تاریخ انتشار: ۱ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با کسری ناجی، نویسنده‌ی کتابی درباره‌ی احمدی‌نژاد

احمدی نژاد، داستان ناگفته رهبر تندروی ایران

فرنگیس محبی

Download it Here!

در آغاز سال نوی میلادی، کتابی در لندن منتشر شد به نام «احمدی‌نژاد: داستان ناگفته رهبر تندروی ایران». نویسنده این کتاب کسری ناجی، خبرنگار با سابقه شبکه‌های بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان و چندین رسانه بین‌المللی دیگر است که هنگام به روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد در تهران فعالیت می‌کرد. ناجی برای پی بردن به اعتقادات، واقعیت‌های زندگی و چگونگی به قدرت رسیدن رئیس‌جمهور ایران تحقیقات زیادی انجام داده، با دوستان، همکاران و اقوام او گفتگو کرده و به روستای زادگاه او سفر کرده است.

هدف ناجی پیدا کردن پاسخی به این سووال بوده که چگونه شخصیتی نسبتا ناشناخته، توانسته در برابر قدرت‌های بزرگ سیاسی در ایران بایستد و آنها را شکست دهد و اکنون با وجود مخالفت‌های داخلی و خارجی چگونه حکومت می‌کند. کسری ناجی که کتابش مورد توجه محافل سیاسی و مطبوعاتی بریتانیا قرار گرفته از انگیزه‌‌اش از نوشتن این کتاب می‌گوید:

زمانی که انتخابات در ایران بود ما شناختی از آقای احمدی‌نژاد نداشتیم. ما که می‌گویم، منظورم روزنامه‌نگارانی بود که در ایران بودیم و شاهد این مبارزات انتخاباتی در تهران بودیم. کسی ایشان را نمی‌شناخت، انتظار نداشتیم ایشان برنده‌ی انتخابات بشوند، چه برسد به اینکه با هفده میلیون رأی انتخاب شوند. بعد هم که ایشان رئیس جمهور شد و در حکومت قرار گرفت، اظهارات و سیاست‌های جنجالی ایشان باعث شد که بیشتر لازم باشد که نگاهی به گذشته‌ی ایشان بکنیم تا بدانیم این سیاست‌ها و این اظهارات در واقع ریشه در کجا دارد.


کسری ناجی، نویسنده کتاب و خبرنگار شبکه‌های بی‌بی‌سی و سی‌ان‌ان

چه تفاوتی بین آقای احمدی‌نژاد با دیگر سیاستمداران و روسای قبلی جمهوری اسلامی ایران می‌بینید؟

یک تفاوت این که ایشان در مقطعی بسیارحساس رئیس جمهور ایران است. در ایران صحبت از جنگ است و کسی که سکان را بدست گرفته، به نظر می‌آید که چندان نگران نیست که کشور دوباره دستخوش یک جنگ ویرانگر دیگر بشود. شرایط، شرایط حساسی است. لازم بود که نگاه بیشتری بشود به آقای احمدی‌نژاد، به گذشته و سابقه‌ی ایشان و به سیاست‌های ایشان، تا شاید بهتر بفهمیم که این سیاست‌ها ریشه در کجا دارد و کجا داریم می‌رویم.

در این کتابی که نوشتید تحقیقات زیادی کردید. با دوستان، همکاران و اقوام آقای احمدی‌نژاد صحبت کردید. نظر آنها در مورد شخصیت و گذشته‌ی محمود احمدی‌نژاد چه بود؟

آنهایی که صحبت کردند در مورد آقای احمدی‌نژاد، در مجموع تصویری ارائه می دادند که معلوم بود ایشان در خانواده‌ی بسیار بسیار مذهبی‌ای بزرگ شده، صحبت‌های دوستانشان حاکی از این بود که مثلا پدر آقای احمدی‌نژاد، روزها ساعت پنج و شش صبح، ایشان را بلند می‌کردند برای نماز صبح، بعد هم نیم ساعت، یک ساعت کلاس قرائت قرآن و درس قرآن داشتند. در واقع در تمام این صحبتها، معلوم بود که در خانه‌ی ایشان قرآن‌خوانی و درس قرآن، کاملا جدی گرفته می‌شد، و اینکه آدمهای خوش‌نامی در محله و در دهکده‌شان بودند.

ببینید، در مجموعه‌ی تحقیقاتی که کردید، بالاخره احمدی‌نژاد کیست و چطور به نظر شما به قدرت رسید؟

اینکه چطور به قدرت رسید خودش جای صحبت زیادی دارد. دوستان ایشان می‌گویند که انتخاب ایشان نتیجه‌ی معجزه‌ی هزاره‌ی سوم بود. من باور ندارم. من فکر می‌کنم انتخاب ایشان بیشتر نتیجه‌ی فعالیت‌های بسیج و سپاه بود و اینکه ما می‌دانیم که مثلا آقای ذوالقدر معاون فرمانده‌ی سپاه، در یک سخنرانی‌ که حدودا یکی دو هفته بعد از انتخابات بود، صحبت از این کردند که سپاه و جناح راست باید به صورت پیچیده و چندلایه عمل می‌کردند تا آقای احمدی‌نژاد انتخاب شود. معلوم بود که فعالیت‌های زیادی از طریق سپاه و بسیج شده است. همچنین از طریق روحانیونی که شاگردان آقای مصباح یزدی بودند در اقصی نقاط کشور و دهکده‌های دور افتاده فعالیت می‌کردند و به هر حال اینطور شد که شد. البته حرفهای زیادی است در مورد اینکه چطور آقای احمدی نژاد انتخاب شد و این حرفها را فقط من نمی‌گویم، در واقع حرفهایی است که مختص به مخالفان هم نیست، کسانی این صحبت‌ها را می‌کنند که ستون‌های این انقلاب و رژیم در ایران هستند؛ افرادی مانند آقای رفسنجانی و آقای کروبی.

خیلی‌ها معتقد بودند که بیشتر رأیی که آقای احمدی‌نژاد آوردند یک رأی منفی به هاشمی رفسنجانی بود.

خب این‌چیزها مهم است. اینکه مردم در واقع به چه کسی می‌خواستند رأی بدهند و چقدر تمایل داشتند. این صحبتها و محاسبات هست، ولی نکته این است که هفده میلیون رأی برای آدمی که شناخته شده نبود، در سطح کشور ایران از کجا آمده است؟ دوم اینکه هیچ یک از گروه‌های سیاسی در ایران از آقای احمدی‌نژاد حمایت نکردند. سوم اینکه هیچ یک از روزنامه‌ها در ایران از ایشان حمایت نکردند. حتی گروه‌ها و اجتماعاتی که خود آقای احمدی‌نژاد تشکیل داده بود، اینها به آقای احمدی‌نژاد رأی ندادند. حالا چگونه هفده میلیون رأی به ایشان داده شده، جای بحث و جای بررسی دارد و در این بررسی‌ها حرف‌های زیادی هست.

حرفهایی که آقای احمدی‌نژاد می‌زند، گاهی بسیارساده‌اندیشانه به نظر می‌آید. مثلا اینکه گفته بودند در مجمع عمومی سازمان ملل هاله‌ای از نور اطرافش را گرفته بود. آیا به نظر شما آقای احمدی‌نژاد، واقعا آدم ساده‌ای است؟

ببینید ایشان به شدت یک آدم مذهبی‌ است. از خانواده‌ای مذهبی بیرون آمده، اعتقاد شدید مذهبی دارد و در این میان اعتقاد خیلی عمیقی به این دارد که بازگشت و برگشت امام زمان زودهنگام خواهد بود، زودتر از آنی خواهد بود که خیلی‌ها انتظار دارند. این مسائل، روی فعالیت‌های ایشان هم تأثیر می‌گذارد. من یادم هست، تقریبا یکسال پیش، ایشان در یکی از این سفرهای شهرستانی‌شان در کرمان صحبت می‌کردند، در سخنرانی‌شان گفتند که بنا به اطلاعاتی که ایشان دارند، نیروهای آمریکایی در عراق در به در دنبال پیدا کردن امام زمان هستند، دنبال آدرس ایشان هستند که از برگشت ایشان جلوگیری کنند، یا حتی گفته بودند که آمریکایی‌ها یک پرونده‌ی قطوری دارند در مورد امام زمان و دنبال ایشان هستند که کار را به گفته‌ی ایشان تمام کنند.

این صحبت‌ها برای من و شما عجیب و حتی خنده‌دار است ، اما برای ایشان و برای افرادی که از ایشان حمایت می‌کنند و این‌طور افکار را دارند، مسأله جدی است و این مسأله‌ی سادگی ایشان نیست، مسأله‌ی اعتقادات مذهبی ایشان است.


روی جلد کتاب «احمدی‌نژاد: داستان ناگفته رهبر تندروی ایران»

فکر نمی‌کنید شاید تا حدی هم از این مسأله استفاده‌ی سیاسی می‌کنند؟

من تا آنجایی که خاطرم هست، مسأله‌ی استفاده‌ی سیاسی از امام زمان، آن‌طوری که الان در ایران مطرح است، تا قبل از انتخاب ایشان مطرح نبود. فرض کنید که ایشان چون می‌دیدند که زمینه برای این صحبت‌ها هست، بنابر این با خودش فکر کرد که من بیشتر صحبت کنم تا بلکه از این موضوع فایده و منفعت سیاسی ببرم، من لزوما این را نمی‌بینم. برای اینکه آن موقع‌ها، زمینه‌ای برای این صحبت‌ها نبود.

از زمان روی کار آمدن آقای احمدی‌نژاد، روابط ایران با غرب، تیره‌تر شده. این کلا درست برعکس سیاستی است که آقای خاتمی داشتند که در پی آشتی با غرب بودند. آیا سیاست‌ کلی نظام تغییر کرده یا اینکه این شخصا سیاست آقای احمدی‌نژاد است؟

ببینید من هم معتقد هستم که آقای احمدی‌نژاد از زمانی که به قدرت و به ریاست‌ جمهوری رسیدند، ایران با جهان سیاست ستیزه‌جویی انتخاب کرد. من معتقد هستم که ایران در این دو سال اخیر، مسیری را انتخاب کرده که دائم دارد از مسیر حرکت قسمت عمده‌ای از جامعه‌ی جهانی فاصله می‌گیرد و به نظر من این راه به انزوا و تنهایی ایران منجر می‌شود و بسیار خطرناک است.

من معتقدم الان شرایط جوری است مثل همان ماههای بعد از انقلاب ایران و داستان گروگان‌گیری. گروگانگیری دیپلمات‌های آمریکایی باعث شده بود که ایران تنها و منزوی بشود و آدم‌هایی مثل صدام حسین طمع به خاک ایران بکنند. الان شرایط، شرایط بسیار حساسی‌ است. صحبت از جنگ است و طی کردن این مسیر که به طرف انزوا و تنهایی بیشتر می‌رود، بسیار برای ایران خطرناک است و امیدوارم آقایان در تهران این را مد نظر داشته باشند.

با وضع کنونی ایران و شرایط اقتصادی کنونی کشور فکر می‌کنید آقای احمدی‌نژاد دوباره رئیس جمهور بشود؟

همانطوری که می‌دانید و می‌گویید وضع اقتصادی خراب است، نکته این است که ایشان سفرهای پشت سر همی دارند به مناطق دورافتاده‌ی ایران. در شهرستانها دائم ایشان سفر دارند، سخنرانی دارند، قول بهبود اوضاع را می‌دهند، حتی قول افزایش بودجه‌ی عمرانی این مناطق را می‌دهند. این باعث شده که مردم مناطق دورافتاده در ایران امیدی به ایشان داشته باشند و فکر می‌کنم که این امید، باعث بشود که در زمان انتخابات تأثیر زیادی بر افزایش شانس پیروزی آقای احمدی‌نژاد داشته باشد.

با این تحقیقاتی که کردید، کدام خصوصیات فردی محمود احمدی‌نژاد نظر شما را جلب کرد؟

برای من جالب این است؛ اولا که اعتماد به نفس زیادی دارد، حتی آنجایی که نباید داشته باشند، و این اعتماد به نفس عجیب و غریب گاهی باعث مشکلات می‌شود. نکته‌ی دوم اینکه ایشان به صورت ایدئولوژیک و مذهبی به شرایط نگاه می‌کند وهمانطور که گفتم، آدمی به شدت مذهبی است، با اعتقاد به اینکه امام زمان به زودی برخواهد گشت، زودتر از آنکه خیلی‌ها فکر می‌کنند. این باعث شده که ایشان فکر کنند که فرصت زیادی شاید ندارد. تمام کارها با عجله صورت می‌گیرد. تصمیم‌گیری‌ها بدون بررسی لازم با عجله‌ صورت می‌گیرد و این مشکلات زیادی را در ایران خلق کرده است.

در مجموع به نظرم می‌آید که به هر حال این اعتقادات مذهبی دارد بر چگونگی اداره‌ی حکومت بر ایران تأثیر می‌گذارد.

به نظر من آقای احمدی‌نژاد و حامیان ایشان از جمله آقای خامنه‌ای نگاهی منفی به شانزده سال قبل از انتخاب آقای احمدی‌نژاد در اداره‌ی کشور طی ریاست جمهوری آقای رفسنجانی و آقای خاتمی دارند. فکر می‌کنم که آقای احمدی‌نژاد و دوستانشان می‌خواهند انقلاب را زنده کنند، در صورتی که آقای خاتمی و آقای رفسنجانی می‌خواستند کشور را بسازند. مسأله این بود که می‌گفتند که انقلاب شده و اسلام حاکم شده، الان موقع بازسازی‌ است.

الان موقع ساختن کشور و تبدیل کشور به یک الگوی مترقی و پیشرفته‌ی اسلامی است. ولی آقای احمدی‌نژاد و دوستانشان این را قبول ندارند. مسأله‌ی زنده نگه داشتن انقلاب است. به همین دلیل هم هست که از نظر اقصادی ما در شرایط بسیار سختی قرار گرفتیم و این علی‌رغم درآمد بی‌سابقه‌ی ایران است از صادرات نفت با این قیمت بالای نفت است.
interview with kasra naji by farangis mohebbi

نظرهای خوانندگان

عجیب است که آقای ناجی در باره شخصیت احمدی نژاد بر اساس بر اساس شعار های تبلیغاتی او اظهار نظر می کنند. این نوع نگاه وارد شدن در بازی زبانی است که برای برسر کار آمدن احمدی نژاد و حمایت از او شکل گرفته است. در باره احتمال بر سر کار آمدن احمدی نژاد هم بهتر است با احتیاط بگویند روزنامه نگاران احتمال برنده شدن او را نمی دادند و گمان خود ر ا تعمیم ندهند چون بسیاری در ایران شرایط بر سر کار آوردن او و حتی جور کردن آن همه رای را می دادند. این فرض ها بر اساس عدم شناخت نزدیک از جامعه ایران شکل می گیرد.

-- علی ، Jan 21, 2008 در ساعت 07:42 PM

بله ایشان برگ زرینی در تاریخ ماست....

-- astyak ، Jan 22, 2008 در ساعت 07:42 PM

علي جان شما که شناخت نزديک داري مي دونستي ايشون رئيس جمهور ميشه؟!!
من بگم که حداقل شهرهايي که من ميشناسم يک نفر نشنيدم بگه من بهش راي ميدم.بحث بود که اين آخره يا يکي ديگه..
مسابقه گذاشته بوديم سر آخرشدنش..

-- مهدي ، Jan 22, 2008 در ساعت 07:42 PM

معجزه هزاره سوم

-- سید محمد علی ابطحی ، Jan 22, 2008 در ساعت 07:42 PM

من از تحقیقات گسترده ایشان فقط این دستگیرم شد که احمدی نژاد فکر می کنه که فردا یا پس فردا امام زمان ظهورمی کنه و باید تمام تلاشش را بکنه که جزوه آن 313 نفر از یاران امام زمان باشه .من فقط نمی فهمم چرا مردم ما اینقدر خوش باورند من اگر فردا برم بگم ای زنهابه من رای بدید من ماهی 500 هزار تومن به حساب همه زنهای خانه دار می ریزم .غیر از اینکه همه بهم رای می دهند زنای کارمند هم از فردا می شینن خونه که از این همه بخشش جا نمونند .

-- بدون نام ، Jan 23, 2008 در ساعت 07:42 PM

با این اراجیف مزخرف خنده دارفضای سایت را سیاه تر از این نکنید.آن 17ملیون رای همین مردمی هستند که از کلان شهر گرفته تا روستاهاپیر و جوان کارگر و دانشجو ودکتر و مهندس وهمه به استقبالش می آیندو پای سخنانش با جان ودل مینشینند

-- ز.ص.دانشجو ، Feb 6, 2008 در ساعت 07:42 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)