رادیو زمانه > خارج از سیاست > فستيوال فيلم > گفتگو با منیژه حکمت کارگردان فیلم سه زن | ||
گفتگو با منیژه حکمت کارگردان فیلم سه زنمهدی عبداللهزاده[email protected]اکران "سه زن" در هر سه نوبت نمایش در برلیناله، واکنشهای فراوانی را برانگیخت. برخی این فیلم را اثری آوانگارد به حساب آوردند و برخی نیز آن را فیلمی با روایت مغشوش لقب دادند. به هر روی، قابل پیش بینی بود که تلاش منیژه حکمت برای خلق یک اثر ساختارشکن چالشهای فراوانی را در عرصهی ارزیابی و داوری برانگیزد. پای صحبتهای او نشستهایم. خلاصه داستان: *** چند سال پیش، "زندان زنان" را در شرایطی ساختید که سانسور در وزارت ارشاد دولت خاتمی روندی معقول و به سامان داشت. به تبع آن، نقد اجتماعی و سیاسی هم در آن به چشم میخورد. اما حالا و در شرایطی که وزارت ارشاد علنا به ضدیت با طرح اندیشه و نقد مستقل در سینما دارد به سراغ ساخت "سه زن" رفتید که از وجه انتقادی زیادی برخوردار نیست. اگر این شرایط نبود باز هم همین فیلم را میساختید؟
ولی به هر حال در زندان زنان نقد شدیدتر و تحلیل عمیقتری نسبت به موقعیت اجتماعی و حقوقی زنان داشتید. این را خود فیلم میگوید. یعنی فکر میکنید نقد اجتماعی در سینمای ایران تاثیرش را از دست داده؟ در شرایطی که فرد گرایی در سینمای ایران پدیدهای فراگیر است، نگارش فیلمنامهی "سه زن" توسط یک گروه سه نفره - خانم ثمینی، آقای عیاری و خود شما- نوعی سنتشکنی و خرق عادت به شمار میآید که نشان از یک حرکت مثبت در سینما دارد. طرح اصلی از که بود و چه شد که به تشکیل گروه فیلمنامهنویسی روی آوردید؟ طرح اصلی از خودم بود. به جز این گروه سه نفره دوستان دیگری هم بودند که مشاورهی زیادی به ما دادند. اما اصولا به کار جمعی اعتقاد زیادی دارم. همهی افراد گروهم را وادار میکنم به سوژه فکر کنند و از همه آنها نظر میخواهم. ساختار فیلمنامه در چارچوب روایت کلاسیک قرار ندارد. ظاهرا قصه هم در فیلم شما چندان اهمیتی ندارد. در عوض میشود حس کرد که روایت، روی یک جور ایجاد فضا برای بیان حرفهای فرا قصهای تمرکز یافته... چرا شخصیتهای فیلم، همه از یک طبقه خاصاند. همه روشنفکر، تحصیل کرده، اهل هنر، و به لحاظ اقتصادی مرفه. درست مثل آدمهای طبقه متوسط فیلمهای آقای مهرجویی. اگر قرار است نگاهی ریشهای به گذشته بیاندازیم چرا فقط یک طبقه خاص در حوزهی دیدمان باشد؟ نوعی حدیث نفس در کار است؟ چقدر روی زیرنویس فیلم کار کرده بودید؟ چقدر به صحت و درستی زیر نویسها اطمینان داشتید؟ ولی با این حال زیرنویس ایراداتی داشت که در مواردی کار را برای ارتباط با مخاطب فرنگ سخت میکرد. چرا، وجود داشت. در جایی از فیلم که روستاییان در حال تصمیمگیری در مورد سرنوشت دخترک فراری هستند، حتی یک جملهی صریح و قابل اعتنا از زبان آنها نمیشنویم، اما در زیر نویس آمده "باید دختر را سنگسار کنیم". این را باید یک اشتباه به حساب آورد یا تنها به دلیل رهایی از تیغ سانسور به چنین عدم انطباقی تن دادید؟ اشتباه تایپی که نمیشود! منظورتان اشتباه نگارشیست؟ خوب پس این طور که پیداست قائل به دوگانگی عامدانهی دیالوگها و زیرنویس برای رهایی از سانسور در مقابل مخاطب فرنگی نیستید. راجع به وضعیت فعلی فیلمسازی در ایران و سخت گیریهای روز افزون ارشاد چه نظری دارید؟ فکر می کنید با این حساب باز هم بشود این روزها فیلم مستقل و اندیشمند ساخت؟ |
نظرهای خوانندگان
بعقيده يک فيلم شناس هموطن، بلاي جان سينماي ايران، وزارت ارشاد و سانسور و دخالتهاي بيجا (مثل آنچه بر سر مهرجويي آورده اند)نيست،مشکل اصلي دوربين هاي ويديوي ديجيتال و فستيوال هاي فيلم هستند که پاي هر آدم جاه طلب کم تجربه و بي صلاحيتي را به اين حيطه پر مسؤليت باز کرده است.فيلمسازي از درست کردن يک «نيمرو» آسانتر گرفته ميشود وهمه هم خود را سرآشپز مي انگارند.
-- کوشان ، Feb 27, 2008 در ساعت 05:43 PMخیلی زیبا بود.فقط زمانشو زیاد کنن آقای عبداللهزاده .
-- سعید ، Feb 27, 2008 در ساعت 05:43 PMفیلمسازی باید در زمان خودش تعریف بشه . لازم نیست که قواعد ، تابو بشن.
-- سوسن ادیبی ، Sep 10, 2008 در ساعت 05:43 PMفقط یک نفر در کل دنیا هست که می تونه با درست کردن نیمرو فیلم بسازه که هیچ مشکلی هم تو کارش نیست.
مشکل مقلدینش هستن.
مسازی باید در زمان خودش تعریف بشه . لازم نیست که قواعد ، تابو بشن.
-- سوسن ادیبی ، Sep 10, 2008 در ساعت 05:43 PMفقط یک نفر در کل دنیا هست که می تونه با درست کردن نیمرو فیلم بسازه که هیچ مشکلی هم تو کارش نیست.
مشکل مقلدینش هستن.