خانه > وبلاگ زمانه > آسیب شناسی رسانه > وقتی طنز ترسیمی، نمیخنداند | |||
وقتی طنز ترسیمی، نمیخنداندنیکآهنگ کوثر[email protected]کاریکاتور همیشه نمیخنداند. ما کاریکاتوریستها، خیلی وقتها متخصص ایجاد سوء تفاهم هستیم. بعضیها میگویند کاریکاتوریست یا کارتونیست، باید حق اهانت داشته باشد؛ باید بتواند به هر کسی و هر چیزی و هر اعتقادی حمله کند. اما وقتی کاریکاتور و یا به قول صحیحتر، کارتون در مطبوعات منتشر میشود، باید تابعی از اصول روزنامهنگاری باشد. این حرف گرچه اندکی محافظهکارانه به نظر میرسد، ولی تجربیات خوب و بد، کار را بدانجا کشانده که طراح، کار خود را اول به سردبیرش بدهد تا مشخص شود کارش حامل ارزشهای رسانهای هست یا نه؟ آیا پیروی اصول رسانهای هست یا نه؟ از نقطه نظر اخلاقی، به بافت نشریه میخورد؟ و ... طرح روی جلد اخیر مجله نیویورکر، از جمله کارهایی است که صدای همه را در آورده است. در این طرح، باراک اوباما، نامزد ریاست جمهوری حزب دموکرات در لباس اسلامگرایان و همسرش در لباس شبه نظامیانی است که معترض پرچم آمریکا بودهاند. هر دو دارند مشتهایشان را مدل «terrorist fist bump» به هم میزنند. در شومینه، پرچم آمریکاست که میسوزد و بر روی دیوار هم چهره قاب شده، اسامه بنلادن نصب شده است. من با دیدن میشل اوباما در این تصویر، یاد مبارزان «پلنگهای سیاه» افتادم که در دهه ۶۰، از معترضان به سیاستهای آمریکا بودند. ستاد اوباما این کارتون را «بیمزه و اهانتآمیز» خوانده است.
سردبیر نیویورکر، معتقد است که این طرح عملاً نقد نگاه گروهی از جمهوریخواهان است که میخواهند اوباما را اینچنین نمایش دهند. بری بلیت، طراح این اثر می گوید که خواسته مسخره بودن نظر کسانی که میخواهند مردم را از اوباما بترسانند، نشان دهد. اما آیا واقعاً برداشت عمومی از این اثر چنین است؟ دریل کیگل، سردبیر بزرگترین سایت کارتون مطبوعاتی دنیا مینویسد که این کارتون، «مزخرف» است و دلایلش را هم میآورد. کیگل توضیح میدهد که ما کارتونیستها، اغراق میکنیم تا واقعیت را نشان دهیم؛ ما اغراق میکنیم تا نکتهای را به مخاطب منتقل کنیم. او ادامه میدهد: «ما کارتونیستها این چیرگی را بر روزنامهنگاران داریم که میتوانیم چیزی را بکشیم که میخواهیم. میتوانیم حرفهایی را که مد نظرمان است، در دهان سیاستمداران بگذاریم؛ بدون آنکه واقعاً این حرفها را زده باشند. ما کارهایی را میکشیم که هرگز اتفاق نیافتادهاند و شاید رخ هم ندهند؛ ولی گویی این قرارداد را با خوانندگانمان داریم که از طریق تصاویر جنونآمیز، ایدههایمان را برایشان مصور کنیم. بر همین اساس، کارتون نیویورکر پایبند به قرارداد با خوانندهها نیست! کارتونیستها فقط به این دلیل که آزادند اغراق کنند، کارتونهای اغراقآمیز نمیکشند. ما اغراق میکنیم تا به این وسیله با مخاطبانمان ارتباط برقرار کنیم به نحوی که حرف ما را درک کنند.» کیگل میگوید که اگر او میخواست این کار را بکشد، این تصویر را در بادکنکی میگذاشت که اوباما داشت به آن میاندیشید و میگفت که «من باید در کابوس بعضی محافظهکاران باشم.» با این تغییر مخاطب متوجه میشود که کارتونیست با این عقیده مشکل دارد و هدف طراح، انتقاد از محافظهکارانی است که سعی میکنند اوباما را در کنار مسلمانان تندرو و مخالفان آمریکا قرار دهند. آنچه کیگل میخواهد در نهایت بگوید، این است که طراح اگر خواسته نظر دیگران را مصور کند، باید آنان را یا سمبلی از آنان را میکشید که حامل این پیام هستند؛ و او چنین نکرده و باعث ایجاد این سوء تفاهم بزرگ شده است. جان مککین، نامزد حزب جمهوری خواه به این طرح واکنشی منفی نشان داد و آن را بیربط و نادرست خواند. با این همه کسانی هستند که معتقدند کار بری بلیت، همانی است که میخواهد بگوید و اصلاً مشکلی در کارش نیست. به عنوان مثال جکسون ویلیامز در سایت هافینگتون پست تأکید میکند که این اثر به هیچ وجه اهانتآمیز نیست و عملاً سیاست کسانی را هدف قرار میدهد که دنبال ترساندن مردم هستند. سوء تفاهم مسلمان بودن باراک اوباما باراک اوباما، پدرش مسلمان بوده است. اسم میانیاش، حسین است. در جامعه آمریکا که اکثریت با مسیحیان است و قدرت سیاسی یهودیها کم نیست، مسلمان بودن یک نامزد، نمی تواند امتیازی محسوب شود. خوب یا بد، اوباما بارها سعی کرده با نشان دادن ارتباطش با کلیسا، تأکید کند که مسلمان نیست! کسانی که سعی کردهاند مردم را از اوباما بترسانند، او را کاندیدای مورد علاقه حماس و حزبالله خواندهاند و در آمریکا که رسانهها بعد از ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، اسلامترسی را رواج دادهاند، باید حدس زد که ستاد انتخاباتی اوباما با چه مشکلاتی روبهرو بوده و خواهد بود. تا کنون چند بار به جای تصویر اوباما، عکس «اسامه بنلادن» را در تلویزیون پخش کردهاند. چند نفر از طرفداران جان مککین در مراسم عمومی، نام میانی اوباما را با تکید آوردهاند. آیا «حسین» بعضیها را در آمریکا به یاد «صدام حسین» نمیاندازد؟ شباهت نام نامزد دموکراتها به دو تن از دشمنان آمریکا به اندازه کافی دردسرساز بوده است. البته خیلیها این نگاه را مسخره کردهاند. از جمله ستیفن کولبرت که به شوخی اوباما را یک مسلمان مخفی میخواند. طرح روی جلد نیویورکر، اگر هم میخواست به کمک مقالهای بیاید که سیاست ترساندن مردم از اوباما را نقد میکند، به لحاظ فنی باید در کنار آن مقاله چاپ میشد؛ نه روی جلد. آوردن این کار بدون مقدمه روی جلد، سوءتفاهمزاست. حالا سردبیر نیویورکر باید تا مدتها به همه توضیح بدهد و کارتونیست مجله، با تأکید روی هدف اولیهاش کار را توجیه کند. اما آیا همه طرح روی جلد را تا سالها همانی خواهند دید که بری بلیت میگوید؟ |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
تو برنامه ۳۶۰ دیشب اندرسون کوپر، یکی گفت که اگه برای یه جوک یا کارتون مجبور باید شد که توضیح داد یا مطلبی اضاف ه کرد دیگه اون جوک یا کارتون خوبی نیست.
-- لوا ، Jul 15, 2008البته یه نفر دیگه هم گفت که اگه به سابقه نیویورکر نگاه بشه این کاریکاتور بد به نظر نمیاد. من هم اینو قبول دارم، اما مساله اینه که تو همین امریکاش چند نفر نیویورکر رو میشناسند؟
از دور وقتی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نگاه می کنم می بینم که دموکراتها خیلی خوب بازی انتخابات را دارند ادامه می دهند و بواسطه رقابت درون حزبی کلینتون و اوباما توانستند توجه رسانه های آمریکارا به طرف خودشون جلب کنند . حالا هم مجله نیویورکر که به احتمال زیاد به قصد تخریب اوباما چنین کاریکاتوری را روی جلد خود چاپ کرده بازهم یه جورهایی دموکراتها را به اهدافشون نزدیک تر کرده و دوربینها را به سمت اوباما کشانده است ... کاریکاتور مزخرفی بود ... این مجله همون کاری که بعضی از هفته نامه های ایرانی قبل از دوم خرداد در تخریب خاتمی انجام دادند دارد انجام می دهد ... دنیای سیاست کثیف ترین دنیایی است که هنوز هم آنرا نشناخته ایم .
-- سید محمود جوادی ، Jul 15, 2008من فكر ميكنم تصوير زن آمده در كارتون، پيش از آن كه تداعي كننده همسر آقاي اوباما باشد تداعي كننده آنجلا ديويس مبارز كمونيست و عضو حزب كمونيست امريكا است. مي ببينيد كه كارتونيست چند منظور را تواما هدف گرفته است.
-- شهاب شهيدي ، Jul 17, 2008از آنجا كه نيويوركر هميشه كمي چپ ميزند، چاپ اين كارتون كمي سئوال برانگيز مي نمايد.شايد هم ريشه نومحافظه كاري در جامعه امريكا عميق تر از اين حرفهاست و بادش به نيويوركر هم خورده است.
من یک سوال از همه طنز نویسها و طراحان ایرانی دارم . چرا زمانی که به چشم یکی از چهره های مورد نظر آنها گفته می شود بالایت ابرو است قیامت به پا می کنند و همه را به همه چیز می بندند ولی خود آنها همه سوژه هائی را که به هر حال نزد عده ای عزیز هستند به بدترین شکل و شنیع ترین وضع به مسخره می گیرند . شتر گاو پلنگ حیوانی است خیالی . یا باید به آزادی اندیشه نویسنده و طراح احترام کرد یا باید مانند بعضی از دوستان "تابو" های جدیدی درست کرد که نتوان "خر" آنها را "یابو" نامید . این آقای حسین اوبا ما هم دارد می شود "تابو" . محض یاداوری و تذکر عرض می شود : ما به حد کفایت تابو داریم، از حضرت عج گرفته تا خمینی که کاریکاتور "فوتبالیست " او کار دست طراحش داد .جان مادرتان این یکی را به لیست اضافه نکنید که لیست پر شده است ! در ضمن نوشته جالبی بود . ممنون
-- منوچهر ، Jul 17, 2008به نظرم اگر کارتونیستی معتقد باشد که اوباما با بن لادن فرقی ندارد حق دارد آن را تصویر کند و این اهانت هم نیست. هرچند ممکن است عقیده مزخرفی باشد یا مزخرفش بدانیم. چنانچه به وفور کارتون های مخالف جرج بوش کشیده ، چاپ شده و کارتونیست ها هر بلایی که خواستند بر سرش اورده اند. به هر حال این کار هم در همان سیستم کشیده و منتشر شده
-- مانا نیستانی ، Jul 18, 2008