خانه > گوي سياست > ايران و آمريکا > «در مرحله ورود به تعامل بین ایران و آمریکا هستیم» | |||
«در مرحله ورود به تعامل بین ایران و آمریکا هستیم»سید سراجالدین میردامادی
پس از اظهارات مقامات دولت آمریکا برای راهاندازی دفتر حافظ منافع این کشور در ایران، بسیاری بر این باورند که این اقدام میتواند نویدبخش آغاز فصل جدیدی از مناسبات دیپلماتیک بین دو کشور باشد. از احمد سلامتیان، نماینده پیشین مجلس و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس پرسیدم آیا می توانیم تغییراتی را در نحوه مواجهه دو دولت با هم ببینیم؟
ببینید؛ نشانههای مختلفی وجود دارد که چه در حد حاکمیت جمهوری اسلامی ایران و چه در حد دولت ایالات متحده آمریکا، علیرغم سر و صدای بسیار شدید و تند تبلیغاتی که از دو طرف میشود، قدمهایی در جهت متحول کردن تعامل دو کشور در روابط مختلف خودشان به چشم میخورد. از آن جایی که مسأله هستهای امروز بدل به محور اصلی این مذاکرات شده است، نفس شرکت معاون وزارت امور خارجه آمریکا که در عین حال، تدوینکننده اصلی برنامه با ایران هم هست، در جلسه ژنو و علیرغم آنکه آمریکا قبلاً شرکت در هر مذاکرهای را منوط به پیششرط تعلیق غنیسازی کرده بود و میدانیم که هنوز رسماً چنین پیششرطی از جانب ایران پذیرفته نشده است، خودش یک تحول مهم در نحوه عمل ایالات متحده آمریکا است. از طرف دیگر در داخل ایران اینکه مسأله شرکت در مذاکراتی مستقیم با آمریکا و یا با حضور آمریکا تا به حال نوعی تابو بود و ممنوع قلمداد میشد و الان چه از جانب رییسجمهور به شکلی این تابو شکسته میشود و صحبت از امکان مذاکره با ایالات متحده آمریکا میشود و رییسجمهور و دیگران هم استناد به صحبتی از آقای خامنهای در قبل میکنند که ایشان گرچه مذاکره با آمریکا را در زمانی جایز ندانسته بود، اما گفته بود که این برای همیشه نیست؛ بنابراین زمان حرام بودن مذاکره با ایالات متحده آمریکا در حال به سر آمدن است. در صحبتهای مختلفی که از سوی رهبری هم مطرح میشود، با ذکر شرایطی که از نقطه نظر مشخص، یکی رها کردن زبان تهدید از جانب آمریکا و دیگری که به طور کلی از خطوط قرمز ایران است، یعنی احترام به دانش هستهای ایران است و کلمه تعلیق در آن به کار نرود، خودش گویای این است که ارادهای برای تدارک دیدن زمینه این مذاکرات در دو طرف به چشم میخورد. قطعی است که مذاکرات ایران و آمریکا اگر شروع بشود، مذاکرات سادهای نخواهد بود و پست و بلندیهایی خواهد داشت؛ اما از نظر تبلور صحبت در حاکمیت دو کشور میتوان گفت ما در این چند روز گذشته در مرحله ورود به زمان تعامل و گفت و گو بین ایران و آمریکا در مورد پرونده هستهای و سایر پروندههای مورد اختلاف دو کشور هستیم. آیا سفر آقای دکتر هوشنگ امیراحمدی به تهران هم در این رابطه ارزیابی میشود؟ تصور این را ندارم. اصل مسأله عبارت از این است که ایران و آمریکا در نحوه برخورد با پرونده هستهای در شرایط و اوضاع و احوال کنونی و مسائلی که جمهوری اسلامی دارد و مشکلاتی که ایالات متحده آمریکا دارد و اهدافی که دو طرف از این پرونده داشتهاند، به نوعی دارد به پایان روند و دینامیز خودش میرسد. پویایی این مسأله به جایی رسیده است که یا باید به جنگ سخت از دو طرف بینجامد یا باید به مذاکره بکشد. به نظر من برای هر دو طرف آمادگی منطقی برای ورود به یک فضای برخورد ناشناخته برخورد نظامی جدید در منطقه مصیبتدیده خاورمیانه وجود ندارد. بنابراین علیرغم وارد شدن انواع و اقسام تهدیدها و تجیهزات جنگی، من نشانههایی از این اراده در دو طرف میبینم که نوعی میل به کنترل کردن بحران وجود دارد و مدیریت و کنترل این بحران در لحظه کنونی جز با وارد شدن در راهروهای مذاکره امکانپذیر نیست. در این شرایط و اوضاع و احوال، لابیهای مختلف، میتواند تسهیلکننده باشد؛ اما من فکر میکنم نه ایران و نه آمریکا احتیاجی به لابی و واسطه در گفت و گو کردن با هم ندارند. در زمانی که تصمیم به چنین گفت و گو و تعاملی در ذهن حاکمان دو طرف مشخص شده باشد، ابزار زیادی دارند که به آن متوسل بشوند که به خصوص اشخاص حقیقی در این زمینه نمیتوانند نقش زیادی داشته باشند. آیا در بین سران جمهوری اسلامی در زمینه آغاز مذاکرات و رسیدن به تفاهم با آمریکا یک توافقی وجود دارد یا نه؟ با توجه به نامه آقای ولایتی و تکذیب آن ابتدا از سوی ایرنا و تقابلی که جریان احمدینژاد با دخالت آقای ولایتی از جانب رهبری در این مسائل داشتند، این شائبه را ایجاد میکرد که توافق چندانی در این زمینهها وجود ندارد. تحلیل شما در این زمینه چیست؟ تعارض، به نظر من تعارض شکلی است. از نقطه نظر محتوایی در همین یک دو هفته اخیر آقای احمدینژاد به مقدار بسیار زیادی به محتوای مصاحبه آقای دکتر ولایتی با روزنامه جمهوری اسلامی و محتوای نامه آقای ولایتی نزدیکتر شده است. گرچه از نقطه نظر شکلی، امروز تصریح میشود که سیاست نظام حکومتی ایران را در مورد پرونده هستهای دولت و شورای عالی امنیت ملی که میدانیم برآمده از ارگانهای مختلف و دولت است و ریاست رییسجمهور بر آن، نوعی تشریفاتی است وگرنه نمایندگان رهبر و نمایندگان نهادهای دیگر مثل سپاه و مجلس و قوه قضاییه در این شورا حضور دارند. فراموش نکنیم که امروز در شورای امنیت ملی از آقای روحانی به عنوان نماینده رهبر و آقای ولایتی و آقای احمدینژاد و آقای لاریجانی همه حضور دارند. قطعی است همان طور که در نامه آقای ولایتی گفته شده بود، در جمهوری اسلامی علیاظاهر و علیالاصول بحث و نظرات مختلف گفته میشود و بالاخره حرف نهایی را رهبر میزند. اگر من به صحبتهای اخیر آقای خامنهای تکیه بکنم، میبینم علیرغم تفاوتهای شکلی و ظاهری و لحنی، محتوای اصلی که عبارت است از نوعی بیان اراده جمهوری اسلامی در وارد شدن به یک کارزار تعامل و مذاکراتی در پرونده هستهای است، در همه آنها به چشم میخورد. اراده به این ترتیب بیان شده است اما این در مسیر خودش با موانع و مشکلات فراوانی مواجه خواهد شد؛ اما اراده از جانب دو طرف بیان شده است. ارزیابی شما از تأسیس احتمالی دفتر حافظ منافع آمریکا در ایران چیست؟ تعطیل شدن کلیه دفاتر و نمایندگانیهای ایالات متحده آمریکا در ایران و دفاتر ایران در آمریکا و محدود شدن آن به حداقل امور کنسولی در تاریخ روایط دیپلماتیک کمنظیر است. فراموش نکنیم که در زمان جنگ بینالملل دوم هرگز سفارت آمریکا در برلین و سفارت برلین در آمریکا تعطیل نشد و در زمان جنگ هشتساله ایران و عراق هم سفارتخانههای دو کشور در پایتختهای آنها تعطیل نشد. داشتن دفاتر نمایندگی و دفاتر حافظ منافع جزو ابزارهای اولیه دیپلماسی و روابط بین کشورهای مختلف است. من تصورم بر این است که میل به از بین بردن این امر خارقالعاده در عین حالی که میتواند نشانهای از شروع تصمیم دو طرف برای نزدیکتر شدن باشد، معنای خاصی دارد که روابط ایران و آمریکا میخواهد وارد چهارچوب روابط عادی بینالمللی کشورها بشود که میتوانند با داشتن روابط بینالمللی، با هم چالش کنند؛ مذاکره کنند؛ تفاهم کنند یا حتی مخاصمه کنند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ایران نمیتواند به مذاکرات ادامه دهد . ادامه ی مذاکرات یعنی تغییر ساختار رژیم یعنی اینکه نیروهای سپاه پاسداران وزارت اطلاعات قوه ی قضائیه را و بخش حمایت از تروریسم جهانی را بطور کلی باید از رژیم فاصله گرفته و با نیروهای جدید تجدید ساختار شوند که این خود بر بحران رژیم می افزاید و باعث ریزش این نیروها که سالها رژیم برای سرکوبی مردم بر روی آنها سرمایه گذاری کرده بود و این باعث به صفر رسیدن قدرت ماشین سرکوب رژیم که حتی یک روز بدون آن برایش متصور نیست . یعنی سرنگون شدن رژیم . اگر مذاکرات را نپذیرد با تحریم و تنبیه بی رحمانه ی جامعه ی جهانی روبرو خواهد شد . جمهوری اسلامی سالها نهادهای جامعه ی جهانی را بی اعتبار ساخته است و چندین قطعنامه را نادیده گرفته است مثل مسائل تروریسم سازمانهای حقوق بشر قطعنامه های شورای امنیت و ... که باعث سرشکستگی و بی اعتباری این نهاد ها شده است جامعه ی جهانی برای بازیافت اعتبار نمیتواند بیش از این رژیم ایران را تحمل کند لذا تحریمها به شدت پی گیری خواهد شد این تحریمها باعث شورش همگانی مردم و در مدت کوتاهی با سرکوب رژیم مواجه خواهد شد ولی در نهایت رژیم این بار نمیتواند رویای دهه ی 60 تا 70 را تجدید کند عاقبت تسلیم خواهد شد مرگ رژیم جمهوری اسلامی فرا رسیده است حرکت به هر سو با بحرانهای بیشتر روبرو خواهد بود هر قدم اشتباهش بر اشتباهاتش افزوده خواهد شد و ................ تمام
-- فرهاد- فریاد ، Jul 21, 2008 در ساعت 03:21 PMyani zamane enghelab ke man o shoma aghalaman kam bood;"mobarezeye" mosallahane karde bashid.manam si sal ast ke mesle shoma kharejam;biyayid dast az khod ghahraman engari bardarim.mosbat bashim va baraye keshvar kari konim.tahlilhaye gharbi va iranian dar gharb aghlab abaki ast va rabti be vagheiyate daroon iran nadarad;darim kam kam democrat mishavim;amma rah door ast!
-- بدون نام ، Jul 22, 2008 در ساعت 03:21 PMآقای فرهاد احتمالا شما تازه با سیاست آشنا شده اید
-- بدون نام ، Jul 22, 2008 در ساعت 03:21 PMدر ایران تمام احتمالات بررسی میشود و به هر صورتی اجرا میشود حتی اگر عجیب و غیر منطقی باشد و مردم هم قبول میکنند
مگر همین کشور دوست عراق به ایران حمله نکرد چه شد ...