خانه > گوي سياست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «دیپلماتهای غربی دارند افکار عمومی را تحریک میکنند» | |||
«دیپلماتهای غربی دارند افکار عمومی را تحریک میکنند»مریم محمدی[email protected]
دوشنبهی گذشته آژانس بینالمللی انرژی اتمی آخرین گزارش خود را از روند فعالیتهای هستهای ایران منتشر کرد. مهمترین نکته در این گزارش، همچنان مسألهی ادامهی غنیسازی اورانیوم از جانب ایران، بر خلاف خواست آژانس و شورای امنیت سازمان ملل متحد است. آژانس در این گزارش، بار دیگر خواهان تعلیق غنیسازی اورانیوم شد و آمریکا بلافاصله در واکنش به این گزارش، خواست همیشگی خود، مبنی بر اقدامات تنبیهی بیشتر علیه ایران را عنوان کرد. روز سهشنبهی گذشته، اخباری از قول دیپلماتهای آژانس منتشر شد که اسناد و عکسهایی به آژانس ارائه شده که میتواند نشاندهندهی تلاش ایران برای اصلاح موشکهای شهاب ۳ در جهت کسب قابلیت حمل کلاهکهای اتمی باشد. ایران این اسناد را مخدوش اعلام کرد و روز دوشنبه، ۲۲ سپتامبر، آقای البرادعی، مدیر کل آژانس از این دیپلماتها که نامشان برده نشده است، خواست که این مدارک را در اختیار دولت ایران بگذارند. در مورد مجموعهی این مسایل با آقای دکتر اکبر اعتماد، اولین رییس سازمان انرژی اتمی ایران در آغاز تأسیس، گفت و گو کردم.
شما قطعاً آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در مورد پروندهی هستهای ایران مطالعه کردهاید. آیا نکتهی تازهای هم در آن دیدید؟ گزارش را مطالعه کردهام. به نظر من، گزارش اینبار آژانس، هیچ چیز تازهای ندارد؛ مگر دو نکته. یکی این که میگوید ایران در زمینهی غنیسازی اورانیوم، هم از لحاظ تکنیکی و هم تأسیسات تازهای که به کار انداختهاند، پیشرفتهای تازهای کرده است. آیا عنوان کردن این مسأله در این گزارش، معنای خاصی دارد؟ در عرفی که در سازمان بینالمللی انرژی اتمی موجود است، آیا این به خودی خود، یک نکتهی منفی در پروندهی هستهای ایران خواهد شد یا خیر؟ از نظر غربیها، بله. چون غربیها دلشان نمیخواهد که ایران در این زمینه ترقی کند. ولی از لحاظ ایران، برعکس، تأییدی است بر این که آنها دارند تکنولوژیشان را توسعه میدهند و جلو میروند. بستگی به این دارد که از چه زاویهای به این داستان نگاه کنیم. غربیها از این بابت خوشحال نیستند. گاهی از جانب غربیها این صحبت هم طرح میشد که ادعاهای ایران در زمینهی دستیابی به فناوری هستهای، بیمورد است. این گزارش، این ادعا را تکذیب میکند. آیا همین طور است؟ بله. همین طور است. یک عدهای میگفتند که ایران راه غلط رفته است و نمیتواند این را به نتیجه برساند. این تأیید میکند که اتفاقاً ایرانیها کارشان را بلدند و کارشان را صحیح انجام میدهند. نکتهی دومی که شما گفتید در این گزارش، تازه است، چیست؟ نکتهی دیگری که شاید کمی تازگی دارد، این است که میگوید: «ما نتوانستیم از بعضی تأسیسات نظامی در ایران بازدید کنیم و به ما اجازه ندادند.» این را تازه میگویند. اما به عقیدهی من، ایران موظف نیست تأسیسات نظامیاش را برای آژانس باز کند. این حق اساساً، برای آژانس بوده است که حق بازدید ازهمه نوع تأسیسات یک کشور را داشته باشد؟ بازرسهای آژانس در کشورها، تأسیسات اتمی را باید ببینند و متقاعد بشوند که گزارشهای آن کشور با واقعیتهایی که در عمل میگذرد، یکی است؛ ولی در تأسیسات اتمی. فرقش این است که ممکن است آژانس بگوید شما باید تمام مملکتتان را بر روی من باز کنید من بیایم همه جا را ببینم تا بفهمم. این داستان دیگری است. هیچ کشوری در دنیا وجود ندارد که بگذارد کشورهای خارجی بیایند و تأسیسات نظامیاش را نگاه بکنند. چون تأسیسات نظامی، همیشه حفظ شده است و نمیگذارند کسی به آنجا برود؛ حتی از داخل خود مملکت. این خبر را هم داشتیم که دیپلماتهای آژانس، اسناد و عکسهایی در اختیار دارند که میتواند نشان بدهد ایران در صدد اصلاح موشکهای شهاب ۳ به منظور کسب قابلیت توانایی کلاهکهای اتمی است. در این مورد نظر شما چیست؟ اگر ایران این کار را بکند، اولاً آن را طوری انجام نمیدهد که دیپلماتها از هر طرف اطلاع داشته باشند؛ بلکه بهطور سری کار خواهد کرد. اگر آژانس نتوانسته چنین چیزی را کشف کند، دیپلماتها چه طور کشف کردهاند!؟ دوم اینکه صنایع موشکسازی ایران اصلاً تحت کنترل آژانس نیست. به اتم مربوط نمیشود. کشورهای دیگر هم موشک درست میکنند. ایران مجبور نیست اطلاعات مربوط به موشکسازیاش را در اختیار آژانس قرار بدهد. من فکر میکنم دیپلماتهای غربی باز هم دارند افکار عمومی را تحریک میکنند که ایران به طریقی به طرف ساختن سلاح اتمی میرود. از یک طرف، بعضی از آنها میگویند ایران ۱۰ سال با ساختن سلاح اتمی فاصله دارد؛ از طرف دیگر میگویند ایران دارد سرِ موشکهایش را درست میکند؛ برای این که یک سلاح اتمی را در بر بگیرد. اگر هم بخواهند چنین کاری بکنند، این کاری است که آخرش میکنند، نه اول کار. خواست آقای البرادعی، که از دیپلماتها خواستهاند این مدارک را در اختیار ایران بگذارند، به نظر شما خواست مثبتی است؟ بله، خواست مثبتی است. میگوید اگر مدرکی دارید در اختیار دولت ایران قرار بدهید. با توجه به تجربیات شما و روندی که تا کنون پروندهی هستهای ایران داشته، پیشبینی شما از بررسی نهایی چیست؟ چه تصمیمی در مورد ایران گرفته خواهد شد؟ و در اجرا چگونه خواهد بود؟ اینها (کشورهای ۵+۱) جلسهای در سطح مدیران وزارتهای خارجهی خود داشتند که در آن به نتیجهای نرسیدند. برای این که روسیه و چین با کشورهای غربی در زمینهی عکسالعملی که نسبت به این گزارش آژانس میتوانند نشان بدهند، موافق نیستند. قرار است تا چند روز دیگر یک کنفرانس دیگر در سطح وزرای خارجه باشد و در آنجا ببینند چه کار میخواهند بکنند. من معتقد هستم که الان دیگر غرب امکان خاصی ندارد. در غایت امر ممکن است تحریمها را علیه ایران محکمتر کنند. ایران هم نشان داده است که در مقابل این تحریمها عقب نمینشنید و این تحریمها در مجموع، زیاد کار دولت ایران را مختل نمیکند.
خبر مرتبط: • «فعالیت هستهای ایران را تضمین نمیکنم» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
Dear Ms Mohammadi,
Radio Zamaneh has declined to publish my following Comment which I have been submitting to it since 18 September 2008; the reason for this unacceptable behaviour remains unclarified to this date (Radio Zamaneh has as yet to respond to my e-mail message in which I have enquired about the prevailing censorship at Radio Zamaneh).
Be it as it may, as you can readily verify, all aspects mentioned in this Comment turn out to coincide with the statements by Dr Akbar Etemad. Before reproducing this Comment here below, for completeness I present the addresses to which I have been submitting this Comment since 18 September:
http://radiozamaaneh.com/news/2008/09/post_6376.html
http://radiozamaaneh.com/alavi/2008/09/post_269.html
http://radiozamaaneh.com/news/2008/09/post_6357.html
http://radiozamaaneh.com/alavi/2008/09/post_272.html
http://radiozamaaneh.com/news/2008/09/post_6376.html
As should be evident, by suppressing my Comments Radio Zamaneh is acting in clear contravention of its advertised charter.
BF.
My Comment:
Of course, Mr Solana is entitled to say what he deems appropriate, but a careful study of the latest IAEA report reveals that this report does not contain anything that could possibly have made Russia and China "quite worried", as AP alleges Mr Solana to have stated. The interested can read the relevant IAEA report here:
http://www.isis-online.org/publications/iran/IAEA_Iran_Report_15September2008.pdf
Before going into some technical details, it is important to mention that the word "quite", as in "quite worried", is ambiguous and some exploit this ambiguity to their advantage (some also use the word without realising its ambiguity). The word "quite" means both "wholly" and "to a considerable degree", with the former being the older and stricter sense of this word and the latter the prevailing one, especially outside very formal contexts. The following example illustrates that "to a considerable degree" is itself a very stretchable notion. When a person says "I am quite well", that person may even mean "I am not well at all"; a person who truly feels well would unambiguously express this feeling by saying “I am very well”. Given this fact, one is just left to surmise the actual meaning of "quite worried" in the case at hand. As the latter example shows, "quite worried" may even be interpreted as meaning "not worried at all"! One should note that English is not the mother tongue of Mr Solana and, frankly, his spoken English leaves much to be desired.
For the interested, the AP report at issue can be read here:
http://ap.google.com/article/ALeqM5iiOLaZllqCaJlPXVHul3bdrg3QYwD9393M4G0
Now as for the details that allegedly have made China and Russia "quite worried", these details have been summarised in items 23 and 24 in the Summary section of the above-mentioned IAEA report. Reading these details, one clearly sees the anomaly of the Western powers unashamedly playing the roles of law givers, prosecutors and judges, all at the same time. One is reminded of the distasteful adage “Might is right”.
Any person with a modicum of knowledge regarding nuclear energy and nuclear devices should know that implosion devices of which Iran is accused of having experimented with in the past, are simply of no use in conjunction with highly-enriched U-235: the bulk modulus of Uranium is relatively too large for it to be compressed substantially whereby considerably to reduce the critical mass of U-235. And IAEA must know better than any other organisation that Iran only enriches Uranium, and this to 4%, and not other fissile materials that are more compressible than Uranium. In other words, even if Iran has in the past experimented with implosion devices, the insistence by IAEA on a clarification by Iran of these experiments are just utterly irrelevant in the context of the present stand-off between the West and Iran. Russia and China, now allegedly “quite worried”, must also know better.
To any unbiased observer, what we are witnessing is just the continuation of the time-honoured Big Game that has marred Iran’s social, political and economic fabric in the course of the past couple of centuries. It the olden days, we had two powers imposing their will on Iran; in its modern manifestation, this Game involves five + one powers doing the same thing as previously done by two powers, with Iran being in the same old sorry position. The intensification of the economic sanctions already imposed on Iran are certain to cause untold miseries for a large number of people in Iran whose livelihoods depend on their daily incomes, that is those whose loss of incomes even for one day leads to their hunger and further deprivation of a dignified life.
One should read the IAEA report carefully to realise what hypocrisy is at work here. For instance, for Iran to "provide transparency", IAEA demands to interview some individuals involved in some experiments that clearly have some military dimensions. Aside from the fact that such demand has no legal basis in the International Law, no state worth the name is prepared to expose the identities of the individuals involved in her highly classified research efforts; if their identities are disclosed, these individuals are in real danger of being kidnapped for interrogation or even simply assassinated. In other words, IAEA is asking disclosure of what amount to Iran’s vital state secrets, knowing full well that Iran cannot and will not meet the demands. To portray subsequently this not-disclosing of state secrets as signifying lack of transparency on the part of Iran, is just the height of hypocrisy. This is of course not to say that Iran were a transparent country, as the case of Mr Ali Kordan has made it abundantly evident to all.
BF.
ps) The above Comment has been published on 19 September 2008 at the following address:
http://icga.blogspot.com/2008/09/iaea-declares-gridlock-with-iran.html
BF.
-- BF ، Sep 25, 2008