سفرنامه


سفرنامه کوبا، بخش ششم
یک شب مشکوک در کوبا

همه در هتل فهمیده بود که چه اتفاقی رخ داده ولی نمی دانستند که قربانی من ام. وقتی به دوستان انگلیسی ام گفتم که آن فرد من ام که همه مدارکش را دزدیده اند، باورشان نمی شد؛
چون بسیار آرام و با خنده صحبت می کردم، چون ته دلم روشن بود. انگار می دانستم که این مشکل حل شدنی ست.
بدون پول و بدون مدرک در کوبا قدم زدن تجربه ای بود که به شما توصیه نمی کنم.



سفرنامه کوبا، بخش 5
ماتانزا یعنی قتل عام

در کوبا مردم زیاد دنبال چیز و چاره های غیر لازم برای زندگانی نمی روند و بیشتر مواد غذایی روزمره خریداری می کنند.
در خانه های مردم محلی به غیر از مبل های چوبی، عکس های قاب شده و تلویزیون چوبی چیزی نمی توان دید.
مردم انگیزه خرید مبل و اشیا برای خانه ندارند. حتا انگیزه و امکان رنگ زدن خانه های خود که از باد و باران های گرمسیری کهنه و فرسوده می شوند.



سفرنامه کوبا، بخش چهارم
شیرینی و تلخی‌های کوبا

کوبا کشوری است که قدرتمندترین سیاست‌مدارش، رائول کاسترو، به گفته مردم کوبا همجنس‌گرا است و این دلیل آزادی بعضی از همجنس‌گراها در این کشور است. رائول کاسترو، از هنر و رقص در کوبا، پشتیبانی می‌کند و بیشتر از فیدل به هنر توجه دارد. این‌ها را از صحبت‌های مردم محلی کشف کردم.



سفرنامه کوبا، بخش سوم
من پاسپورت می‌خواهم، نه سیب!

در کوبا مردم محلی تنها در شرایط خاص و با تایید و اجازه کتبی دولت می‌توانند ماشین بخرند، بفروشند و به شهر دیگری در کوبا سفر کنند. اجاره ماشین و اتاقی در هتل برای مردم محلی کوبا بسیار سخت است، حتی اگر مشکل مالی هم نداشته باشند. دولت این محدویت را دهه‌هاست که جاری نگه داشته. آن عقیده اولیه کمونیسم که همه باید از لحاظ مال و ثروت و دانش برابر باشند در کوبا هنوز باقی‌ست و اجرا می‌شود. من این برابری را در لباس و نگاه مردم می‌دیدم. همه انگار سالم و همه سیرند.



سفرنامه کوبا بخش دوم
وارادیرا بهشتی در ساحل آبهای آبی

در دوران شوروی، کوبا سرزمین رویایی بود برای ما که تاب زمستان و سرما را نداشتیم. برای ما که زیر برف و باران باید در مزرعه‌های پخته (پنبه) کودکی و جوانی خود را می‌‌گذراندیم، کوبا بهشتی بود همیشه آفتابی‌ و سه فصل حاصل‌خیز داشت. کشورطلایی که مردم درهای خود را قفل نمی‌زنند و تن خود را از سرما نمی پوشانند، چون آفتاب هم‌خانه همیشگی آنهاست.



باز هم از کوبا
سالسا یعنی سس تند و تیز

سالسا، دنیای مردم کوبا را برایتان باز می‌کند. اگر کوبا بوده‌اید و سالسا نرقصیدید پس با مردم آن رو‌به‌رو نشده‌اید. آن جا همه آدم‌ها از پیر و جوان می‌رقصند. رقص تنها سرگرمی این مردم است. اگر در ایران و یا دیگر کشورهای دنیا اینترنت و بازی‌های اینترنتی سرگرمی جوانان و در کل مردم باشد، در کوبا رقص این نقش را بازی می‌کند.



سفرنامه کوبا - بخش اول
در خاک عزیز چه گوارا

بعد از این که تایید شد من میتوانم بدون ویزا به کوبا سفر کنم دستیار شرکت گفت که به کدام قسمت کوبا می خواهم بروم. با شوخی گفتم گوانتانامو! دستیار با جدیت نقشه کوبا را باز کرد و با انگشت مرزهایی را که مسافران می توانند بروند نشان داد و افزود بهترین قسمت کوبا برای توریستها وارادیرو است که هم به هاوانا نزدیک است و هم به ماتانزا و سنتاکلارا. گفتم پس وارادیرو خوب است.



کریسمس در کبا
کریسمس در کوبا

مردم حافظه تاریخی قوی دارند و در آسیای میانه ما مردم مسلمان اثبات کردیم که هیچگاه از یاد نبرده ایم که ما قبلا دین زرتشتی داشتیم و بعدا دین اسلام را پذیرفتیم و این دو دین در زندگی روزمره ما چنان آمیخته و با جشن های دیگر محلی پیوسته بودند که حتا در 70 سال تبلیغ بیدینی کمونیستی مردم خدای خود را حفظ کردند هرچند با زبان و شیوه های گوناگون با خدای خود حرف می زدند. در کوبا نیز شاهد همین گونه یک فضای متناقض شدم که مرا به یاد جامعه خود می انداخت. اما جامعه 20 -25 سال قبل شوروی.




موضوعات