تاریخ انتشار: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

«ایران یعنی گهواره ما»

پروفسور دکتر مجتبی ناصری، جراح و پزشک سرشناس ایرانی ساکن برلین، بیش از ۵۰ سال در شهر برلین تحصیل، تدریس و تحقیق کرده است.

هنوز خاطره‌ای عظیم از علم پزشکی که در سال‌های نوجوانی ما در مطبوعات جهان منتشر شد، برابر چشمان ما زنده و تازه است. انگار همین دیروز بود که پروفسور بارنارد و پروفسور مجتبی ناصری به همراه تیم‌شان عمل جراحی پیوند قلب باز را انجام دادند.

انگار همین دیروز بود که کودکی هفت ساله در سانحه تصادف قطار شهری دستش از آرنج قطع شد و وقتی او را به بیمارستان رساندند، دکتر ناصری پرسید: «پس دست این بچه کجا است؟»

روزنامه‌های آلمان در صفحه اول عکس پلیسی را چاپ کردند که دست پسر بچه را در ریل قطار یافته و آن را در روزنامه‌ای پیچیده و به بیمارستان رسانده است. دو ساعت بعد، عمل جراحی شگفت انگیز آغاز می‌‌شود و شش ساعت بعد آن کودک دست خود را باز می‌یابد.

کودک حالا مردی حدودا چهل ساله است که با هر دو دست بطور طبیعی کار می‌کند. اینها یکی دو نمونه از قدرت و جایگاه و توان علمی مردی ریزه میزه است که سال‌ها عضو هیات علمی شریف برلین بوده. رییس جمهور آلمان مدال شهروند برجسته آلمان را به گردن او آویخته و کتاب دانشنامه‌ی جراحی یکی از تالیفات او است.

مجتبی ناصری عکاسی هم می‌کند. نقاشی هم می‌کند. و در آستانه هشتاد سالگی هنوز شور و شوق چهل سالگی‌اش را دارد. از او پرسیدم ایران یعنی چه؟

Download it Here!




پروفسور دکتر مجتبی ناصری، جراح و پزشک سرشناس ایرانی ساکن برلین

آقای ناصری، ایران یعنی چه؟

ایران یعنی گهواره ما. جایی که ما به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم. هرجا هم که باشیم، یک نظر ما در ایران است. از آنجا ما سرچشمه گرفتیم.

قشنگ‌ترین تجربه‌ای که در عمر خود داشتید، چیست؟

قشنگ‌ترین تجربه آن موقعی است که آدم مطمئن باشد که به یک نفر واقعا کمک حقیقی کرده و آن کمک باعث شده که این شخص بتواند دوباره زندگی معمولی خود را ادامه بدهد.

هرچند که من فقط کلاس ششم ابتدایی را داشتم، یک اتفاق‌هایی افتادند که من متوجه شدم که انسان باید خودش برای پیشرفت خودش دست و پا بزند. من هم فقط یک بچه ۱۱-۱۲ ساله بودم که فقط کلاس شش را داشتم. و از آنجا اتفاقاتی افتاد، که به من راه را نشان داد که چکارهایی باید بکنم.

اصلا من خودم نمی‌دانستم. غیر ممکن بود که من تصور کنم که من بتوانم یک روزی از ایران بیرون بیایم و تحصیلاتم را در خارج ادامه بدهم.

بدترین تجربه‌ای را که در عمر خود داشتید، چیست؟

یک دفعه ناپدید شدن فامیل و خانواده من است.

نظرهای خوانندگان

Afarin bar shoma.man be wojod an jenab be onwane yek Irani eftekhar mikonam.bande niz yeki as peshekani hastam ke dar alman mashghole tebabat mibashad.Almaniha hamishe khatere besyar khobi as Iran va Irani darand va baraye anha Persia hamishe eftakhar afarin bode va mibashad.iraniha hamishe dar pishrafte elm pishghadam bode va mibashand.be omide sarfrazi va sarbolandai iran va irani.

-- بدون نام ، Apr 30, 2008 در ساعت 06:12 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)