وقايع اتفاقيه


مرزبندی بين سينمای هنری و سينمای عامه‌پسند

سال گذشته که در جشنواره فجر بودم، بعد از دیدن فیلم آتش سبز محمدرضا اصلانی، مطلبی در‌باره‌اش نوشتم که در روزنامه اعتماد همان وقت و رادیو زمانه منتشر شد. همان زمان امیر قادری هم مطلبی به کنایه در‌باره این فیلم و اصلانی نوشت با حرف‌هایی طعنه‌آمیز در‌باره نوشته من. از آن‌جا که جدال قلمی با دوستان منتقد را دوست ندارم و همیشه سعی‌ام بر این بوده که وارد این بازی‌ها نشوم، اما امروز با خواندن نوشته قادری با عنوان «‌چرا درک هنر عامه پسند اتفاقاً کار مشکل‌تری است‌» در روزنامه اعتماد، در پاسخ به حرف‌های محمدرضا اصلانی، تصمیم گرفتم این یادداشت را بنویسم.



انتخابات آمریکا را "بلاگ" کنید

در نظر داریم روز سه شنبه ۱۴ آبان (۴ نوامبر) با کمک همکاران زمانه در آمریکای شمالی، نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و حواشی آن را لحظه به لحظه گزارش کنیم. برای تکمیل این گزارش ها فکر کردیم از شما کمک بگیریم و از شما دعوت کنیم تا برای سایت زمانه این انتخابات را به اصطلاح بلاگ کنید. اگر روز سه شنبه در باره این انتخابات یا حواشی آن چیزی در وبلاگتان نوشتید، لطفا لینک آن را به همراه یک پاراگراف خلاصه یا گزیده مطلبتان به همراه نام وبلاگتان برای ما بفرستید.



تغییرات آینده‌نگر دویچه‌وله و بی‌بی‌سی و آینده زمانه

زمانه دستخوش تغییراتی در ساختار است. بخشی از آن ناشی از الزامات اداری جدید از سوی پرس ناو است که باعث می‌شود گرداندن امور اداری را بر عهده بگیرد و این فی نفسه می‌تواند نیروی تولید را از دغدغه‌های اداری رها کند تا بر طراحی و تولید متمرکز شود ولی بخش دیگر آن ممکن است بازگشت نوعی نگره کلاسیک رادیویی بر مدیریت کلان بنیاد زمانه باشد که به چالشی میان زمانه چنان که هست و نگره‌های قدیمی تر بینجامد. آن‌چه دوستان دیگر ما در بی‌بی‌سی و دویچه وله شروع می‌کنند ما در شرایطی سخت و دست تنها شروع کردیم و چون نسبت به فضای عمومی رسانه‌های فارسی در آن زمان زیاده غریبه و آوانگارد دیده می‌شدیم در این مدت مقاومتی شکل گرفته است که اکنون می‌تواند زمانه را به دوره‌ای از رکود دچار کند.



«قاچاق» گلشیفته به هالیوود

آن‌چه امروز این جریده معلوم نوشته و با استناد به نظر برخی جامعه‌شناسان نامعلوم نتیجه گرفته است که ورود زنان به هالیوود، فرجامی جز فاحشه‌گری و اعتیاد ندارد بیش از همیشه دل‌آزار است و انگار هیچ‌کس در این روزنامه ابایی ندارد از این‌که به همین راحتی رخت آبروی یک زن را از تن در آورند و همه استدلالشان هم این باشد که این زن خود چارقد حجاب از سر برداشته است. حال کسانی که در مذهبشان برداشتن روسری از سر به معنای فاحشه‌گری تلقی می‌شود آیا جرأت باز کردن چشم خویش به بخش عظیمی از جمعیت جوان کشور را دارند؟ به همان اندازه که جمعیت چشم‌گیری از جامعه با افتخار روسری و حجاب را ارزش می‌پندارد، در مقابل به همان اندازه نسل جوان جامعه در این باور تردید کرده است و حجاب را تنها نشان مسلمانی نمی‌داند.



وبلاگستان و مدرک تقلبی علی کردان

آرش کمانگیر -- مسعود بهنود می‌نویسد: «این‌که علی کردان ندانسته بود که در دنیای امروز، دروغ‌های بزرگ را نمی‌توان در ملاء عام بیان کرد، خود دلیلی کافی است برای این‌که آن «کاغذ پاره» نمی‌توانسته است از آکسفورد بیرون آمده باشد.» در مورد این‌که علی کردان و محمود احمدی‌نژاد چرا چنین کردند و چگونه می‌توان این غائله را ختم به خیر کرد، بسیار نوشته شده است. این نوشته‌ی کوتاه نگاهی گذرا می‌کند به پدیده‌ی «انفجار کردان» در وبلاگستان.



پینگ پنگ رسانه ای ایران و آمریکا

به محمود احمدی نژاد حتما می توان برای مصاحبه اخیرش با شبکه آمریکایی ان بی سی اعتبارها و امتیازاتی داد. او در این مصاحبه با چهره یک سیاستمدار ظاهر شد و از چهره ای که با ذوق زدگی ها و خامدستی هایش از خود ساخته فاصله گرفت. سنجیده سخن گفت و در برخی اظهارات هوشمندانه عمل کرد. نظام سیاست خارجی ایران پس از سه سال کشمکش با او ظاهرا موفق شده او را بسازد و آماده صحنه جهانی کند. او امروز از همکاری با آمریکا سخن می گوید و این را به تکرار در مصاحبه اش مورد تاکید قرار می دهد که آماده همکاری است. لحن اش نرم و آشتی جویانه است و از ادبیات مبارزه جویانه تقریبا خالی است. اما این تمام صحنه نیست.



بازی تمام شده است

وقتی خبر درگذشت خسرو شکيبايی را در سن 64 سالگی شنيدم، بسيار متاسف شدم اما اصلا تعجب نکردم چون از وضعيت جسمی بحرانی او تا اندازه ای باخبر بودم، اگرچه بسياری از نويسندگان و هنرمندان سينمای ايران در پيام های تسليت خود در روز گذشته آن را يک شوک خواندند و چنين نشان دادند که از اين مرگ ناگهانی غافلگير شدند. اما برخی نويسنده ها مثل اميرحسين جلالی در سايت سينمای ما نوشتند «خيلی ها انتظارش را داشتند. معجزه که قرار نبود اتفاق بيفتد». همه می دانستند که شکيبايی به شدت معتاد به مواد مخدر است.



از وبلاگ‌چرخان باستانی تا گوگل‌خوان امروزی

مشکلات مزمن اخیر برای بلاگ‌رولینگ، ما را در زمانه به این نتیحه رساند که باید این سامانه باستانی را کناری بگذاریم و سراغ فن‌آوری‌ها و روش‌های جدیدتری برویم که هم آن مشکلات عجیب و غریب بلاگ‌رولینگ را نداشته باشد، هم این قدر احساس نکنیم که از دوستان وبلاگی‌مان هم عقب افتاده‌ایم. این شد که تصمیم گرفتیم از امکاناتی که گوگل‌خوان در اختیار همه گذاشته است، یک بلاگ‌چرخان جدیدتر و بهتر برای زمانه بسازیم. بلاگ‌چرخانی که دیگر هر دو روز یک بار از کار نیفتد یا بالا و پایین رفتن وبلاگ‌ها در آن، بستگی به پینگ شدن یا پینگ نشدن بلاگ‌رولینگ نداشته باشد و آن قدر هوشمند باشد که خودش تشخیص بدهد که آخرین بار که یک وبلاگ به‌روز شده، چه زمانی بوده است.



برترین سایت‌های فارسی سال ۸۶

هفت سنگ - برترین سایت‌های اینترنتی فارسی زبان در سال ۸۶ به عنوان یکی از بخش‌های انتخاب «برترین‌های رسانه‌ای سال» انتخاب شدند. نظرسنجی «برترين‌های رسانه‌ای سال» در پایان هر سال توسط مجله اینترنتی هفت‌سنگ برگزار می‌شود و در آن برترین‌های رسانه‌ای در حوزه‌های مختلف توسط اعضای تحریریه این مجله و جمعی از صاحب‌نظران و کارشناسان حوزه‌های رسانه‌ای انتخاب می‌شوند. امسال در سومین دوره برگزاری در بخش وب‌سایت‌ها، پایگاه‌های اینترنتی در هفت گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند.



شلیک به مطبوعات

واقعیت این است که گرچه دولت می خواهد مردم را بترساند و ادب کند و سلطه خود را قاهر و مطلق نشان دهد اما از مردم می ترسد. دولت و حاکمیت در ایران گرفتار دور سازش و ستیز با مردمی است که نمی خواهند رعیت باشند و نمی خواهند دولت بر ایشان خدایگانی کند. دولت احمدی مثلا اگر در یک کشور یکدست حکومت می کرد اصلا نشریه ای که تعطیل کند نمی داشت. همه گوش به فرمان بودند. مگر چه کسی در شوروی سابق یا در ترکمنستان فعلی نشریه ای را لغو مجوز کرده است؟ ایران اما دچار دوپارگی اجتماعی عظیمی است که از اتفاق پاره کمتر-رشد-یافته اش بر پاره رشد-یافته تر سلطه سیاسی پیدا کرده است.



بازی در یک استادیوم خالی

مهدی جامی -- انقلاب 57 هر چه که بود بازیگران بسیار داشت و جهانی به تماشای آن نشسته بود. امروز در آغاز سی ساله شدن آن انقلاب، بازی دیگر رونقی ندارد. آن زمان همه از سر و کول هم بالا می رفتند تا انقلاب را تماشا کنند. همه آنها که در خارج بودند باز می گشتند تا سهمی داشته باشند در بازی و تماشا. همه بودند از چپ چپ تا راست راست. از هواداران حکومت اسلامی و خلیفه گری تا طرفداران جمهوری دموکراتیک خلقی. امروز از آنهمه کسی در بازی نیست. حتی پای اصلاح طلبان را هم می کشند تا از بازی بیرون بیندازند.



احمد مرد آزادی

بورقانی در مدت زمان نه چندان طولانی تصدی اش در معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد به حق دوران طلایی آزادی مطبوعات پس از انقلاب اسلامی را رقم و برگهای زرین و افتخار آمیزی از تاریخ مطبوعات و رسانه های ایران را ورق زد و به دلیل ایجاد این فضای فراخ تنفس رسانه ای بود که نسلی از روزنامه نگاران اصلاح طلب را تقدیم جامعه رسانه ای ایران کرد که هنوز نشریات نیمه جانی که از فراز و نشیبهای تعطیلی فله ای مطبوعات موقتاً جان سالم بدر برده اند یادگار آن دورانند.



دیداری از نیومکس تی وی

سه جوان ایرانی (شاهین رحیمی، وحید امینی و خشایار غیاثی) به همراه شریک آلمانی شان "یورگ فرشیلد" با معیارهای حرفه ای موجود در جامعه اروپا اقدام به راه اندازی تلویزیون کرده اند. آنها می گویند اسپانسرهای ما در دوبی هستند.



وقتی تلویزیون جدید از فارسی خجالت می کشد

در خبرهای زمانه خوانده اید که تلویزیون جدیدی برای ایرانیان در آلمان آغاز به کار خواهد کرد. خبرهای رسیده می گفت که کار تیم همکاران این تی وی جدید حرفه ای است. من هم وقتی سایت نیومکس تی وی را دیدم اطمینان یافتم که قرار است کاری حرفه ای عرضه شود. یادداشت زیر مقدمه ای است نشانه شناختی بر این تلویزیون هنوز-نیامده.



نقد داستانهای عجایب المخلوفاتی کیهان - پاره سوم
دموکراسی خیابان یکطرفه نیست

این مساله فحشا از آن مسائلی است که کیهان باید بکوشد کمتر پایه بحث و طعن هایش قرار دهد زیرا ممکن است ناقدان در جواب خود بر گسترش عظیم فحشای ناشی از مدیریت همفکران ایشان در صحنه سیاست ایران انگشت بگذارند. کسی می تواند دیگران را متهم به اشاعه فخشا کند که خود پاکدامن باشد و از پاکدامنی دفاع کرده و آن را نهادینه کرده باشد. کشوری که دارد به بزرگترین بازار فحشا در منطقه تبدیل می شود و دخترانش را صادر می کند و زیر پرچم دولت اسلامی هیچگونه امنیت جنسی در خیابان و خانواده باقی نمانده است باید کمی فروتن باشد و به دور و بر خود بنگرد. توزیع فیلمهای پورنو یکی از پرسودترین حرفه های مورد علاقه درآن مملکت است. راه دور نمی روم. فقط یادآوری می کنم حرف مقامات انتظامی ایران را که به گردش پول بزرگ چند میلیاردی از فروش فیلم همخوابگی خانم هنرپیشه ای با نامزدش اشاره کرده بودند. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.



گردشی در عجایب المخلوقات جدید - پاره دوم
رسانه، فحشا و امر مقدس

رسانه موجود پلیدی است از روز اولی که به وجود آمده است. چه وقتی رادیو بود چه وقتی سینما شد و بعد تلویزیون و ویدئو و سپس ماهواره و سپس تر اینترنت. معنای فحشای اینترنتی چه می تواند بود جز آنکه نمایشگر کثرت است و تنوع است و تکثیر کننده این کثرت وحشت آور برای وحدت طلبان؟ برای کسانی که رسانه ایشان را پس می زند. رسانه در گوهر خود خواهان کثرت است. و این برای ایشان جز فحشا نیست.



گردشی در عجایب المخلوقات جدید - پاره یکم
همه متهمان آقای شریعتمداری

آنچه مرا به صداقت آقای شریعتمداری مردد می سازد حمله اش به زمانه نیست. آقای شریعتمداری می تواند به هر دلیل درست و نادرست یا انگیزه سیاسی با زمانه مخالف باشد و برای مخالفت اش آسمان و ریسمان ببافد، اما اینکه او گروه وسیعی از افراد و گروهها و مجامع فعال در داخل ایران را وارد داستان اش کرده است نشان می دهد که هدف او توصیه به مقامات سیاسی و قضایی مثلا برای فیلترینگ شدیدتر زمانه نیست.



چه کسی از رادیو زمانه می ترسد؟

در باره انتقادات تند و تیز روزنامه فولکس کرانت از زوایای مختلف می توان روشنگری کرد اما این بحث را چنان باز می کند که دایره مفاهیم را وسیعتر از آن می سازد که بتوان به کوتاهی طرح و جمع کرد. می توان نشان داد که نویسندگان گزارش از پیش تصمیم خود را گرفته بوده اند که چه بنویسند و گرنه در منابع خود دقت بیشتری می کردند و به آنها تنوع کافی می دادند. نویسندگان فولکس کرانت وقتی با من مصاحبه می کردند گفتند که روزنامه ما شبیه گاردین است. از چپ آمده ایم و توان روشنفکرانه داریم. اما حاصل کار آنها اگر نمونه ای از شیوه کار عمومی روزنامه باشد باید ادعاشان را در باره شباهت به گاردین مانند ادعاهاشان در باره رادیو زمانه دانست! چپ گرایی آنها بیشتر مرا به یاد چپ دگماتیک روسی می اندازد تا چپ دینامیک اروپایی.



ایران احمدی نژاد نیست

رسانه های آمریکایی در برابر سفر محمود احمدی نژاد رفتاری پیشه کرده اند که هر ایرانی را در موقعیت دشواری قرار می دهد. از یک سو نمی تواند از شخصی که رئیس جمهور کشور اوست و مواضع اش دفاع کند و از سوی دیگر از اینکه رسانه ها طوری با او برخورد کنند که در شان یک رئیس جمهور نیست هم احساس توهین می کند. زیرا او خواه ناخواه نماینده وطن اوست. من می توانم اعتراضهای فردی و گروهی به رئیس جمهور یک کشور را درک کنم. اما رفتار رسانه ای قواعد دیگری دارد. رسانه ها نمی توانند مانند کسی که تخم مرغ گندیده پرتاب می کند رفتار کنند.



در نقد يک حرکت رسانه ای
حق تغيير محفوظ!

جمهوری اسلامی نيازی ندارد برای اثبات اينکه قانونمدار است و حقوق مردم مسلمان را رعايت می کند بيانيه های سازمانهای حقوق بشر را در اعتراض به ايران نقد کند و يکجانبه بشمارد و يا بگويد که حقوق بشر تابعی از فرهنگها و اديان و عرفهای گوناگون است و هر چه شما نمی پسنديد لزوما نقض حقوق نيست. جمهوری اسلامی کافی است فقط به يک سوال جواب دهد تا معلوم شود که حکومتی است که برای مردم ارزش و اعتبار و حق قائل است يا نيست. و آنهم اين است که آيا جمهوری اسلامی حق تغييردهی و تجديد نظرطلبی و تغيير انفس و تغيير اجتماعی را به رسميت می شناسد؟ آيا سنت و سيره آيت الله خمينی را برای دعوت مردم به تغيير اجتماعی معتبر می داند؟