رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۲۱ فروردین ۱۳۸۷
نگاهی به «کتاب مقدس ملحدان» نوشته‌ی «یوآن کانر»

خدای سه‌ضلعی مثلث‌ها

مهدی خلجی

جرج بوش، رییس جمهوری آمریکا یک بار گفت «نمی‌دانم آیا ملحدان را می‌توان شهروند به شمار آورد یا نه؛ حتی نمی‌دانم آن‌ها را آیا می‌شود وطن‌پرست قلمداد کرد یا نه. تحت حکومت خداوند فقط یک ملت وجود دارد.»

جامعه‌ی آمریکا، در میان جوامع صنعتی، دینی‌ترین جامعه است. نوآم چامسکی گفته است «سه چهارم جمعیت آمریکا به معنای تحت‌اللفظی کلمه، به معجزه‌های دینی باور دارند. فراوانی شمار کسانی که به شیطان و رستاخیز باور دارند یا این‌که خدا این یا آن کار را می‌کند، شگفت‌انگیز است. آمار دین‌باوران در این جا به اندازه‌ای است که شما هرگز در جهان صنعتی نظیر آن را نمی‌یابید.»

در سال‌های اخیر در آمریکا، پیوند دیانت با سیاست‌های دولت و تأثیر اندیشه‌های رادیکال دینی در تصمیم‌گیری دولت‌مردان، نگرانی‌های بسیاری را در میان ناقدان دولت و نیز اندیشمندان سیاسی و فعالان اجتماعی برانگیخته است. کتاب‌ها و مقالات فراوانی نوشته شده که در آن‌ها رابطه‌ی دین و دولت در آمریکا به بحث گذاشته شده است.

هم‌اکنون نیز در مبارزات انتخاباتی نامزدهای دو حزب اصلی ایالات متحده، دموکرات و جمهوری‌خواه، دین در مرکز مناقشه و توجه است. آیا سنکای رومی راست نمی‌گفت که دین، برای مردمان عادی عین حقیقت است؛ برای فلیسوفان، خطا؛ و برای حاکمان، امری سودمند؟


طرح جلد «کتاب مقدس ملحدان» نوشته‌ی «یوآن کانر»

شاید از درون همین دغدغه، اندیشه‌ی تألیف و تدوین «کتاب مقدس ملحدان» به ذهن نویسنده‌ی آن خطور کرده است . یوآن کانر، نویسنده کتاب، روزنامه‌نگار برجسته‌ی تلویزیون و روزنامه است که بارها جایزه‌ی روزنامه‌نگاری دریافت کرده است. وی که ۹ سال، رییس مدرسه‌ی روزنامه‌نگاری کلمبیا بود، اکنون استاد بازنشسته‌ی آن‌جاست.

خانم کانر، در «کتاب مقدس ملحدان» مجموعه‌ی خواندنی و تأمل‌برانگیزی از سخنان اندیشمندان و نویسندگان بزرگ جهان را درباره مفهوم خداوند گرد آورده که برای هر خواننده‌ای با هر سطح معلومات، پرکشش و گیراست. این کتاب، سراسر نقل قول است؛ بی هیچ شرح و تفسیری. خواننده آزاد و رهاست تا در میان گفتاوردها درنگ کند و بیندیشد.


ملحدان چه کسانی هستند؟
کتاب با نقل قولی از جان استیوارت میل، اندیشمند سیاسی انگلیسی آغاز می‌شود: «جهان به شگفت خواهد آمد؛ اگر بداند بخش عمده‌ای از درخشان‌ترین مایه‌های افتخار تاریخ بشر - که حتی در چشم مردم عادی به خاطر فرزانگی و فضیلت خود شاخص هستند - کاملاً درباره‌ی دین تردیدگرا و لاادری بوده‌اند.» فردریش نیچه نیز می‌گفت: «نگذار فریب بخوری! خردهای بزرگ شکاک بودند.»

در این کتاب از جاناتان میلر نقل شده که «به شکلی عجیب و غریب و تناقض‌آمیز، ملحدان گرایش به آن دارند که بیش از مؤمنان آداب‌دان، دین را جدی بگیرند.» ملحدان ناظرعیارسنج تصورات عمومی درباره‌ی خدا هستند. جی دابلیو فوت می‌گوید: «ملحدان غالباً به کفرگویی متهم می‌شوند؛ ولی این جرمی است که آنان قادر به ارتکابش نیستند ... وقتی ملحدی خدایان را بررسی می‌کند، محکوم می‌کند، یا به سخره می‌گیرد، نه به اشخاص، که به ایده‌ها می‌پردازد. ملحد از دشنام دادن به خدا ناتوان است؛ زیرا وی هستی داشتن چنین موجودی را باور ندارد.»

تنوع ادیان همواره سببی مهم در تشکیک و تردید درباره‌ی وجود خداوند بوده است. کریستوفر هیچنز نوشت «از آن‌جا که قابل تصور نیست همه ادیان بر حق باشند، عاقلانه‌تر این است که نتیجه بگیریم که همه باطل هستند.»

فروید نیز نوشت: « باید به خود بگوییم خیلی خوب بود اگر خدایی وجود داشته باشد که جهان را آفریده و مشیتی نیک‌خواهانه‌ دارد؛ و چه خوب بود اگر نظمی اخلاقی در این جهان و نیز جهان پس از مرگ وجود می‌داشت؛ اما واقعیت تکان‌دهنده‌ این است که همه‌ی این‌ها دقیقاً چیزی است که ما ناگزیر به آرزو کردن آن هستیم.» پترونیوس اما می‌گوید: «ترس، پدیدآورنده‌ی خدا در این جهان است.»

ژرژ برنار شاو گفته است « اهمیت این واقعیت که مؤمنان خوش‌تر از شکاکان هستند بیش از آن نیست که مست‌ها خوش‌تر از هشیاران‌اند.»

ارتداد؛ آزادی بیان
مفهوم و باور به خدا، مفهوم دیگری را به نام «ارتداد» خلق کرده است. ارتداد کلمه ای تحقیرآمیز و دارای پیامدهای اجتماعی و سیاسی است. پشت این کلمه اراده‌ای معطوف به قدرت برای حذف و سرکوب هر اندیشه غیررسمی نهفته است. گراهام گرین می‌گوید: «ارتداد، تنها نامی دیگر برای آزادی بیان است.» ارنست همینگوی نیز نوشته است «همه انسان‌هایی که فکر می‌کنند، ملحدند.» هم‌چنین ژرژ برنار شاو می‌نویسد: «همه‌ی حقیقت‌های بزرگ در آغاز بدعت دینی و کفرگویی به نظر می‌آمدند.»

تصویر خدا
ارسطو باور داشت «انسان‌ها خدایان را بر الگوی تصویر خود می‌آفرینند؛ نه تنها از نظر فرم که حتی از نظر شکل زندگی». مونتسکیو نیز می‌گفت «اگر قرار بود مثلثی خدای خود را بیافریند، آن را سه‌ضلعی می‌آفرید.» درست شبیه حرف ادوارد ابی که «از دیدگاه یک کرم کدو، خدا انسان را آفریده تا در خدمت اشتهای کرم کدو باشد.» پس به راستی چرا آدمی به خدا نیازمند است؟ فرانسیسکو گلدواتر می‌گوید « وقتی آدمی به درجه‌ای از حساسیت برسد که بر خویشتن حکم‌رانی کند، نیاز به دین پایان می‌پذیرد.»

کلیسا؛ نهاد دین
مفهوم خدا، پایه‌ی دین است و دین بدون نهاد در تاریخ وجود نداشته است. نهاد دین نیز همواره نهاد قدرت بوده است. راث هارمنس گرین نوشت «روزگاری بود که دین بر جهان حکم‌رانی می‌کرد. آن دوره را عصر تاریکی نامیده‌اند.» ویکتور هوگو، نویسنده‌ی فرانسوی نیز گفته است: «هر گامی را که خرد اروپایی برداشته، به رغم خواست نهاد روحانیت برداشته است.»

کلیسا از راه اعمال قدرت، حافظ تصویر خاصی از جهان در ذهن آدمی بود. فردینان مگلن می‌گوید: «کلیسا می‌گوید زمین مسطح است؛ ولی من می‌دانم که کره‌ای است؛ زیرا من سایه‌های پیرامون ماه را دیده‌ام. من به یک سایه بیش از کلیسا ایمان دارم.» و سرانجام رابرت شورت گفته است «کلیسا بزرگ‌ترین اداره‌ی اشیای گمشده در جهان است.»

خدا هست یا نیست؟
در «کتاب مقدس ملحدان» صدها نقل قول از بیش از صد نویسنده و اندیشمند آورده شده است. اما این نقل قول‌ها هیچ یک اعتقاد مؤمنی را به وجود خداوند سلب نمی‌کنند؛ تنها تکانه‌های شدیدی به ذهن می‌دهند تا درباره‌ی مفهوم خداوند بیندیشد. بخش عمده‌ای از این نقل قول‌ها مربوط به نهاد کلیسا و کتاب مقدس و دین مسیحیت هستند. اما این نیز بدان معنا نیست که تأمل ما را درباره‌ی نهادهای دینی دیگر ادیان و کتاب‌های مقدس‌شان برنینگیزد.

مؤمنان معمولاً چندان به ایمان خود نمی‌اندیشند. بخشی از مردم نیز لاابالی‌اند. اما اهل فکر ناگزیر از اندیشیدن به مفهوم خدا و تجلیات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی آن هستند. این دسته از آدمیان‌اند که بیش از هر کس دیگر، حتی بیش از خود دین‌داران، مفهوم خدا و دین را جدی می‌گیرند.

خدا هست یا نیست؟ پرسش این نیست. پرسش بنیادی این است که تصور و تصویر خداوند چگونه در بُن ساختار و روابط اجتماعی و سیاسی رگ و ریشه دوانیده و این همه‌جایی و فراگیری مفهومی چه پیامدهایی برای آزادی و مسئولیت آدمی دارد.

خدا، تنها مسأله‌ی دین‌داران و جامعه‌ها و حکومت‌های دینی نیست. خدا مفهومی است بسیار لغزنده و پیچیده که می‌تواند در بسیاری ایدئولوژی‌های عرفی و نظام‌های اجتماعی و فرهنگی غیر دینی نیز به شکل‌هایی پنهان و رازآمیز بخزد و اثر گذارد.

نظرهای خوانندگان

It has been and would be the most difficult subject to prove or disprove.We need to creat our God in order to have a hope and and motivation for living. I think Man created the God as we wished to worship a strong image to support him.Does it make sense?. Cyrous Khan

-- بدون نام ، Dec 24, 2007 در ساعت 12:57 PM

گزین گویه های دیگری درباره ی دین و خداباوری را در اینجا ببینید:

http://www.secularismforiran.com
/din_gozingooye.htm

با درود

-- فرهاد ، Dec 24, 2007 در ساعت 12:57 PM

بسیار جالب بود . امیدورام این کتاب به فارسی ترجمه شود .
راستی اینقدر با این سبک برنامه هاتون کیهان رو اذیت نکنید . خدارو خوش نمیاد منتقد ترین ، آزاد ترین ، باحال ترین و با نمک ترین روز نامه ایران رو اذیت کنید !

-- سینا ، Dec 24, 2007 در ساعت 12:57 PM

1) یک مجموعه نقل قول چیز به درد بخوری نیست. فقط احساس فکر کردن به آدم می دهد و سرپوشی است برای بحث نکردن واقعی بر روی موضوع. فکر نمی کنم هیچ متفکری این کتاب را جدی بگیرد.
2) یک نقل قول لزوما حرف پر مغزی نیست. چنانکه اگر نقل قول های همین اندیشمندان نام برده را درباره ی زن بخوانید، می بینید که چقدر بدوی و بی خردانه اند.

-- مهدیه ، Dec 25, 2007 در ساعت 12:57 PM

عالی بود لطفا یکی این کتابو ترجمه کنه و تو اینترنت بذاره

-- بدون نام ، Dec 25, 2007 در ساعت 12:57 PM

Sezel'ee is the same thing as a Mosallas. What Montesquieu menat was that the god for a triangle is "Mosalase Motasaviolazla

-- hossein ، Dec 26, 2007 در ساعت 12:57 PM

من با صحبت های خانم مهدیه موافقم. نقل قول لزوما حرف پر معنایی نیست. نمی دانم از چه باب است که اساس و پایه اسلام بخصوص تشیع بر نقل قول از یک پیامبر و سیزده معصوم بنیان نهاده شده است؟ تا آنجا که حدیث و سنت از محکم ترین رفرنس های دستورات اجتماعی و سیاسی و امروزه جامعه ما هستند!!!

-- علیرضا ، Dec 26, 2007 در ساعت 12:57 PM

خدا باز هم پدرشان را بيامرزد كه به خدا معتقدند اين اروپايي ها هيچ چيز را باور ندارند.

-- 12 ، Dec 26, 2007 در ساعت 12:57 PM

1- Your opening quotation is from George H.W. Bush (father of the current president)
2- your translation of "This is one nation under God." in that quote is wrong.

-- sm ، Dec 26, 2007 در ساعت 12:57 PM

مطلب بسیار مفیدی بود. مرسی.

-- رضا ، Dec 29, 2007 در ساعت 12:57 PM

به نظرم بهتر است به جای واژه های "ملحد" و "مرتد" که از کانتکست دینی قرض گرفته شده اند ولذا شدیداً باردار chargé هستند، از واژه ی "بیخدا" استفاده کنیم که هم ترجمه ی بهتری برای atheist است و هم فاقد تلمیحات منفی واژه های مأخوذ از دین.

-- فرهاد ، Dec 29, 2007 در ساعت 12:57 PM

آقای علیرضا: سوال شما کاملا به جاست. یکی این که مسلمان ها کل زندگی 14 معصومشان را الگو قرار می دهند نه فقط عقایدشان را (البته منظورم تقلید نیست).
دیگر این که نقل قول های تشیع (یا کلا اسلام)، همین طوری خام و تحلیل نشده رفرنس قوانین اجتماعی و دینی قرار نمی گیرند. علم اصول، نظریه های کلی پیامبر و امام ها را از روی انبوه نقل قول ها و سخنان کوتاه و بلند آنها استخراج می کند. عالم شدن در این رشته خودش کلی سال زمان لازم دارد.

-- مهدیه ، Dec 30, 2007 در ساعت 12:57 PM

lotfan az in mataleb bishtatar benevisid
ziba

-- بدون نام ، Jan 20, 2008 در ساعت 12:57 PM

خوبه خوشحال شدم وقتی دیدم کسانی راجع به خدا، بودن یا نبودنش، نحوه قضاوتش فکر می کنن اگر چیزی که وجود خدا را ثابت کنه یا نفی کنه دارین برام بفرستین[email protected]

-- ? ، Jan 30, 2008 در ساعت 12:57 PM

با سلام خدمت همه
من فکر می کنم خیلی از ماها تصویری رو که از خدا در ذهن داریم همون تصویری هستش که از کودکی داشتیم و حالا اون تصویر بزرگ شده و خیلی کارها میتونه واسه ما انجام بده.یکم فکر کنیم میبینیم خیلیامون اینجوریم.ولی هر گونه تصویر سازی از خدا کاملا اشتباهه.چون حضرت حق یک شی ماسوا نیست.در هر شی هست اما در آن نیست. همه چیز رو باید ببینیم(خدا)ولی هیچ چیز رو نباید ببینیم(ماسوا) اگه مایلید بیشتر بنویسم نظرتون رو بگذارید

-- علی اکبر ، Mar 28, 2008 در ساعت 12:57 PM

با سلام خدمت همه
من فکر می کنم خیلی از ماها تصویری رو که از خدا در ذهن داریم همون تصویری هستش که از کودکی داشتیم و حالا اون تصویر بزرگ شده و خیلی کارها میتونه واسه ما انجام بده.یکم فکر کنیم میبینیم خیلیامون اینجوریم.ولی هر گونه تصویر سازی از خدا کاملا اشتباهه.چون حضرت حق یک شی ماسوا نیست.در هر شی هست اما در آن نیست. همه چیز رو باید ببینیم(خدا)ولی هیچ چیز رو نباید ببینیم(ماسوا) اگه مایلید بیشتر بنویسم نظرتون رو بگذارید

-- علی اکبر ، Mar 28, 2008 در ساعت 12:57 PM

تا به امروز خدایی با شخصییت کامل و تعریف شده با جزییات زمینی واحد و با بیگرافی بدون نقص دور از خطا و تناقض کشف نشده . باور ندارید؟ کتابهای ادیان را بخوانید

-- سینا ، Apr 9, 2008 در ساعت 12:57 PM