تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر مهرداد مشایخی پیرامون انتخابات آتی ریاست جمهوری در آمریکا

«اوباما در دو ماه آینده موفق‏تر خواهد بود»

مریم محمدی
[email protected]

Download it Here!

مبارزات انتخاباتی در آمریکا و ایران برای انتخابات ریاست جمهوری در جریان است. کم‌تر از ده ماه به انتخابات ریاست جمهوری در ایران و کم‌تر از دو ماه به انجام این انتخابات در آمریکا باقی مانده است.

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا همیشه به لحاظ نقش این کشور در صحنه‏ی سیاست جهانی، اهمیتی فراتر از مرزهای خود داشته است. به‌ویژه در رابطه با ایران و مسائلی که بین ایران و آمریکا بعد از انقلاب ایران حادث شده است، این اهمیت برای جامعه‏ی ایرانی در داخل و خارج از کشور و به ویژه ایرانیان مقیم آمریکا، اهمیت بیشتری می‏یابد.

در این زمینه با آقای دکتر مهرداد مشایخی، استاد جامعه‏شناسی در دانشگاه ویرجینیا و تحلیل‏گر مسایل سیاسی گفت‌ و گو کرده‏ام.


جان مک‌کین و باراک اوباما

با توجه به دو ماه فرصت باقی‏مانده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، پیش‏بینی‏ شما از نتیجه‏ی این انتخابات چیست؟

از نظر رسمی و بر مبنای نظرسنجی‏ها و آمارهایی که موجود است، هر دو کاندیدا در افکار عمومی تقریبا برابرند. یعنی آرای هر دو حدودا ۴۳ درصد است. می‏دانید که دو ماه به انتخابات مانده و سه یا چهار مناظره بین آقای اوباما و آقای مک‏کین خواهد بود.

حدس من این است که آقای اوباما، اولا به دلیل مهارت فردی‏اش در مناظره، در دو ماه آینده موفق‏تر خواهد بود. دوم این‌که یکی از مسائل اصلی که روی اکثریت رأی‏‌دهندگان تاثیر خواهد گذاشت، وضعیت اقتصادی آمریکا است که به هیچ وجه مناسب نیست و من بعید می‏دانم در دوماه آینده اقتصاد بتواند تکان آن‏چنانی بخورد که نظر رأی‌دهندگان را عوض کند.

پیش‏بینی شما در مورد احتمال برنده شدن آقای اوباما مربوط است به توانایی‏های فردی ایشان در مناظره و همچنین نگرانی‏های مردم آمریکا از بابت مسائل اقتصادی. ظاهرا سیاست خارجی آقای اوباما با آقای مک‏کین تفاوت دارد، این مساله نمی‏تواند در این پیروزی دخیل باشد؟

البته در ماه‏های پیش مساله‏ی جنگ با عراق بعد از اقتصاد مساله‏ی دوم بود. اما بنا بر تغییرات نسبی که در توازن قوا در عراق صورت گرفته ـ به این معنی که شرایط عراق یک مقدار آرام‏تر شده و کنترل نسبی به دست نیروهای آمریکا و متحدین عراقی‏اش افتاده است ـ فکر می‏کنم که عراق دیگر به عنوان یک عامل تعیین‌کننده در نظر رأی‌دهندگان، خارج شده است.

حتی اگر مساله‏ی عراق از افکار عمومی آمریکایی‏ها دور شده باشد، مساله‏ی سیاست‌های متفاوتی که آقای اوباما اعلام می‏کند و کلا دمکرات‏ها در مقابل جمهوری‏خواهان مطرح می‏کنند، آیا این در افکار عمومی آمریکایی‏ها جایی دارد؟

من فکر می‏کنم، مساله‏ی اقتصادی کماکان در رده‏ی اول است. مساله‏ی سیاست خارجی به‌طور کلی، بله. بعد از حدود هشت سال که از طرح مبارزه با تروریسم، به‏خصوص با جهان اسلام می‏گذرد، بخش‏های وسیع و روبه رشدی از جامعه‏ی آمریکا به این نتیجه رسیده‏اند که ما باید رویکرد جدیدی را به مساله‏ی تروریسم و خاورمیانه داشته باشیم. این رویکرد قدیمی که محورش مقابله‏ی نظامی است، کافی نیست.

آقای مشایخی، آیا می‏شود این‏طورگفت که امروز افکار عمومی آمریکا، اوباما و حزب دمکرات را مثل زمان کِنِدی و آن سال‏ها، مبلغ سیاست صلح در مقابل جنگ می‏دانند؟

به‏طور نسبی، بله. ولی البته آن‌ها (دمکرات‏ها) هم مجبورند در تبلیغاتی که می‏کنند، به‏خاطر این که از رقیب جمهوری‏خواه خیلی عقب نمانند و آتویی به دست او ندهند، در مسائل حساس بگویند که ما بر محور منافع ملی آمریکا در مقابل تروریسم، بسیار محکم هستیم.

ولی اگر شما میان خط‏ها را بخوانید، می‏بینید که دمکرات‏ها در مجموع ـ به خصوص آقای اوباما ـ به این نتیجه رسیده‏ که باید نرمش و انعطاف بیشتری با دنیای اسلام و به طور کلی با خاورمیانه و حتی گروه‏هایی مثل «القاعده» و همچنین در رابطه با کشورهایی مثل ایران نشان بدهد.

فکر می‏کنم، روشی که دولت بوش در رابطه با خاورمیانه، جهان اسلام و ایران در سال‏های گذشته در پیش گرفته بود، یک‏بعدی است. یعنی سیاستی است که در عین حال که می‏خواهد ایستادگی کند و آن‌ها را عقب براند، ولی از کلیه‏ی ابزارهای لازم، به خصوص ابزارهای دیپلماتیک و ارتباط جمعی استفاده نمی‏کرد. به‏طور نسبی، اوباما درک بهتری از این امر دارد و فکر می‏کنم به دیپلماسی شانس بیشتری خواهد داد.

این دیپلماسی در خدمت چه چیزی باید باشد؟ چرا می‏خواهید به دیپلماسی شانس بیشتری داده شود؟

این خیلی نکته‏ی ظریفی است. به اعتقاد من، سیاست خارجی آمریکا در عین حال که باید از سیاست‏های دوره‏ی بوش (به معنی تاکید یک جانبه روی فشار و سیاست‏هایی مثل تغییر رژیم) دوری کند، اما اگر به قطب دیگر بیفتد و اصولا فشار را کاهش دهد، آن هم مشکل دیگری است که باید از آن هم اجتناب کرد.

چگونه می‏شود چنین سیاست دوگانه‏ای را اعمال کرد؟ آقای بوش هم سرانجام به ایران حمله‏ی نظامی نکرد؟ آیا آن هم یک نوع دیپلماسی نبود؟

کاربرد زبان و ظرایف گفتمانی در ایجاد روحیه و عکس‏العمل مثبت یا منفی، می‏تواند خیلی دخیل باشد. دولت بوش اصولا در این زمینه، خیلی مهارت نداشت و زبانی که به‏کار می‏برد (با واژه‏هایی مثل تغییر رژیم، حتی اگر همیشه هم به‌کار نبرند) ظاهرا می‏توانست دستاویزی برای طرف مقابل، یعنی جمهوری اسلامی باشد که بگوید: «من با کسی که اصولا من را بخواهد سرنگون کند، وارد بحث جدی نمی‏شوم.»

من فکر می‏کنم، اوباما تا آن‌جایی که ما تا به حال دیده‏ایم، با کادرها و دیپلمات‏هایی که در اطرافش دارد، چنین گفتمانی به‏کار نخواهد برد. یعنی به‌طور جدی به مذاکره شانس خواهد داد.

در عین حال، به‏نظر می‏رسد با حساسیت‏هایی که از نظر مسائل نژادی و طبقاتی در آمریکا نشان می‏دهد، مساله‏ی حقوق بشر را جدی‏تر خواهد گرفت. باز مساله‏ای که دولت بوش به‌طور محتوایی به آن توجه نکرد و به‏طور سمبلیک نسبت به آن توجه نشان می‏داد.

اگر مساله‏ی حقوق بشر را در مذاکرات‌شان با ایران، در دستور کار جدی قرار بدهند و بپذیرند که ناچارند به ایران آوانس‏هایی در منطقه بدهند، ولی در عین حال در برابر مساله‏ی غنی‏سازی یا تولید سلاح اتمی هم مقاومت کنند. من فکر می‏کنم، امکان دارد که جمهوری اسلامی بتواند با آن‌ها به یک نوع توافقی برسد.

منظور شما چه نوع آوانس‏ها و امتیازاتی است؟ آمریکا چه نوع امتیازاتی می‏تواند به ایران بدهد؟

فکر می‏کنم بخشی از امتیازاتی که می‏دهند در آن بسته‏ی پیشنهادی غرب بوده است. یعنی یک سری مسائل تکنولوژی، کاهش یک سری فشارهای جهانی در مورد ایران در رابطه با عضویتش در سازمان تجارت جهانی و احتمالا در مورد لوله‏های نفتی و گازی که تا به‏حال آمریکا فشار می‏آورد که از ایران رد نشود. ممکن است آمریکا در این زمینه انعطاف بیشتری نشان بدهد و این از نظر اقتصادی طبعا به نفع ایران است. همچنین در مورد صدور یک سری تکنولوژی‏هایی که آمریکا تفسیر می‏کرد که می‏تواند کاربرد دوگانه داشته باشد.

در عین حال، پذیرش این که ایران قدرت فائق آن منطقه است. همچنین فشارهایی که به‌طور غیرمستقیم از طرف دولت‏های عربی روی ایران در ارتباط با جزایر و مسائلی از این دست، صورت می‏گیرد، کاهش می‌یابد.

نظرهای خوانندگان

Mashayekhi, keh modarress ast va ostad nist, darad az khatte amperialisti Brzezinski dar Iran poshtibani mikonad. Mardome Iran faribe ingooneh afrad ra nemikhorand.

-- بدون نام ، Sep 10, 2008 در ساعت 02:28 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)