تاریخ انتشار: ۱۰ آذر ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با جلال ایجادی درباره‌ی ناآرامی‌های چند روز گذشته در فرانسه

جوانانی همیشه آماده طغیان

گفتگو با دکتر جلال ایجادی را از اینجا بشنوید.

‌ ‌

«آتش پنهان در حومه‌ها» تیتر هشداردهنده‌ی روزنامه‌ی لوموند است با توجه به آشوب‌ها و ناآرامی‌ها در حومه‌ی شمالی پاریس. آشوب‌هایی که چهار شب متوالی ادامه داشته است و با آسیب دیدن ۸۰ پلیس، ده‌ها اتومبیل به آتش‌ کشیده شدند. چندین ساختمان دولتی و شهری، از جمله یک کتابخانه، در این آشوب‌ها دست‌خوش حریق شد.

آیا در حومه‌ی شهرهای فرانسه آتشی پنهان است؟ چرا؟ دکتر جلال ایجادی استاد علوم سیاسی و جامعه‌شناسی در دو دانشگاه پاریس، عضو حزب سبزها، و مهم‌تر از همه معاون شهرداری بانیوله، یکی از شهرهای مهاجرنشین و حساس در حومه‌ی شرقی پاریس در این باره می‌گوید:


ناآرامی و شورش جوانان در حومه پاریس

حدود دو سال پیش، این آشوب‌ها در شهرهای مختلفی در فرانسه به وجود آمد و اوج گرفت و امسال هم پس از گذشت دو سال از آن حادثه‌ی ناگوار گذشته، مجدداً به دنبال برخوردهایی که بین پلیس و جوان‌ها صورت گرفته، مجدداً آغاز شده است.

اغلب این بچه‌های جوانی که به این اقدامات دست می‌زنند، از جمله کسانی هستند که در زمینه‌ی تحصیلی با مشکلات و یا شکست‌های مختلف مواجه شده‌اند. از نظر خانوادگی این‌ها عمدتاً کسانی هستند که از لحاظ بیکاری و مشکلات اقتصادی در شرایط حساسی قرار دارند.

از نظر خانوادگی خیلی از این‌ها باز کسانی هستند که اتوریته‌ی پدر و مادر و ساختار خانوادگی این‌ها دست‌خوش نوعی تلاشی شده است و از آن جایی که محرومیت‌ها زیاد است و اقدامات جانانه‌ای در این زمینه از جانب دولت و یا قدرت‌های عمومی یا دولتی صورت نگرفته است و زمینه کماکان به همان وضعیتی است که در گذشته هم وجود داشته، این است که هر لحظه مجدداً به آشوب و طغیان منجر می‌شود.

از نظر این‌که چگونه به این جوان‌ها آموزش‌ها و کارآموزی‌های جدید داده بشود، چه جوری این‌ها بتوانند تحت پوشش‌های دولتی، حمایت بشوند و مسایل اقتصادی و اجتماعی‌شان، یا حتی مسایل مربوط به مسکن و مسایل مربوط به سلامتی‌شان مورد بررسی قرار بگیرد.

این است که حجم گسترده‌ای از این بخش اجتماع که به نحوی بدون سرپرست باقی می‌ماند و شرایطش آن چنان که باید و شاید تغییر نمی‌کند، در هر لحظه‌ای این آمادگی را از خودش نشان می‌دهد که به شکل قهرآمیز یا به شکل بسیار حادی مجدداً وارد میدان اجتماعی بشود.


ناآرامی و شورش جوانان در حومه پاریس

اما این شورش‌ها ابعاد تازه‌ای نیز پیدا کرده که روزنامه‌های فرانسه به آن «جنگ چریکی شهری» هم لقب داده‌اند. گویی به جز جوان‌های درگیر با فقر و مشکلات اجتماعی، عوامل دیگری نیز اضافه شده‌اند:

در برخی از این شهرها ما با وجود حرکت‌های چندگانه مواجه هستیم. از یک طرف مشکلات اقتصادی ‌­ اجتماعی که در بین خانواده‌ها وجود دارد. در این مناطق از نظر خدمات اجتماعی ضعیف‌اند. از نظر سطح آموزشی در مدارس یک مقدار پایین است. از نظر امکانات فرهنگی کمی پایین است؛ یعنی این‌که تجهیزات لازم، ساختمان‌های لازم، فعالیت‌های لازم، مسأله‌ی سینما، مسأله‌ی تئاتر؛ همه‌ی این امکانات محدود است.

در کنار این مسایل ما در بعضی از این (مناطق) با وجود حرکات گوناگون مواجه‌‌ایم؛ از جمله مثلاًً تبهکارانی که در زمینه‌ی قاچاق فعالیت دارند، یا در زمینه‌ی مسایل تسلیحاتی اقداماتی می‌کنند. این‌ها هستند و جریاناتی که با رنگ‌های تند مذهبی در این مناطق اقدام می‌کنند.

این‌ها سعی می‌کنند به نحوی روحیات جوان‌ها را همواره روحیه‌ای طغیان‌زده نگه دارند و بگویند که پیوسته تو در جامعه‌ای هستی که فشار می‌آید و تو در واقع محروم هستی و این ادامه‌ی همان استعمار گذشته‌ی فرانسه هست.

بنابراین همه‌ی این مسایل دست به دست هم می‌دهند که در یک شرایط خیلی طغیانی خودش را نشان بدهد. البته خب پلیس می‌تواند در گزارش‌هایی که می‌دهد، گاهی غلو بکند. ولی من در ضمن می‌دانم و شاهد این هم هستم که در برخی از این شهرها در زیرزمین‌های بعضی از این شهرک‌ها که انبوه جمعیت‌اش که عمدتاً یا جمعیت خارجی یا جمعیت دارای دغدغه فقر هستند، مواردی بوده که در درون این زیرزمین‌ها مسأله‌ی قاچاق و اسلحه دیده شده و یا به کار گرفته شده است.

این که باندهای مختلف در ضمن بتوانند یک چهره‌ی پرقدرت و پرزوری را از خود نشان بدهند که در واقع بگویند ما، یعنی این منطقه‌ها، نه تنها نسبت به باندهای دیگر، که حتی نسبت به حضور پلیس هم اقدام می‌کنیم و سعی می‌کنیم در مقابلش بایستیم.


ناآرامی و شورش جوانان در حومه پاریس

و چه طور فرانسه می‌تواند از این وضعیت سنگین خارج شود؟

ببینید، مسأله‌ی خروج از این وضعیت یک مسأله‌ی بسیار سنگین و کار یک‌ماهه و دوماهه و یک‌ساله به هیچ وجه نیست. متأسفانه مسئولان سیاسی مملکت هم پیوسته یا خواب بودند یا این‌که به این مسایل بی‌توجهی می‌کنند. شما برای این‌که بتوانید جوان‌ها را از این وضعیت بحرانی بیرون بکشید، مستلزم یک سرمایه‌گذاری خیلی منظم است طی دوره‌ای نسبتا متوسط یا حتی درازمدت. تک‌تک این جوان‌ها در واقع مسایل خاصی دارند.

یکی از ویژگی‌هایی که در این مراکز وجود دارد مسأله‌ی شهری و مسأله‌ی مسکن هست. شما در زمانی که در یک نقطه دو هزار، سه هزار و یا چهار هزار نفر را به شکل متمرکز جمع می‌کنید و این افراد دارای مشکلات گوناگون هستند، نمی‌توانید به این ترتیب مسایلشان را حل بکنید.

خود شهرسازی هم در واقع باید زیر سؤال برود، خود مسأله‌ی سیاست مسکن‌سازی باید زیر سؤال برود. این مسکن‌های خیلی انبوه باید در واقع شکسته بشود و این‌ها را به شکل و طرح دیگری باید در نظر گرفت و شهرسازی را با روش‌ها، متدها و بینش‌های جدیدی باید انجام داد.

بنابراین این‌ها سلسله مجموعه‌ای از مسایل هست که به همدیگر ارتباط دارند. کار بسیار مشکل است و پنج الی ۱۰ سال باید پایه‌ریزی قوی صورت بگیرد و به این ترتیب، یک راه حل قوی‌تر و عمیق‌تری در نظر گرفته بشود.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)