تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
وبلاگ نویسان اصول‌گرا و انتخابات مجلس هشتم

فاطمه رجبی و قاسم روانبخش

رضا شوقی

فاطمه رجبی، همسر دکتر الهام، که پس از روی کار آمدن دولت احمدی‌نژاد به چهره‌ای جنجالی و خبر ساز تبدیل شده است، در وبلاگش سخنان چندی پیش رهبری را فاتحه اصلاح‌طلبان دانسته و می‌نویسد:
"مقام معظم رهبری با اظهارات حکیمانه اشان، صریح‌تر و شفاف‌تر از همیشه بر "صلاحیت‌ نامزدها" تاکید فرمودند. تصریح ایشان بر ننگ بودن حمایت امریکا از یک گروه، فاتحه اصلاح‌طلبان را عموماً نزد مردم خواند،‌ و مرزبندی راست‌گرایان را در "تندرو" و "کندرو" نمودن این جریان برانداز، بی‌معنا نمود."

فاطمه رجبی رد صلاحیت ها را بسیار کم شمار و اندک می داند.او معتقد است رایزنی برخی چهره های سیاسی و متنفذ برای تایید صلاحیت کاندیداها کاری از نوع کارهای گروه های فشار است:

"رد‌صلاحیت تعداد کمی از فاقدین صلاحیت توسط هیات‌های اجرایی، البته از طیف اصلاح‌‌طلب برانداز، گروه فشار را به قانون‌‌ستیری همیشگی واداشت. علاوه بر فضاسازی مسموم و هدفمند مطبوعاتی، خبر نشست مثلث فشار هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و مهدی کروبی برای وارد ساختن فشار به مقامات بالای کشور، به منظور تایید صلاحیت بی‌صلاحیت‌ها، خبری نامیمون اما منتظره بود!"

فاطمه رجبی به کار بردن اصطلاح "علمای ثلاث" را برای هاشمی، خاتمی و کروبی که در کار رایزنی برای تایید صلاحیت ها بوده اند را "یک اهانت آشکار به مرجعیت عظیم‌الشأن و خیانتی بزرگ به مجاهدات مرجعیت و روحانیت وارسته می‌داند و می‌نویسد:

"کاربرد واژه "علمای ثلاث" برای هاشمی، خاتمی و کروبی، رویکرد دستوری اصلاح‌طلبانه در "بت‌‌سازی" و ترویج "بت‌پرستی" است که با "زور" و "زر" و "تزویر"، حتی یک نفر خریدار ندارد، و به دلیل توهین به روحانیت و مرجعیت بیش از گذشته مایه نفرت ملی از مصادیق مورد بحث خواهد شد."

***

حجت‌الاسلام قاسم روانبخش، دبیر سیاسی هفته نامه پرتو، وابسته به آیت‌الله مصباح یزدی، و عضو هیات علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی قم، در وبلاگ خود در مطلبی با عنوان" نا کارآمد‌ها در مجلس جایی ندارند" می‌نویسد:
"این بار وزارت کشور برای اولین بار به وظیفه قانونی خود عمل کرد و افراد فاقد صلاحیت و کسانی که صلاحیتشان احراز نشده بود برای نامزدی گزینش نشدند؛ این اقدام موجب شد تیرهایی که برای هدف‌گیری به شورای نگهبان جهت‌گیری شده بود به هیات‌های اجرایی ومجموعه وزارت کشور نشانه روند و در واقع توطئه سنگینی که علیه آن شورا تهیه دیده بودند خنثی شود."

روانبخش، کار اصلاح طلبان را سخت می‌بیند و می‌نویسد:
"حمایت بیگانگان از رد‌‌صلاحیت شدگان کار آن‌ها را سخت‌ترکرده چرا که خود همین می‌‌تواند یک سندی علیه آنان به حساب آید، همانگونه که قبل از ثبت نام نیز حمایت بوش از آنان، آنها را دچار آشفتگی جدی ساخت. مقام معظم رهبری درباره حمایت بوش از مدعیان اصلاحات به ملت هشدار دادند؛ فکر کنید چرا امریکا از گروهی پشتیبانی می‌‌کند؟ بی‌گمان افرادی که برای رابطه با امریکا حاضر بودند عزت و سربلندی یک ملت را لگدمال کرده، برای تحقق رابطه، کاسه زهر را به رهبر عزیزمان تعارف کنند و برای خشنودی دشمن نه تنها داوطلبانه تعلیق را پذیرفتند، که با طرح سه فوریتی می‌خواستند همه هستی هسته‌ای ما را بفروشند! قطعاً مورد حمایت امریکا هستند."

روانبخش تلاش برای اعاده صلاحیت افراد رد‌صلاحیت شدگان را گردن ننهادن به قانون می‌داند و می‌نویسد:
"مدعیان قانونگرایی که فریاد قانون قانون آن‌ها گوش فلک را کر کرده بود و دیگران را به نقض قانون و گروه فشار متهم می‌‌کردند امروز خود به بزرگترین گروه فشار تبدیل شده و برای گرفتن تأیید صلاحیت، از هر سو دولت و شورای نگهبان را تحت فشار قرار می‌دهند و حاضر به گردن نهادن به حکم قانون نیستند! آن‌ها فکر می‌‌کنند می‌‌توانند با جنجال و هیاهو قانون را دور زده، بر کرسی قانون نویسی تکیه بزنند."

دبیر سیاسی هفته‌نامه پرتو سخن با اشاره به نمایندگان مستعفی مجلس ششم در وبلاگش می‌نویسد:
"برخی از رد‌صلاحیت شده‌ها همان نمایندگان مستعفی مجلس ششم هستند که در واپسین روزهای مجلس دست به تحصن زده با جنجال و بحران آفرینی رسماً استعفا کردند! معلوم نیست این افراد با کدام انگیزه برای مجلس هشتم نامزد شده‌اند؟ کارشناسان سیاسی این اقدام را در راستای بالابردن آمار رد‌صلاحیتها و فراهم کردن زمینه تهاجم تبلیغاتی بیگانگان ارزیابی می‌کنند."

***

حجت‌الاسلام مسعود صفی‌یاری، مسوول طرح و برنامه سازمان تبلیغات اسلامی قم در وبلاگ "خانه طلبگی" در پستی با عنوان "‌تقوای سیاسی" به یکی از اختلافات درونی اصول‌گرایان در انتخابات در شهر قم پرداخته و در دفاع از گروه جدیدی که به تازگی برای دفاع از جایگاه و موقعیت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اعلام موجودیت کرده است می‌نویسد:
"متأسفانه برخی افراد و گروهی متأثر از فضاهای خاص و انگیز‌ه‌های ناسالم بخصوص در موقعیت‌های انتخاباتی اخلاق تقوی و پایبندی به اصول را کنار گذاشته و با تمسک به شعار انحرافی «هدف وسیله را توجیه می‌کند» برای اثبات خود با استفاده از ابزارهای غیر اخلاقی و مغایر با اصول‌ حاکم برنظام ارزش اسلام به تخریب و تحقیر دیگران می‌‌پردازند.

تنگ نظری و انحصار‌طلبی این قبیل افراد و گروه‌ها به حدی است که بر اساس ایده «تفکر سیاه و سفید» پروژه کهنه «یا با ما یا علیه ما» را دنبال نموده و به این ترتیب خط نفاق و انحراف را در بدنه اصول گرایان بنیان می‌‌نهند.
بدون شک اصول‌گرایان اصیل و مبنایی از این گونه حرکات و رفتارهای زشت و مشمئز کننده مبرا بوده و انتساب اینگونه ناهنجاری‌ها را به جریان اصول‌گرایی شهر مقدس قم خیانتی نابخشودنی می‌دانند.

رفتارهای سیاسی اخیر که متأسفانه به نام اصول‌گرایی صورت پذیرفته آغاز خوبی برای ایجاد فضای انتخاباتی سالم به حساب نمی‌‌آید."

حجت‌الاسلام صفی یاری در ادامه، بدون نام بردن از این گروه سیاسی جدید می‌گوید:
"آیا اعلام موجودیت یک مجموعه سیاسی که با هدف گرم کردن تنور انتخابات و تهییج گروه‌های ارزشی برای حضور جدی‌تر در عرصه مهم و حساس مجلس هشتم و با حضور عناصر خوش سابقه و انقلابی و رویکرد محوریت جامعه محترم مدرسین حوزه علیمه قم شکل گرفته و یا اظهار نظر سخنگوی یک جریان اصول‌گرایی ریشه ‌دار و اصیل آن قدر غیر‌قابل تحمل و سنگین است که مدعیان نوین اصول‌گرایی تمام هم و غم خود را برای تحقیر و حذف آنان بکار برند؟!

آیا رواست نشریه‌ای با سابقه‌ای متزلزل در رفتارهای سیاسی و متبحر در موضع‌گیری‌های موسمی به بهانه حضور و اظهار‌نظر بخشی از اصول‌گرایان درعرصه انتخابات به عقده گشایی پرداخته و با تعبیرات سخیف و ادبیات قبیح و غیر اخلاقی و تحریف و مصادره به مطلوب سخنان و نظرات چهره واقعی افراد پشت پرده نشریه را به نمایش بگذارد؟
غافل از اینکه مردم دارای حافظه سیاسی خوبی هستند. آنان برخوردهای دوگانه و چندگانه حضرات مدعی را در مسائل سیاسی بخصوص در انتخابات‌های گذشته از یاد نبرده‌اند.

مردم هنوز تک روی و انحصار‌طلبی آقایان در انتخابات شوراها و خبرگان گذشته را به یاد دارند. هنوز آثار پوسترها و تراکت‌های آنان که در مقابل ارائه طریق و لیست‌ جامعه محترم مدرسین حوزه علمیه قم چاپ ومنتشر شد در در و دیوار شهر موجود است.

هنوز خاطره کپی‌‌سازی عناوین و پوستر‌ها و شبیه ‌سازی تبلیغاتی انتخابات شوراها که به منظور تضعیف لیست مورد حمایت جامعه مدرسین صورت گرفت از ذهن‌ها پاک نشده است.

حال چگونه این افراد امروز سنگ جامعه مدرسین را به سینه می‌زنند و دیگران را به مقابله با این جامعه متهم می‌‌کنند؟! اگر آقایان نگران موقعیت وجایگاه جامعه مدرسین هستند چگونه در انتخابات قبلی نه تنها این نگرانی وجود نداشت که خود به جبهه‌ای در مقابل جامعه تبدیل شدند؟"

***

محمد حسین رنجبران در وبلاگ "اتاق شیشه‌ای یک خبرنگار" به مقایسه عملکرد دو مجلس ششم و هفتم پرداخته و می‌پرسد کدام یک از این مجلس در خواب به سر می‌برده است:
"آیا این مجلسی که از آغاز دولت تقریباً همسو با خودش در اقدامی بی‌سابقه به چهار وزیر پیشنهادی رییس جمهور رای نداد چون معتقد بود کارایی لازم رو ندارند خواب بود یا مجلسی که فقط به این فکر می‌کرد که هر وزیری که معرفی میشه باید متعلق فقط به یک یا دو جناح خاص سیاسی همسو با خودش باشه ؟

آیا این مجلس خواب بود که اکثراً نتیجه رای‌گیری‌هاش حتی توی لحظات پایانی هم معلوم نبوده و نیست یا مجلسی که از روزها قبل از رای‌گیری‌های مهمش نواب رییس رای رو برای تک تک اعضای اکثریت اون مشخص می‌کردن‌؟

آیا این مجلس خواب بود که پشت سرهم به دو وزیر پیشنهادی رییس جمهور دولت نزدیک به خود برای وزارت نفت رای نداد یا مجلسی که حتی به عقیده خودش برای استیضاح وزیر پست و تلگراف و تلفن اون موقع ارزشی قائل نشد و طی نیم ساعت و به دستور نایب رییس دومش تغییر عقیده داد؟

آیا این مجلس خواب بود که در مسیر دفاع از حق هسته‌ای ملت حتی لحظه‌ا‌ی پا پس نکشید یا اون مجلسی که حتی بعضی وزیران مهم دولت مطبوعش جرات نمی‌کردن برخی حرف‌ها را در کمیسیون‌های اون بزنند و معتقد بودند حرفهای مهم اونها یک ساعت هم نشده به ان سوی مرزها می‌رسه؟"

رنجبران در ادامه معتقد است که مجلس هفتم هم بعضی وقت ها خوابش برده است:
"گرچه معتقدم مجلس هفتم هم در برخی زمینه ها خواب بوده است‌/حتماً مجلس با اکثریت اصولگرا خواب بوده است که تازه برایش اشکار شده برخی نفرات آن که اسم اصولگرایی را هم یدک می‌کشیدند و بعضاً عناوین مهمی هم در این مجلس داشته‌اند فاقد صلاحیت تشخیص داده شده‌اند. البته معتقدم بسیاری از مجلسی‌ها خود این مساله را نیک می‌دانستند و در حالی که حداقل می‌توانستند جلوی سمت‌های مهم برخی از این افراد رادر مجلس بگیرند خودشان را به ندیدن و ندانستن و خوابیدن زدند."

***

محمد مهدی اسلامی که خود را به عنوان روزنامه‌نگاری که بیشتر برای رسانه‌های اصول‌گرا مطلب می‌نویسد، معرفی می‌کند، در وبلاگ "‌تک نوشته‌های یک روزنامه‌نگار" به نرمی از برخی اصول‌گرایان انتقاد کرده و می‌نویسد:
"چند صباحی بود که اصول‌گرایان را توجه به انتخاب اصلح مقبول برای انتخابات دغدغه گشته و نزاع‌ها در گرفته بود که از این میان بسیاری خود را اصلح بر دیگری می‌دانستند و کمتر بودند صالحانی که خود را به مصلحت اتحاد کنار کشند. اما سرانجام تدبیر بزرگان و علما کارگر افتاد تا اتحاد نسبی در حد قابل قبولی حاصل آمد.

این اتفاق اگرچه به سختی رخ داد، اما می‌تواند نوید بخش بازگشت اصول‌گرایان از تفرقه به مسیر وحدت باشد و در این میان زمزمه‌های تفرقه آمیز گویی تمامی ندارد. این زمزمه ها تنها یک منشا دارد و آن تن ندادن بخشی از مدعیان اصولگرایی به چهارچوب‌های این تفکر است، چه آنکه در مرام اصول‌گرایی سهم خواهی جایی ندارد و ملاک انطباق با معیارهایی است که از سوی رهبر معظم انقلاب رهنمود داده شد."

او در ادامه می نویسد:
"با فرض راه نداشتن حب مقام و قدرت در میان گزینه‌های بیرون مانده از فهرست اصول‌گرایان که اصرار به ورود دارند، آفت بزرگ در این میان را بی‌شک باید خود برتربینی دانست که موجب این اصرار گشته است."

***

وبلاگ "با سیدعلی تا فتح قدس و مکه" با عنوان کنایی " فرهنگ مقدس چانه‌زنی!" به فرایند اعتراض نامزدهای رد‌صلاحیت شده انتقاد کرده و آن را مصداقی از چانه‌زنی‌های معمول و بی‌ارزش و کاری مانند بحث بر قیمت یک کالا دانسته و می‌نویسد:
"بچه که بودم از چانه‌زنی بدم می‌آمد. هنوز هم همین‌گونه‌ام. ولی نمی‌دانم چرا لازم است برای مثلاً تهران رفتن یک ربع چانه بزنیم تا کرایه‌ی مثلاً چهار هزار تومانی را به دو هزار و پانصد تومان برسانیم؛ آیا نه این است که یا راننده زیاده‌خواه و طماع است و یا ما ناخن‌ خشک و خسیس؟ جز این دو احتمال چیزی در میان است که من نمی‌دانم؟

جدی‌ترین و قانون‌‌مندترین رخداد سیاسی کشور در حال روی ‌دادن است. اما به وضوح می‌توان بازی‌های بی‌هدف و بی‌ارزش سیاسی را دید که بی‌‌شک حداقل نتیجه‌ی آن، بی‌اعتمادی به روند اجرای قانون است.
من هنوز از چانه‌زنی چندشم می‌‌شود. نمی‌فهمم. یک نفر آدم یا صلاحیت نمایندگی مجلس را دارد یا ندارد.

به ثبت‌نام کننده‌ی محترم یا محترمه یا غیرمحترم یا غیرمحترمه گفته می‌‌شود شما به درد نمایندگی مجلس نمی‌‌خوری؛ بهتر است بروی پی کارت. البته فکر نکنم به همین شدت گفته شود! بعد مشترک مورد نظر باید بدود دنبال این و آن؛ یا مراجعه کند به اینجا و آنجا تا بالاخره ثابت کند که صلاحیت دارد و آدم خوبی است و آن حرف‌های بدی که زده است در دوران جاهلیت بوده و چیزی توی دلش نبوده! و از این حرف‌ها...
و این همان چیزی است که در جمهوری اسلامی، یک سنت پایدار شده است.

بگذریم. حالا آن برادر یا خواهر محترم یا محترمه یا غیرمحترم یا غیرمحترمه می‌تواند به کمیته‌ی تعیین مصادیق نامه بنویسد و شاید بعد از یکی دو هفته بتواند به آن‌ها ثابت کند که کار بدی نکرده است و بچه‌ی خوبی است. خب. اصلاً بحث سر این نبود. چانه‌زنی برای من بی‌معنی است، آن‌هم وقتی قانون هست.

من به شورای نگهبان اعتراض دارم؛ سر رشته‌ای درباره‌ی اصل تایید یا ردصلاحیت ندارم اما این را می ‌دانم که روند فعلی که به چانه‌زنی‌برای دربست کردن ماشین می‌‌مانَد، باید درست شود؛ درست شدنش هم به این است که شورای محترم نگهبان مثل بچه‌ی آدم کارش را انجام بدهد؛ البته با دقت و ظرافت؛ که لازم نباشد مثل قطره‌ چکان عمل کند و به چانه ‌زدن‌های بی‌مزه‌ی این و آن مهر صلاحیت بر چهره‌ی افراد بزند."

***

وبلاگ "‌نصیحت به مسئولین جامعه اسلامی" با تاکید بر محوریت قانون اساسی از شورای نگهبان خواسته است که با قاطعیت به بررسی صلاحیت نامزدها‌ی ورود به مجلس پرداخته و دلیل مناسبی برای رد‌صلاحیت گروهی که شعار دموکراسی‌خواهی و آزادی می‌دهند، ارائه کند:
"چگونه است که گروههای سیاسی که عدم باور به جمهوری اسلامی و قانون اساسی آن در رفتار و گفتار آنان موج می‌زند مدعی حضور در صحنه انتخابات می‌شوند و فریاد تظلم خواهی آنان به فلک بلند است ولی شورای نگهبان قانون اساسی و دیگر متولیان از ارائه پاسخهای متناسب به ایشان و افکار عمومی خودداری کرده و زمینه ایجاد شبهه و فضای مسموم را بوجود می‌آورند.

برخی از این گروه‌ها و افراد در بیانیه‌های رسمی خود، ضمن طرح مواضع و شعارهای خارج از قانون اساسی علناً بر خروج خویش از چارچوب مورد نظر قانون اساسی تاکید می‌کنند و از آن سو در زمان انتخابات با هیاهو به میدان آمده و ورود به مراکز تصمیم‌گیری نظام را حق مسلم خویش قلمداد می‌کنند.

این پدیده به علت نفوذ ایشان در برخی ارگان‌ها و در دست داشتن امکانات کشور و عدم عمل برخی نهادها به وظایف خویش صورت گرفته است. این گروهها از ابتدا با واسطه‌هایی وارد مراکز قدرت شده و با طرح گفتمانهای انحرافی خود‌، به تدریج شروع به یارگیری نموده‌اند و بوسیله باندهایی که در این سالها بوجود آورده‌اند نظام را تهدید میکنند. گفتمان مخرب آنان که بیشتر متکی بر عباراتی چون دموکراسی‌خواهی و آزادی و مبتنی بر اومانیسم و سکولاریسم است، سالهاست می‌کوشد با تخریب معانی و مفاهیم بلند مندرج در قانون اساسی که به حکومت الله و ارزش‌های الهی اشعار دارد ، مسیر حرکت انقلاب اسلامی را منحرف کرده و به دامان آلوده غرب برگرداند.
در این میان نقش نهادهای نظارتی و از جمله شورای نگهبان قانون اساسی که وظیفه حراست از این میراث خون شهدا و امام شهدا را بر عهده دارند بسیار خطیر و حساس است."

***

وبلاگ "بیا تا گل برافشانیم" در مطلبی تحت عنوان "‌احزاب آویزان به رئیس جمهور ناموفقند" سخنان محمد جواد لاریجانی که روزی از او به عنوان تئوریسین جناح راست یاد می‌شد، خطاب به اعضای حزب رایحه خوش خدمت را نقل کرده است:
"دوستانی که در رایحه خوش خدمت هستند این رایحه خوش را بگذارند خوش بماند. در گذشته تجربه این را داشته‌ایم که احزابی که آویزان به رییس‌جمهور باشند، پایدار نمی‌‌مانند. در دوره دوم آقای هاشمی، حزب کارگزاران ایجاد شد که با پایان یافتن ریاست جمهوری ایشان این حزب نیز کمرنگ و غیرفعال شد و به همین شکل حزب مشارکت در دوران آقای خاتمی که وضعیت مشابه دارد.

نگذارید رایحه خوش خدمت از اینگونه جریانات باشد، بگذارید رایحه خوش خدمت حرکت پایداری باشد که بعد از اتمام ریاست جمهوری آقای احمدی ‌نژاد به عنوان جریانی معطر داخل جناح ولایت‌گرا باقی بماند و برای بقای آن توصیه من به عزیزان رایحه این است که دور را نگاه کنید و فقط نگاه خود را معطوف به چهار یا پنج سال آینده نکنید. به پنجاه سال آینده بنگرید و بگذارید این تفکر قوی شود و بنیه نظری پیدا کند و شکل بگیرد."

***

وبلاگ "نسل خمینی" به اختصار و با کنایه به نامزدهای اصلاح‌طلب و رد‌صلاحیت شده، با اشاره به استعفا و تحصن نمایندگان مجلس ششم، در مطلبی تحت عنوان "‌یک سوال آزار دهنده" می‌پرسد:
"من نمی‌دانم کسانی که می‌خواهند پس از ورود به مجلس و جلوس بر صندلی‌های آن، استعفا بدهند و آنجا را ترک کنند و برای اینکه استعفایشان قبول شود اعتصاب غذا هم می‌کنند، چرا برای وارد شدن به چنین جای بد آب و هوایی که حضور در آن اینقدر مشقت‌بار است این گونه توی سرشان می‌زنند؟!

اگر کسی فهمید به اطلاع دیگران نیز برساند."

***

وبلاگ "‌کافه اندیشه" ادعا کرده است که رادیو جوان عقبه رسانه‌ای اصلاح‌طلبان است.کافه اندیشه می‌نویسد:
"مطلعید که جریان رد‌صلاحیتها قرار است پروژه ی جدیدی برای رفقای اصلاح‌طلبمان باشد. هیچ اتفاق خاصی قرار نیست بیافتد. کافی است رادیو جوان را گوش کنید. عقبه‌ی رسانه ای آنها در رادیو جوان مشغول شده‌اند. برنامه‌ی «جوانی آزاد» با آزادی کامل دغدغه‌های سیاسی واخوردگان دوم خردادی را با زبان ساده برای مردم بیان می‌فرماید. (مثلا برنامه مورخ ۳/۱۱/۸۶‌)

نویسنده در ادامه با انتقاد به عزت الله ضرغامی، رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی می‌گوید:
"به این موضوع بطور جد فکر کنید که آیا رسانه‌ی ملّی اکنون هنوز هم ملّی است یا خصوصی شده است؟!"

Share/Save/Bookmark

مرتبط:
انتخابات مجلس هشتم و وبلاگستان

نظرهای خوانندگان

خدایا ما ایرانیها گیر چه آدمهای احمقی افتادیم

-- سینا ، Feb 19, 2008

فقط كافي است كمي فكر كنيم و منطقي باشيم و اگر منافع خودمان را بر منافع ملت ترجيح ندهيم آنوقت انتخاب كردن خيلي آسان ميشود.

-- مسعود ، Mar 13, 2008

قاسم روانبخش با منطق قوی و شجاعت وفهم ستودنی خار چشم تخریبگران ومزد بگیران بی ریشه است

-- بدون نام ، Mar 15, 2008

تحليل شما درمورد بي نظير بوتو آنقدر دروغ ومسخره است كه خر هم به آن ميخندد چه رسد به آدمي زاد بي نظير ي كه پديد آورنده طالبان بود چطور ميتواند دشمن خشونت باشد !
تا وقتي شماها پشت ميز نظريه پردازي باشيد انسانهاي منطقه روز خوش نخواهند ديد زيرا دشمن عاقل بهتر از دوست نادان است .!

-- اسد ، Mar 16, 2008

فاطمه رجبی هیچ کجای این انقلاب جایی نداره

-- بدون نام ، Jul 16, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)