خانه > ایرج ادیب زاده > گفتگو > مهمانان مامان، در پاریس و کرمان | |||
مهمانان مامان، در پاریس و کرمانایرج ادیبزادهغالبا وقتی صحبت از ترجمهی کتابی تازه میشود، کتابی در حوزۀ ادبیات داستانی و شعر که برای مخاطبی برزگسال نوشته شده را بهنظر میآوریم. ولی هستند کسانی که به کودکان و نویسندگانی که برای نوجوانان نیز مینویسند هم فکر میکنند، وقت و سرمایه میگذراند و آثاری از آنها را به قصد شناساندن فرهنگ آن مرز به مردم سرزمینشان ترجمه و منتشر میکننند.
«مهمان مامان» نوشتهی هوشنگ مرادی کرمانی، بهتازگی توسط انتشارات معتبر «l’Harmattan » به زبان فرانسه انتشار یافته است. کتابی پرفروش که در ایران بر مبنای داستان آن، فیلمی سینمایی هم به کارگردانی داریوش مهرجویی ساخته و بهنمایش درآمده است.
انگیزهی خانم ماری بل باهایا را در مورد ترجمهی کتاب «مهمان مامان» میپرسم: ـ دانشجوی رشتهی زبانهای شرقی در دانشگاه فرانسه بودهام. از سه سال پیش لیسانسهی زبان فارسی هستم و عاشق این زبان. میخواستم تصویری از ایران و ادبیات ایران و همینطور فرهنگ معاصر این کشور را به فرانسویان نشان بدهم. چندسال است که فارسی میخوانید؟ ـ پنج سال. اما متاسفانه الان دیگر فرصتی برای خواندن ندارم. چون مترجم هستم، به زبانهای گوناگون. خیلی کم فرصت دارم فارسی حرف بزنم. به همین دلیل بود که فکر کردم الان باید زبان فارسی را هم بخوانم و ترجمه کردم. چطور به زبان فارسی علاقهمند شدید؟ ـ من اهل برزیل هستم. بچه که بودم با عضوی از فامیلم که دیپلمات بود در ایران زندگی میکردم. در فرانسه و در دبیرستان فرهنگ و تاریخ ایران را میخواندیم، از بچگی عاشق این کشور بودم و همیشه فکر میکردم یکروز این زبان را میخوانم و به این کشور میروم. دوبار به ایران رفتم. یکبار بهمدت یکماه در تهران و اصفهان و شیراز، و بار دیگر سه ماه در تهران ماندم. آنجا برای خواندن زبان فارسی به دانشگاه دهخدا که دانشگاهی برای خارجیها بود رفتم. در آنزمان کمی هم ایرانگردی کردم. به مشهد، سنندج و کاشان رفتم. چطور شد تصمیم گرفتید کتاب هوشنگ مرادی کرمانی را به فرانسه ترجمه بکنید؟ ـ در دانشگاه فرانسه فقط ادبیات کلاسیک ایران میخواندم و متاسفانه خیلی کم زبان روزمره را میخوانیم. در دانشگاه دهخدا، در تهران با قصههای مجید آشنا شدم. پر از اطلاعات زبان عامیانه و بامزه بود. عاشق این زبان شدم و با خود تصمیم گرفتم روزی این کتابها را ترجمه کنم. اما قصههای مجید واقعا خیلی سخت است. با این کتاب «مهمان مامان» شروع کردم که یک سریال تلویزیونی خیلی موفق در ایران بود و کمی هم سادهتر بود. از آقای کرمانی اجازهی ترجمهی همهی کتابهایش را گرفتم؛ و با «مهمان مامان» شروع کردم. فکر میکنید این کتاب واقعا برای کودکان نوشته شده یا برای بزرگسالان هم جالب است؟ ـ در فرانسه اصطلاحی هست در بارهی نویسندهای که چندی پیش کتابی برای کودکان نوشته بود. میگویند این نویسنده برای بچههای ۷ساله تا ۷۷ساله مینویسد؛ و من مطمئنم که آقای کرمانی برای همه مینویسد. فکر میکنم در کتابهایش از ایران معاصر، تصویر جالبی میدهد. تصویری از ایران گوناگون که کم کم دارد از بین میرود. ایران ۲۵سال اخیر قرن بیستم از منظر یک بچه . . . یعنی از دید یک بچه این را نوشته؟ ـ بله. و فکر میکنم این واقعا خیلی جالب است. امیدوارم که برای بچههای فرانسه و برای بچههای دومین نسل ایرانی هم جالب باشد. مثلا بهنظر من این کتاب برای خواندن در شب یلدا و یا هدیهی نوروز و سوقاتی خیلی خوب است. کتابهای بعدی آقای هوشنگ مرادی را هم میخواهید ترجمه کنید، با کدام کتاب شروع خواهید کرد؟ ـ با «قصههای مجید». چون فکر میکنم واقعا شادترند که در ضمن شرح زندگی خود نویسنده هم هست که خیلی جالب و بامزه است. حالا باید منتظر سومین کتاب هوشنگ مرادی کرمانی باشیم که برای فرانسویها منتشر میشود. نویسندهای که در ایران برای کودکان مینویسد، اما بزرگان هم از نوشتههای او لذت میبرند. به این ترتیب این سومین کتابی خواهد بود که از هوشنگ مرادی کرمانی به زبان فرانسه منتشر خواهد شد. بعد از «خمره»، «مهمان مامان»، و حالا «قصههای مجید» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
Could you please mention the title and translator in French so rwe can find it.
-- Medi ، Jan 9, 2008 در ساعت 11:21 PM