تاریخ انتشار: ۲۹ اسفند ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
وبلاگستان و انتخابات

اولین واکنش‌های چهره‌های سیاسی به نتایج انتخابات

رضا شوقی

با گذشت چند روز از انتخابات مجلس هشتم و اعلام نتایج آن که در بسیاری از شهرها و استان‌ها قطعی شده است، چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب به انتخابات و اعلام نتایج آن، در وبلاگ‌های خود واکنش نشان داده‌اند.

رسول منتجب‌نیا، قائم‌مقام دبیر‌کل حزب اعتماد ملی در سایت شخصی‌اشپیامی را خطاب به ملت ایران منتشر کرده و در آن گفته است:

"در انتخابات‌های مجلس هفتم، ریاست جمهوری، شورای شهر و اکنون انتخابات مجلس هشتم به گونه‌ای عمل شد که برای مردم شبهات فراوانی در صحت نحوه برگزاری انتخابات پدید آمد و اکنون از دید مردم، بسیاری از مسوولان نظام در معرض اتهامند و این از منظر اخلاق اسلامی و اصول حکومت‌داری یک فاجعه و نقض صریح سیره حضرت امام محسوب می‌شود.

باید توجه کنیم که در انتخابات مجلس هشتم به دلیل همفکری مسوولان نظارتی و اجرایی، زمینه‌های پیدایی شبهه بسیار بیشتر بود و در حالی که اخلاقاً مسوولان وظیفه داشتند، کمال احتیاط را برای جلب اطمینان مردم در صیانت از آرای‌ آن‌ها بنمایند، اما رفتار‌های سوال‌‌برانگیز و شبهه‌برانگیز آقایان گسترش یافت. رد‌صلاحیت‌های غیر شرعی و غیر‌قانونی با استناد به روش‌هایی تحریف‌آمیز و خلاف مشی و اندیشه حضرت امام، تصویب قوانینی که امکان تبلیغات را به گونه ناعادلانه‌ و تبعیض‌آمیزی برای اصلاح‌طلبان محدود می‌کرد، وقوع تخلفات متعدد در شعب اخذ رأی، من جمله توزیع لیست گروه‌های محافظه‌کار در شعب که گاه با همکاری مسوولان شعبه اتفاق می‌افتاد و در نهایت اخراج نمایندگان و ناظران احزاب و کاندیدا‌ها که به رغم اعتراض کتبی حزب اعتماد ملی به وزیر و رئیس هیأت نظارت و فرمانداری تهران و میز احزاب همچنان ادامه یافت؛ نشان‌دهنده چیست؟ آیا این رفتار‌ها، شبهه‌برانگیز و بر‌خلاف رسالتی نیست که به مسوولان امر واگذار شده است؟"

منتجب‌نیا در ادامه می‌گوید:
"هنگامی‌ که تنها برای ۶۰۰تن از ۱۴۰۰ نماینده‌ معرفی شده از سوی حزب اعتماد ملی برای حضور در شعب اخذ رای کارت صادر می‌شود، از سوی دیگر کارت‌ها در ساعات پایانی شب جمعه که امکان دسترسی به افراد محدود‌تر است در اختیار قرار می‌گیرد، با این حال همان تعداد معدود ناظران حزب اعتماد ملی و کاندیداهای حزب نیز تحمل نمی‌شود و از حوزه‌‌های اخذ رأی اخراج می‌ شوند و به تعدادی دیگر گفته می‌‌شود، حق حضور دارید، اما حق نزدیک شدن به محل شمارش آرای را ندارید‌، که نتیجه آن دقیقاً همان عدم حضور است. در این شرایط چه قضاوتی می‌‌توان درباره درستی و نادرستی عملکرد مسوولان در شمارش آرا داشت؟ این در حالی است که حتی تذکر آیت‌الله کروبی به وزیر کشور در بازدید از ستاد مرکزی انتخابات اثر نمی‌کند، و همچنان رفتار‌‌های تخلف آمیز ادامه می‌یابد. مشابه این گزارش‌ها از برخی از شهرستان‌ها نیز ارائه می‌شود."

مسوول ستاد انتخابات حزب اعتماد ملی در تهران در مورد وجود شبهه در نحوه نظارت بر انتخابات می‌گوید:
"امروز در حالی نتیجه اغلب صندوق‌های تهران اعلام می‌شود که تنها نام حجت‌الاسلام آقای مجید انصاری در ۳۰ نفر اول وجود دارد، این در حالی است که بسیاری از شخصیت‌هایی لیست جبهه متحد اصولگرایی که آرای آن‌ها از برخی از شخصیت‌های شناخته شده و ملی اصلاح‌طلب نیز بیشتر اعلام شده است، برای عوام و حتی خواص شناخته شده نیست‌، حتی اگر گفته شود این اتفاق به دلیل کاهش مشارکت در تهران و برخورداری محافظه‌کاران از آرای سنتی و بعضاً پادگانی رخ داده است، باز هم قابل قبول نیست؛ چرا که نام برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب در لیست‌های اصول‌گرا نیز به چشم می‌خورد، از همه مهمتر، آمار‌هایی که توسط همکاران و ناظران حزب اعتماد ملی از ۴۳۰ صندوق، و در موردی دیگر از ۲۰۰ صندوق جمع‌آوری شده است، به روشنی نشان می‌دهد که لیست حزب اعتماد ملی و ائتلاف اصلاح‌طلبان از لیست اصولگرایان پیشی گرفته و حداقل ۱۰ نفر اول تهران به آن‌ها اختصاص دارد، این در حالی است که با افزوده شدن آرای غرب تهران و اسلام‌شهر امکان تغییر بیشتر این لیست به نفع اصلاح طلبان وجود دارد. در اطلاعاتی که از فرمانداری و وزارت کشور به طور غیر رسمی به دست آمده بود، این وضعیت تأیید می‌شد.

اکنون مردم به ما می‌گویند، وظیفه دفاع از آرای ما بر عهده شماست و از این جهت ما به شدت مورد اعتراض مردم و هواداران هستیم.
از وزارت کشور، فرمانداری تهران و هیات نظارت تهران تقاضا می‌کنم از تداوم روند فعلی خودداری کنند. ما اصرار داریم آرای مردم باید صیانت شود، باید تصمیم‌گیری را به مردم واگذار کرد، نه آنکه تصمیمات و آرای مردم را مهندسی کرد."

عضو هیات موسس حزب اعتماد ملی می‌افزاید:
"نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم آن است که با توجه به این که اصلاح‌طلبان در ۱۲۵ کرسی حضور نداشتند، عملاً ۴۳ درصد از کرسی‌ها، بدون رقابت و به تعبیری بدون انتخابات واقعی به اصولگرایان واگذار شد. به این ترتیب اصولگرایان با الطاف مسوولان اجرایی و هیات نظارت موفق به تصرف کرسی‌های مجلس شدند، تنها در ۵۷ درصد کرسی‌ها امکان رقابتی ناعادلانه وجود داشت که با وجود تمامی محدودیت‌ها، اصلاح‌طلبان موفق به کسب ۳۰ درصد از کرسی‌های مجلس شدند و تنها ۲۷ درصد کرسی‌ها به اصولگرایان اختصاص یافت، از این رو این گفته برخی از مسوولان ستاد انتخاباتی جبهه متحد اصول‌گرایان و روزنامه‌های وابسته که مردم ۷۰ در‌صد از کرسی‌ها را اصولگرایان اختصاص داده‌اند درست نیست، در واقع مردم اختصاص نداده‌اند بلکه ۴۳ درصد کرسی‌ها توسط اصولگرایان با حذف رقیب عملاً تصرف شده است و آنها با وجود تمامی امتیازاتی که به طور ناعادلانه از آن برخوردار شده‌اند و تمامی شبهات پیش گفته، تنها ۲۷ درصد کرسی‌ها را با رأی مردم به دست آوردند."

منتجب‌نیا معتقد است:
"کسانی که ناظران کاندیداها را از شعب اخذ رأی اخراج کرده‌اند، باید طبق قانون مجازات شوند و وزرات کشور و شورای نگهبان باید قبل از برگذاری هر انتخابات دیگری تضمین‌های و سازو کار‌های کاملاً روشن و بدون ابهامی برای واقعی بودن شمارش آرا و عدم تقلب و تخلف در این زمینه ارائه دهند.

شورای نگهبان مادامی‌که نتواند احزاب و کاندیداها را در این زمینه قانع کند، به معنای آن است که خود عملاً از زیر ابهام رفتن انتخابات ابایی ندارد...اکنون اگر چه برخورد اخلاقی آن است که این انتخابات تجدید شود، چرا که با اخراج ناظرین احتمال حتی پر کردن غیر قانونی تعرفه ها وجود دارد، اما به لحاظ آن که امکان پذیریش این تقاضا را کم می‌بینم، پیشنهاد ما بازشماری صندوق‌ها با حضور ناظرین واقعی احزاب و کاندیداها است."

***

عباس عبدی در سایت شخصی‌اش "آینده" در بخش نگاه میهمان نظر آقای پدرام را آورده است. پدرام در مورد میزان مشارکت در انتخابات با انجام احتساباتی آماری می‌نویسد:
"در یکی دو روز گذشته بحثهای مختلفی در مورد میزان مشارکت واجدین شرایط در انتخابات مجلس هشتم مطرح شد که به نظر می‌رسد که ارقام رسمی اعلام شده در این مورد خالی از اشکال نبوده است.

بر اساس گزارش رسانه‌ها، وزیر کشور تعداد واجدین شرایط را که افراد ۱۸ ساله و بالاتر هستند ۴۳۷۲۳۲۹۱ نفر و تعداد رأی‌دهندگان را ۲۵ میلیون نفر و درصد مشارکت در انتخابات را ۶۹ درصد عنوان نموده است. حتی جائی دیدم که ستاد انتخابات کشور درصد مشارکت را ۶۵ درصد و یکی از روزنامه‌های اصولگرا ۷۰درصد بیان نموده است. حال با مد‌نظر قراردادن آمار سرشماری سال ۸۵، این ادعا را بررسی می کنیم.

بر اساس نتایج سرشماری نفوس و مسکن سال ۸۵، تعداد جمعیت ۱۸ساله و بالاتر کشور در آبان سال ۸۵ حدود ۴۷/۶۵ میلیون نفر بوده است. با افزودن جمعیت ۱۷ ساله سال ۸۵ به رقم یادشده، جمعیت ۱۸ ساله و بالاتر کشور در آبان سال ۸۶ به دست می‌آید که حدود ۴۹/۴۳ میلیون نفر خواهد بود. البته به منظور محاسبه رقم دقیق جمعیت ۱۸ ساله و بالاتر کشور در آبان سال ۸۶، باید تعداد فوت‌شدگان سنین ۱۷ ساله و بالاتر سرشماری سال ۸۵ از رقم یادشده کسر شود.

بر اساس سالنامه آماری سال ۸۵ سازمان ثبت احوال کشور، تعداد فوت‌شدگان سنین ۱۵ و بالاتر کشور در سال ۸۵، حدود ۳۷۳ هزار نفر برآورد می‌شود که اگر فرض شود که در سال ۸۶ نیز تعداد فوت‌شدگان سنین ۱۵ ساله و بالاتر کشور همین رقم باشد در این صورت جمعیت ۱۸ ساله و بالاتر کشور در آبان سال ۸۶ به حدود ۴۹/۱ میلیون نفر خواهد رسید.

از طرف دیگر با توجه به اینکه اتباع غیر‌ایرانی ساکن در کشور، حق رای دادن ندارند ولی تعدا آنها در آمار سرشماری لحاظ می‌شود لذا برای محاسبه تعداد واجدین شرایط رأی دادن، لازم است تعداد اتباع غیر‌ایرانی ۱۸ ساله و بالاتر از رقم ۴۹/۱ میلیون نفر کسر گردد. بر اساس آمار سرشماری سال ۸۵، تعداد اتباع غیر‌ایرانی ۱۵ ساله و بالاتر کشور، حدود ۱۰۳۶۰۰۰ نفر برآورد می‌شود که اگر این رقم را برای سال ۸۶ نیز ثابت در نظر بگیریم و از رقم ۴۹/۱ میلیون نفر کسر کنیم، تعداد واجدین شرایط رأی دادن در آبان سال ۸۶، معادل ۴۸۰۲۳۳۰۱ خواهد شد که این رقم برای اسفند ماه ۸۶، قطعاً بیشتر هم خواهد بود.

با در نظر گرفتن رقم فوق و تقسیم ۲۴/۲۵میلیون نفر شرکت کننده در انتخابات بر آن، ملاحظه می‌شود که نرخ مشارکت در انتخابات مجلس هشتم، دقیقاً ۵۰/۵ درصد است. ضمن آنکه حتی اگر تعداد واجدین شرایط را همان رقم ذکر شده از سوی وزیر کشور (۴۳۷۲۳۲۹۱ نفر) فرض کنیم نرخ مشارکت نزدیک ۵۵/۵ درصد خواهد شد و نه ۶۰ درصد یا ۶۵ درصد یا ۷۰ درصد."

پدرام در مورد میزان شرکت جوانان در انتخابات می‌نویسد:
"همچنین وزیر کشور در مصاحبه‌ای که داشته است سهم شرکت‌کنندگان ۱۸ تا ۲۵ ساله را در آرای مأخوذه بالغ بر ۲۸/۹۳درصد و سهم شرکت‌کنندگان ۲۵ سال تا ۳۰ سال را ۱۳/۲۸ درصد عنوان کرده است و نتیجه گرفته که چون ۴۲ درصد شرکت‌کنندگان را جوانان تشکیل می‌دهند، این پیام روشنی است که انقلاب مورد توجه جوانان است و این آمار نشان از جهت‌گیری جوانان ماست.

اما دقت بیشتر در آمار و ارقام، خلاف چنین استنتاجی را نشان می‌دهد. همانگونه که در جدول فوق ملاحظه می‌گردد نرخ مشارکت جوانان ۱۸ تا ۳۰ ساله، حتی کمتر از کل جامعه و ۴۸/۷ درصد است و علی رغم اینکه ۴۲/۲درصد شرکت کنندگان در انتخابات، ۱۸ تا ۳۰ ساله بوده‌اند ولی رقمی بیش از آن، یعنی ۴۳/۷درصد جمعیت واجد شرایط رای دادن، در این فاصله سنی قرار دارند."

نویسنده در ادامه در مورد مشارکت در انتخابات در تهران بزرگ می‌گوید:
"در مورد شهرستانهای تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر(تهران بزرگ) نیز با کسر آمار فوت‌شدگان و اتباع خارجی کل استان تهران، جمعیت واجد شرایط رأی دادن در آبان ماه سال ۸۶ در تهران بزرگ به رقم ۶۴۰۱۶۹۵ نفر می‌رسد. بنابراین با توجه به شرکت ۱/۹۱میلیون نفر در انتخابات این حوزه، میزان مشارکت در تهران بزرگ ۲۹/۸ درصد خواهدبود و نه ۴۰ درصد اعلام شده. اگر از کل آرای تهران، رأی‌های باطله را که ۸/۸ درصد کل آرا را شامل می‌شود کسر کنیم، میزان مشارکت به ۲۷/۲درصد کاهش می‌یابد.

مأخذ: نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ۸۵ (سایت مرکز آمار ایران). سالنامه آماری سال ۱۳۸۵ کشور (سایت مرکز آمار ایران). سالنامه آماری سال ۱۳۸۵ سازمان ثبت احوال کشور. سایت وزارت کشور. مصاحبه وزیر کشور با رسانه‌ها."

***

سید‌حسین مرعشی، متن سخنانش در روزنامه کارگزارن را در وب‌سایت شخصی‌اش آورده و می‌گوید شمارش آرای تهران ابهام دارد:
"در مذاکراتی که پس از برگزاری انتخابات با کارشناسان وزارت کشور و شخص وزیر داشتیم، مشخص شد که وزارت کشور حداکثر دو ساعت پس از باز کردن صندوق‌ها قادر به اعلام نتایج غیررسمی تهران بوده است، اما نکته جالب آنجا بود که در ملاقاتی که ۱۳ ساعت پس از پایان رای‌گیری با آقای پورمحمدی داشتیم، ایشان این مساله را انکار کرده و گفتند وزارت کشور تا یک‌شنبه نمی‌تواند نتایج حتی اولیه انتخابات را اعلام کند.

با این حال در ساعت ۲۴ همان شب نتایج اولیه شمارش آرا در تهران اعلام شد. در این آمار کاندیداهای جبهه متحد اصولگرایان، لیست تهران را به خود اختصاص داده بودند. با اعتراض ما به این مساله، کارشناسان وزارت کشور اعلام کردند که این آرا تنها مختص به صندوق‌هایی در جنوب تهران است و با شمارش آرای مناطق غربی و شمالی تهران تغییر می‌کند، اما آرای کنونی هم هنوز همان ترکیب اولیه را نشان می‌دهد که این امر با واقعیات و گزارشات متعدد ناظران انتخاباتی اصلاح‌طلبان و حتی سخنان کارشناسان وزارت کشور به هیچ عنوان مطابقت ندارد."

مرعشی با اشاره به آنچه "بی‌مهری‌ها و بداخلاقی‌های انتخاباتی" می خواند، به بیان مواردی از این مساله پرداخته و می‌گوید: "اولین بداخلاقی این بود که اگرچه ائتلاف اصلاح‌طلبان به عنوان یک مجموعه متحد و با مخاطبان کاملاً مشخص در انتخابات حاضر شد، ولی صداوسیما هرگز حاضر به پذیرش این واقعیت نشد و به‌طور منظم و پی‌درپی تلاش کرد تا ما را متفرق و پراکنده جلوه دهد. حتی روزنامه وابسته به این رسانه نیز در یک اقدام کاملاً ضداخلاقی، درست یک روز پیش از انتخابات که هیچ فرصتی برای پاسخگویی و جبران نداشتیم، یک فهرست جعلی را به نام ما منتشر کرد."

مرعشی پس از ذکر مورد دیگری از این بد‌اخلاقی‌ها درباره اتفاقاتی که برای ناظران اصلاح‌طلبان افتاده است، می‌گوید:
"این حق مسلم تمام کاندیداهای حاضر در انتخابات است که بتوانند در هر صندوق یک ناظر داشته باشند. در این راستا اگرچه برخورد ابتدایی هیات نظارت تهران با ستاد ائتلاف، مثبت بود ولی در مرحله اجرا، از ۳۳۰۰ نفری که به عنوان ناظر معرفی کرده بودیم در مرحله اول فقط برای ۹۵۰ نفر و با پیگیری‌های بعدی تنها برای ۱۷۰ نفر آن هم در ساعات اولیه بامداد روز برگزاری انتخابات کارت نظارت صادر شد."

رئیس ستاد تهران ائتلاف اصلاح‌طلبان، این مساله را باعث بر هم خوردن برنامه‌ریزی‌های این ستاد دانست و بیان می‌دارد: "اینگونه ما عملاً قادر به اعزام ۴۰۰ نفر ناظر به ۱۰ درصد صندوق‌های موجود شدیم. اما جالب این بود که با آغاز شمارش آرا اکثر همین تعداد محدود از ناظران نیز از شعب اخذ رای اخراج شدند."

وی تاکید می کند: "به راستی اگر اصولگرایان مدعی پیروزی قاطع در انتخابات هستند، چرا اجازه ندادند ناظران ما تا پایان شاهد این موفقیت آنها باشند؟"

مرعشی تاکید می‌کند: "ما بسیار علاقه‌مند بودیم که امروز می‌توانستیم آمارهای ارائه شده از شمارش آرا توسط وزارت کشور را تایید کنیم اما افسوس که باید با شک و تردید به نتایج اعلام شده نگاه کنیم."

رئیس ستاد ائتلاف اصلاح‌‌طبان در پاسخ به این پرسش که "چه دلایلی در اثبات موارد تخلف اشاره شده وجود دارد؟"، اظهار داشته است: "نتایج اعلام شده تا‌کنون به هیچوجه با ده‌ها گزارش مستند دریافتی از صندوق‌های مختلف در سراسر تهران سازگاری ندارد. به همین دلیل هم از وزارت کشور خواسته‌ایم تا آمار و ارقام تک تک صندوق‌ها و نیز نتایج تجمیع آنها را در اختیار قرار بدهد تا بشود در مورد صحت آمار اعلام شده، با قاطعیت اظهارنظر کنیم.

***

ید‌الله اسلامی در وبلاگ "نسیم دشت" در مورد درصد شرکت‌کنندگان در انتخابات می‌نویسد:
"تجربه نشان داده است که آمار دقیقی از شرکت‌کنندگان درانتخابات به دست نخواهد آمد.

آمارهایی که ارائه می‌شود ازسوی منابع مستقل نیست و به همین دلیل نمی‌تواند برای بررسی درست مورد استناد قرار بگیرد‌. گفته شد که درشهر تهران ۴۰‌درصد در انتخابات شرکت کرده‌اند ولی منابع آزاد این میزان را درست نمی‌دانند‌. درصد شرکت‌کنندگان در تهران، کمتر از ۳۰ درصد برآورده شده است منابع آگاه این میزان را کمی بیش از بیست درصد می‌دانند واین دوگانگی‌ها همیشه وجود داشته وخواهد داشت‌.

افزایش رقم نزدیک ۲۰ درصد چگونه مدیریت شده است‌؟ اگر همه آمارها ورقم‌هایی که منتشر می‌شود درست است و اگر آن چیزی که اعلام می‌شود همان است که درصندوق‌ها بوده است چرا ناظران و نمایندگان ائتلاف اصلاح‌طلبان از صندوق‌ها دور نگه داشته و نگذاشته‌اند آنها درجریان روند امور قرار گیرند‌؟ اگر بنا بر راستی و درستی است چه نیازی به پنهانکاری وجود دارد‌؟ اگر بنا نیست چیزی دستخوش دگرگونی شود چرا ناظران نمی‌توانند این روند را نظاره کرده و درستی اقدامات را گزارش کنند‌؟ درآن صورت بهانه‌ای هم باقی نمی‌ماند‌.

وقتی که کار بر روال درست و قانونی انجام می‌شود بهتر است که هرکس می‌خواهد ببیند. این، پنهان‌کاری نمی‌خواهد‌. اگر بنا بر درستی است، همه رسانه‌ها موافق و مخالف می‌توانند گزارش تهیه کنند‌، نقد کنند‌؛ پیشنهاد بدهند و مردم را در جریان کار بگذارند‌.

هنگامی که رسانه‌ها از دریافت خبر منع می‌شوند و ناظران از روند شمارش آرا دور می‌مانند و انتشار خبر از راه رسانه‌ها ی گزینش شده انجام می‌شود. راه برای پرسشگری و بروز چالش‌ها باز خواهد شد‌. به جای آمار دست به دامن تبلیغات می‌شویم و به جای پاسخ دادن دیگران را از پرسیدن باز می‌داریم وآنگاه می‌خواهیم که همه باور کنند که راست می‌گوییم وخطایی درکار نیست. درتهران اکثریت مردم نیامدند. درکل کشور هم آمار شرکت کنندگان به ۵۰ درصد نرسیده است‌. اینها برای ارزیابی درست انتخابات و رفتار مردم مهم است و ندیدن اینها چاره‌ی کار نیست."

اسلامی در پستی دیگر در مورد برنده انتخابات می‌نویسد:
"برخی از دوستان اصلاح‌طلب، راه یافتن ۳۴ نفر در دور اول را پیروزی بزرگ خوانده‌اند.

آقای وزیر کشور از پیروزی محافظه‌کاران گفته است‌. اگرچه برخی از دوستان اصلاح‌طلب از این گفته ابراز نگرانی کرده‌اند ولی آقای پورمحمدی همان را گفته است که ما در روزها‌ی گذشته فراوان از آن گفته بودیم‌. یعنی شکل گرفتن مجلس پیش از برگزاری انتخابات‌.

آقای پورمحمدی همان را می‌گوید که پیش از این ما هم گفته بودیم‌. آنچه که انجام شده، از پیش مهندسی و تنظیم شده بود. من، هم، با تحلیل دوستان اصلاح‌طلب و هم محافظه‌کاران سر سازگاری ندارم‌. اصلاح‌طلبان نامزدی نداشته‌اند که سخن از پیروزی بگویند‌. سهم اندک برای مجلس، نشان از پیروزی نیست‌. تنها می‌تواند این را نشان بدهد که اگر شانس رقابتی باشد اصلاح‌طلبان در بین مردم دارای پایگاه مناسب هستند و این تنها چیزی است که می‌شود گفت‌. داشتن ۳۴ نماینده حتی برای شکل دادن یک اقلیت اثر‌گذار هم کافی نیست... من گمان می‌کنم حتی برای اینکه خودمان نیز دل خوش شویم، درست نیست که با احساسات خود و مردم بازی کنیم‌. باید از اینگونه تحلیل‌ها فاصله بگیریم چون نشانه‌های نادرستی را با خود همراه دارد‌. اصلاح‌طلبان در بین مردم دارای پایگاه مناسب هستند اگر چه آنها را از قدرت دور کنند ولی نمی‌توانند اندیشه‌های اصلاحی را از ذهن واندیشه مردم برانند. ولی این را هم ناگفته نگذارم برخی اقدامات سبب آسیب رسیدن به این پایگاه می‌شود‌. ما می‌توانیم بگوییم برای ما شانسی برای بازی نگذاشته‌اید که ما بتوانیم برنده و یا بازنده باشیم‌. می‌گویند محافظه‌کاران، برنده شده‌اند. باید پرسید درکدام مسابقه‌؟ درکدام انتخابات‌؟ درکدام شرایط‌؟ در انتخاباتی که برای اصلاح‌طلبان شانس رقابت برای ۱۰۲ نامزد از میان ۲۹۰ نفر گذاشته بودند این که دیگر انتخابات نیست. درشهر تهران روش اعلام برندگان نشان می‌دهد که روش سهمیه‌بندی که در انتخابات شورای شهر به انتخابات راه یافت کم کم تکمیل وبهینه می‌شود."

اسلامی ترجیح می دهد به جای برندگان، بازندگان انتخابات را نام ببرد:
"‌من نمی‌دانم دراین بازی پرهزینه و نا‌سالم چگونه می‌شود ازبرد و باخت سخن به میان آورد.

به پندار من این انتخابات، برنده‌ای نداشت‌. همه بازنده بودند‌. آنها که راه را بر نامزدهای مورد قبول مردم بستند‌. آنها که روش‌های حذفی را تأیید کردند‌. آنها‌یی که به این نارسایی‌ها اعتراض نکردند. آنهایی که انتخابات را مدیریت کردند و مهندسی انتخابات را برنامه‌ریزی و اجرا کردند‌. اصلا‌ح‌طلبانی که از اصول خود کوتاه آمدند‌. محافظه‌کارانی که با ویژه‌خواری به مجلس راه یافتند... آنها که آمارهای نادرست را ارائه دادند‌. آنها که تبلیغات فراوان را سازمان دادند و رعایت معیارهای اخلاقی را نکردند. آنها که قانون را زیر پا گذاشتند و اراده خود را مقدم برقانون دانستند. آنها که درشرایط نابرابر، باز هم دست از تبلیغ به سود گروهی اندک دست برنداشتند."

***

علی مزروعی در وبلاگ "‌متولد ماه مهر" می‌نویسد انتخابات آزاد، ساز و کار خود‌اصلاحی یک نظام سیاسی است:
"چرا در رقابت بین نظام‌های دموکراتیک کشورهای اروپای غربی و آمریکا (سرمایه‌داری‌) و تک حزبی و متمرکز کشورهای اروپای شرقی (‌کمونیستی‌)، سرانجام این نظام‌های کمونیستی بودند که شکست خوردند و از درون فرو پاشیدند و سقوط کردند؟ و بر ویرانه آنها نظام‌های بطور نسبی دموکراتیک سر بر آوردند؟"

او از قول یک اقتصاددان لهستانی این طور به این سوال پاسخ می‌دهد:
"خلاصه‌اش اینکه، این نظام‌ها با سلب آزادیهای سیاسی و مدنی و از کار انداختن «‌انتخابات آزاد‌» عملاً «‌ساز و کار خود اصلاحی نظام سیاسی‌» را از بین برده و خود را در چرخه معیوب قدرت و فساد گرفتار و راه فروپاشی و سقوط خود را هموار کرده و سرانجامی جز فروپاشی نخواهند داشت".

مزروعی در ادامه این نظریه را بیشتر توضیح داده و سپس می‌افزاید:
"به نظرم آنچه تحت عنوان «‌نظارت استصوابی‌» پس از رحلت امام خمینی توسط شورای نگهبان مطرح (و به تعبیر درست‌تر اختراع‌) شد و در مجلس چهارم که خود برپایه اجرای همین تفسیر شکل گرفت‌، تبدیل به قانون شد و از انتخابات مجلس پنجم، مستمسک شورای نگهبان برای رد‌صلاحیت‌های سیاسی و جناحی شد و وجه افراطی‌اش در انتخابات مجلس هفتم و هشتم به نمایش گذاشته شد و عملاً انتخابات را به امری نمایشی و فرمایشی تبدیل کرده است؛ بزرگترین ضربه را به بقای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران زده و خواهد زد."

مزروعی می‌گوید:
"خلاصه آنکه این روزها ظاهراً جناح یکدست حاکم، پیروزی خود را در انتخابات غیر‌آزاد و ناعادلانه و نیمه‌رقابتی جشن گرفته و دلخوش از اینکه چهار سال دیگر تن امثال آقای جنتی نمی‌لرزد‌، اما و صد اما که اینگونه عملکرد "‌ساز و کار خود‌اصلاحی نظام سیاسی‌" را از بین برده و نظام سیاسی را در مسیر فروپاشی و سقوط به پیش می‌برد و برای اثبات این مدعا فقط کافی است عملکرد مجلس هفتم و دولت نهم را مررو نماییم تا دریابیم که کشور را تا کجا به پیش برده است.

انتخابات آزاد همچون میزان‌الحراره عمل کرده و تب جامعه را نسبت به عملکرد حکومت و حکومتگران اندازه می‌گیرد و هشدار می‌دهد و فقط و فقط از این راه می‌توان علائم بالینی بیمارهای پنهان درون جامعه را متوجه شد و علامت رو شنش اینکه در همین کرسی‌های اندکی که رقابت بین نامزدهای اصلاح‌طلب و اصولگرا برقرار بوده است، رای‌دهندگان نشان دادند که چقدر از این عملکرد ناراضی و احساس خطر می‌کنند و امیدوارم که مقامات عالی و حاکمان ما از همین اندک نشانه، غایت را دریابند و دریابند که محروم کردن کشور و نظام از "انتخابات آزاد " چه هزینه‌های سنگینی که بر کشور و نظام تحمیل نمی‌کند و چه ضررهایی را که متوجه همین مقامات نمی‌کند و مهمتر اینکه نظام را از "‌ساز و کار خود اصلاحی نظام سیاسی‌" محروم و اسباب فروپاشی آنرا دامن می‌زند."

***

علی شکوری‌راد در وبلاگ "‌گلجه" می‌نویسد کار ما درست و نتیجه آن خوب بود:
"دیشب (‌شنبه) در جلسه دفتر سیاسی حزب گزارشی از نتایج انتخابات در ۱۰۲ حوزه رقابتی در سراسر کشور اعلام شد که نتایج خوبی بود و همه از به دست آمدن همین مقدار پیروزی راضی بودند. تصمیمات و رفتار اصلاح‌طلبان در این انتخابات فی‌نفسه یک توفیق و پیروزی بود. دستاوردهایی هم داشت که سر فرصت به آنها خواهیم پرداخت.

همه ابراز رضایت‌مندی می کردند حتی آنان که در ابتدای ورود به انتخابات نظرات دیگری داشتند. خیلی‌ها می‌گفتند شما اگر رای هم بیاورید رای شما را خواهند خورد. آن موقع می‌گفتیم می‌دانیم اما ما باید حضورمان را بر آنها که نمی‌خواهند نام و رسم ما در انتخابات مطرح شود تحمیل کنیم و خواب و نقشه‌هایشان را آشفته کنیم. ما این کار را کردیم. حالا هر نتیجه‌ای می‌خواهند اعلام کنند ما نسبت به نیامدن، چیزی را از دست نمی‌دهیم. واقعاً جوانان اصلاح‌طلب، بخصوص جوانان مشارکت تهران را تکان دادند و مخالفان اصلاحات را به هراس انداختند. پیروز واقعی آنها هستند که بار دیگر نشان دادند اگر به میدان بیایند مردانه می‌آیند.

فکر می‌کنم آنها که آنلاین تمام جلسات را استراق سمع می‌کنند پس از شنیدن گفتگو‌های دیشب دفتر سیاسی بیکار ننشستند.

آخر شب تلویزیون گزارشی را به عنوان نتایج اولیه انتخابات تهران اعلام کرد که اساساً با اطلاعاتی که ما از حوزه‌ها بدست آورده بودیم مغایر بود. قبلاً وزیر کشور اعلام کرده بود که نتایج تهران پس از اتمام کار شمارش آرا در تمام حوزه‌ها اعلام خواهد شد. این حرف وزیر کشور موجب نگرانی جدی اصلاح‌طلبان شده بود چرا که با جلو‌گیری از حضور ناظران اصلاح‌طلب در کلیه مراحل شمارش و تجمیع آرا و نیز با توجه به تجربه‌های گذشته احتمال دخل و تصرف در آرا داده می‌شد. به همین دلیل تعدادی از نامزدهای انتخاباتی تهران که از تعلل در اعلام نتایج اولیه نگران شده بودند دیشب به ستاد انتخابات مراجعه کرده و اعتراض و نگرانی خودشان را نسبت به روند مبهم شمارش و تجمیع آرا ابراز کرده بودند. بنظر می‌رسد اعلام ناگهانی نتایج آنچنانی دیشب، یک تصمیم سیاسی بود تا اجرایی.

در جایی، کسانی از نتایج به دست آمده برای اصلاح‌طلبان علی‌رغم رد‌صلاحیت‌های گسترده و محدودیت رسانه‌ای آنها از یک سو و از سوی دیگر بسیج یکپارچه صدا‌و‌سیما علیه آنان، نگران شده‌اند و تشخیص داده‌اند اگر یک شوک وارد نشود، عرصه را باخته‌اند.

خبر دیشب همان شوک بود که برای جلوگیری از ایست قلبی مخالفان اصلاحات وارد شد. البته ما که نمی‌دانیم در ستاد انتخابات کشور که مجری و ناظر دستشان در دست هم است چه اتفاقی دارد می‌افتد‌. فقط خدا می‌داند که او هم صبرش زیاد است.
شاهد من برای این ادعاها، مصاحبه وزیر کشور است که گفت بر اساس نتایج به دست آمده در کل کشور، اصولگرایان ۷۱ درصد کرسی‌ها را به دست آورده‌اند. به وزیر کشور که مجری انتخابات است چه ربطی دارد که گرایش سیاسی انتخاب شده‌ها چیست؟ او باید گزارش چگونگی برگزاری انتخابات را بدهد، نه گزارش سیاسی. این گزارش سیاسی ناشی از دغدغه سیاسی وزیر کشور است که بر مسوولیت و دغدغه اجرایی او غلبه دارد."

***

محمد‌علی ابطحی در "‌وب‌نوشت" در مورد مشکلات انتخابات در تهران می‌نویسد:
"از دیشب در چند جلسه که بحثهای انتخاباتی در آن داغ بود، شرکت کردم. موفقیت اصلی اصلاح‌طلبان برای تصاحب نزدیک به ۶۰ درصد کرسی های ۱۰۲ گانه در ایران، واقعاً بازی آنان را که این بار می‌خواستند مجلس کاملاً یکدستی در کشور داشته باشند، به هم زد.

این مجلس با حضور اقلیت قدرتمند و نیروهای مستقل که در موضوعات مهم حتماً با جریان اقلیت اصلاح‌طلب هم صدا خواند بود، می‌تواند در برابر تصمیم‌های غیرمنطقی دولت، مقاومت جدی‌تری نسبت به مجلس هفتم داشته باشد. انتخابات تهران اما مساله‌ای کاملاً متفاوت است. افرادی مثل آقای مجید انصاری در جلسه روحانیون مبارز دیشب نقل می‌کرد که از صندوقهای مختلف سراغ گرفته و به طور جدی اعتقاد داشت که نفر اول تا پنجم تهران است.

از سوی دیگر چون در تهران حدود ۳۰ درصد در انتخابات شرکت کرده‌اند، احتمال اینکه محافظه‌کاران رای سنتی خود را داشته باشند و این ترکیب اعلام شده فعلی، نتیجه عدم شرکت تهرانی‌ها باشد هم، هست. به خصوص اینکه بر‌خلاف قانون همه نمایندگان ناظر صندوقها را که باید موقع شمارش آرا حاضر باشند، از وزارت کشور بیرون کرده‌اند و بعد از آن لیست‌های فعلی اعلام شده است. اصلاح‌طلبان برای رفع ابهام، تقاضای پرینت کامپیوتری آرای ریخته شده در صندوقها را کرده‌اند. اگر واقعاً آمار درست است باید آن پرینت‌ها را بدهند. محرمانه که نیست. آمار رای مردم است و حق یک گروه بزرگ انتخاباتی است که از نتایج آرا اطمینان یابد. اگر هم انتخابات ناسالم بوده است که واقعاً ماها و همه کسانی که نمی‌توانیم از آرای مردم صیانت کنیم چرا باید مردم را به صحنه بیاوریم."


در همین زمینه: تحلیلی رفتار شناسی وبلاگستان در انتخابات مجلس هشتم

نظرهای خوانندگان

به نام خدا.
جالبه، این قضاوتها قبلا در مورد شما توسط اصولگراها می شد.
تهران همیشه دچار ابهامه چه زمان دولت خاتمی چه الان. بیچاره تهران.
از آقای هاشمی و حداد عادل بپرسید. مردم می فهمند.

-- حسین ، Mar 21, 2008 در ساعت 04:12 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)