تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۳۸۵ • چاپ کنید    

گفتارهایی در باب میراث فرهنگی

بيژن روحانی

شنیدن فایل صوتی

در این برنامه موضوع بحث ما به ميراث فرهنگی و مرزهای سیاسی اختصاص دارد: نسبت مرزهای سیاسی امروز با یادگارهای تاریخی – فرهنگی ملت ها.
می دانیم که مرزهای کشورها مدام در حال تغییر بوده اند و این تغییر ات هنوز هم ادامه دارد. امپراتوری های بزرگ به ده ها کشور تقسیم شده اند، در جریان جنگ ها و کشورگشایی ها مدام سرزمین هایی از زیر سلطه یک حکومت خارج شده و به تسلط حکومت دیگری در آمده اند و در این میان ثروت های فرهنگی انسان مدام بین حوزه های مختلف سیاسی جا به جا شده است.

این رویداد هنوز هم در عصر حاضر به کرات اتفاق می افتد. می بینیم که در چند دهه گذشته با تغییر نظام سیاسی جهان بسیاری از مرزها نیز جابه جا شد.

در این میان قطعن جا به جایی حوزه های سیاسی تاثیراتی بر میراث و ثروت های فرهنگی بر جای خواهد گذاشت.

در حقیقت به این موضوع می توان از این منظر نگاه کرد که مکان استقرار و قرار گرفتن یک اثر فرهنگی چه تاثیری بر سرنوشت آن دارد؟ آیا دولت ها و ملت ها می توانند نسبت به آثار فرهنگی خود که با عوض شدن مرزها در سرزمینی با نام دیگری واقع شده اند ادعایی داشته باشند یا خیر؟ یا شاید سئوال را باید این گونه مطرح کرد که صاحبان یک اثر فرهنگی چه کسانی هستند؟

بگذارید پیچیدگی این موضوع را با ذکر چند مثال روشن کنیم.

ایران امروز بخش کوچکی است از سرزمین یا فلات گسترده ایران. مرزهای سیاسی این سرزمین در قرن ها و هزاره ها مدام تغییر کرده تا به شکل امروز خود رسیده است. در گذشته ای دور این مرزها گستردگی فراوانی داشتند و طبیعتن در این گستردگی آثاری متاثر از فرهنگ، هنر و معماری زمان خود به وجود آمده است. اما اکنون بسیاری از این آثار در مرز بندی های جدید سیاسی در کشورهای دیگری قرار گرفته اند.

مورد بسیار مشهوری که همه با آن آشنایی دارند کاخ مدائن یا تیسفون و یا همان طاق کسری است که در فاصله 33 کیلومتری شهر بغداد، پايتخت کنونی عراق واقع شده است. این کاخ متعلق به خسرو انوشیروان پادشاه ساسانی بوده است. البته قدمت شهر تیسفون به دوران اشکانیان می رسد و بعد ها در دوران ساسانی پایتخت امپراتوری به آنجا منتقل شد.

دلیل شهرت جهانی طاق کسری یا تیسفون به دلیل معماری خارق العاده آن است. معماران روزگار ساسانی توانسته اند ایوانی را با طاقی به ارتفاع 35 متر و دهانه ای به عرض 25 متر به وجود بیاورند. این تکنیک پیشرفته ساختمانی بعدها در دوران اسلامی در ساخت بسیاری از بناها به کار گرفته شد.

اما بر گردیم به بحث امروزمان. جابه جایی مرزها و حوادث تاریخی، شهر و کاخ تیسفون را اکنون در قلمرو کشور دیگری قرار داده است. یعنی اگرچه تیسفون روزگاری شهر و پایتخت سلسله ساسانی بوده اما هم اکنون در تمام اطلس ها و فهرست های باستان شناسی جزو میراث فرهنگی کشور عراق به حساب می آید و به لحاظ جغرافیای سیاسی نیز در واقع همین طور است.

این جا آن تناقضی بروز می کند که در ابتدای صحبتمان به آن اشاره کردیم. یعنی پراکندگی آثار فرهنگی الزامن و حتمن منطبق با مرزهای سیاسی کشورها نیست. یعنی جغرافیای فرهنگی هر سرزمینی می تواند گسترده تر از مرزهای سیاسی امروز آن باشد. به همین دلیل از نظر مالکیت، حقوق بین المللی و نحوه تصمیم گیری و به طور خلاصه حق حاکمیت بر یک اثر، کشوری صاحب این حقوق است که به لحاظ جغرافیایی اثر مذکور در حال حاضر در آنجا واقع شده است. این حق از سوی تمام نهادهای بین المللی به رسمیت شناخته می شود.

اما سوی دیگر ماجرا جغرافیای فرهنگی است. جغرافیایی که نمی شود آن را به مرزهای سیاسی محدود کرد. یعنی قرار داشتن یک اثر تاریخی- فرهنگی در آن سوی مرزهای کنونی نمی تواند چیزی از اهمیت آن کم کند و یا تعلق معنوی آن را به یک جغرافیای فرهنگی دیگر منکر شود. شهر تیسفون تنها یک مثال بود. نمونه های فراوان دیگری نیز هستند. مثل شهر اشکانی هترا در شمال عراق.

این پراکندگی گاهی اوقات باعث جدل های بی پایان بر سر تصاحب یا اثبات هویت فرهنگی کشورهای درگیر ماجرا می شود.

تاکید ما در این بخش از گفتارمان براین نکته بود که گستردگی آثار فرهنگی تنها در چارچوب مرزهای بین المللی و سیاسی نمی گنجد. جغرافیای فرهنگی ابعاد وسیع تری دارد و به همین دلیل شناخت و رفتار با آن ظرافت و دقت بسیار بالایی طلب می کند. در این مورد بازهم با هم صحبت خواهیم کرد.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)



موضوعات