خانه > بیژن روحانی > میراث فرهنگی > جایزه یونسکو برای مرمت شهر تاریخی هرات | |||
جایزه یونسکو برای مرمت شهر تاریخی هراتبیژن روحانی[email protected]
هرات که امروز یکی از چهار شهر بزرگ افغانستان محسوب میشود، در گذشتهی دور و در منظومه شهرهای خراسان قدیم، شاید از اهمیت و آبادانی بیشتری برخوردار بوده باشد. شهری که در دورهی هخامنشی یکی از ساتراپیها یا ایالتهای امپراطوری بزرگ بوده و در دورههای بعدی هم همچنان اهمیت خودش را حفظ کرده است، بهطوریکه به آن «دل خراسان» میگفتند. در سدههای میانی اسلامی هم هرات یکی از آبادترین و بزرگترین شهرهای منطقه بوده است. اما هرات در دوران معاصر مثل اکثر شهرهای افغانستان، به دلیل سالهای طولانی جنگ و بیثباتی از توسعه بازماند و آسیبهای فراوانی به آثار کمنظیر آن وارد شد. از چند سال گذشته پروژه مرمت و حفاظت این شهر تاریخی آغاز شده است. در هفتهی گذشته یک اتفاق مهم برای این شهر افتاد. سازمان جهانی یونسکو، جایزهی منطقهی آسیا - پاسیفیک خود را به پروژهی مرمت شهر هرات اهدا کرد. در کنار پروژه مرمت شهر هرات، پروژه مرمت یک استادیوم در مالزی نیز جایزه یونسکو را به خود اختصاص داد. سرپرست مرمت شهر تاریخی هرات، مهندس آرش بوستانی، مرمتگر و حفاظتگر ایرانی است. با او در هرات تماس گرفتم و درمورد پروژه مرمت این شهر تاریخی گفت و گو کردم.
کل پروژه از طرف بنیاد فرهنگی آقاخان و پروژه حمایت از شهرهای تاریخی صورت گرفته است. البته به غیر از خود بنیاد، وزارت خارجه آلمان هم سهم بسیار مهمی در این زمینه داشته است. در سال ۲۰۰۴ مطالعات ابتدایی برای شناسایی شهر قدیم هرات شروع شد و سپس در سال بعد، پروژه وارد مرحلهی جدیدتری شد. بعد از اینکه ارزشهای تاریخی، شهری و کالبدی شهر هرات شناسایی شد، پروژه رسماً از ابتدای سال ۲۰۰۵ شروع به کار کرد. اول سعی کرد مطالعات شهری را انجام دهد. میتوان گفت ۲۵ هزار واحد و به تقریب تمامی خانههای شهر قدیم مورد بازدید و از نظر فیزیکی مورد مطالعه و بازبینی قرار گرفت و خانههای دارای ارزش تاریخی شناسایی شدند. بعد از آن سیاست بر این بود که هستههای تاریخی و مهم را که بیشتر در منطقه مرکز شهر یا چهار سوق شهر وجود داشت مرمت کنیم.
سازمان یونسکو این پروژه مرمت شهری را به جهت انجام دادن تلاشی مهم برای عادی کردن شرایط در یک منطقه جنگزده ستایش و به موارد دیگری هم در این زمینه توجه کرده است. یکی از دلایلی که این جایزه به شهر قدیم هرات تعلق گرفت، شرایط کاری و در حقیقت انجام یک پروژهی مرمتی و حفاظتی در سطح یک شهر و آن هم در شرایطی بود که مسایل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی و امنیتی زیادی مطرح بود. از طرف دیگر این پروژه چالشی بوده است، از یک طرف بین کارهایی که لازم بود برای یک کشور جنگزده صورت بگیرد - که هنوز نمیتوانیم بگوییم از آن شرایط جنگزدگی بیرون آمده - و از طرف دیگر بررسی و پرداختن به مسایل فرهنگی و خصوصاً در زمینه میراث فرهنگی و مرمت این شهر. البته در کنار آن، نوعی مستندسازی انجام شده و یکی از پروژهها که تبدیل یک خانه تاریخی در مجموعه شهر قدیم به مدرسه موسیقی سنتی بوده نیز مورد توجه قرار گرفته است. در طول این پروژه بیشتر چه بخشهایی از شهر تاریخی هرات، در کانون توجه مرمتگران قرار داشته است؟ به دلیل اینکه ابعاد شهر قدیم هرات بسیار وسیع است و چیزی در حدود ۱۵۰۰ متر در ۱۶۰۰ متر طول و عرض دارد، ما نمی توانستیم تمام شهر را پوشش دهیم. به همین خاطر مجبور شدیم محدودههایی را انتخاب کنیم و کار را بیشتر در آنجا انجام دهیم. در کنار مرمت تعدادی از خانهها و بناهای عمومی مانند آب انبارها متوجه شدیم که شهر به دلیل فقدان و عدم کارکرد سیستمهای زیربنایی مثل آب و فاضلاب دچار مشکلات زیادی است و بسیاری از آسیبهایی که به بناهای قدیمی وارد میشود به دلیل این فقدان سیستم آب و فاضلاب شهری است.
وقتی مطالعه کردیم متوجه شدیم که شهر قدیم هرات در گذشته یک سیستم آب و فاضلاب قوی و پیشرفته را داشته ولیکن به دلیل عدم نگهداری و رسیدگی به آن دچار معضلات و اشکالات زیادی شده بود و در حقیقت آن را از کار انداخته بود. پروژه بازسازی سیستمهای زیربنایی را مدنظر قرار دادیم. از این طریق میتوانستیم وضعیت عمومی و بهداشتی مردم شهر را ارتقاء ببخشیم و به این ترتیب آبهای فاضلاب و آبهای ناشی از بارندگی در زمستان را که جایی برای خروج نداشتند از شهر قدیم خارج کنیم. به هر صورت این پروژه ادامه پیدا کرد و تا به امروز تعداد زیادی بناهای عمومی مثل مساجد، آب انبارها، خانههای قدیمی، گذرها و دالانها ترمیم شده است. چه عواملی باعث میشود که آرش بوستانی کار در شرایط دشوار را بپذیرد و آیا بهجز او افراد خارجی دیگری در این پروژه فعال بودند؟ در حقیقت با اشتیاق زیادی این کار را پذیرفتم، چون شانس بزرگی برای من بود که بتوانم در شهری که بکر و دستنخورده بوده کار کنم. اساس و سیاست کار در بنیاد، آموزش و بالا بردن سطح علمی و عملی افغانهایی است که در اینجا زندگی میکنند. در حال حاضر در کل پروژه هرات سه خارجی بیشتر حضور ندارند و سعی شده که تیمی از جوانان هرات و افغانها در اینجا آموزش ببینند. یکی از معضلات و مشکلاتی که در اینجا داشتیم، عدم وجود دانشکده معماری در هرات بود. متاسفانه شهری با این همه قابلیت معماری، دانشکده معماری ندارد. فقدان معمار در شهر هرات خیلی احساس میشود. این بود که سعی کردیم از دانشجویان دانشکده مهندسی شهر هرات که بیشتر دانشجویان ساختمان بودند، استفاده کنیم.
افغانستان در دوران معاصر به مدت طولانی درگیر جنگها و درگیریهای زیادی بوده است. این درگیریها چه تاثیرات مخربی بر آثار تاریخی شهر هرات داشته است. جنگهایی که ظرف این سالها انجام گرفته، بیشتر کابل، قندهار و غزنین را مورد هدف قرار داده است. بهدلیل اینکه هرات در کنج شمال غربی افغانستان قرار داشته از این منازعات دور بوده است. هرچند که این جنگها بیتاثیر هم نبوده است و تخریبات زیادی را از بمبارانهای دوران اشغال افغانستان توسط نیرویهای نظامی شوروی میتوانیم شاهد باشیم. وقتی طالبان شهر را اشغال میکنند، زد و خوردهایی در حوالی «پایه حصار» و «قلعه اختیارالدین» که در شمال شهر قرار گرفته است رخ میدهد. تا به امروز هم میتوانید جای این انفجارها را در «قلعه اختیارالدین» و بعضی از خانههای قدیمی مشاهده کنید. مرتبط: • 2008 UNESCO Asia-Pacific Heritage Award |
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
مطلب جالبی بود.
-- علیرضا ، Sep 8, 2008 در ساعت 03:27 PMموفق باشید.
آقای بیژن روحانی عزیز،
گزارش بسیار شادی بخش و دلگرم کننده ای آماده کرده اید. سپاسگزارم. اما حالا که صحبت از هرات پیش آمده و وعده داده اید که برنامه ی آینده را هم به این شهر پرگهر اختصاص دهید، بازهم سپاسگزار می شوم اگر فهرستی از نام های معماران برجسته ای که بناهای زیبای این شهر را ساخته اند همراه با زندگی نامه ی مختصری از آن ها تهیه کنید. درواقع می خواهم گستاخی کنم و از شما تقاضا کنم که اصولن اگر برای شما ممکن باشد چند برنامه ای را به طور خاص به معرفی معمارهای مشهور ایرانی، چه آن هایی که در ایران بزرگ کار کرده اند و چه دیگرانی که در هندوستان و عثمانی و دیگر جاها ساختمان کرده اند بپردازید یا دست کم پرونده ای برای کسانی چون استاد علی مریم یا استاد علی محمد کاشی و کسانی از این دست باز کنید. سه گانه ی شما درباره ی حسن فتحی، رفعت چادرجی و هوشنگ سیحون از آن چنان انسجام و آهنگی برخوردار بود که عطش دانستن بیشتر در این حوزه را همچنانم دامن می زند.
-- سیامک ، Sep 9, 2008 در ساعت 03:27 PMآقای سیامک عزیز؛
-- بیژن روحانی ، Sep 9, 2008 در ساعت 03:27 PMممنون از لطفتان. پیشنهاد شما پیشنهاد بسیار خوب و جالبی است و می تواند چند برنامه را به خود اختصاص دهد. ولی در حقیقت چیزی که باعث تردید من در این زمینه می شود لزوم دنباله دار بودن این برنامه هاست. یعنی با توجه به آن که از این پس هفته ای یک بار به میراث فرهنگی می پردازیم و روز دیگر به مباحث زیست محیطی اختصاص یافته است، دنبال کردن مطلبی از این هفته به هفته آینده ممکن است برای شنونده رادیو چندان جذابیت نداشته باشد یا به قول معروف سر رشته مطلب را گم کند. باید توجه داشت که این مطالب در اصل مربوط به برنامه های رادیویی هستند. با این حال پیشنهاد شما بسیار قابل تامل است و امیدوارم بشود به نحوی به آن پرداخت. شاید بتوان بحث خیلی جمع و جور تری در این مورد ارائه داد.
با احترام
بیژن روحانی
aghaye rohani aziz
-- kourosh Rashidi ، Sep 10, 2008 در ساعت 03:27 PMbesyar mayeye khoshvaghtist ke movafaghiate rooz afzoone dostan ra yekja mibinam.
tabrik be to va arash aziz
payande bashid
kourosh rashidi
Alman
تبریکات صمیمانه خدمت مهندس بوستانی و شما مهندس روحانی عزیز و تمامی دوستان در خشت و خورشید.
-- فرزاد ، Sep 10, 2008 در ساعت 03:27 PM