همین گفتگوی ساده


همين گفتگوی ساده
مهندسان ايرانی برلين؛ نوآوری‌هايی برای ايران

دومین کنفرانس تأمین انرژی و تغییرات آب ‌و هوا روز جمعه ۱۵ماه مه ۲۰۰۹در دانشگاه صنعتی برلین با حضور کارشناسان، مهندسان و دست‌اندرکاران انرژی ایران و آلمان برگزار شد. این کنفرانس که به همت انجمن مهندسان و متخصصان ایرانی در آلمان برپا شده بود با سخنان پروفسور سعید ناصری رییس مدرسه عالی تکنیک برلین آغاز شد، و استادان دانشگاه و مهندسان سرشناس آلمانی و ایرانی در زمینه‌های مختلف به سخنرانی پرداختند... و زمانه با سه تن از فعالان اين کنفرانس گفتگويی انجام داده است.



همين گفتگوی ساده
کسی از گربه‌های ایرانی خبر دارد؟

حسين مرتضاييان آبکنار در گفتگو با زمانه دربار فيلم تازه قبادی می گويد: «قطعاً بهمن قبادی کارگردانی است که خیلی کارش خوب است و خیلی جدی است و خیلی به تصویر مسلط است.
من هم سعی کردم در فیلم نامه‌نویسی کمکش کنم. البته رکسانا صابری هم چون از دوستان نزدیک بهمن قبادی است با ما کار می‌کرد و مشاور خیلی خوبی بود. چون رکسانا ۱۵سال است که پیانیست حرفه‌ای است و ...»



همين گفتگوی ساده
سلطنت روحانيون؟

علی شيرازی در گفتگو با راديو زمانه درباره کتاب تازه منتشر شده اش می گويد: «از آنجایی که ویژگی اصلی حکومت بعد از تحولاتی که پيدا کرد، مطلقیت قدرت است. می‌شود گفت که به یک معنایی خودش يک سلطنت است. این که شاه در رأس آن قرار گرفته باشد، امروزه یک ولی‌فقیه در رأس آن قرار گرفته است. البته من در تکمله‌ای که برای این کتاب نوشته‌ام تذکر داده‌ام که یک تحول ویژه‌ای در سال‌های اخیر در این نظام به وجود آمده و آن شروع گذار قدرت از روحانیت به نیروهای امنیتی و نظامی است. در واقع وزن این نیروها دارد در جمهوری اسلامی و یا در این حکومت مستقر نسبت به وزن قدرت روحانیت بیشتر مي‌شود.



همين گفتگوی ساده
محسن باقرزاده: متأسفانه هيچ!

در آستانه برگزاری نمايشگاه کتاب تهران، با محسن باقرزاده، مدير و بنيانگزار انتشارات توس حرف زدم، از او به به عنوان یکی از پیشکسوتان نشر ایران، پرسيدم در سیاست‌گزاری نمایشگاه کتاب و نشر ایران چه نقشی دارید و چگونه از شما استفاده می‌کنند؟ و او پاسخ داد: ما مطلقاً محلی از اِعراب نداریم...



يک ميليون امضا؛ دانه‌های ريز برف

در ادامه‌ی تلاش برای ايجاد برابری حقوق زن و مرد در ايران، پری رفيع نماينده جامعه دفاع از حقوق بشر، در مدرسه هنرپيشگی و بازيگری برلين هنگام سخنرانی از تلاش پی‌گير زنان ايران حرف زد، و هنرپيشه‌ها خواستار همراهی با اين جنبش، هريک پيامی نوشتند و برای زنان ايران ارسال کردند. يکی از بازيگران اين مدرسه در برلين نوشته بود: «من برای کمپین شهامت و قدرت تحمل آرزو می‌کنم. آنها احترام مرا برانگیختند.»



گفت‌وگو با شمس‌ لنگرودی - بخش نخست
زمان روی ما پا گذاشت

شمس لنگرودی در گفت‌وگو با زمانه می‌گوید:‌ «شعر به نظر می‌رسد کار آسانی است، آسان‌ترین کار است. یک مقدار ناراحتی خانوادگی می‌خواهد، اندکی درد دل، و سیگار و قلم. یعنی آنها تصور می‌کنند که همین قدر ناراحتی داشته باشند کافی است. فکر نمی‌کنند که شعر هم مثل موسیقی، مثل نقاشی یادگرفتنی است.»



صدای همه‌ی ما؛ سیمین بهبهانی

سیمین بهبهانی، شاعر بزرگ معاصر در گفت و گو با رادیو زمانه می‌گوید: «آن‌چه به من وارد می‌شد، بازتاب شعرهابم بود و شاید من تا حالا زنده‌ مانده‌ام و تحمل این همه رنج و تهمت و سختی و این‌ها را داشتم، بی‌حرمتی را تحمل کردم؛ شاید به این علت است که همین شعر را داشتم. این بوده که من توانستم که دائم به آن دامنه‌ی شعر بچسبم و خودم را حفظ بکنم و مهم‌تر از آن توانستم از آن ناملایمت‌هایی که رنج می‌برم، آن جامعه‌ای را که می‌بینم رنج می‌برد، آن‌ها را منعکس بکنم. یک چیز دورانی باقی بگذارم. یعنی تاریخ را از روی تاریخ شعرهایم می‌فهمم.»



گفتگو با پروفسور محسن مسرت، اندیشمند و پژوهش‌گر صلح ایرانی مقیم آلمان - قسمت آخر
خاورمیانه نیازمند فلسفه جدید امنیتی

پروفسور محسن مسرت در گفتگو با رادیو زمانه می‌گوید: «بحث امنیتی می‌تواند یک بحث کلیدی باشد، به این ترتیب که دولتمردان، کارشناسان در منطقه به دنبال یک سیاست امنیت و همکاری‌های مشترک در منطقه بروند. در پنجاه سال اخیر الگوی امنیت هر کشور به طور جداگانه ریخته شده بود و هر کشوری معتقد بود برای حفظ امنیت خودش باید از ارتش قوی و تسلیحات وسیع برخوردار شود. باید این فلسفه‌ی حفظ امنیت از طریق بالابردن قدرت تبدیل بشود به فلسفه‌ی امنیت مشترک با حداقل تسلیحات، با حداقل ارتش.»



گفتگو با پروفسور محسن مسرت، اندیشمند و پژوهشگر صلح ایرانی مقیم آلمان - قسمت دوم
امنيت بدون سلاح اتمی

پروفسور محسن مسرت در گفتگو با زمانه:‌ «آیا سلاح اتمی امنیت بیشتری برای ایران و برای منطقه وارد می‌کند یا نه. باید راجع به این مساله بحث بکنیم. یک موقع است که به این نتیجه می‌رسیم که نه، سلاح اتمی هیچ نوع امنیتی برای مردم منطقه و حتا برای اسراییل و برای ایران هم نخواهد داشت. چون اگر قرار باشد که همه در منطقه سلاح اتمی داشته باشند، رقابت تسلیحات اتمی بوجود می‌آید و همه این کشورها مجبور می‌شوند بخشی از منابع طبیعی خودشان را بگذارند در اختیار تولید سلاح‌های اتمی.»



گفتگو با پروفسور محسن مسرت، اندیشمند و پژوهش‌گر صلح ایرانی مقیم آلمان - قسمت اول
راه اتمی: خطرساز و فاقد امنیت

پروفسور محسن مسرت در گفتگو با رادیو زمانه می‌گوید: «ایران می‌تواند با استفاده از فن‌آوری خودش و برنامه‌ریزی انرژی به‌صورت کوتاه‌مدت، میان‌مدت و درازمدت، کلیه احتیاجات درونی را از منابع درونی با مخارج نسبتا قابل قبول تامین بکند در صورتی که راه درست باشد، برنامه‌ریزی شده باشد، راهی نباشد که تعیین شرایط این راه وصل بشود به اینکه ما حتما انرژی اتمی لازم داریم.»



گفتگو با پروفسور سعید ناصری، ریاست دپارتمان ماشین‌سازی مدرسه عالی آکادمی‌های حرفه‌ای برلین
استفاده تک‌بعدی از انرژی در ایران

پروفسور سعید ناصری در گفتگو با رادیو زمانه می‌گوید:‌ «انرژی با تمام جوانب دیگر اجتماع، به اصطلاح اجتماع نوین و مترقی، باید در رابطه قرار بگیرد. فرض کنیم اگر مثال عربستان سعودی را بیاوریم، در آنجا خب وفور نفت و غیره هست، ولی می‌بینیم که در تلفیق این انرژی‌ها واقعا یک بعدی است. یعنی در جوانب دیگر از نظر فرهنگ، آن چنان بازتابی پیدا نمی‌کند. روی این حساب فکر می‌کنم اگر ما بتوانیم انرژی و فرهنگ را در ایران با همدیگر تلفیق بدهیم، شاید این کمبودها از نظر ما مهندسان برطرف بشود.»



گفتگو با آیت نجفی، کارگردان فیلم "فوتبال سربسته"
«برای من وجه انسانی فوتبال مهم است»

آیت نجفی در گفتگو با عباس معروفی: «فوتبال به‌خاطر یک جذابیتی که دارد، اکتیو بودن آن و دوم جهانی بودن آن، می‌تواند بهانه خیلی خوبی باشد برای نشان دادن یک دنیا. ضمن اینکه با اولین برخوردی که من با آن فوتبالیست دختر داشتم و بعدا چند‌تای دیگری که به مرور دیدم؛ خیلی سریع متوجه می‌شدم که فوتبال برای اینها یک دریچه است، دریچه‌ای که اینها تلاش می‌کنند تا از آن استفاده کنند و وارد یک دنیای دیگر بشوند.»



گفتگو با پروفسور دکتر مسعود خاتمی، پزشک سرشناس ایرانی مقیم آمریکا
ما ایرانی‌ها نمی‌توانیم به یکدیگر اعتماد کنیم

دکتر مسعود خاتمی در گفتگو با رادیو زمانه: «اقلیت ایرانی که در آمریکا است – در حدود یک میلیون – اگر آن انسجامی که بقیه اقلیت‌ها داشتند؛ ما خیلی خیلی بیشتر از این‌ها می‌توانستیم پیشرفت کنیم. ما به همدیگر اعتماد نمی‌توانیم بکنیم. با همدیگر تعارف می‌کنیم، روبرو تعظیم می‌کنیم و در پشت سر به همدیگر بد و بیراه می‌گوییم. ولی نباید گفت که جامعه ایرانی با همدیگر نمی‌سازند، پس کاری نکنید. هرکدام از ما می‌توانیم مثمرثمر باشیم و اگر هم نمی‌توانیم با همدیگر بسازیم، برویم و تنهایی یک کاری را انجام بدهیم. این فلسفه من است.»



گفتگو با گرجی، مرزبان موسس کتابخانه‌ی فارسی شهر وین
نجات‌دادن کتاب‌ها از دل خاک

گرجی مرزبان، موسس کتابخانه‌ی فارسی شهر وین، در گفتگو با عباس معروفی: «علت این که با صد کتاب شروع کرذیم این بود که ما اولین اقلیتی بودیم که در اتریش تصمیم داشتیم چنین کاری را بکنیم. و متاسفانه دست‌راستی‌هایی که در وین بودند احساس خطر می‌کردند از اینکه اقلیتی که مربوط به حوزه‌ی سیاسی اروپا نیست، دست به چنین عملی بزند ولی به آن چیزی که ما برخورد کردیم، این بود که در ظرف مدت شش ماه اولی که ما این مجموعه را درست کردیم، تعداد دفعاتی که کتاب‌ها به قرض گرفته شده بودند به قدری زیاد بود که هیچ کتابی از ادبیات اروپا به گرد پای این کتاب‌ها نرسیدند.»



گفتگو با حمید مجتهدی،‌کشتی‌گیر و استئوپد ساکن رم - بخش دوم
کشتی،‌ پلی برای پیروزی

حمید مجتهدی: «بارها باید شکست بخورید و این شکست را قبول بکنید. این شکست‌ها است که بعدا پلی برای پیروزی می‌شود. این باید فلسفه شما باشد. یعنی این شکست‌ها است که برای شما تجربه می‌شود که بعدها شما، این شکست‌ها را تکرار نکنید. اینها بعد پیروزی می‌شود. این موضوع چیزی بود که من در کشتی آموختم.»



گفتگو با حمید مجتهدی،‌کشتی‌گیر و استئوپد ساکن رم
«با خودم شرط می‌بستم که همه چیز شدنی است»

حمید مجتهدی: «در ایران همیشه مساله ضعف مدیریت بوده است و من در کار خودم که ورزش بوده، همیشه دیدم که ضعف عمده ما مدیریت بوده است. این مشکل عمده، لطمه زده به ورزش ما، ورزش کشتی و ورزش‌های دیگر که همیشه تا لحظه آخر، هنوز مدیریت مشخص نیست، بودجه مشخص نیست و چه چه چه. امیدوارم بتوانند این مساله را حل بکنند.»



گفتگو با ابوالفضل اردوخانی، طنزنویس ساکن بلژیک
طنز،‌ آن روی سکه تراژدی

ابوالفضل اردوخانی، طنز‌نویس ساکن بلژیک: «وقتی بچه بودم هر سال چندین بار می‌دیدم که همه‌ی فامیل برای این امام یا آن امام روضه خوانی می‌کنند و گریه می‌کنند؛ این من را به درد می‌آورد. همیشه وقتی یکی از بستگان می‌مرد، من مسخره‌بازی می‌کردم. حتی موقعی که پدر و مادر خودم هم مردند، من خندیدم و شروع کردم به مسخره‌بازی. همه گفتند تو احساس نداری. من گریه‌ام را در تنهایی کردم و نخواستم جلوی دیگران اشک بریزم. دلم می‌خواهد همیشه غمم را برای خودم نگه دارم و دیگران در خوشحالی من شریک باشند.»



گفت‌وگو با مسعود خاتمی، پزشک ایرانی مقیم آمریکا که هفت‌سین را به کاخ سفید برد
«روبه‌رو تعظیم می‌کنیم و پشت سر بد و بیراه می‌گوییم»

تنها دغدغه دکتر مسعود خاتمی، حفظ ارزش‌ها و میراث ایران است. وی اولین ایرانی بود که به رییس‌جمهور وقت، بیل کلینتون، نامه نوشت و از وی خواست که عید نوروز را به ایرانیان تبریک بگوید. با او از جشن نوروزی در کاخ سفید صحبت کردیم و بحثمان به جامعه ایرانی مقیم آمریکا کشید. او معتقد است که اگر ایرانیان، انسجامی را داشتند که دیگر اقلیت‌ها دارند، خیلی بیشتر از این‌ها پیشرفت می‌کردند.



گفتگو با علی نصیر،‌ نقاش(2)
علی نصیر را دیدم، بدون ردپا از هیچ نقاشی

علی نصیر:‌ «من فکر کنم که یک کم هنرهای ما ازهم دورافتاده‌اند. یعنی اگر با سیصد‌­ چهارصدسال (پیش) که اوج هنرهای ایران بود، مثلا صفویه، مقایسه کنیم، می‌بینیم همه‌ی هنرهای‌مان در کنارهم و باهم رشد می‌کردند. واسه‌ همین روی هم نیز تاثیر می‌گذاشتند. در نتیجه‌ شعرمان، نقاشی‌مان، مینیاتورمان ازهم دورنبود. متاسفانه خب این الان اینجوری نیست. و این واقعیتی‌ست که عمدتا هنرمندان ما فقط توی رشته‌ی‌ خودشان معمولا مطالعه می‌کنند و کمتر به رشته‌های دیگر می‌پردازند.»



گفتگو با علی نصیر،‌ نقاش
منبع وجود من نگارگری ایرانی است

علی نصیر: «به​عنوان نقاش سنت به تنهایی کافی نیست. یکدفعه تماما مدرنیته هم کافی نیست. تلفیقی از این دو برای من خیلی مهم است و سعی کردم که تلفیقی اینجوری بوجود بیاورم. حالا بدون اینکه اصلا رجوع بدهیم به یک سبک دیگر دوره‌ی هنری، به این مفهوم نیست که آدم همه‌ی مرحله‌ی استتیک یا فلسفی آن بخش را بخواهد بپذیرد. آدم می‌تواند اجزای پویای این سبک را انتخاب بکند و یک فضای تازه‌ای بوجود بیاورد. و من سعی کرده‌ام با نقاشی مینیاتوری این کار را انجام بدهم.»