اجتماعی، فرهنگی


سفرنامه هند؛ بخش هفتم
گذاری در گذر پارسی‌های مومبای

خسروباغ یکی از محله‌های ویژه ‌پارسی هاست که در کولابای مومبای (بمبئی) واقع است. دروازه های عظیم و سنگین خسروباغ به دروازه‌های یک حصار شباهت دارد، با این تفاوت که در دو سوی دروازه چشمکهای شیشه‌ای هست که پشت آن می توان نیم‌پیکره‌هایی از شخصیت‌های زرتشتی را دید. پشت اين دروازه ها درب مهر هم هست که نيايشگاه پارسی هاست و تنها پارسی های زرتشتی اجازه ورود به آن را دارند.



سفرنامه هند؛ بخش ششم
بزرگترين شهر شبه قاره

کیلومتر فاصله جی‌پور و مومبای را می‌شد حدود یک ساعت و نیم با هواپیما طی کرد. می خواستم هم قطارهای هند را تجربه کنم و هم در جريان مسافرت برای آشنايی با شهرهای بین مبدا و مقصد حداکثر استفاده را کرده باشم. با این حساب، 5/18 ساعت مسافرت با قطار بیشتر از 5/1 ساعت پرواز به درد من می‌خورد.



سفرنامه هند - بخش پنجم
کاخ آبی و معبد بوزینه‌های جی‌پور

داستان ما به آن‌جا رسیده بود که من، در حالی که در محوطه‌ی کاخ شهر جی‌پور منتظر راننده‌ام «مانو» بودم، مفتون عکس وسوسه‌انگیز جال‌محل یا کاخ آبی جی‌پور شدم و محل انتظار را ترک کردم؛ سوار ریکشای آمارسینگ، راننده‌ی بذله‌گوی هندو شدم که می‌گفت فاصله‌ی کاخ آبی پنج دقیقه آن‌ورتر از کاخ شهر است و به سمت کاخ آبی راه افتادم.



سفرنامه هند - بخش دوم
لمس تاج هند

بازتاب غروب گلگون، گنبد عظیم تاج محل را که از دور پیدا بود، صورتی کرده بود. از زیر طاق حصار رد شدم و تصویر کامل شد. در انتهای باغ سبز و دو ردیف درختان مرتب کاج که کنار حوض مستطیلی کاشته شده‌اند، نگین هند می‌درخشید. چیزی را می‌دیدم که همیشه در تصاویر و فیلم‌ها و رویاهايم دیده بودم. ساختمان تصويرناپذیری که از خلال 360 سال تاریخ پر فراز و نشیب هند بی‌آسیب گذشته و گو اینکه دیروز ساخته شده.



سفرنامه هند - بخش نخست
مسافری از هند

در انشای درس ادبياتمان در دهه 1980 ميلادی که می‌خواست خودمان را در سال 2000 ميلادی تجسم و ترسيم کنيم، نوشته بودم: «من در پايان هزاره دوم ميلادی يک روزنامه‌نگارم در هند و برنامه کاری‌ام پر است از ديد و بازديدها با ستاره‌های باليوود و اينديرا گاندی، محبوب‌ترين نخست‌وزيرم.» البته، به ديدار اينديرا گاندی نرسيدم. اما در سال 2000 ميلادی، با اين که روزنامه‌نگار شده بودم، هند و آرزوی سفر به هند تحت‌الشعاع ده‌ها آرزوی تازه ديگر قرار گرفته بود و کم‌رنگ شده بود



پاپ در ترکیه، سنجش میزان تحمل مسلمانان

پاپ بنديکت شانزدهم، رهبر کاتوليک‌های جهان، در سخنرانی‌اش در ابتدای نخستين ديدارش از ترکيه، خواستار "گفت‌وگويی واقعی" ميان مسيحی‌ها و مسلمانان شد. وی گفت اين گفت‌وگو بايد "بر راستی مبتنی باشد و با انگیزه صمیمانه هر دو طرف به شناخت بهتر از يکديگر توأم باشد."
پاپ بنديکت شانزدهم برای ديداری چهار روزه، وارد ترکيه شده است. در آستانه سفر وی به ترکيه، دهها هزار نفر به خيابان‌های استانبول ريختند و از او خواستند بابت اظهار نظر دو ماه پيشش در باره اسلام پوزش بخواهد يا اصلا وارد ترکيه نشود.
پاپ بنديکت شانزدهم، ماه سپتامبر گدشته، با استناد به يکی از حاکمان قرون وسطايی بيزانس، گفته بود که دين اسلام دینی شرور است.


در باره سفر پاپ به ترکیه گفت‌وگويی کرده‌ایم با "رقيه وارث مقصود"، نويسنده انگليسی که از سال ۱۹۸۶ به اسلام گرويد و در باره اسلام کتاب‌هايی نوشته است. رقيه مقصود قبل از پذيرش اسلام، مسيحی بوده و در باره مسيحيت نیز نوشته‌هايی دارد. بانو مقصود در اين مصاحبه، از نخستين سفر پاپ به کشوری عمدتا مسلمان نشين استقبال کرد و خواستار ترويج تسامح و تحمل در ميان مسلمانان شد.

گفت‌وگوی داريوش رجبيان با رقيه مقصود را اينجا بشنويد.