تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با دکتر شاهین فاطمی، رییس دانشکده‌ اقتصاد دانشگاه آمریکایی پاریس

امیدها و انتظارات از نشست ناتو در بخارست

ایرج ادیب‌زاده

بزرگ‌ترین نشست کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی، «ناتو» با حضور بیست و شش رییس کشور و دولت در بخارست پایتخت رومانی آغاز شده است. بررسی مسایل امنیتی افغانستان، افزایش نیروهای نظامی ناتو در این کشور، گسترش ناتو به شرق اروپا که مسکو آن را تهدید به ‌خود تلقی کرده، مسایل مهم مطرح‌شده در این نشست است. آقای جرج بوش امروز در آغاز نشست تاکید کرد که درهای ناتو به روی همه‌ی اروپا باز است. در این باره با دکتر شاهین فاطمی رییس دانشکده‌ اقتصاد دانشگاه آمریکایی پاریس گفت‌وگو کردم.

Download it Here!

آقای دکتر شما مسایل کلیدی نشست ناتو در بخارست و انتظارات و امیدها را چگونه می‌بینید؟

جلسه چند جنبه دارد. یک مقدار آن مربوط به مسایل داخلی سازمان آتلانتیک شمالی است که آنجا باید تصمیم بگیرند که آمریکا معتقد است سهمی بیش از آنچه باید برعهده داشته و کشورهای اروپایی به اندازه‌ی کافی در مورد افغانستان و سایر موارد کمک نکرده‌اند. مسئله‌ی دوم سیاست خارجی است و آن اینکه کشورهای اروپای غربی موضعی که گرفته‌اند این است که نمی‌خواهند آن قدر با سرعت پیش بروند، در پذیرش کشورهایی مثل اوکراین و گرجستان که میانه‌شان با مسکو از این که هست بدتر بشود. یعنی امید آنها این است که بتوانند یک نقش میانه را بازی بکنند. از طرف دیگر باید فراموش نکنیم که اروپای غربی، مخصوصا آلمان نیاز مبرمی به منابع انرژی روسیه دارد، به‌خصوص گاز. اینها تا حدی کار را پیچیده کرده است.


به نظر من مسأله‌ی سومی که وجود دارد، آن رادارهای ضدموشک است که در برابر ایران، آقای بوش علاقه دارد در چک مستقر بشود. جالب‌ترین مسئله این است که بعد از این جلسه‌ی ناتو و بعد از این صحبت‌ها ملاقات آقای پوتین و آقای بوش انجام خواهد گرفت که مسلما مسایلی که آنجا مطرح می‌کنند، بیشتر در یک چارچوب بین‌المللی و جهانی خواهد بود.


دکتر شاهین فاطمی، رییس دانشکده‌ اقتصاد دانشگاه آمریکایی پاریس

در شرایط فعلی از نظر سیاسی آمریکا در موضع بهتری قرار دارد با پیوستن کشورهای اروپای شرقی که تقریبا تمامشان طرفدار آمریکا هستند. ولی از نظر اقتصادی وضع آمریکا خوب نیست، در حالی که وضع روسیه خیلی بهتر از ده سال پیش است و مواضع این دو کشور از نظر اقتصادی درست برعکس آن چیزی شده است که دهه‌ی پیش وجود داشت. یعنی وضع روسیه خیلی بد بود و آمریکا وضع اقتصادی‌اش خوب بود.

بنابراین باید دید در این ملاقات دو به دو که انجام می‌شود و هم آقای بوش سال آخر حکومت‌اش است و هم آقای پوتین، آیا اینها می‌توانند از آن (روابط) دوستانه استفاده کنند، که سابق از آن صحبت می‌کردند و یک‌سری مسایل را حل کنند یا نه. بعد از این جلسه اوضاع بیشتر نگران‌کننده خواهد شد. چون روسیه از آن سهمی که در سیاست بین‌المللی در اختیارش قرار گرفته به‌هیچ‌وجه راضی نیست. آنها خیلی علاقمندند که به موضع قدرتی که در زمان به‌اصطلاح کمونیستی داشتند برسند و در مقابل آمریکا خودشان را مساوی می‌دانند. یعنی بازهم اینها فکر می‌کنند که می‌شود یک دنیای دو قطبی داشت.

بنابراین همه‌ی این مسایل، یا حداقل بخش اعظمی از آنها، در این چند روزه مطرح خواهد شد. ولی من گمان نمی‌کنم با در پیش ‌بودن انتخابات در آمریکا آقای بوش از موقعیتی برخوردار باشد که بتواند نظرات خودش را تحمیل کند. بنابراین باید اینطور نتیجه گرفت که پیامد و نتیجه‌ی کار یک راهبرد میانه‌ای خواهد بود، بین آنچه آمریکا می‌خواهد و آنچه اروپا در مقابل آن مقاومت می‌کند.

آمریکا دلیل ایجاد سپر دفاع ضد موشکی در لهستان و جمهوری چک را دفاع در برابر موشک‌های بالستیکی ایران توصیف کرده است که می‌توانند اروپا را هدف قرار دهد. به نظر شما، این توجیه درستی می‌تواند باشد؟

به نظر من حالا اگر که این تا حد وهمی باشد که آقای بوش دارد، ولی مسلما در آنچه می‌گوید صمیمی است. این به‌هیچ‌وجه علیه روس‌ها نیست. برای اینکه از نظر آمادگی روس‌ها خیلی از این نزدیک‌تر هستند که از یک چنین مسئله‌ای بتوانند... یعنی این مانعی باشد علیه روس‌ها.

برای همین هم آقای بوش از روس‌ها دعوت کرده است که به او بپیوندند. چون او در آخرین صحبت‌هایی که کرد، که حتما ملاحظه فرمودید، گفت موشک‌هایی که، البته اسمی از ایران نبرد، از خاورمیانه می‌آید به کشور شما هم می‌تواند برود، همانطور که به غرب می‌رود.

بنابراین نظر بوش این است که این دفاع باید در مقابل حملات ایران باشد. ولی روسیه آن را به این صورت نپذیرفته و آن را یک نوع عهدشکنی نسبت به معاهدات پیشین می‌داند که با آمریکا داشته است و به گمان من در این سفر آقای بوش با تمام اصراری که می‌کند، روسیه را راضی نخواهد کرد. امکان دارد که این موشک‌ها در اروپای شرقی مستقر شوند، بدون رضایت روسیه. ولی این که بتواند نظر را روسیه را عوض کند، من خیلی شک دارم.

و سرانجام مسئله‌ی مهم امنیت در افغانستان است که با وجود ۴۳ هزار نیروی نظامی و غیرنظامی ناتو در آن کشور، آمریکا خواستار اعزام نیروهای بیشتری شده است. آقای جرج بوش امروز گفت، ما نمی‌توانیم در افغانستان شکست را بپذیریم و باید پیروز شویم. به نظر شما افزایش نیروهای نظامی فقط برای مقابله با طالبان و القاعده است یا برای شبکه‌های تروریستی در کشورهای هم‌جوار افغانستان؟

من فکر می‌کنم افغانستان گرفتاری خودش را دارد. با وجود این که گزارش‌هایی بوده که ایران هم به بخشی از ناآرامی‌ها در افغانستان کمک کرده است، ولی یادتان باشد، این 40 و چند هزار نفر سرباز که شما به آن اشاره کردید، اینها همه برای جنگ نرفتند. اکثر این کشورها حتا فرماندهی قشونی که آنجا فرستاده‌اند، زیر نظر خودشان گرفته‌اند. هم‌چنانکه راجع به فرانسه می‌دانید، وظیفه‌‌ای که به عهده‌ی آنها محول شده است که الان در حدود هزار تا 1500 نفر هستند، اهداف غیرجنگی است. یعنی کمک‌های پزشکی، پیراپزشکی و آموزشی و این جور مسایل و این به درد جنگ نمی‌خورد.

نباید فراموش کنیم که اگر این نیروهایی که آنجا می‌روند، فقط به‌خاطر جنگ بروند، سرنوشت‌شان بهتر از آنچه سر روس‌ها آمد، نخواهد بود. چون افغان‌ها ملت ناسیونالیست و خیره‌سری هستند و وقتی با «اجانب» به قول خودشان سروکار پیدا می‌کنند، مقاومت می‌کنند.

این جنگ فقط جنگ با سلاح نیست. اگر جنگ با سلاح باشد، مسلما موفق نمی‌شوند. این جنگ به‌قول خودشان جنگ مغزها و قلب‌ها هم هست، یعنی باید سعی بکنند که نشان بدهند که به کمک افغانستان آمده‌اند، در ساختن بیمارستان، در ساختن دبستان و در اموری که برای مردم آنجا مفید است.

طالبان نه تنها از خشونت و زوری که اعمال می‌کنند، بلکه آنها از کشت خشخاش سود بسیاری می‌برند، در حالی که غربی‌ها در عین‌حال می‌خواهند جلوی آن کار را بگیرند. اینها مسایل افغانستان است و خیلی غامض‌تر از آنچه در ظاهر به نظر می‌رسد. ولی حرف آقای بوش که اینها نمی‌توانند در این جنگ شکست بخورند، به نظر من مقرون به صحت است و در این کار آمریکا تنها نیست، اروپا هم راجع به تروریست اسلامی بیدار شده و در این مورد باید منتظر باشیم که کشورهای اروپایی بیش از گذشته فداکاری بکنند و در این مبارزه سهم خودشان را ادا کنند.

نظرهای خوانندگان

این جلسه ناتو پیش درآمدی برای حمله احتمالی به ایران و فیدبک هایی که توسط ناتو در افغانستان برای کنترل اثرات حمله احتمالی امریکا به ایران انجام می پذیرد مطرح است از آن گذشته وجودتجهیزات فوق پیشرفته جاسوسی آلمان ها و اعزام نیرو توسط فرانسه به افغانستان وافزایش چمشگیر ناو وهواپیما توسط امریکا خبرهای ناخوشایندی را برای کشور ایران نوید می دهد
خبرهای هسته ای ایران مبنی بر عدم تعلیق و خبر واقعیت بودن به کارگیری صنعت پیشرفته غنی سازی در نطنز توسط دیپلمات های غربی احتمال واکنش مستقیم امریکا را با لا برده است بنا بر صحبت سارکوزی بین ایران اتمی و بمباران ایران یکی را باید انتخاب کنیم نشان از احتمال یک جنگ تمام عیار را برای ایران می دهد

-- بدون نام ، Apr 4, 2008 در ساعت 03:19 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)