رادیو زمانه > خارج از سیاست > میراث فرهنگی > صدام و میراث فرهنگی در عراق | ||
صدام و میراث فرهنگی در عراقبيژن روحانی[email protected]بیش از دوهزار و ششصد سال پس از حمله سپاهیان آشوربانیپال به شوش، تبلیغات رسمی در عراق صدام حسین را سوار بر ارابه پادشاهان میانرودان، با تیر و کمانی در دست و شیر نر تیر خوردهای زیر ارابه او تصویر می کرد، در حالی که از پشت سرش موشکی به سمت دشمن شلیک شده و هواپیماهایی با پرچم عراق بر فراز او در پرواز بودند. در آستانه پنج سالگی سقوط حکومت صدام، به نقش تاریخ و میراث فرهنگی در تبلیغات رسمی و ایدئولوژیک حزب بعث در عراق میپردازیم.
پنج سال از زمان حمله نیروهای چند ملیتی به فرماندهی آمریکا به عراق و سقوط حکومت صدام حسین میگذرد. حملهای که روز بیستم مارس سال 2003 یا بیست و نهم اسفند ماه سال 1381 آغاز شد. ظرف مدت بیست روز نیروهای آمریکایی وارد بغداد شدند. فروردینماه سال هشتاد و دو، با پایین کشیده شدن مجسمه برنزی صدام حسین در میدان فردوس بغداد، جرج بوش رییس جمهور ایالات متحده آمریکا، سقوط حکومت حزب بعث در عراق را اعلام کرد. مجسمهای که چند سال پس از سقوط، با یک اثر مدرن جایگزین شد. اشتراکات فراوان میان ایران و عراق و آمیختگی بخشهایی از تاریخ دوران مختلف این دو سرزمین با یکدیگر، میتواند سرنوشت میراث فرهنگی در عراق را برای ما نیز جالب توجه کند. اشتراکات تاریخی، فرهنگی و مذهبی این دو کشور چنان است که هرگاه بخواهیم در هرکدام از زمینههای فوق و در هریک از این دو کشور به جستجو بپردازیم ناگزیر به ردپاها و تاثیرگذاری یکی بر دیگری برخورد میکنیم. در آستانه پنج سالگی حمله به عراق و سقوط حکومت صدام، در چند گفتار آینده غیر از مرور مختصر اشتراکات فرهنگی ایران و عراق، به سرنوشت میراث فرهنگی در این کشور از پایان دوران عثمانی تا سقوط حکومت صدام حسین اشاره کرده و بهرهبرداریهای سیاسی و ایئدولوژیک از آن را نشان خواهیم داد. آنجا که آثار تمدن باستانی میانرودان یا بینالنهرین در یک تغییر چهره، عنصر اصلی و ثابت تبلیغات سیاسی بود و در بسط اندیشههای ملیگرایانه حزب بعث نقش مهمی را برعهده داشت. پس از آن سراغ سرنوشت میراث فرهنگی عراق در جریان حمله نیروهای ائتلاف، تخریب آثار و سپس وضعیت فعلی آنان خواهیم رفت.
مرزهای جدید برای سرزمینی کهن در روزگاران دورتر نیز این منطقه محل برآمدن و سپس تجمع چند تمدن رقیب و بزرگ دوران خود بوده: از برآمدن تمدنها و قدرتهای میانرودان تا نفوذ و گسترش امپراتوری ساسانی گرفته تا دوران خلفای اسلامی و سپس امپراتوری عثمانی. در سال 1921 پس از شکست عثمانیها در پایان جنگ جهانی اول، بریتانیا قیمومیت بخشهایی از عراق (بغداد و بصره) را در دست گرفت و در سال 1932 عراق سرانجام استقلال خود را از نیروهای بریتانیایی اعلام کرد. برای ردیابی اشتراکات تاریخی و فرهنگی، میان آنچه که امروز عراق و ایران نامیده میشود باید بیشتر به گذشته بازگشت. اما پیچیدگی بحث آنجا آغاز میشود که در این بازگشت به گذشته مرزهای کنونی درهم میریزد. در این معنا، گاه سعی در گنجاندن جغرافیای تاریخی رویدادها در محدودههای جدید و ترسیم خطوط امروزی به گرد حوزههای فرهنگی و تمدنی گذشته و از آن مهمتر بازسازی رویدادها در قالب و شکلی امروزین، استفادههای سیاسی و تبلیغاتی را به همراه داشته است.
پادشاه با ارابه و هلیکوپتر اما با این تفاوت که از پشت سر او یک موشک با پرچم عراق به سمت راست تصویر شلیک میشد و بالای سر او هلیکوپتر و هواپیماهایی پرواز میکردند و روی رودخانه دجله یا فرات نیز، یک ناو جنگی شناور بود. میان پادشاهان میانرودان، عنایت ويژه صدام حسین شامل حال بختالنصر یا نبوکدنصر دوم، پادشاه بابل میشد. کسی که شهر را بازسازی و باغهای معلق را بنا کرد و با حمله به اورشلیم آن را ویران و یهودیان را اسیر کرد. در بسیاری از تصاویر بهخصوص در نشان جشنوراه بین المللی بابل (Babylon InternationalFestival) تصویر سر صدام کنار نبوکدنصر نشان داده شده و در اطراف سرها، نام ها با خط میخی نوشته شده اند (27- Abdi,26). علاقه او به این پادشاه چنان بود که یکی از ستونهای گارد ويژه ریاست جمهوری عراق به نام او، نبوکدنصر یا بختالنصر نامگذاری شد. [+] در گفتارهای بعد به دلایل اهمیت این پادشاه باستانی برای صدام از میان گفتههای خودش اشاره خواهیم کرد.
منصور بالله تنها مشکل صلاحالدین ایوبی برای صدام، تبار و اصل و نسب کُردی صلاحالدین بود که صدام با تکیه بر محل مشترک زادگاه خود و صلاحالدین یعنی تکریت، توانست آن را کمرنگ جلوه دهد. در سال 1987 یعنی یک سال پیش از پایان جنگ ایران و عراق، صدام در تکریت کنفرانسی را با نام "نبرد آزادیبخش، از صلاحالدین تا صدام حسین" برگزار کرد. همان سال کتابی در بغداد منتشر شد که صدام را صلاح الدین دوم می نامید (Bengio, 82-83). در یک تمبر دویست و پنجاه دیناری، تصویر صدام و صلاح الدین کنار یکدیگر قرار گرفته و در پس زمینه گنبد "قبه الصخره" در بیتالمقدس نمایان است و این جمله به عربی زیر آن نوشته شده است: "من الناصر صلاحالدين الي المنصور بالله صدام حسين، القدس تبقي عربية" با این حال عراق تنها وارث تمدنهای میانرودان یا خلفای اسلامی نبود. آثار فراوان امپراتوریهای ساسانی و اشکانی بهخصوص هنگام حمله صدام به ایران، به نوعی دیگر در تبلیغات سیاسی ظاهر میشدند. آنچه در این گفتار آمد، اشاره مختصری بود به برخی گوشههای استفاده از میراث فرهنگی و تاریخی در جریان تبلیغات سیاسی در عراق دوران صدام حسین. در گفتارهای آینده موضوع را بیشتر بررسی کرده و به دوران قبل و بعد از صدام نیز اشاره خواهیم کرد. منابع و لینکهای مرتبط: Abdi, Kamyar,” From Pan-Arabism to Saddam Hussein's cult of personality: Ancient Mesopotamia and Iraqi national ideology” in Journal of Social Archaeology 2008; 8; 3. Cline, Eric.H, “Does Saddam Think He's a Modern-Day Saladin?” Ofra Bengio, Saddam's Word: Political Discourse in Iraq, New York: Oxford University Press, 1998 Nebuchadnezzar Division (Mechanized) in globalsecurity.org |
نظرهای خوانندگان
با سپاس از نوشته مفیدتون
-- بابک ، Apr 1, 2008 در ساعت 04:58 PMامیدوارم در نوشتارهای پسین، این سه موضوع را هم توضیح دهید:
1- یادگارهای ساسانیان و اشکانیان در عراق که تا کنون باقی مانده اند.
2- رفتار صدامیان و مردم عراق با آنها.
3- تاثیر این یادگارها در افکار و گفتار عراقیها.
عالی بود.
-- محمود مانیان ، Apr 3, 2008 در ساعت 04:58 PMموضوعی بود نیازمند بررسی و مطالعه.