد که اصرار دارد شخص تصمیم گیر و قدرت اصلی در مساله هسته ای باشد آنقدر غلظت دارد که بعید است با تاکتیکهایی مانند مصاحبه با ان بی سی و گفتگو با مردم امریکا برطرف شود.

آقای احمدی نژاد احتمالا استعداد خوبی در ایجاد امید در میان طبقاتی از مردم ایران دارد اما استعدادش برای ناامید کردن آنها بسیار بیشتر است. اینکه ژست های مصالحه جویانه آقای احمدی نژاد باعث شود گروههای خوش بین تر جامعه نفس راحتی بکشند و گمان کنند بزودی مساله ایران و آمریکا حل خواهد شد و سنگینی بحران میان دو کشور سبک می شود چیزی از واقعیت های سفت و سخت گذشته و امروز را تغییر نخواهد داد. آقای احمدی نژاد ممکن است برای ایجاد یک فضای تبلیغاتی برای انتخابات بعدی ریاست جمهوری خود را به عنوان قهرمان حافظ عزت و منافع ایران و همزمان موجد رابطه مجدد ایران و آمریکا نشان دهد اما کسی در دنیای غرب اظهارات او را در باره اسرائیل و در باره هولوکاست و در باره بی اعتباری سازمانهای بین المللی و سازمان ملل و در باره حادثه 11 سپتامبر و مانند آنها فراموش نکرده است. سیاستمداران ایرانی معمولا فراموشکارند و رسانه های ایرانی هم معمولا چیزی به روی آنها نمی آورند اما سیاستمداران غربی سخت وابسته به رسانه اند و رسانه ها نیز کمتر اجازه می دهند آنها چیزی را فراموش کنند. شخصیت رسانه ای احمدی نژاد برعکس علاقه آشکاری که او به رسانه دارد چندان خوشایند نیست. او در رسانه ها مطرح است اما چهره ای دوست داشتنی نیست. او به نظرات شاذ و عجیب خود که بیشتر عوامانه است تا سیاستمدارانه شناخته می شود. چنین کسی نه نماینده خوبی از ایرانیان است و نه طرف مذاکره خوبی برای غربیان. رفع سوء تفاهماتی که او به دست خود و چه بسا عمدا ایجاد کرده است تا رقبای داخلی را منفعل کند یا ناظران حارجی را انگشت به دهان بگذارد بسادگی انجام یک مصاحبه نخواهد بود.

آقای احمدی نژاد ممکن است به هر حال در کشمکش با بدنه کارشناسی سیاست خارجی ایران سرانجام رام و اهلی شده باشد و امروز با معیارهای کارشناسان بیگانه نباشد و برای حرف خود وزنی قائل باشد و سنجیده و آهسته سخن بگوید (گرچه ترجمه غیرحرفه ای و پر اشتباه همزمان نشانه آشکاری از باقی ماندن آماتوریسم در روابط عمومی دولت اوست) اما در مسیر دشوار یک سال آینده ای که از ریاست جمهوری اش باقی مانده ناچار هزینه های سنگینی برای رفتار آماتوری و بی پروایی های سیاسی اش خواهد پرداخت که تغییر سیاست دیرهنگام اش کمک چندانی به آن نخواهد بود. رجال سیاسی وقتی با رسانه سر و کار دارند باید بسیار مراقب باشند. رسانه ای که می تواند برای آنها اعتبار بیاورد می تواند اسباب از اعتبار انداختن آنها نیز بشود. اگر ریسک مصاحبه با یک تلویزیون آمریکایی جواب نداده باشد آقای احمدی نژاد ممکن است بی آنکه سودی برده باشد فرصت بزرگی را نیز از دست داده باشد.

نظرهای خوانندگان

رهبران ایران هیچکدام مخالف رابطه با آمریکا نبوده و نخواهند بود از ابتدای انقلاب هم چراغهای سبز دو طرف بوده و خواهد بود مسئله چیز دبگری ست مسئله اینست که حکومت ایران از جناحهای متفاوت و گاها متضاد تشکیل شده است و به همین دلیل جناحها مخالف ارتباط با آمریکا از سوی جناح دیگر و غیر خودی هستند و میخواهند خودشان رابطه با آمریکا داشته باشند خاتمی و رفسنجانی تا مرز عادی سازی پیش رفته بودند اما ترس از کودتای همین جناح احمدی نژاد جو را متشنج میساخت احمدی نژاد با فراغ بال و نادیده گرفتن سایر جناحها دست به این کار میزند حتی این روزها شریعتمداری کیهان هم خفقان گرفته و لام تا کام خاموش است زیرا احمدی نژاد با کمک سازمان اطلاعات و سپاه و بسیج کسی را یارای مخالفت نیست اینان به خوبی یکدیگر را میشناسند و میدانند خود چه بر سر دوستانشان آورده اند همین الان مقاومت قوه ی قضائیه و دار و دسته ی شریعتمداری در مقابل احمدی نژاد آنها را به مرز انتخاب کشانده است

یکی از علل این اعدامها هم همین مسئله است که در مذاکرات احمدی نژاد با غرب اخلال کنند و از سوی دیگر اتحاد خود را با قربانی کردن بی گناهان نشان دهند و مردم را سرکوب کنند احمدی نژاد هیچ گاه نمیتواند با این ساختار رژیم رابطه اش را با غرب ترمیم کند زیرا ساختار مغشوش جمهوری اسلامی توان هماهنگ شدن با ساختار بین المللی را ندارد برای این هماهنگی احمدی نژاد باید این ساختار را تغییر دهد ساختاری که علت قدرت گیری خود احمدی نژاد بوده است

این بحران داخلی و خارجی رژیم جمهوری اسلامی پایان ناپذیر است و پایانش با حمله ی خارجی و یا قدرت جنبش دموکراسی خواهی امکان پذیر میگردد

-- فرهاد- فریاد ، Jul 30, 2008 در ساعت 03:25 AM

آقای جامی عزیز! درست است اینکه اکنون سیاستمداتر سخن می‌گوید اصلا بد نیست. اما این به چه بهایی حاصل شده است. در کشور ما مسئولان بعد از وارد شده به عرصه‌ی سیاست، سیاست یاد می‌گیرند. و گاهی این یادگیری مثل همین مورد چنان دیر صورت می‌گیرد که مردم پیش‌تر هزینه‌ی سنگینی پرداخته‌اند. دلیل چنین شرایطی را شما بهتر از من می‌دانید. وقتی که فیلتر‌ها تنها کسانی با سابقه‌ی مسجد و قرآن برمی‌گزینند، در مسند نیز همینان می‌نشینند. برای من بیشتر سخنان و طرز سخن‌وری احمدی‌نژاد هنوز مسخره و به دور از زبان سیاسی بین‌المللی می‌نماید و هنوز تا سیاستمدار شدن راهی بس دراز است. اما جواب این سئوال که دیده شدن کمی پیشرفت سخن‌وری‌اش خوشحالی دارد یا غمگینی، در سقف انتظارات ما نهفته است!

-- satgean ، Jul 30, 2008 در ساعت 03:25 AM

اینو در نظر بگیرید که ایران اصلا نمی خواد علنی با امریکا ارتباط داشته باشد. اینهایی را که اقای احمدی نژاد میگه برای انتخابات سال بعد خودش است، که اگرمن سال بعد دوباره رییس جمهور باشم، حتما با آمریکا ارتباط برقرار میکنم و دیدید که قبل از من کسی جرات حرف زدن در مورد با ارتباط با آمریکا را نداشت پس داره از الان برای خودش رای جمع میکنه. مگه همین اقا نبود که میگفت باید خانمها به استادیوم آزادی بروند پس چی شد که با مخالفت چند مرجع حرفشو پس گرفت. بدونید این ایران تنها با دشمنی با آمریکا است که میتونه قیمت نفت را بالا ببره. پس خام این رابطه ها نباشید چون باز چند آیت ا... مخالفت میکنند و دوباره شعار مرگ بر آمریکا از زبان رییس جمهور میشنویم.
میگید نه پس ببینید

-- مو را از ماست کشیدن ، Aug 2, 2008 در ساعت 03:25 AM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)