تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر رضا تقی‌زاده، استاد علوم سياسی:

«روسیه و چین هم خواستار تعلیق هستند»

حسین علوی
[email protected]

دیروز چهارمین قطعنامه شواری امنیت سازمان ملل متحد علیه برنامه‌ هسته‌ای ایران تصویب شد. ایران نیز به این قطعنامه واکنش نشان داد تا ان‌جا که لاریجانی، رییس مجلس خواستار بازنگری در مذاکره با کشورهای ۱+۵ شد.

در مورد تصویب قطعنامه ۱۸۳۵ با دکتر رضا تقی‌زاده، استاد علوم سياسی در دانشگاه گلاسکوی بريتانيا گفت و گو کردم.

Download it Here!

آقای تقی‌زاده، قطعنامه‌ی چهارم شورای امنیت حاوی تحریم‌های اقتصادی جدیدی نیست. اما اهمیت سیاسی آن را تا چه حد می توان ارزیابی کرد.

اگرچه در قطعنامه ۱۸۳۵ که روز شنبه در شورای امنیت علیه ایران تصویب شد، تنبیهات تازه‌ای علیه ایران در نظر گرفته نشده و شروع تازه‌ای مطرح نشده است، ولی تشدید خواسته‌های شورای امنیت از ایران، هم‌چنان این کشور را زیر ذره‌بین نگه می‌دارد و باعث افزایش فشارهای تازه می‌شود و بار دیگر مساله‌ی اتمی ایران را در مرکز توجه‌ی دنیا قرار می‌دهد.

به جای سه قطعنامه‌ی تنبیهی، حال ایران چهار قطعنامه‌ی تنبیهی در جیب دارد و اگر تا به حال انتظار داشت که در جهت عادی‌‌سازی روابط با شورای امنیت و عودت پرونده ایران از شورای امنیت شانس‌هایی وجود داشته باشد، با تصویب این قطعنامه نشان داده شد که این شانس‌‌ها کم است. چرا که شورای امنیت و آژانس از سطح همکاری که ایران به عمل آورده راضی نیستند.

بنابراین در شرایط فعلی حالتی که ایران ایجاد کرده است، نمی‌تواند کمک زیادی به بهبود وضع ایران در نظام جهانی و پرونده‌ای که در شورای امنیت وجود دارد باشد. شورایی که هم‌چنان علاقه‌مند به حل و فصل این مناقشه است.

اما ایران با عدم اجرای خواسته‌های شورای امنیت به خصوص تعلیق غنی‌سازی اورانیوم که هدف نهایی آن مورد تردید شورای امنیت است، نمی‌تواند وضعیت پرونده را به حالت عادی در ‌بیاورد.

مسئولان سیاست خارجی ایران، اعتراض جدی جمهوری اسلامی را به این قطعنامه اعلام کرده‌اند. آقای آقازاده، رییس سازمان انرژی اتمی هم سفر روز دوشنبه خود را به کنفرانس سالانه‌ی آژانس بین المللی انرژِ اتمی لغو کرد. آیا می‌توان این اقدام را در اعتراض به تصویب چهارمین قطعنامه علیه ایران ارزیابی کرد؟

احتمال آن بسیار زیاد است. البته به نظر می‌رسد که آقای آقازاده علاقه‌ی چندانی برای حضور در وین ندارد.

در ماه آوریل هم ایشان با آقای البرادعی وقت دیداری داشت که بدون اعلام دلیل خاصی این دیدار لغو و ۲.۵ ماه بعد از آن انجام شد.

ایران می‌خواست و اعلام کرده بود که قصد انتخاب شدن دوباره در شورای حکام را دارد که به عنوان مجمع عامل آژانس به حساب می‌آید و امور اجرایی آژانس را در اجلاس‌های چهار‌گانه‌ای که در طول سال برگزار می‌کند، به عهده دارد و ایران در کنار سوریه یکی از کشورهایی بوده که قصد حضور در این شورا را داشت.

حالا با عدم حضور آقای آقازاده در وین احتمالاً شانس ایران برای حضور در شورای حکام کم می‌شود.البته مشخص نیست که حضور ایران در شورای حکام چه قدر می‌توانست در این پرونده مؤثر باشد.

تأثیر این حضور وقتی زیاد بود که پرونده در آژانس وجود داشت. اما اکنون پرونده‌ی اتمی ایران در شورای امنیت در دست بررسی است و آن ها هستند که باید در مورد پرونده و نحوه رسیدگی به آن باید تصمیم بگیرند.

ولی نرفتن آقای آقازاده به وین بدون اعلام قبلی، نوعی نارضایتی است و این نارضایتی را ما در اظهارات آقای هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه، پیش از تصویب قطعنامه ملاحظه کردیم.

همین طور رییس مجلس، آقای لاریجانی که زمانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود و در جریان پرونده‌ی هسته اتمی است، واکنش تندی نسبت به پرونده‌ی اتمی داشته است و آقای جلیلی هم که مسئول مذاکرات با گروه ۱+۵ است، از این قضیه ابراز نارضایتی کرده است.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که عدم حضور آقای آقازاده نوعی قهر کردن است که البته در تعدیل پرونده‌ی ایران و بهبود شرایط آن تأثیر زیادی نمی‌گذارد.

ضمن این‌که باید عرض کرد متأسفانه نمایندگان سیاسی ایران در خارج، هیچ وقت دارای بضاعت‌های تأثیرگذاری نبوده‌اند که بتوانند با حضورشان در پیش‌برد اهداف ایران نتیجه چشم‌گیری بگیرند.

مثلاً آقای آقازاده نطق‌هایش را به زبان فارسی ایراد می‌کند و چون قادر به ایجاد ارتباط شخصی با نمایندگان و تسلط به زبان انگلیسی نیست، نمی‌تواند تأثیر زیادی داشته باشد.

ولی همین تأثیر محدود، محدودتر می‌شود؛ وقتی معاونی با همان محدودیت‌ها، اما با امتیازات کمتر در این مجامع حضور پیدا می‌کند.

به هر حال این دیپلماسی مؤثری نیست و ایران به خصوص طی سه سال گذشته، که سطح قابلیت‌‌های نمایندگان ایران نسبت به ادوار قبل بسیار کاهش پیدا کرده است. عدم حضور آقای آقازاده در وین هم نشانه قهر و تأثیرگذاری کم در مجامع بین‌المللی است.

‌ایران این مسأله را مطرح می‌کند که صدور قطعنامه‌های شورای امنیت و باقی ماندن پرونده‌ی ایران در شورای امنیت، بیشتر تحت فشار آمریکا‌ست و روسیه و چین و کشورهای اروپایی هم به این فشار تن می‌دهند.

این قابل توجیه نیست که از زبان یکی از مسئولان اعلام کنیم که دولت آمریکا در حال انهدام است و در جایی دیگر مدعی می‌شویم که همه‌ی کشورها تحت نفوذ آمریکا هستند.

به هر حال کشورهایی نظیر آلمان که عضو اصلی شورای امنیت نیست، ولی به هر حال به عنوان یکی از اعضای وابسته شورای امنیت کنار اعضای گروه ۱+۵ فرانسه، انگلیس، روسیه و چین قرار دارد، دولت‌های مستقلی دارند و سیاست‌های خود را به طور مستقل اعلام می‌کنند.

بیان مسایلی از این دست، باعث ناخرسندی چین و روسیه هم که ایران آن ها را به عنوان دوستانش معرفی می‌کند، می‌شود.

چین و روسیه صراحتاً اعلام کرده‌اند که با غنی‌سازی اورانیوم در ایران مخالفند.

هر چند که نمی توان از نظر دور داشت که پرونده‌ی ایران در شورای امنیت رنگ سیاسی هم به خود گرفته است و مخالفت آمریکا بیشتر و شدیدتر از کشورهایی مثل چین و روسیه است، ولی نباید فراموش کرد که همین دو کشور اخیر، با اعلام روشن خطوط سیاسی خود مخالفت با غنی‌سازی اورانیوم در ایران را با دلایلی که در جهت مصالح و منافع ملی خودشان است اعلام کرده‌اند.

بنابراین طرح چنین مسایلی، به نوعی قلب واقعیت است و نمی‌تواند مواضع ایران را توجیه کند.

ضمن آن‌که گفتم‌، به هر حال پرونده‌ی ایران به دلیل رفتارهای دیگری که ایران در مجامع بین‌‌المللی داشته، تا حدودی رنگ سیاسی دارد.

ولی در مخالفت با ادامه غنی‌سازی اورانیوم، همه‌ی این کشورها در جهت منافع ملی کشورشان هماهنگ هستند و صدای آن‌ها، صدای مردم کشورشان است.


خبرهای مرتبط:
تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت علیه ایران
البرادعی: ایران، شفاف‌سازی کند

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)