تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با دکتر پیروز مجتهدزاده پیرامون ادعای مالکیت امارات بر جزایر سه‌گانه ایرانی خلیج فارس

ادعای امارات،‌ دروغی مثل بمب اتم پنهان زیر تخت صدام

ایرج ادیب‌زاده
[email protected]

Download it Here!

آیا ادعای امارات نسبت به تصاحب سه جزیره‌ی ایرانی خلیج فارس به بحران تازه‌ای در منطقه‌ی خاورمیانه تبدیل نخواهد شد؟

این پرسشی بود که دکتر پیروز ‌مجتهدزاده، پژوهشگر و استاد‌ دانشگاه در لندن و استاد کنونی دانشگاه تربیت مدرس در تهران در کنفرانس «خاورمیانه‌ی بزرگ» در پاریس به آن پاسخ داد.

وی در گفت و ‌گو با رادیو زمانه به مسائل تاریخی و سیاسی پیرامون این سه جزیره پرداخت و تأکید کرد در شرایط کنونی ادعا‌‌های امارات نسبت به این سه جزیره کمتر شده است و ایرانی‌ها موفق شده‌اند از تبدیل شدن آن به یک بحران منطقه خاورمیانه‌ جلوگیری کنند:


دکتر پیروز مجتهدزاده (عکس: ایرج ادیب‌زاده، زمانه)

تا امروز سعی شده در مورد ادعای امارات در مورد جزایر از تبدیل شدن این مسأله به یک بحران جدید در منطقه جلوگیری شود که تا این تاریخ ما موفق هستیم و این موفقیت را ایران و جهان مدیون فعالیت آگاهانه‌ی دانشگاهیان و رسانه‌های باوجدان ایرانی هستند.

سرانجام فکر می‌کنید که این مسأله به کجا بکشد؟

اتفاقاً در اولین برخورد اتحادیه‌ی عرب برای تبدیل کردن این مسأله به یک بحران که در ماه مارس (فروردین) گذشته اتفاق افتاد، این بود که اتحادیه‌ی عرب به خاطر این جزایر از ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت نوشت.

البته این شکایت بسیار مسخره و دروغ محض بود؛ مانند تمام دروغ‌هایی که در منطقه باعث ایجاد بحران در منطقه شد؛ مثل دروغ‌هایی که دولت نومحافظه‌کار آمریکا در مورد این‌که صدام حسین، بمب اتم را زیر تختخوابش پنهان می‌کند و غیره و ذلک، این هم از همان رشته دروغ‌ها بود که می‌توانست بحران درست کند.

من در نامه‌ای به دبیر کل سازمان ملل متحد، تمام موارد دروغ گنجانده شده در شکایت اتحادیه‌ی عرب را برملا کردم و با سند و مدرک بحث کردم که این جزایر از ابتدای تاریخ متعلق به ایران بوده است و انگلیس تصمیم گرفت که این جزایر را بگیرد و به امارت بدهد.

در سال ۱۹۰۴ ایرانی‌ها متوجه قضیه شدند و از همان ایام شروع به اعتراض کردند تا آن که در سال ۱۹۷۱ در یک موافقت‌نامه‌ی رسمی بین ایران و بریتانیا - که آن موقع دولت امارات بود - و امارت شارجه بود این جزایر به ایران برگشت داده شد.

تا سال ۱۹۹۲ کسی از این موضوع حرفی به میان نیاورده بود. اما در این سال که آمریکا به منطقه آمد و عراق را از کویت اخراج کرد و فریاد مخالفت با ایران و عراق را در منطقه ساز کرد و امارات تشویق شد که در سایه‌ی چنین حمایت بزرگی می‌تواند این‌جا بحران درست کند و جزایر را بگیرد.

اتفاقاً این نامه در سازمان ملل متحد بسیار مؤثر واقع شد؛ چنان‌که ما بعد از سه چهار روز دیدیم که سازمان ملل تمام شکایت اتحادیه‌ی عرب و مسائل مربوط به آن را از سایت خود حذف کرد.


این سه جزیره بیشتر اهمیت استراتژیک دارند یا مسائل انرژی هم در آن‌ها دخیل است؟

هیچ کدام از ‌این‌ها نیست. این جزایر در رژیم گذشته اهمیت استراتژیک داشتند.برای این که در آن زمان قدرتی به نام شوروی وجود داشت و جهان هم از نظر ژئوپلتیک بین شرق و غرب، یعنی آمریکا و شوروی تقسیم شده بود.

ایران هم در اردوگاه غرب بود و خواهان این بود که شوروی نفوذی در منطقه‌ی خلیج فارس پیدا نکند. چون منطقه‌ی خلیج فارس منبع تأمین انرژی غرب بوده است و هنوز هم هست.

آن زمان این خطر وجود داشت که شوروی بیاید و حساس‌ترین منطقه را از دست غرب در بیاورد و رژیم گذشته هم که جزو بلوک غرب بود، این نگرانی را داشت و لازم می‌دانست که این جزایر را در دست داشته باشد؛ چون موقعیت این جزایر در تنگه‌ی هرمز، موقعیت بسیار استراتژیکی بود و با در دست داشتن این، شوروی نمی‌توانست وارد خلیج فارس شود.

ولی امروز نه شوروی وجود دارد و نه تهدید خارجی نسبت به منابع خلیج فارس وجود دارد و اگر تهدیدی هم برای خلیج فارس وجود دارد، از داخل آن است. لاجرم این جزایر آن اهمیت استراتژیک سابق را ندارند.

از نظر نفت و ذخایر انرژی هم این جزایر هیچ اهمیتی ندارند. چون دو جزیره‌ی تنب اصلاً ذخایری ندارند. در اطراف جزیره‌ی ابوموسی مقداری نفت بسیار مرغوب پیدا می‌شود؛ ولی حجم آن، آن قدری نیست که دولت‌ها به جان هم بیفتند و بر سر آن نزاع کنند.

آن چیزی که در مورد این جزیره اهمیت دارد بعد از ۴۰-۳۰ سال مسأله‌ی حیثیتی و غرور ملی دولت‌ها است.

شما چه چشم‌اندازی را برای این مسأله می‌بینید؟

من فکر می‌کنم تا این تاریخ که ما داریم در مورد این جزایر صحبت می‌کنیم، ادعای امارات در مورد این جزایر کند شده و از تند و تیزی افتاده است و کمتر کسی را قانع می‌کند که ممکن است امارات این حق را داشته باشد و حقش تضییع شده باشد.

ولی ما نمی‌توانیم راجع به حوادث آینده پیش‌بینی بکنیم؛ به خصوص در جهانی که این قدر حساس و متحول شده است.

اگرچه نظام نومحافظه‌کار ایالات متحده‌ی آمریکا جای خود را به یک دولت دیگر خواهد داد، ولی اگر فرض را بر این بگذاریم که دموکرات‌ها قدرت را در دست می‌گیرند، ما هیچ تضمینی نداریم که سیاست‌های موجود هم‌چنان پیگیری نشود.

هم‌چنان همه‌ی علائم و آثار به ما می‌گوید که معمولاً در ایالات متحده‌ی آمریکا یا در هر کشور دموکراتیک دیگری مثل انگلستان یا فرانسه؛ دولت که تغییر می‌کند، سیاست‌های خارجی به زودی عوض نمی‌شود و هم‌چنان ادامه پیدا می‌کند.

ولی این‌که یک دولت دموکرات در ایالات متحده‌ی آمریکا بیاید و این سیاست‌ها‌ی تند و‌تیز و جنگ‌آفرینانه‌ی دولت نومحافظه‌کار را هم‌چنان ادامه بدهد، بعید به نظر می‌آید.

نظرهای خوانندگان

ba drud tamamiate arsi iran be sharaf w mihan parasti irani wabatast na be taghjire dolat dar amrika ...

-- mazdak ، Oct 14, 2008

Two days ago, Fars News published a relatively extensive account by Dr Davoud Hermidas Bavand on this very same subject matter. The interested can read this account (in Persian) at the following address:

http://tinyurl.com/4nwjng

Dr Bavand is the author of

"The historical, political and legal bases of Iran's sovereignty over the islands of Tunb and Abu Musa", 128 p. (Internet Concept, 1994).

Dr Bavand has also a related article, with the title

"The Legal Basis of Iran's Sovereignty over Abu Musa Island",

in the following book (pp. 77-116) edited and authored by Dr Hooshang Amirahamadi:

"Small Islands, Big Politics: The Tonbs and Abu Musa in the Persian Gulf", 262 p. (Palgrave Mcmillan, 1996).

A restricted part of this book (including its Table of Contents) can be viewed at the following address:

http://tinyurl.com/3lx44l

BF.

-- BF ، Oct 14, 2008

فکر نکنم نامه ایشان لزوما این قدر که گفته اند نقش داشته بوده باشد به هر حال وزارت امور خارجه دست بیل نیست و در این 30 سال در مورد حفظ تمامیت عرضی خوب عمل کرده است که اگر هست برای چی اصلا هست؟ البته وزارت امور خارجه نیک می داند که اگر باعث از دست رفتن ذره ای از خاک ایران عزیز حتا از باب آغاز مذاکره با امارات و ... بر سر تمامیت ارضی شود و همچون دوران های ننگین پهلوی و قاجار بخش هایی از کشور را بی شرمانه به بیگانه تقدیم کند به آتش کشیده خواهد شد (اگر قرار باشد چیزی از ساختار کل چنین دولت خائنی بر جا بماند).

-- جوانان وطن پرست ، Oct 15, 2008

با دروغگویی و کتمان حقیقت که مسئله ای حل نخواهد شد اینکه در سالهای خیلی دور حکومت های حاکم در ایران بر این سه جزیره تسلط داشتهاند و اصولا کشوری به نام امارات وجود نداشته درست است البته کشوری به نام ایران هم در ان زمان وجود نداشته و بعد از تشکیل حکومت پهلوی در سال 1972 ایران با حمایت آمریکا و انگلیس برای تسلط به خلیج فارس به این سه جزیره حمله کرد و بدون خونریزی این سه جزیره فتح شد و چون آن زمان کشوری به نام امارات به حساب نمی آمد تمام دنیا در برابر این عمل تهران سکوت کردند و اعتراض اماراتی ها راه به جایی نبرد. ادعا و استدلالات ایران درباره این سه جزیره به ادعای دولت کوچک مقدونیه در شمال یونان شباهت خواهد داشت که اگر ادعا کنند ما بر ایران حاکمیت تاریخی داشته ایم خطا نمی گویند چون اسکندر و نوادگان اسکندر سلوکیان 300 سال بر ایران حاکمیت داشته اند . فکر نمی کنم کامنت من منتشر بشود چون رفتار ایران و تمام کسانی که از ادعای واهی ایران حمایت می کنند یک اقدام فاشیستی ونزاد پرستانه است امیدوارم سیاست مداران بی طرف نسبت به ابعاد این اقدام روشنگری بنمایند

-- جواد بدخشانی ، Oct 15, 2008

این آقای وطن پرست خیلی آتشش تند است حضرت والا دنیا عوض شده دیگر کسی روی آب و خاک دعوا نمی کنه الان با حکومت مالی دنبا چاپیده می شود شب خوابیدی صبح بیدار شدی می بینی پول بانکی ات نصف شده مثلا می گویند ذخیره ی ارزی ایران در سال /١٣٨٤ - ٥٠ میلیارد دلار بوده است فکر کن می توانستی ٥ تن طلا بخری اما در سال ١٣٨٧ فقط می توانی ٣ سه تن طلا بخری الان دنیا اینطوری چاپیده می شود حضرت والا می روی شاهنامه می خوانی فکر می کنی رستم شوه ای و می خواهی کشور گشایی کنی دیگر دوره ی این پهلوون پنبه ای ها تمام شده برو فکر نان کن که خربزه آب است . اما واقعیت اینست که الان لا ادغام و تشدید تمرکز سرمایه و یا بقول غربیها گلوبالیزیشن ( که حتی آمریکایی ها که طراحش بودند ولی مایل به هزینه کردن برایش نبودند با بحران کنونی مجبور هستند به آن تن بدهند ) مرز ها و کشورها فروریخته است اگر سابقا برای بدست آوردن بازارهای جدید جنگهای امپریالیستی صورت می گرفت امروز با ادغام سرمایه ها حد اکثر سود صاحب بنگاههایی می شود که فرا ملیتی هستند امروز کارگر هندی در خانه اش برای یک بنگاه آمریکایی کار می کند استثمار می شود و حتی نمی داند خریدار نیروی کارش چه کسی هست . امروز برای مردم دنیا فرقی نمی کند و به غرور ملی اشان هم بر نمی خورد که رییس جمهورشان یک آفریقایی تبار بشود که پاسپورت آمریکایی دارد این حس افراطی نسبت به وطن و وطن پرستی دیگر قدیمی شده و فقط خوراک افرادی سود جو و یا عقب مانده است همین الان همین ایرانی های اروپا و آمریکایی شده را به ایرانی آزاد برگردانید ٩٩ درصد آنها حاضر نیستند امریکن دریم را رها کنند وطن در حال حاضر در دنیا مفهومش را از دست داده همین الان به امارات بگویید ما جزایر را به شما می دهیم ولی سالانه ١٢ میلیارد دلار مبادلات تجاری ات با ما قطع می شود هرگز حاضر به چنین معامله ای نخواهد شد این نوع افکار در قرن ٢١ به افکار ماموتی و ذهنهای منجمد مشهور است که مایه ی خنده است حضرت آقا گرین کارت جیبش است ولی از حقوق ارضی ایران دم می زند از حس ملی دم می زند با این حرفها یک عده ای دارند نان می خورند روسیه کشوری مثل گرجستان را در اختیار داشت و جزیی از خاکش بوده ولی استقلالش را می پذیرد الان دوباره لشکر کشی می کند آنجا را تصرف می کند ولی مجبور می شود آنرا پس بدهد . آمریکا عراق و افغانستان را اشغال می کند ولی برای اینکه بتواند لشکرش را در عراق نگه دارد مجبور است با حکومتی که خودش آورده به قدرت قرار داد امضا کند تا بماند دیگر دوره ی رستم و سهراب در همان افسانه ها خلاصه می شود دیگر کسی این روزها برای وطن رگهایش را باد نمی اندازد این کارها مربوط به روزی و روزگاری بود .

-- فرهاد-فرياد ، Oct 15, 2008

آقای فرهاد-فرياد آتش ما تند است! اگر این را می خواهید بدانید لازم نیست حفظ تمامیت مقدس عرضی را با سخنان اقتصادی و ایدئولوژیک بخشی مارکسیتی بخشی سرمایه داری (جهان بی مرز و نفی ملی گرایی و جهانی شدن) و قرقره وقایع روز مربوط کنید. اگر صندوق ذخیره ارزی کم و زیاد می شود 70 سال نفت ایران هم با قراردادهای ننگین دارسی و ترکمانچای ننگین کنسریوم پس از شهادت شهید بزرگ میهن و طلایه دار ملی کردن صنعت نفت دکتر حسین فاطمی به غارت رفت که همین کنسرسیوم اگر به جا بود تا 1370 ادامه می یافت! انگار اقتصاد 20 سال است پدید آمده! شما اگر خود را با اندیشه های سرگردان مارکسیستی و سرمایه داری و نفی ملی گرایی و نقد اثر بی بدیل حماسی شاهنامه خود را آزاداندیش می دانید مساله ای نیست. ایران به اندازه کافی وطن پرست دارد حالا شما بر ضد آن چه اهمیتی دارد؟ فقط لازم است بدانید گرجستان جزیی از خاک روسیه نبوده که بخشی از خاک ایران بزرگ به شمار می رود و همان طور که گفتیم ما با هیچ دولتی (که مستلزم وجود یک کشور از این مرزهای به زعم شما فروریخته است) درباره تمامیت ارضی و استقلال سیاسی مذاکره نمی کنیم و ایران با استقلال سیاسی پس از انقلاب آزاد شمرده می شود و حتی درباره مقوله انتخابات با وجود کاستی های فراوان از دوران ننگین پهلوی آزادتر است که آن دیکتاتوری ها کشور را به اسم سخنان شما به بیگانه دادند ولی بعد 8 سال جنگ خاک ایران به بیگانه داده نشد! به هر شکل ما در عین وطن پرستی و عشق به میهن و راسخ بودن در این مورد بر خلاف شمایی که این ویژگی ها را محکوم به پوچی و اضمحلال می دانید آزاد اندیشیم و عقاید شما را لزوما محکوم نمی کنیم. ایران بی شما هنوز هم ایران است بلکه بی هزاران گرفتار تفکرات راستگرایانه یا چپگرانه و شیفته غرب و شرقی مثل شما! شاید از نظر شما فیلم پرسپولیس خانم ساتراپی بسیار آزاداندیشانه باشد چون فیلمی است که تجزیه آذربایجان به دست عوامل خود فروخته به شوروی چون پیشه وری را آن هم به مدد ارتش سرخ درست و آزاداندیشانه نشان می دهد. چرا؟ در جهت اعتلای جهان بدون مرز و افزایش نفود کمونیسم

-- جوانان وطن پرست ، Oct 16, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)