تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
«با خانم و آقای زمانه» برنامه چهارم

اردوان روزبه: احقاق حق، دشمنی نیست

لیدا حسینی‌نژاد
مریم اقدمی

بیستم شهریور‌ماه تعدادی از فعالان مدنی آذربایجان در مراسم افطار در منزل یکی از فعالان هویت‌طلب در تهران بازداشت شدند.

بنا بر گزارش کمیته‌ دفاع از زندانیان سیاسی در آذربایجان تا به امروز حدود ۴۰ فعال هویت‌طلب ترک بازداشت و در زندان‌های ایران به سر می‌برند.

اردوان روزبه در همین رابطه با دختر یکی از بازداشت‌شدگان و سعید نعیمی از فعالان سیاسی آذربایجان گفت و گویی انجام داده بود که واکنش‌های زیادی بین خوانندگان این مطلب داشت. به همین دلیل با اردوان روزبه گفت و گو کردیم تا به این کامنت‌ها پاسخ بدهد.

Download it Here!

بعضی از خوانندگان کامنت گذاشته‌اند که زمانه در انعکاس این خبر حرفه‌ای رفتار کرده است. اما عده‌ای هم گفته‌اند که زمانه از راه نادرستی وارد قضیه شده است و حرکت فعالان آذربایجانی را نوعی خیانت به هویت آذربایجانی و ایرانی می‌دانند و معتقدند که این بحث به دشمنی‌ها دامن می‌زند.

بارها گفته شده است که روال ما در زمانه عدم جانب‌داری از مطلب یا موضوع است. اصلی که من هم به آن باور دارم.

وقتی کامنت‌گذار می‌گوید زمانه وارد بحث بدی شده است، به نظر من زمانه را زیر سؤال نمی‌برد. چون ورود به بحث کار غلطی نیست.

این‌که ما موضع داشته باشیم، کار غلطی است. ما هیچ‌وقت موضع نداشته و نداریم.


اردوان روزبه، روزنامه‌نگار

اما در ‌مورد هویت‌طلب‌های آذربایجانی یک حقیقت وجود دارد و آن هم این است که آن‌ها نسبت به شرایط خودشان معترض‌اند و متأسفانه کسی به آن‌ها پاسخ نمی‌دهد.

شاید مسأله مهم قضیه، این باشد. ممکن است این افراد اشتباه بکنند و ما اظهار نظر نمی‌کنیم که کارشان درست است یا خیر. ولی حقیقتی هم وجود دارد که ما پاسخی از سوی مقامات رسمی نمی‌بینیم.

وقتی در ‌مورد هویت‌طلبان که به نوعی موضوع روز است صحبت می‌شود، ناگهان ۲۰ هویت‌طلب آذربایجانی در یک مهمانی افطاری دستگیر می‌شوند. آیا این پاسخ منطقی است؟

به نظر من این کامنت‌گذار عزیز باید به این مسأله توجه کند که خواسته آذربایجانی‌ها چیست؟ آیا ورود ما به این بحث مشکل دارد یا خیر؟ به نظر من اگر منصف باشیم، ورود به این بحث و یا هر بحث دیگر کار غلطی نیست.

تعداد دیگری از کامنت‌گذاران هم می‌گویند که بخشی از حاکمیت ایران به خاطر آن‌که رأی بیشتری به دست آورد، در حال مانور دادن روی این مسأله، یعنی اصل ۱۵ قانون اساسی است و این موضوع برای‌شان از درجه اهمیت زیادی برخوردار نیست.

این‌که چه کسی در حال استفاده از چه فرصتی است، موضوعی نیست که من در ‌مورد آن صحبت کنم و کسی که دارد استفاده می‌کند، باید جواب بدهد.

ولی این حق مردم است که بدانند هر کس در حال بهره بردن از چه چیزی است و حضور منطقی را از سوی آنان می‌طلبد تا با دقت بیشتری مسایل خودشان را دنبال کنند.

این‌که روی اصل ۱۵ قانون اساسی تأکید می‌شود، ایرادی دارد؟ سؤال این جاست‌: ما می‌گوییم در چهارچوب نظامی که در ایران حاکم است، مردم بر اساس حقوقی که تصویب و تأیید شده است، می‌توانند تقاضای احقاق حق کنند.

اگر تا امروز این قانون مورد توجه قرار نگرفته است و امروز راجع به آن صحبت شود، فکر نمی‌کنم مسأله‌ای باشد که آن را زیر سؤال می‌بریم.

باز هم می‌گویم که مردم باید به دنبال اصل قضایا باشند اما این نافی آن نیست که عده‌ای به دنبال احقاق حقوق قانونی خود باشند. چون قانون بر حق همه کس و همه چیز تأکید دارد.


در کامنت دیگری هم این نظر را می‌خوانیم که «صحبت کردن به زبان محلی بهانه‌ای برای جدا شدن از ایران است. فرض کنید ترک‌ها از یک طرف جدا شوند، گیلانی‌ها و بلوچ‌ها و... هم از طرف دیگر، آن وقت کشوری به نام ایران باقی نمی‌ماند.» نظر شما در این مورد چیست؟

موضع زمانه موضع روشنی است و آن هم انتقال خبر به دور از هر گونه موضع‌گیری است.

اما نظر من به عنوان نویسنده آن مطلب این است که این برداشت غلط است که هر کسی که خواستار صحبت کردن به زبان خود است، خواستار جدایی است و در آن صورت ایرانی وجود ندارد.

ایران مجموعه‌ای از مردم با فرهنگ، آداب، سنت و حتی نژادهای مختلف است. چگونه می‌شود این حرف را بیان کرد؟

در گذشته ایران بزرگ شامل چند کشور بزرگ و اقوام بزرگ بود؛ از ارامنه گرفته تا ترک‌ها در ترکمنستان تا تاجیکستان و افغانستان و ‌... آیا می‌توانستیم بگوییم که همه این‌ها باید با یک زبان صحبت کنند تا ایرانیت مفهوم پیدا کند؟

من شخصاً این را قبول نمی‌کنم و می‌گویم که لُرها حق دارند لُری صحبت کنند؛ ترک‌ها حق ترکی صحبت کردن دارند. ما باید به دنبال مسأله مهم‌تری باشیم‌.

به نظر من وحدت جامعه ایرانی مسأله کلام، بیان و این قبیل مسایل نیست. این‌ها حقوق حقه‌ی مردم هر منطقه‌ای است‌.

طی روزهای اخیر که من با ۱۲ هویت طلب آذربایجانی صحبت می‌کردم، از هیچ ترکی نشنیدم که به دنبال جدایی‌طلبی باشد.

به اصطلاحی که ترک‌ها به کار می‌برند، توجه کنید: «هویت‌طلبی» و نه «جدایی‌طلبی»

اساساً همه‌ی این افراد معتقدند که در چهارچوب قانون اساسی ایران و طبق مواد ۱۳ و ۱۵ برای خودمان حقوق حقه‌ای را متصوریم که می‌خواهیم از آن حقوق استفاده کنیم.

تصور نکنیم وقتی فردی حق خود را تقاضا می‌کند به دنبال مبارزه‌، مخالفت یا دشمنی است. شاید این نگاه مقداری منظر را عوض کند و نیمه پر لیوان را هم به ما نشان بدهد.


در همین رابطه
پرویز جاهد: زبان عامیانه، صریح‌تر و بی‌پرواتر است
پاسخ ابراهیم نبوی به کامنت‌های برنامه شبکه ایکس
مجتبا پورمحسن: زبان ما آمادگی گفت و گوی کوتاه را ندارد

نظرهای خوانندگان

لازم می دانم به عنوان یک خواننده و همچنین به عنوان کسی که از سالها پیش در چارچوب قوانین کشوری به دفاع از زبان و فرهنگ ترکی، یعنی فرهنگ میلیونها انسانی که در تمامی تحولات نوگرایانه ایران نقش فعال داشته می پردازد، از رادیو زمانه و نویسنده روشنفکر آقای اردوان روزبه تشکر کنم. نگاه منطقی به مسئله اقوام و تعریف مدرن و واقع بینانه از ایرانیت، می تواند کمک شایانی به حل مشکی سازد که از 80-90 سال پیش گریبانگیر کشور شده و هر روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود. مطمئنا تدریس زبان ترکی در مدارس و دانشگاهها نه تنها خطری برای ایران فراهم نمی کند، بلکه ایران را در ابعاد منطقه ای (که در همسایگی کشورهای ترک زبان قرار دارد) در موقعیت بهتری قرار می دهد. ملی گرایی افراطی و تأکید بیش از حد بر زبان فارسی به عنوان "نشان ملیت ایرانی" و بی توجهی به زبانهای دیگر، به ویژه زبان ترکی که به همراه فارسی زبان حدود 80 درصد مردم ایران را تشکیل میدهد، می تواند نتایج اسف بار و غیر قابل جبرانی به همراه داشته باشد. بنابراین، دخالت مثبت روشنفکران منطقی در این مسئله از اهمیت حیاتی برخوردار است و مطمئنا در صفحات تاریخ نیز ثبت خواهد شد.

-- محمدرضا هیئت ، Sep 23, 2008 در ساعت 05:35 PM

شما كوچكتر از آن هستيد كه با ايجاد اين دسيسه ها ايران را تجزيه كنيد مردم غيور آذربايجان هميشه ايراني بوده اند وخواهند ماند . هر زمان كه ايران به وسيله دشمنان خارجي در خطر بوده اين جوانان غيور آذربايجان بوده اند كه به كمك مام وطن آمده اند وبا نثار جان خود خطر را از كشور ايران رانده اند . از آذربايجان سرداران بزرگي براي حمايت از ايران بپا خواسته اند وجان خودر را از دست دادهاند سرداراني نظير بابك خرمدين قزلياشهاي شجاع صفوي ستار خان وباقر خان ودر جنگ سرداراني نظير مهدي وحميد باكري و....آذربايجان سد محكم ايران عليه تجاوز به كشور مي باشد.

-- رضا ، Sep 24, 2008 در ساعت 05:35 PM

اين بينش تماميت طلب يك قوم ساكن ايران (فارسها) كه اصرار دارند ايران همان پرسين است و لاغير از تحريف اساسي در تاريخ نويسي ايران حكايت مي كند همان چيزي كه همه هويت طلبهاي ايران اعم از ترك و كرد در آن اتفاق نظر دارند
ولي خوب مي شود فهميد كه اعمال محدوديت به يك زبان و يك فرهنگ ريشه دار واصيل مثل تركي يا كردي به ضرر چه كساني تمام مي شود و براي چه كساني منفعت دارد

-- mehdi ، Sep 24, 2008 در ساعت 05:35 PM

آز جناب روزبه یا خانم حسینی استدعا دارم برابرنهاد را در زبان انگلیسی یا آلمانی برای حقیربنویسند

-- بدون نام ، Sep 24, 2008 در ساعت 05:35 PM

ايران زمين جاويد است پانتركيزم نابود است

-- ايران زمين ، Sep 24, 2008 در ساعت 05:35 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)