تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
نگاهی به ورزش اسراییل

سایه شوم مونیخ

فرنگیس محبی
[email protected]

در شصمین سالگرد تاسیس کشور اسراییل مجله ورزشی این هفته اختصاص داشت به نگاهی کلی به ورزش اسراییل و فاجعه‌بارترین بازی‌های المپیک در تاریخ برگزاری این بازی‌ها که در آن ۱۱ورزشکار و مربی اسراییلی در اثر یک اقدام تروریستی کشته شدند.

Download it Here!

کشور نوپای اسراییل در ابتدا با وجود جمعیت اندک و نداشتن تأسیسات ورزشی کافی قاعدتا نمی‌بایست موجب نگرانی ورزشکاران قاره آسیا باشد. از آنجایی‌که کشور اسراییل از صفر آغاز کرده بود و می‌بایستی در تمام زمینه‌ها به ایجاد تأسیسات زیربنایی می‌پرداخت، گسترش ورزش نمی‌توانست یکی از الویت‌های دولت کشور تازه تأسیس اسراییل باشد.

اما مهاجرت یهودیان اروپایی به اسراییل که در میان آنان ورزشکاران حرفه‌ای و مدیران مجرب ورزشی کم نبودند و استفاده از جوانان مستعدی که از قاره‌های دیگر به ویژه از شمال آفریقا به اسراییل رفته بودند، بستر مناسبی برای گسترش ورزش در آن کشور پدید آورد.

حدود بیست سال پس تأسیس اسراییل در دهه ۱۹۶۰میلادی ورزش اسراییل رفته رفته به صورت یکی از قدرت‌های اصلی ورزش آسیا در می‌آمد. ورزشکاران اسراییلی در تمام رشته‌های ورزشی در سطح بین‌المللی فعالیت داشتند و در بسیاری از رشته‌ها به پیشرفت‌های چشمگیر دست یافتند و در فوتبال اسراییل به همراه ایران دو قدرت اصلی فوتبال آسیا بودند و رقابت اصلی برای قهرمانی آسیا میان این دو کشور بود. اما درگیری‌های سیاسی اسراییل سد راه پیشرفت ورزش آن کشور شد.


جنگ شش روزه اسراییل با کشورهای همسایه عرب خود که به شکست همسایگان و اشغال صحرای سینا، کرانه غربی رود اردن و بلندی‌های جولان توسط اسراییل انجامید، تحریم همه جانبه اسراییل از سوی کشورهای عربی و اکثر کشورهای مسلمان را به دنبال داشت.

مسابقات ورزشی نیز جزیی از این تحریم بود. کشورهای تحریم‌کننده برخلاف موازین نهادهای بین‌المللی ورزشی که خواستار جدایی کامل ورزش و سیاست هستند، از روبه‌رو شدن با ورزشکاران اسراییلی در مسابقات بین‌المللی خودداری می‌کردند.

در اثر این تحریم ورزش اسراییل در قاره آسیا تقریبا منزوی شد. به جز کشورهای غیر مسلمان شرق آسیا و ایران در غرب آن قاره (البته تا زمان انقلاب )، دیگر کشورهای آسیایی به هیچ وجه حاضر نبودند ورزشکاران اسراییلی را در مسابقات قاره‌ای تحمل کنند و حتی در رقابت‌های خارج از قاره آسیا، بازی‌های المپیک و مسابقات جهانی نیز از روبه‌رو شدن با آنان خودداری می‌کردند.

این وضعیت کنفدراسیون‌های ورزشی آسیا را در زمینه برنامه‌ریزی مسابقات قهرمانی آسیا و بازی‌های آسیایی با مشکلات زیادی روبه‌رو کرده بود. در دهه ۱۹۶۰میلادی که ورزش آسیا گستردگی کن.نی را نداشت، غیبت کشورهای عرب و مسلمان که در آسیا کم هم نبودند، از مسابقات آسیایی، اعتبار این مسابقات را از بین می‌برد. از این‌رو با پادرمیانی کمیته‌ی بین‌المللی المپیک و همکاری فدراسیون‌های جهانی و موافقت کنفدراسیون‌های ورزشی اروپا قرار شد که اسراییل در زمینه‌ی ورزشی یک کشور اروپایی شناخته شود و ورزشکاران و تیم‌های اسراییلی در اروپا به فعالیت بپردازند. در همین زمان واقعه فاجعه‌باری به مهاجرت ورزش اسراییل به اروپا سرعت داد.

در ساعات اولیه‌ی بامداد روز پنجم ماه سپتامبر سال ۱۹۷۲میلادی، در اوج برگزاری بازی‌های المپیک، هشت عرب فلسطینی به خوابگاه ورزشکاران اسراییلی در دهکده‌ی‌ المپیک در مونیخ حمله کردند. ۲۴ساعت بعد از این حمله ۱۱ورزشکار و یک مربی اسراییلی، پنج تروریست و یک پلیس آلمانی در ضدوخوردهای مسلحانه جان باخته بودند.

این هشت فلسطینی که اعلام کردند از گروه سپتامبر سیاه وابسته به سازمان الفتح یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین هستند، در همان آغاز عملیات خود یک وزنه‌‌بردار و مربی اسراییلی را که درصدد مقاومت برآمده بودند کشتند و نه اسراییلی دیگر را به گروگان گرفتند. آنها خواستار آزادی ۲۳۴زندانی عرب از زندان‌های اسراییل و دو تن از رهبران تروریست‌ها از زندان فرانکفورت در ازای آزادی نه گروگان خود شدند.

پس از ساعت‌ها مذاکره مقام‌های امنیتی آلمان ظاهرا با خواست تروریست‌ها موافقت کردند و به آنان اطلاع دادند که یک اتوبوس و دو هلیکوپتر برای رساندن‌شان به هواپیمایی که آنها را به قاهره ببرد حاضر کرده‌اند. اما به تیراندازان پلیس و ارتش دستور داده شد که بدون آسیب رساندن به گروگان‌ها سعی کنند تمام گروگانگیران را از بین ببرند.

این نقشه‌‌ی رهایی گروگان‌ها با ناکامی روبه‌رو شد و تروریست‌ها که به قصد اصلی پلیس آلمان پی برده بودند، با انفجار نارنجک در داخل یکی از هلیکوپترها و تیراندازی به داخل هلیکوپتر دیگر، تمام گروگان‌های خود را کشتند. در این درگیری خونین همچنین یک پلیس آلمانی و پنج گروگانگیر فلسطینی کشته شدند و سه تن دیگر دستگیر و در آلمان زندانی شدند.

یک ورزشکار زن آمریکایی که در المپیک ۷۲مونیخ شرکت داشت، می‌گوید که ما در آغاز فکر نمی‌کردیم که اوضاع به این بدی باشد. ولی هرچه می‌گذشت به وحشتناکی این حادثه بیشتر پی می‌بردیم و بعد از آن که از کل جریان باخبر شدیم، حتی یک لحظه ماندن در دهکده پس از این حادثه برای من غیرممکن بود. ماندن در دهکده پس از این واقعه احساس بدی داشت.


یک ورزشکار کانادایی هم می‌گوید که ما هیچ وقت انتظار چنین حادثه‌ی وحشتناکی را در المپیک نداشتیم که البته پلیس آلمان و ماموران امنیتی در مورد دیگر ورزشکاران بسیار خوب عمل کردند و هیچ نگرانی در مورد ورزشکاران کانادایی نداشتیم. او می‌گوید، وقتی که ما دیدیم که ورزشکاران اسراییلی را سوار اتوبوس می‌کردند، من احساس کردم که دیگر آنها را نمی‌بینم که متاسفانه این احساس من درست درآمد.

در ۲۹اکتبر همان سال، یعنی کمی بیش از ۵۰روز پس از کشتار المپیک، یک هواپیمای مسافربری شرکت هوایی لوفت‌هانزا توسط فلسطینی‌ها در آسمان ربوده شد و هواپیماربایان خواستار آزادی سه گروگانگیر فلسطینی‌ای شدند که در مونیخ دستگیر شده بودند. دولت آلمان تسلیم خواست آنان شد و تروریست‌ها را آزاد کرد.

واقعه‌‌ی مونیخ فاجعه‌ای تنها‌ برای اسراییل نبود. این حمله‌ وحشیانه لطمه‌ بزرگی هم به بازی‌های المپیک زد. المپیک بعد از مونیخ هرگز شادی و حالت جشنواره‌ای سابق خود را باز نیافت. در اثر شدید شدن تدابیر امنیتی در هنگام برگزاری بازی‌ها، احتمال تکرار چنین خشونت‌هایی بسیار کاهش یافت اما همین تدابیر امنیتی محیط آزاد بازی‌ها را هم بسیار محدود و بسته کرد.

به دنبال حمله تروریستی ۱۱سپتامبر سال ۰۰۱به نیویورک و واشنگتن و پس از آن بمب‌گذاری‌های مادرید و لندن، تدابیر امنیتی شدید تر از پیش شده و محل‌های برگزاری مسابقات بین‌المللی ورزشی به صورت دژهای مستحکمی درآمده که مأموران انتظامی مسلح در همه جا دیده می‌شوند و علاقه‌مندان ورزش هنگام ورود بازرسی بدنی می‌شوند و وسایل همراه آنان جستجو می‌شود.

پس از مونیخ، ورزش اسراییل به‌طور کامل به اروپا پیوست. این امر همان‌قدر که به ضرر ورزش آسیا تمام شد، که یک قدرت درجه یک ورزشی را از دست داد، به همان اندازه و شاید هم بیشتر به ورزش اسراییل کمک کرد. رقابت با کشورهای قدرتمند و ورزشکاران حرفه‌ای اروپا، اسراییلی‌ها را مجبور کرد که بیشتر کوشش کنند تا بلکه فاصله خود را با رقیبان کم کنند.

این تلاش رفته رفته به نتیجه مطلوب نزدیک شده و ورزش اسراییل هم اکنون در مقایسه با کشورهایی که ورزش را تحریم کرده بودند، در مکان بسیار آبرومندی در جهان ایستاده است و ورزشکاران حرفه‌ای آن کشور در تیم‌های اروپایی عضو هستند.

در همین حال با اینکه ممکن است حمله تروریستی سال ۱۹۷۲در مونیخ، به ویژه در مقایسه با عملیلت هولناک تروریستی چند سال اخیر، جای زیادی در حافظه‌ی جهان امروز نداشته باشد، اما این فاجعه از یاد اسراییلی‌ها نرفته و هر چهار سال یک‌بار هنگام برگزاری بازی‌های المپیک ورزشکاران اسراییلی با بازوبندهای سیاه مراسم خاصی را به یاد کشته‌شدگان المپیک مونیخ برگزار می‌کنند.


Farangis Mohebbi

نظرهای خوانندگان

وقتی اسرائیل به راحتی خوردن آب کودکان فلسطینی را قتل عام می کند و آقای اولمرت با وقاحت تمام به خودش زحمت یک عذر خواهی را هم نمی دهد ، چطور انتظار دارید فلسطینیانی که تا این حد تحقیر و توهین شده اند دست به چنین کاری نزنند. در ضمن این که این تلاش بیهوده برای کنارگذاشته شدن سیاست از ورزش را باید به کناری نهاد . چرا که نه تنها ورزش که همه زندگی انسان ها زیر سیطره سیاست های دولت های مختلف است و این سیاست زدایی از خواسته های نئولیبرالیسم آمریکایی و شاید حتی حکومت های توتالیتر مذهبی نیز باشد .

-- بی نام ، May 18, 2008 در ساعت 02:15 PM

نویسنده اصلاٌ سعی نکرده که حداقل وانمود کند طرف دار اسرائیل نیست - به یاد بچه های بی پدر و مادر صبرا و شتیلا نباشید

-- بدون نام ، May 19, 2008 در ساعت 02:15 PM

قتل عام کودکان بی گناه فلسطینی مجوزگروگان گیری ورزشکاران اسراییلی رادرسرزمینی بیگانه صادرنمی کند.این اشتباه آشکارمبارزان فلسطینی بودکه برای دروغ های کثیف اسراییل مدرک فراهم کنندواین جانیان رادرنظربیننده ساده لوح غربی بی گناه جلوه دهند.متاسفم که یک ایرانی ازلفظ مضحک ودوپهلوی تروریست صرفا برای فلسطینیان استفاده می کند.بااین تعریف تمام نهضتهای مقاومت علیه نازیهاتروریست محسوب می شوندومارشال دوگل هم فرمانده تروریستهای فرانسوی بوده! فکرمی کنید درجریان اشغال فرانسه نیروی مقاومت فقط باسربازان آلمانی می جنگیده وکاری باغیرنظامیان آنهانداشته؟!

-- فاطمه احمدی ، May 19, 2008 در ساعت 02:15 PM

جالب است که این دوستان، کشته شدن غیرنظامیان بیگناه فلسطینی از سوی اسرائیل در حین عملیات جنگی را تقبیح میکنند اما از حمله فلسطینیها به دهکده المپیک و کشته شدن 11 ورزشکار بیگناه اسرائیلی دفاع میکنند. جالب‌تر اینکه این اقدام را با کارهای ژنرال دوگل هم مقایسه میکنند. دوگل کی غیرنظامیان آلمانی را به گروگان میگرفت و بعد با سنگدلی آنها را میکشت. بنظر من آن فلسطینیهائی که اسلحه در دست میگیرند یا با دست خالی و پرتاب قلوه سنگ با نظامیان اسرائیلی میجنگند، مبارزان راه آزادی هستند. اما آنهائی که به دهکده المپیک مونیخ حمله کردند و یا آن کسی که در داخل دیسکوتک مملو از جوانان بمب منفجر میکند تروریستند. اگر اسرائیلیها هم خارج از عملیات جنگی، به قصد، غیرنظامیان را بکشند، آنها هم تروریستند. اگر در سال 1972 یک گروه تندروی مسلح اسرائیلی به دهکده المپیک حمله میکرد و ورزشکاران عرب را می کشت، آن اسرائیلیها هم تروریست میبودند. تروریست کسی است که بهر بهانه ای به اقدامات تروریستی دست بزند. ملیت او مطرح نیست.
از آن گذشته فلسطینیها از این اقدامات تندروانه تاکنون چه سودی دیده اند؟ آیا اسرائیل نابود شده؟ آیا سرزمینهای اشغالی تخلیه شده؟ تنها اثرش بدنامی فلسطینیها و معرفی شدن آنها بعنوان یک مشت تروریست بوده. هرگاه که احتمال استقرار صلح کمی بیشتر می شود، تندروهای فلسطینی که عکس العمل تندروهای اسرائیلی را می دانند، با یک حمله و کشتن چند اسرائیلی، که واکنش شدید اسرائیل و کشته شدن تعداد بیشتری فلسطینی را بدنبال دارد، این احتمال را چند سال عقب می اندازند. واقعیت این است که تندروها خواهان صلح نیستند و می بینیم وقتی دستشان به اسرائیلیها نمیرسد، گروههای فلسطینی بجان هم میافتند. در این میان واقعا باید برای دو ملت اسرائیل و فلسطین که بازیچه دست تندروهای دو طرف شده اند، دل سوزاند.

-- رسولی ، May 19, 2008 در ساعت 02:15 PM

شنونده عزیز بی نام

کار من بعنوان خبرنگار وانمود کردن و یا وانمود نکردن و یا طرفداری از این سو وآنسو نیست بخصوص سوء استفاده از این رادیو و سایت برای تحمیل عقایدم به شنونده نیست. کار من بازگو کردن واقعه است در آن زمانی که اتفاق افتاده است. در اینمورد هم من خبر از یک حادثه در یک واقعه ورزشی دادم که از اخبار منتشره شده آنزمان در سراسر جهان استفاده کردم. تحلیلی هم در اینمورد نکردم که حکم بر این داشته باشد که طرفدار این هستم یا آن. حال اگر منظور این است که من باید حقایق یک واقعه تاریخی را عوض میکردم که به مزاج برخی خوش آید و به مزاج برخی نه این دیگر از حیطه مسئولیت روزنامه نگاری من خارج است. این توهین به شنونده و شما است که من با دست بردن به خبر برای شما و افکار شما تصمیم بگیرم و شما را نادان فرض کنم. مردم و شنوندگان آنقدر دانا هستند که خود حقیقت را از دروغ و درستی را از نادرستی ، حق را از ناحق تشخیص دهند وبه سیاستهای غلط که معتقد هستند اعتراض کنند و یا نظراتشان را مانند شما به این نوع ابراز دارند. هر چند که شما حتی حاضر نشدید نام خود را زیر نظرتان بگذارید.

و شنونده عزیز خانم فاطمه احمدی
واژه تروریست از ترور و وحشت میاید یعنی کسی که ایجاد ترور و وحشت میکند. این واژه سالیان است که معمول است بخصوص در مورد گروه هائی که افراد عادی جامعه را که ربطی هم به سیاست آن کشور را ندارند هدف حمله وحشیانه قرار میدهند. واقعه نازیها در زمان جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده و واژه تروریست در عملیات جنگی بکار برده نشده. حالا شما میتوانید بحث کنید که مثلا اسرائیل هم با حمله ایجاد وحشت میکند پس تروریست هستند که بحث دیگری است اما درست نیست که بگوییم گروگان گرفتن مثلا مسافران هواپیما و تهدید آنها به مرگ و یا ورزشکاران اسرائیلی و کشتار آنها چون صرفا اسرائیلی هستند دیگر ترورو ایجاد وحشت نیست و این واژه باید برای آنان عوض شود. پس در بکار برده این واژه غرض مفهوم اصلی آن بوده است.

فرنگیس محبی

-- (فرنگیس محبی (زمانه ، May 19, 2008 در ساعت 02:15 PM

اقا و یا خانم بینام ، و سرکار خانم فاطمه احمدی ! بروید تاریخ ضبط و ثبت شده تمام خبرگزاریای جهانی را ببینید و بخوانید و بشنوید ! . متاسفانه هر چه بر سر ملت ما امده از بیبهره گی »» دانائي «« از واقعیاتی بوده که خود بعمد چشمانمان را بر روی انان بسته ایم ! برای درک این مورد هم به تاریخمان و بویژه به رویدادهای شوم سه دهه گذشته رجوع بفرمائید !!. اما قبل از اینکه خود را برای این موارد بزحمت بیندازید ، توصیه میکنم بعنوان یک ** ایرانی ** که اول باید دلش برای فرزندان وطنش اتش بگیرد تا جای دیگر ، سری به خیابانهای شهرها یمان در ایران بزنید و با چشمان خود بچه های در مانده و سرگردانیکه بجای درس و مشق و مدرسه در خیابانها سرگردانند و یا شیشه خالی جمع میکنند و یا واکس میزنند و یا گدائی میکنند و یا بزور شیشه های ماشینها را برای دریافت شندر غازی تمیز میکنند ، که انهم شاید با شنیدن توهین و ناسزا از راننده گان ان اتو موبیلها چیزی دریافت کنند و یا در دستان گروههای خلافکار گرفتار میایند تا با استفاده از انان ، نسل فردای بزهکاران کشور را تشکیل دهند را مشاهده کنید !و اول جلوی رژیم و حکومت جباری که » خاکمان را اشعال کرده اند « بایستید و به سرنوشت دردناک بچه های انجا برسید و بعد به فکر اعتراض به » اشغال خاک فلسطین توسط اسرائیل و قتل عام بچه های انان « باشید !!. گفتم بعنوان یک » ایرانی « این کار را انجام دهید !. راستی ایا هرگز به یاد کودکان خردسال وطنمان هم میافتید که سرداران و رؤسا و بزرگان حاکم بر ان ، انان را بروی »» مینها « دواندند تا تکه تکه شوند و به بهشت بروند ؟ ایا اصلأ کسی هم هست که از ان نگونبختان یادی کند و زیر لب » فاتحه ئی « هم برای روح پریشان و سرگردان و مات و مبهوت انان ، زمرمه کند ؟!.
داوید فاخری

-- داوید ، May 20, 2008 در ساعت 02:15 PM

nazar e in aghay e binam khieli jalebe. dareh mige ke "nevisandeh hatta vanemood nakardeh ke tarafdar e esrail nist". yani dareh tasmim migireh baraye hame ke hame bayad zede israil bashand. ru che hesab fekr mikoni ke hame bayad tarafdar in terroristhaye felestini bashand ke dar aghaze enghelab jonoobe keshvare iran ra ham dashtand az ma migereftand. hesabe melat e felestin ba in terroristhaye vahshi jodast. inha faghat baraye jamavari pool be nam e azadi felestin donbale adam koshi miravand va az isme une mellat e setamkeshideh felestin estefadeh mikoonand. magar rahbareshan yaser arafat yadetan nist ke pas az margash maaloom shod cheghadre pool be jib zadeh.

-- Nosrat .D ، May 20, 2008 در ساعت 02:15 PM

سلام به همه صلح دوستان راه آزادي
به جنايت كثيف تروريستاي عرب كاري ندارم و فقط محكومشون ميكنم،ولي اي كاش مردم دنيا يك لحظه چشمشون به بچه هاي بيگناهي ميفتاد كه از شدت درد و معلوليت هر روز آرزوي مرگ ميكنن،شرافت وجودتون فداي بازيهاي دجال نكنين!

-- كبوتر و زيتون ، Aug 15, 2008 در ساعت 02:15 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)