محبیان: ایران و آمریکا باید بیشتر با هم گفت و گو کنندمریم محمدیتقریباً شش سال است که معادلات سیاسی بینالمللی، با چالشی به نام بحران هستهای ایران مواجه بوده است. مشکلی که در آغاز دستمایهای در تقابل سیاسی میان ایران و آمریکا به نظر میرسید، ولی در ادامه و با اصرار طرفین بر مواضع خود، نه تنها سازمان جهانی انرژی اتمی، بلکه سازمان ملل و شورای امنیت را هم درگیر کرد. از همان آغاز تا به امروز نظر تقریباً تمامی سیاستگذاران بر این بوده که بدون مشارکت و ارتباط مستقیم ایران و آمریکا این مشکل حل نشدنی باقی خواهد ماند. اما تاریخچه اختلافات میان دولتهای ایران و آمریکا در اشکال مختلف مانع گشایش این راه بود. ولی سرانجام حضور نمایندهای در سطح معاون وزارت خارجه آمریکا، آقای ویلیام برنز در مذاکرات روز شنبه گذشته میان آقایان سعید جلیلی، سرپرست تیم مذاکرهکننده هستهای ایران و آقای خاویر سولانا، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا زنگ بزرگی را در این راه به صدا در آورد و امیدهای فراوانی را آفرید. اما آنچه ما در پایان مذاکرات، و بهطور رسمی شاهد بودیم، باز اعلان فرصت دو هفتهای به ایران برای پذیرش تعلیق غنیسازی اورانیوم بود. پس از این ده روز باقیمانده از این فرصت دو هفتهای، آیا ایران این شرط را خواهد پذیرفت؟ آیا اساساً این شرط بهصورت گذشته خود جدی و پابرجا است؟ در صورت نپذیرفتن این شرط از جانب ایران، امیدهای ایجاد شده در پایان مذاکرات روز شنبه به کجا منتهی خواهد شد؟ اینها مسایلی هستند که در گفت و گو با آقای امیر محبیان، موسس حزب نواندیشان ایران اسلامی در تهران و همچنین آقای هوشنگ امیراحمدی، که اینک در تهران اقامت دارد به آنها پرداختهام. آقای محبیان میگوید:
بسم الله الرحمن الرحیم. به گمان من با اینکه آمریکاییها در این مذاکرات حضور پیدا کردند منتها از آنجایی که آنها شاید صبر لازم را برای رسیدن به نتیجهای دیپلماتیک ندارند، درواقع «از قضا سکنجبین صفرا فزوده» و حضور آنها را رادیکالتر کرده و آنها مصمم هستند یک هرچه سریعتر نتیجهای بگیرند که این نتیجه ممکن است از نظر خودشان برای انتخابات آنها مفید باشد. در هرحال آن چیزی که مشخص است این است که ایران از مواضع خودش کوتاه نخواهد آمد و اصولاً به نحوی حرکت کرده که نمیتواند و جامعه و افکار عمومی هم این اجازه را نخواهد داد که به راحتی چرخش بکند و در این زمینه کوتاه بیاید. از آن طرف هم ایالات متحده آمریکا با گذاشتن دِدلاینهای (Deadline) مشخصی، قصد دارد که ایران را وادار بکند تا با عجله تصمیمی را بگیرد که گمان نمیکنم نتیجهی لازم را در این زمینه بگیرد.
حدس من این است که اگر راه حلهای میانهای را دنبال نکنند و اروپاییها در پی این نباشند که نوعی انعطاف را در مواضع آمریکاییها ایجاد کنند یا اینکه ایران این انعطاف را در مواضع خودش ایجاد بکندظع به گمان من مساله میرود به این سمت که تحریمها یک مقداری قوی بشود و گستردهتر بشود. آقای محبیان، این نظر هم وجود دارد که با توجه به اهمیت مذاکراتی که برگزار شده، ممکن است پس از پایان این ده روز هم تصمیم قطعی گرفته نشود و هم ایران سطح غنیسازی را در همین مرحله نگه دارد و غربیها هم از تحریمها و تهدیدهای بیشتر دست بردارند و به این ترتیب روند مثبت مذاکرات ادامه پیدا کند. شما این چشمانداز را نمیبینید؟ این بحث تعلیق در برابر تعلیق است. اینکه ایران فعالیتهایش را نگه دارد و در مقابل آمریکا تهدیدات خودش را بازداشته باشد، در ذهنیت ایرانی در حال حاضر نوعی باجگیری به نظر میرسد. به گمان من مسیر به نحوی پیش میرود که ایران درواقع پیامهای خودش را ارسال کرده و انتظارش این است که ایالات متحده آمریکا در لحن خودش تغییراتی را بدهد. اما این تغییرات را ما شاهد نبودیم. در دو دنیای مختلف درواقع سخن گفتند و این باعث شده که تا حدودی سوءتفاهمها افزایش پیدا بکند. به نظرم ما احتیاج به زمان داریم برای اینکه در گفت و گوها، ادبیات همدیگر را درک بکنیم. بر همین اساس من چندان امیدوار نیستم که به این زودی ما به یک نتیجه روشن برسیم. میتوانم بگویم خوشبینیهای اولیه شما پس از شروع این مذاکرات، کاملاً تغییر کرده است؟ برداشت من این بود و این هست که طرفین بتوانند در یک فضای گفتمان معقول و عقلانی، واقعیتها را تاحدودی درک بکنند. من فکر میکنم که انتظار ایران این بود که ایالات متحده آمریکا در نوع برخوردش، تغییراتی بدهد و از این فضا برای تهدید بیشتر استفاده نکند. اما آمریکا این کار را نکرد. از آن طرف هم آمریکا انتظار داشت که جوابهای پراگماتیستی خیلی روشنی را بگیرد، پاسخهای ایران پاسخهای تئوریک بوده و تا حدودی در فضای فرهنگی مطرح شده و آنها هم این گمان را کردند که ایران به دنبال بهدست آوردن زمان است. در هر حالت من فکر میکنم احتیاج به زمان داریم. مسیری که طی شده، آنقدر مسیر پرفراز و نشیبی بوده که قضاوت را دشوار میکند. آقای محبیان، آیا شما انتظار دارید که آن پراگماتیسمی را که گفتید آمریکاییها انتظار دارند، ایران نشان بدهد؟ درواقع صلاح میدانید یا نه؟ ایران پیام خودش را داده، صلحآمیز بودن رفتارهای خودش را نشان داده و خیلی روشن و واضح است. درواقع این آمریکا است که اهداف سیاسی را دنبال میکند. بحث ما این است که اگر اهداف سیاسی و مذاکرات سیاسی را میخواهید؛ ابتدا پرونده را در این مرحله متوقف بکنید و میتوانید تا یک شکل محدود و معقولی زمان بگذارید تا نتیجه بگیرید. ایران نمیتواند سرمایهگذاری کلانی را که در این رابطه کرده و حرکتهای معقولی که داشته و انرژی بسیار سنگینی را که گذاشته، ناگهان به خاطر یکسری از خوشبینیها کنار بگذارد. اگر آمریکاییها میآمدند مطرح میکردند که ما یک زمان دو هفتهای، سه هفتهای و حداکثر یک ماه میگذاریم و در این یک ماه بتوانیم در این گفت وگوها به یک نتیجهای برسیم؛ اگر این یک ماه جواب داد، پرونده ایران بسته میشود و کلیه مباحث متوقف میشود و فشارهایی که علیه ایران هست، متوقف میشود و یک فرم جدیدی از مذاکرات و گفت و گوها باز میشود و راه باز میشود. اما بهانهای که آمریکاییها مطرح میکنند این است که شما تعلیق بکنید تا ما ببینیم بعد چه میشود. طبیعتاً در این تغییر فضا، فضا را میبرند به سمت اینکه ایران همینطور درون یک فضای گفت و گو بماند و نهایتاً هم نتیجهی سیاسی نگیرد و هم در عین حال فعالیتهای خودش را متوقف کرده باشد.
آقای امیراحمدی با مساله خوشبینتر برخورد میکند: به نظر من ایران دارد هر چه بیشتر آماده میشود که این مشکل را حل کند و اعتقاد دارم که این تصمیم، در سطح خیلی بالایی گرفته شده و درواقع از آن بحثهای جنایی خارج شده است. البته ایران هم میخواهد این مساله را یکطوری حل کند که عزت و احترام و قدرت خودش را حفظ کند و نمیخواهد این احساس به کسی دست بدهد که تحقیر شده. خب، به همین دلیل هم با دقت دارد وارد این میدان میشود و به تدریج دارد این مشکل را حل میکند. حالا مطمئن نیستم تا دو یا سه هفته دیگر؛ ولی اعتقاد دارم وقتی که مهلت آن رسید، ایران یک حرف جدیدی برای اینها دارد و یک قدم جلوتر میرود. میخواهم بگویم که احتمالاً ایران دارد به این جریان، مرحلهای فکر میکند و در هر مرحلهای فکر میکنم به یک نتیجهای برسد و این باعث میشود که این دِد لاینها، این مهلتهای دو هفتهای اگرچه به ظاهر خیلی جدی است، میتواند مرتب گسترش پیدا کند و به آینده موکول شود. ولی نه به آن معنایی که شش یا هفت ماه گسترش پیدا کند. ولی من فکر میکنم که در دو سه ماه آینده، ایران حداقل این شانس را خواهد داشت که این جریانات را مرحلهای حل کند. آقای امیراحمدی، این شایعه که حضور شما در ایران برای تسریع همین روند بوده درست هست؟ من به هرحال کارهای زیادی اینجا میکنم. در اینجا هم هستم و دارم همان کارهایی را میکنم که در آمریکا انجام میدادم. با این تفاوت که اینجا به ایران، به دولت و به مردم نزدیکتر هستم. درواقع اعتقاد دارم که خیلی تاثیر گذاشتم و دارم میگذارم و دارم کمک میکنم به این راهحل و امیدوارم که اینطوری باشد. به هرحال من هم دارم یک کارهایی میکنم. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
این حرفها تعجب دارد ایران هجده سال فعالیت مخفی هسته ای میکرده قوانین آژانس انرژی هسته ای را زیر پا گذاشته است و حاضر به راستی آزمائی نیست انرژی اتمی ایران تحت کنترل نظامیان قرار دارد یعنی همه چیز در ایران نظامی ست اینها نشان میدهد که ایران در پی دستیابی به بمب اتمی ست البته من به شخصه اطمینان دارم که ایران در پی بمب هسته ایست زیرا قبل از اینکه فعالیت دوباره ی هسته ای را ایران شروع کند در پی ساخت بمبهای شیمیائی بوده که کارخانه ی عظیمی در اطراف شیراز راه اندازی کرد و چون کشورهای تولید کننده ی بمب های شیمیائی محدود بود و در آن زمان هم ایران نمیتوانست مواد مورد نیازش را تامین کند به سمت انرژی هسته ای گام برداشت که حتی پاکستان هم می توانست کمک کند . سپس اقدام به رابطه با کره ی شمالی و چین جهت بالا بردن توان موشکی کرده است تا بتواند به سطح حمل کلاهک هسته ای برساند و بسیاری از پروژه های دیگر که در دست دارد و حتی قبل از آن اقدام به خرید هواپیماهای روسی نمود که ظرفیت حمل کلاهک هسته ای را داشته باشند اینها نشان میدهد که ایران در پی ساخت بمب اتمی ست و مسئولین ایرانی در هر رده ای دروغگو هستند . الان با توجه به تحریمهای وسیعی که صورت گرفته ماجرای عبدالقدیر خان افشا شده کره ی شمالی به تخریب ساختار اتمی اش پرداخته و شفاف سازی میکند لیبی چند سال است که کنار گذاشته ایران دیگر نمیتواند موضوع غنی سازی را به سهولت پیگیری نماید در واقع توانائی ایران همان 160 سانتریفیوژ است که در زمان شاه هم برای مصارف کشاورزی و داروئی مورد استفاده قرار میگرفت . دولت ایران به جای آنکه از بشریت برای به مسخره گرفتن نهادهای جهانی اش عذر خواهی کند گردن کشی هم میکند . اگر خواهان حل این مسئله باشد به راحتی میتوان گفت در دوره ی مذاکره متوقف میکنم و اگر مذاکرات به نتیجه نرسید مجددا شروع خواهم کرد . ولی ایران حاضر نیست به هیچ یک از خواستهای جامعه ی جهانی پاسخ گوید زیرا نمیتواند ساختار رژیم جمهوری اسلامی را تغییر دهد ساختاری که باید به همه ی نهادهای جامعه ی جهانی دهن کجی کند و حقوق بشر را هم در داخل زیر پا گذارد تغییر این ساختار به معنی مرگ جمهوری اسلامی ست گروه 1+5 بهتر است با همین روش مذاکره با ایران بازی کند و هر دو هفته یکبار تحریمها را گسترش دهد . قدرت مانور منابع مالی ایران را محدود و محدود تر کند عاقبت جمهوری اسلامی از روش مهار دو جانبه یعنی هم فشار دیپلماتیک در مذاکرات و هم تحریمهای اقتصادی زانو خواهد زد .
-- فرهاد- فریاد ، Jul 25, 2008 در ساعت 01:15 PMایران با هیچ کشوری به غیر از اسرائیل مشکلی برای بر قراری دوستی ندارد ولی در مورد آمریکا به قیمتی که بتواند گذشته سیاه این کشور در حافظه مردم ایران پاک شود
-- منصور ، Jul 26, 2008 در ساعت 01:15 PMFor responsible people of radiozamaneh, the article of human-right dated 24 or 25 July 2008. I lost 30 minutes my time and wrote a commentary for people, but now you took out the article ? It is your right to print or not print the subtitles,you must think also about the right of other people. I am responsible for all of my writtens ,not you. Think positive,not afraid too much.Please put the article back in my responsibilty. 26 July 2008
-- Kudos Talash ، Jul 26, 2008 در ساعت 01:15 PM------------------------------
زمانه: مخاطب گرامی کامنتهایی که حاوی ادعاهای بدون سند باشند قابل انتشار نخواهد بود. زمانه مسئول مطالبی است که منتشر می کند و نمی تواند به آنچه از نظر ژورنالیستی قابل اعتماد نیست اجازه نشر دهد.