خانه > شهزاده سمرقندی > موسیقی ملل | |
موسیقی مللقرنی که سرطان گل کردسبک جاز و نئوکلاسیکی که ریچارد رایت در کارهای گروه پینک فلوید به کار میبرد و به آن بو و رنگ پینک فلویدی میداد، جالب توجه است. ریچارد به موقع درک کرد که بدون جاز، اجرا نرم و دلچسب است و دوران جاز گذشته است. او جاز را با هر سبکی که در ذهنش جاری بود، آمیخت.با این کار هم جاز را زنده نگه داشت و هم گروه خود را که میتوانست مهر از مدافتادگی به پیشانیاش بخورد. «رونی درو» خاطرات ایرلندیها را ماندگار کردرونی درو یکی از خوانندگان پرآوازه موسیقی محلی ایرلند است که در شانزدهم آگوست درگذشت. نام رونی به عنوان قهرمان و مدافع موسیقی مردمی ایرلند در تاریخ موسیقی جهان برای همیشه ثبت است. بارها از او به عنوان «پادشاه ایرلند» نام آورده میشد. رونی توانست تاریخ نیمقرن کشورش را در ترانههایش بین مردم خود ماندگار کند. باب مارلی در صربستان ماندگار شدبالاخره از «باب مارلی» هم قدردانی شد. روز دوشنبه ۲۴ آگوست، از مجسمهی باب مارلی، اسطوره موسیقی راک سالهای ۸۰ در صربستان پردهبرداری شد. باب مارلی در صربستان، بهخاطر تبلیغاتش برای آزادی بیان و علیه تبعیض نژادی شهرت زیادی دارد. او را به عنوان مبلغ آزادی میشناسند. این اولین مجسمه باب مارلی در این قسمت دنیا است و بهانه قشنگی برای گوش دادن به ترانههای این هنرمند. جشن سیب۱۹ آگوست در بین روسهای مذهبی و یا ارتودکسها روز «جشن سیب» است. روسهای ارتودکس از این روز خوردن سیب را حلال و مجاز میدانند. از نظر آنها اگر روز قبل از آن سیبی را از درخت میکندید و میخوردید جرم محسوب میشد. شاید از این روز به بعد سیبها کاملاً رسیده محسوب میشوند و یا شاید دلیل دیگری دارد. چگونه سیب همان میوه ممنوع در دین مسیحیان، امروز دلیل سربلندی زنان شده است؟ «ستایه» یعنی ماندگار«ستایانکا ناوکاویچ ستایه» معروفترین خواننده امروز در منطقه بالکان است. این خواننده محبوب صرب با طبیعیترین و بیآزارترین راه به مردم صرب نشان داد که مردم صربستان با مسلمانان آمیخته شدهاند و طی قرنها با این فرهنگ و مردم رابطه دوستانه و عاشقانه و فرهنگی داشتهاند؛ قبل از اینکه همه اینها زیر دود سیاه سیاست، پوشیده و کمرنگ شوند. «من مال شورویام»آلگ گزمنوف، خوانندهی معروف و محبوب روس است که طرفداران زیادی دارد. او در شهر دورافتادهای به نام کلیلینگراد به دنیا آمد. راه یافتن او به صحنهی موسیقی به سیاست روز روسیه در سالهای ۱۹۸۰ مربوط است. زمانی که دولت روسیه از خوانندگان شهرهای دوردست که از نظر سیاسی برای مسکو حساس بودند، پشتیبانی میکرد و به آنها کمک کرد تا مستقر شوند و نمایندهی فرهنگی کشور خود باشند. آشنایی با گروه موسیقی بریتانیایی «مارون تاون» پیام شهرک بردگان شورشیاین بار از گروه موسیقیای خواهم گفت که در این حال در سفر هنری خود در آسیای میانهاند. «مارون تاون» گروهی است عبارت از ۹ نفر خارجیهایی که هر کدام نمایندگی از فرهنگ مختلفی دارند. اسم این گروه برگرفته از محلی در جاماییکا است که با نام «مارون تاون» شناخته شده است و پایهگذار این محل، بردههای شورشی و فراری بودهاند. انتخاب این نام بیانگر فلسفه این گروه موسیقی است که حدود ۱۰ سال است از آزادی بیان و آزادی اجتماعی میسرایند. خارهای تازهی مرگ خاراویکتور خارا در آخرین ترانه خود که روی ورقهای از روزنامه نوشت، صحنههایی از آخرین ساعات عمر خود را ماندگار کرده است؛ شعری با عنوان «در میدان» که در آن از محاصره خود و هزاران نفر دیگر میگوید. پاره روزنامه پنهانی دست به دست از محاصره بیرون آمده است. میگویند دستان ویکتور خارا را میسوزانند تا دیگر نتواند برای به شور آوردن احساس انقلابی مردم شیلی گیتار بنوازد. میسوزانند تا دیگر نتواند عشق و نفرت خود را بیان کند. میگویند او را با شلیک ۳۴ گلوله کشتند و در آن زمان چهل ساله بود. صلیب و گیتار ژنا بیچاوسکایا«ژنا» از بیخدایی و عدم اعتقاد به آن در نزد برخی از مردم روس مینالد و از دور و کمرنگ شدن ایمان در بین مردم شکایت دارد. او در حالی که از سیاست حرفی نمیزند، اما نام آوردن از دین و «عیسی مسیح» در جامعهای که دیگر رنگ مذهبی خود را از دست داده است، هراسی ندارد و این خود اعتراضی محسوب میشود. شبهای مسکوسال ۱۹۵۵ شاعر معروف روس «میخایل ماتوساوسکیی» شعری مینویسد با نام «لنینگرادسکیی ویچیره» که به فارسی میشود: «شبهای لنینگراد» و هم زمان «سالاویاف سیدای»، آهنگساز معروف روس، آهنگ مناسبی برای این ترانه میسازد. اما وقتی در یکی از فیلمهای مستند مربوط به ورزش، هنرپیشه در آن دوران جوان روس، «ولادیمیر تراشین»، این ترانه را با عنوان «پادماسکاوسکیی ویچیره» اجرا میکند، بسیار معروف میشود. یعنی به جای شبهای لنینگراد شبهای مسکو میخواند. «ولگا»، مادر روسدر فرهنگ هر ملتی عناصری هستند که نقش بسیار مهمی دارند و در پوست و استخوان فرهنگ مردم جای گرفتهاند. در مورد روسها میشود گفت که رودخانه ولگا این نقش مهم را ایفا میکند. رودخانهای که در طول قرنها در تشکیل هویت روس نیز تاثیرگذار بوده است. رودخانه ولگا را روسها مادر مردم روس نیز میگویند. در این برنامه نگاهی داریم به ترانههایی که درباره ولگا سروده شدهاند. فرشته خاطرههاامروز شما را با ادیتا پیخا، خواننده معروف و محبوب روسزبان سالهای ۱۹۷۰، آشنا خواهم کرد. ادیتا هیچوقت همسر مناسبی برای خود پیدا نکرد اما به قول وی او عروس همیشگی است در روی صحنه. صحنهای که ادیتا همیشه با لباس سفید در آن ظاهر میشود. طرفداران پرشمار ادیتا پیخا به او فرشته خاطرات میگویند که حدود ۵۰ سال با ترانههای خاطرهساز خود اسم خود را در دل و یادهای مردم آن و این دوران روس ماندگار کرده است. آن روزهای به یاد ماندنیاین بار از یک ترانه محلی روسی خواهم گفت و از این که چگونه در طول یک قرن به یک ترانه جهانی تبدیل شد. ترانه «روزگار خوب آن روزها بود» (Those were the days) یا به روسی «دالینایو دلینای.» این ترانه سال ۱۹۶۸ با کمک و پیشنهاد پل مککارتنی، معروفترین آهنگساز و خواننده زمان خود، به انگلیسی برگردانده شد. مککارتنی آن را در اختیار خواننده جوان اهل ولز، مری هاپکین گذاشت که او هم آن را در مسابقه ترانههای «Opportunity Knocks» سال ۱۹۶۸ اجرا کرد. این ترانه در اجرای مری هاپکین به ترانه محبوب آن سالها تبدیل شد. از بالالایکا تا گیتارگیتار که معمولا در بین لولیان دورهگرد (کولیها) روسیه و اروپای شرقی محبوبیت بسیار داشت به قلب جوانان و روشنفکران روسیه در شهرهای مرکزی راه یافت و در واقع جای اسباب موسیقی بسیار محبوب و معروف روسی «بالالایکا» را گرفت. حتا ترانه «کلینکا» که معروفترین و از قدیمیترین ترانههای مردم روس است و همیشه از قدیم با بالالایکا نواخته میشد، با گیتار اجرا شد. موسیقی قزاقستان پس از شورویبا وجود این که زبان روسی و فرهنگ دوران شوروی هنوز در قزاقستان پایدار است، اما جوانان قزاق در حال کشف و برگشت به فرهنگ قدیمی خودند. این را در کلیپهای ترانههای جدید آنها میشود دید و همینطور فیلمهای سالهای اخیر که با استفاده از لباسهای محلی و رسوم مردم قزاقستان ساخته شده است. مثلاً خوانندهی پر آوازه قزاق، اسیل اییم که صدای بسیار دلنشین دارد و همیشه در ترانههایش از زبان دختر نجیب قزاق دشتنشین میخواند و آن را همراه با ویدیو فیلمهای زیبایی به بازار میدهد. یک کمی شانسزیواهه بن، خواننده اسراییلی است که سال ۱۹۶۸ به دنیا آمده و از محبوبترین خواننده زن اسراییلی محسوب میشود. زیواهه بن با فیلم «یکی کمی شانس» ساخته زییف ریوچ مشهوز شد. این فیلم از دختر بااستعدادی میگوید که صدای خوبی دارد و با پدر نابینایش زندگانی میکند. تجربههای اول خوانندگی این دختر بسیار پراحساس روایت میشود و زیواهه بن در این فیلم تمام ترانهها را با صدای خود اجرا میکند. رقص با دیکتاتورفیروزه جمعه نیازوا در خوارزم به دنیا آمد. خوارزم از دوران به میدان آمدن جنبش پانتورکیسم در آسیای میانه هم قسمت شهرهای فارسیزبان دیگر مثل سمرقند و بخارا بوده است که این خود بحثیست طولانی. ولی امروز از این خواننده گفتنم دلیل دیگری دارد و آن هم این است که در جشن نوروز که روز ۲۲ مرت در تاشکند پایتخت ازبکستان برپا شد، رییس جمهور ازبکستان، اسلام کریماف هنگام اجرای فیروزه جمعه نیازوا از جای خود برخاست و با او رقصید. زنان زمینی و زمانیدر تاجیکستان هنوز مادر کدخدا، دهخدا، نور و اتحاد خانواده است. دوزخ در قلب مادر است از بس در غم فرزندان خود میسوزد. بهشت زیر پای اوست از بس بخشنده و آفریننده است. دعای او کلید درهای بسته است و قهر او انگار قهر خداست. از اینجاست که در تاجیکستان هنوز اول دل مادر را به دست می آرند و بعد دل دیگران را آیا هنوز «بهشت زیر پای مادران است»چند روز روی آن فکر کردم که موضوع زن به خصوص مادر، در ترانهها روز به روز کمتر و کمتر به کار میرود. دقت کردم، موضوع زن به خصوص در بین خوانندگان مرد تنها به عنوان معشوقه آمده است و دیگر مثل قدیمها زن تنها مادر نیست. زن مقدس نیست انگار. شاید یکی از دلایل آن این است که زنان خود را به میدان کشیدند و در جامعه حق خود را ستاندهاند و دیگر انگار کمتر به پشتیبانی مردان نیازمندند. گلناره، ملکه ازبکستانامروز از دختری خواهم گفت که با وجود این که دستش به همه ثروت و مال دنیا میرسد، در اوج بدنامی و نامحبوبی در بین مردم خود به سر میبرد. گلناره کریموا، ملکه ازبکستان، گوگوشه، دختر ریسجمهور، شیر درنده و اژدهای آتش نفس از جمله نام و لقبهای این دختر است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|