خانه > گوي سياست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «ایران، تضمین امنیتی بخواهد» | |||
«ایران، تضمین امنیتی بخواهد»مریم محمدیدیروز و امروز بستهی پیشنهادی ایران به غرب در زمینهی حل بحران انرژی هستهای مورد بحث رسانههای داخل و خارج از کشور بود. امروز در رسانههای داخلی نیز نامهی آقای منوچهر متکی، وزیر خارجه خطاب به آقای بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد که حاوی متن کامل بستهی پیشنهادی بود، منتشر شد. واکنشهای اولیه از جانب کشورهای غربی، بهویژه خانم رایس، وزیر کشور آمریکا، مثبت نبود. دربارهی این بسته و تاثیرات احتمالی آن بر آیندهی بحران هستهای ایران و غرب با آقای دکتر اکبر اعتماد، رییس سابق سازمان انرژی اتمی ایران در لندن، آقای دکتر سعید محمودی، کارشناس حقوق بینالملل در سوئد و آقای امیرعباس نخعی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی در تهران گفت و گو کردم. در مقدمهی بستهی پیشنهادی و در متن پیشنهادات ویژهی مربوط به انرژی هستهای مسایل گوناگونی طرح شدهاند که نگاههای متفاوتی را به این مجموعه ایجاد میکنند. آقای نخعی، تحلیلگر سیاسی در تهران این بسته را اینگونه دیده است:
چه ایران، چه غرب و چه ۱+۵ در این مسالهی «بسته» و این مخلفاتی که در بسته میگذارند و به همدیگر هدیه میکنند، یک مقدار دچار انحراف شدهاند. برای این که اصلاً چالش اصلی بین ایران و جامعه جهانی در یک جمله و در چند کلمه خلاصه شده است: «تعلیق غنیسازی اورانیوم ازسوی ایران!». آقای دکتر اعتماد معتقد است که: من این بستهی پیشنهادی را مطالعه کردم. به نظر من اتفاقاً خیلی متعادل است. برای اینکه تم اصلی که در این بسته پیش کشیده شده، این است که مسایل دنیا، فقط در موضوع هستهای ایران خلاصه نمیشود. مسایل دیگری هست که باید به آنها هم رسید، از جمله صلح در خاورمیانه و گرفتاریهایی که در خاورمیانه هست، مسایل مالی جهانی، مسایل تروریسم، مسایل مواد مخدر، مسایل امنیت. همهی اینها در دنیا مطرح است. آقای دکتر محمودی فکر میکند که: مسایلی در این بستهی پیشنهادی ایران مطرح شده است که مستقیماً ربطی به پروندهی انرژی اتمی ایران ندارد و من گمان نمیکنم خود ایران هم این ادعا را کرده است. منتها اساس کار ایران به نظر من، به طوری کلی راجع به این پرونده این بوده است که این مساله را در یک بعد وسیعتری همیشه مطرح بکند و شاید هم مثال مورد نظرشان، کره شمالی و سایر کشورهایی که در شرایط ایران بودهاند، باشد. یعنی این که مقصود نهایی از این مذاکرات نه تنها این است که نظر خودشان را در زمینهی پروندهی انرژی اتمی بقبولانند، بلکه در کنار این قضیه، مسایل دیگری هم که برایشان مهم است، مثلاً همین مسالهی امنیت منطقهای و اینکه امنیت ملی ایران تامین بشود، اینها هم بوده است. به همین دلیل الان چون منتظر بستهی پیشنهادی اروپا و آمریکا هستند، پیشدستی کردند و این بستهی خودشان را با ذکر مواردی که ممکن است در سیاست کلیشان به این پرونده ارتباط پیدا کند، یکجا مطرح کردهاند. آیا نکتهی جدیدی هم در این بستهی پیشنهادی ایران هست؟ آقای نخعی میگوید: من نکته جدیدی نمیبینیم. تمامش در راستای شعارهایی است که در طول این مدت داده شده است. حل مشکلات غرب، شکاف بین فقیر و غنی؛ یعنی مشکلاتی اساسی که خود کشور ایران الان در رابطه با آن دست به گریبان است و این مشکلات حل نشده است. آقای اعتماد میگوید: از جمله پیشنهاداتی که میکنند این است که مراکز تهیه سوخت هستهای چند ملیتی در دنیا تشکیل بشود، از جمله در ایران؛ که در واقع این مسالهی سوخت تنها تحت کنترل ایران نباشد. این پیشنهاد، ایجاد کنسرسیوم غنیسازی در نقاط مختلف جهان و ایران، آیا عملی هست، آیا سابقه داشته است؟ و دیگر اینکه در شرایط فعلی از این درجهی تنشی که بین ایران و جهان است، پیشنهاد ایجاد کنسرسیوم چقدر واقعی است؟ این کنسرسیوم یک سابقه دارد که برمیگردد به فرانسه که کارخانهی اورانیوم در آنجا ساخته شد، در زمانی که من مسوول انرژی اتمی ایران بودم. کسانی که در این کنسرسیوم شرکت داشتند، فرانسه، ایتالیا، بلژیک، اسپانیا و ایران بودند. بنابراین سابقهاش هست. منتها اشکالش این است که بعد فرانسه تعهدات خودش را عمل نکرد. یعنی حاضر نشد به ایران اورانیوم غنیشده بدهد که این مسائله باعث شد که ایران خودش برود پی غنیسازی اورانیوم. اگر فرانسویها، طبق قراردادی که داشتند، داده بودند؛ شاید ایران پی غنیسازی نمیرفت. از طرف دیگر سال گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی یک جلسات خاصی را در جوار مجمع عمومی آژانس، برای رسیدگی به مسالهی سوخت اتمی تشکیل داد و پیشنهاداتی که در آن جلسه مطرح شد، این بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی باید در موضعی باشد که بتواند یک کنسرسیوم بینالمللی تشکیل بدهد که سوخت را در اختیار داشته باشد و هر کشوری که سوخت اتمی احتیاج دارد، آژانس به آن سوخت بدهد تحت کنترل خودش. البته هنوز به جایی نرسیده و نمیخواهم بگویم که فردا عملی است، ولی منظورم این است که پیشنهاد ایران بدون سابقه نیست و آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم عقیدهاش همین است. آقای محمودی جواب میدهد که: تنها چیزی که احتمالاً نکتهی مهمیست و راجع به آن بحث خواهد شد، این موضوع است که ایران در بستهی خودش بهطور مشخص پذیرفته است که کنسرسیوم بینالمللی برای تولید اورانیوم غنیشده در خاک ایران تاسیس بشود. گرچه قبلاً هم ایران این مطلب را رد نکرده بود، ولی ذکرش در این بسته به این صورت روشن، به نظر من یک مسالهی تازه است. ایجاد این کنسرسیوم با ترتیبی که ایران گفته است، هم به لحاظ حقوقی و فنی و هم به لحاظ موقعیت فعلی، مرحلهای از مناقشه که ایران در آن قرار دارد، آیا عملی است؟ از نظر حقوقی البته این مساله کاملاً عملی است. راه حل خوبیست و مشکل را میتواند حل بکند. ولی به نظر من از نظر سیاسی خیلی بعید است این مطلب را غرب و بهخصوص آمریکا بپذیرد. از آقای اعتماد میپرسم که سازمان انرژی اتمی به لحاظ حقوقی چقدر امکان دخالت در روابط مابین کشورهای عضو این سازمان و کنترل آنها را دارد؟ از جمله در پاسخ به اعتراضاتی که به اعمال خارج از مقررات این سازمان، توسط کشورهای قدرتمند هستهای از جانب اعضای کوچکتر میشود؟ ببینید، اشکال «ان.پی.تی» این است که یکطرفه است. یعنی برای کشورهایی که سلاح هستهای ندارند، یکسری تعهدات خیلی دقیق و روشن تعیین کرده است. ولی برای کشورهایی که سلاح هستهای دارند و تکنولوژی هستهای دارند، توصیههایی کرده که آژانس روی آن کنترل خاصی ندارد. مثلاً از لحاظ اخلاقی قرار این بوده که اگر کشوری به قرارداد «ان.پی.تی» نپیوندد مثل هند، باید این کشورها با آن کشور هیچ نوع همکاری اتمی نداشته باشند. هند به «ان.پی.تی» نپیوسته، سلاحهای هستهای هم ساخته و بعد آمریکا الان دارد میگوید که هر نوع تکنولوژی بخواهید ما به شما میدهیم و با هم همکاری میکنیم. یعنی در واقع آمریکا خلاف روحیهی «ان.پی.تی» دارد عمل میکند. با کشورهای دیگر هم همینطور، مساله اسراییل هم همینطور است. بنابراین به عقیدهی من کشورهای غربی تا آنجایی که به تعهدات خودشان مربوط میشود، دارند زیر «ان.پی.تی» میزنند. ولی آنجایی که به تعهدات کشورهایی که سلاح هستهای ندارند مربوط میشود مثل ایران، روز به روز سختتر از آنی که بوده میکنند. با توجه به این بستهی پیشنهادی، با توجه به اظهاراتی که تاکنون از جانب غربیها صورت گرفته است، افق آینده چیست و راه حل کجاست؟ آقای محمودی معتقد است که جز تعلیق و سرانجام توقف غنیسازی غرب به امر دیگری رضایت نخواهد داد. آیا راه بینابینی برای این مساله وجود ندارد؟ در حال حاضر به نظر من خیلی بعید میرسد که غرب چیز دیگری را قبول کند. فقط تنها چیزی که من شخصاً فکر میکنم ممکن است اتفاق بیفتد این است که ایران در موضع خودش تجدیدنظر کند. امکان این خیلی بیشتر است، تا این که غرب نظرش را عوض بکند. به نظر شما به لحاظ مجموعهی شرایط سیاسی که ایران در آن قرار دارد، امکان تغییر موضع برای ایران وجود دارد؟ شاید الان نه، ولی در میانمدت بعید نیست. با توجه به شرایط کلی اقتصادی، سیاسی در منطقه و در ایران و تغییرات سیاسیای که خارج از ایران دارد اتفاق میافتد، هیچ بعید نیست که ایران در شرایطی قرار بگیرد که ناچار بشود این مساله را بپذیرد. این میانمدت، محدودهی زمانی خاصی هم دارد یا خیر؟ بله، یکسال از حالا، ظرف چند ماه آینده. آقای اعتماد هم به این روند زیاد خوشبین نیست: من نمیدانم چرا ایران در این زمینه باید در مقابل قدرتهای غربی ایستادگی نکند و وا بدهد؟! آقای اعتماد، برای بعضیها از توازن قوا و تلاش برای مذاکره با آمریکا نگران هستند؟ آمریکا اشکالش این است که حرکتی که میخواهد انجام بدهد، همیشه میگوید که مذاکره میکنیم؛ ولی ضمن این میگوید که من امکان حمله به ایران را کنار نمیگذارم. اگر قرار است ایران تحت تهدید آمریکا مذاکره بکند، این مذاکره به هیچ جا نخواهد رسید. شما اگر میخواهید مذاکره بکنید، باید تهدیدی پشت سرتان نباشد. والا چه مذاکرهای؟ پس اینها بیایند بگویند، هرچی ما میگوییم ایران قبول کند دیگر، وگرنه حمله میکنیم به ایران. مگر اینکه کشورهای غربی یک کمی خودشان را با این منطقی که آقای متکی در این نامهشان به دبیرکل سازمان ملل نوشتهاند، آشنا بکنند؛ شروع یکسری مذاکرات امکانپذیر خواهد بود. و آقای نخعی در این باره میگوید: آقای لاورف به گمانم هفتهی پیش حرفی زد در رابطه با این که تضمینهای امنیتی باید به ایران داده بشود. من فکر میکنم اگر این بحث تضمینهای امنیتی مطرح شود، احساس میکنم بشود یک راه حل میانهای پیدا کرد. اگرچه سخنگوی وزارت خارجه ایران آن را تکذیب کرد، ولی فکر میکنم اگر همین اصل تضمینهای امنیتی به میان کشیده بشود و روی آن صریحتر گفتوگو بشود، که من بازهم بعید میدانم آمریکاییها به صراحت حاضر بشوند آن را بپذیرند، ولی اگر از آن طریق وارد بشوند؛ احساس میکنم میتوان به تفاهم رسید. وگرنه سر همین بحث تعلیق غنیسازی اورانیوم من به هیچ وجه راهحل میانهای را نمیبینم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
|
نظرهای خوانندگان
این آقای اکبر اعتماد از زمانی که به ایران آمده و باز آمده و دو باره و سه باره...و بر گشته به اروپا خب تبدیل شده به نماینده ی رهبری در اروپا. این را ایشان آزادانه اختیار کرده اما ایکاش نعل وارونه نمی زد.که:
-- ر. از تهران دانشجو ، May 27, 2008 در ساعت 12:00 PMتا نشان سم اسبت گم کنند *** ترکمانا نعل را ورونه زن.