تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
وبلاگ‌های ایرانی

وبلاگ‌های فارسی کردستان

لیدا حسینی‌نژاد

«کردستان یا «سرزمین کردها» سرزمینی است به مساحت 500 هزار کیلومتر مربع، واقع در خاورمیانه و با جمعیتی بین 30 تا 40 میلیون نفر که 98 درصد آنان مسلمان و اهل سنت و بقیه مسیحی و ایزدی (اهل حق) و... هستند...

Download it Here!

در کتب تاریخی و جغرافیایی متقدمین تا قرن هفتم هجری نامی از واژه‌ «کردستان» برده نشده، بلکه این سرزمین مشهور به بلاد جبال، جزیره، دیاربکر و سواد العراق بوده است. کلمه‌ کردستان اولین بار توسط سلطان سنجر سلجوقی بر اقلیم جبال نهاده شد و او برادرزاده‌اش سلیمان شاه را در آن زمان والی کردستان قرار داد.

این سرزمین مانند سایر ممالک اسلامی بعد از فروپاشی خلافت عثمانی سال 1916 میلادی توسطه قدرت‌های استعماری؛ فرانسه، بریتانیا و روسیه، تقسیم و تقطیع شد و هم‌اکنون کردها به ترتیب اکثریت در پنج کشور ترکیه، ایران، عراق، سوریه، و روسیه پراکنده‌اند. ضمن آن‌که عده زیادی از آنها به کشورهای لبنان، فلسطین، افغانستان، پاکستان و دول اروپایی به دلایل مختلف مهاجرت کرده‌اند.»

آن‌چه که برای‌تان گفتم، در مطلبی از وبلاگ فرمیسک که به زبان کردی به معنی اشک است، پیدا کردم با عنوان «گذری کوتاه بر تاریخ اسلامی کردستان» که البته منظور نویسنده محدود به کردستان ایران نمی‌شود. نویسنده فرمیسک هدف این وبلاگ را پرداختن به مسایل فرهنگی و هنری کردستان عنوان می‌کند.

همان‌طور که در گذشته نیز نوشته بودم، گشت و گذارمان را در خطه کردستان ادامه می‌دهیم؛ البته کردستان ایران. در این بخش گذری کلی داریم بر کل استان کردستان و وبلاگ‌نویس‌های آن از شهرهای مختلف این استان.


طبیعت کردستان، عکس‌ها از فتو وبلاگ «مریوان گالری»

استان کردستان با مساحت 28 هزار کیلومتر مربع که رتبه شانزدهم در بین استان‌های کشور را از نظر وسعت دارا است، در غرب ایران و از شمال به استان‌های آذربایجان غربی و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه، از شرق به استان‌های همدان و زنجان و از شرق به کشور عراق محدود است.

جمعیت این استان حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر است. البته در مورد کردها و تاریخچه کردستان در قمست پیش که در مورد وبلاگ‌های سنندج بود، توضیح دادم.

زبان کردی در استان کردستان و همچنین در استان‌های ایلام، کرمانشاه، همدان، آذربایجان غربی و شمال خراسان و دیگر کشورها لهجه‌های گوناگونی دارد. اما مهم‌ترین، پرتکلم‌ترین و یا به عبارتی لهجه رسمی و ادبی دو شاخه کرمانجی و سورانی است. شاخه سورانی در استان کردستان لهجه رایج در ادبیات مکتوب است. ولی اگر اجازه بدهید در گذرمان بر وبلاگ‌های کرد فقط به وبلاگ‌های فارسی آن بسنده کنیم.

از جمله سایت‌هایی که در آن لیست وبلاگ‌های کرد را می‌شود پیدا کرد، سایت کرد است. لیست طول و درازی از وبلاگ‌های کردی به زبان‌های فارسی، کردی و حتی انگلیسی دارد که البته تعداد زیادی از آنها یا حداقل آنها که به زبان فارس هستند، مدت‌هاست که به روز نشده‌اند.
و دیگری جامعه وبلاگ‌نویسان کرد است که وبلاگ‌ها را در دسته‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره قرار داده است.

آن‌چه که در کل وبلاگ‌های کردستان توجه من را به خودش جلب می‌کند، علاقه و اشتیاق این وبلاگ‌نویسان به شناسایی فرهنگ، زبان، موسیقی، رقص و حتی زبان کردی به ماست. آن‌چه که در قسمت‌های پیش هم به آن اشاره کردم و جالب است، این خصوصیت اکثر وبلاگ‌های کردستان را در برمی‌گیرد.

مثلا در وبلاگ نوای سنتور، موسیقی فولکلور در کُردستان غیر از این که با ساز سنتور آشنا می‌شویم و در کنار معرفی کتاب‌های مختلف موسیقی از آشنایی با موسیقی زیبای کردی هم بی‌بهره نمی‌مانیم. در این وبلاگ می‌خوانیم:

«موسیقی کُردی نشأت گرفته از فرهنگ و آداب و رسوم ملت کُرد در طول تاریخ است که به صورت سینه به سینه از قدیم‌الایام به دست ما رسیده و مانند دُری گرانبها در دل این ملت محفوظ مانده و تا به این زمان اصالت خود را حفظ نموده است.

موسیقی کُردی چون رشته مرواریدی است که حاصل تلاش هنرمندانی متفکر و لطیف‌الطبع است، البته در این مورد می‌توان اشاره نمود به (گزنفون) تاریخ‌نویس یونانی که مدعی شده زمان هخامنشیان با آوای موسیقی رزم کُردها یونانیان به هراس افتاده‌اند، سرودهای کردان و ضربات دوطبله آنان در سال ۴۰۱ قبل از میلاد گوش دشمن را کر نمود و آنان را فراری داد.

اگر گامی به گذشته برداریم به این باور می‌رسیم، افرادی بوده‌اند که آثار ارزنده‌ای خلق کرده و هویت آنها برای ما مشخص نیست، ولی این را نباید فراموش کرد که دو استاد بزرگ موسیقی ایران کهن کُرد بوده‌اند. یکی زریاب شاگرد اسحق بن ابراهیم (۲۳۵-۱۵۰هـ ، ق) وی خواننده، سراینده و شاعر معروفی بوده که در بغداد یک مرکز موسیقی بنا نهاده است و دیگری عبدالقادر مراغی (وفات ۸۳۸هـ ، ق) صاحب و متخصص مقام نغمه‌خوان و پرده‌شناس بوده است.

البته در عصر ما نیز افرادی این آثار ارزنده را به درستی گرفته و ثبت نموده و آن را با توجه به امکانات موجود در اختیار ما و نسل‌های آینده گذاشته‌اند که می‌توان استادانی چون مُلا کریم سابلاخی، سیدعلی اصغر کُردستانی، علی مردان، حسن زیرک و... را نام برد.»


از مسیقی کردی و موسیقیدانان کردی گفتیم و نمی‌شود از رقص زیبای کردی نگفت. سامان خسری در وبلاگ خود، بانه شهر من از رقص کردی، گونه‌های مختلف آن و تقسیم‌بندی‌های آن می‌گوید. در این وبلاگ آمده:

«رقص‌های‌ محلی‌ کردی‌ را به‌ دو دسته‌ می‌توان‌ تقسیم‌ نمود: رقص‌های‌ مذهبی و ‌رقص‌های‌ محلی‌ کردی‌ (عشیره‌ای‌).
رقص‌های‌ مذهبی‌: منظور از این‌ رقص‌ها، حرکات‌ پر شور دراویش‌ است که‌ به‌ «سماع»‌ معروف‌ بوده‌ و در تکایا اجرا می‌شود. در این‌ نوع‌ رقص‌ دراویش‌ در عالم‌ بیخودی‌ حرکات‌ سر و گردن‌ خود را موسیقی‌ ریتمیک‌ هماهنگ‌ کرده‌ و اصطلاحا در وجد به‌ سماع‌ می‌پردازند.

رقص‌های‌ محلی‌ کردی‌ عشیره‌ای‌: رقص‌های‌ محلی‌ کردی‌ را می‌توان‌ از ریشه‌‌دارترین‌ و کهن‌ترین‌ رقص‌ها دانست‌. هل‌ پرین‌ (حمله‌ کردن‌) یا رقص‌ کردی‌ در گذشته‌ صرفا با هدف‌ آماده‌‌سازی‌ و تقویت‌ نیروی‌ جسمانی‌ و روحی‌ مردم‌ مناطق‌ کردنشین‌ انجام‌ می‌شد، چرا که‌ مردمان‌ این‌ مناطق‌ در گذشته‌های‌ نه‌ چندان‌ دور همواره‌ شاهد جنگ‌های‌ قبیله‌ای‌ بودند و همین‌ امر حفظ‌ و آمادگی‌ همیشگی‌ را طلب‌ می‌کرد. لذا مردمان‌ این‌ مناطق‌ در وقفه‌های‌ بین‌ جنگ‌ها و به‌ مناسبت‌های‌ مختلف‌ دست‌ در دست‌ یکدیگر آمادگی‌ رزمی ‌و شور و همبستگی‌ پولادین‌ خویش‌ را به‌ رخ‌ دشمنان‌ می‌کشیدند.

رقص‌ کردی‌ را رقص‌ رزمی‌ می‌دانند که‌ دارای‌ صلابت‌ و متانتی‌ خاص‌ بوده‌ و یادآور یکپارچگی‌ این‌ مردمان‌ غیور در تمامی‌ ادوار است. امروزه‌ مجموع‌ این‌ رقص‌ها را چوبی‌ می‌گویند که‌ معمولا به‌ صورت‌ دسته‌ جمعی‌ اجرا می‌شوند.

رقص‌های‌ محلی‌ با موسیقی‌ کردی‌ پیوندی‌ ابدی‌ داشته‌ و معمولا زنان‌ و مردان‌ عشایر در مراسم‌ شادی‌ به‌ دور از ابتذال‌، دایره‌‌وار دست‌ یکدیگر را گرفته‌ به‌ پایکوبی‌ می‌پردازند. در اصطلاح‌ محلی‌ این‌ حالت‌ را گنم‌ و جو (یعنی‌ گندم‌ و جو) می‌نامند. در منطقه‌ مهاباد نیز به‌ آن‌ رَشبَلک‌ می‌گویند.

در این‌ رقص‌ها معمولا یک‌ نفر که‌ حرکات‌ رقص‌ را بهتر از دیگران‌ می‌شناسد، نقش‌ رهبری‌ گروه‌ رقصندگان‌ را به‌ عهده‌ گرفته‌ و در ابتدای‌ صف‌ رقصندگان‌ می‌ایستد و با تکان‌ دادن‌ دستمالی‌ که‌ در دست‌ راست‌ دارد ریتم‌ها را به‌ گروه‌ منتقل‌ کرده‌ و در ایجاد هماهنگی‌ لازم‌ آنان‌ را یاری‌ می‌دهد. این‌ فرد که‌ سر چوپی‌‌کش‌ نامیده‌ می‌شود، با تکان‌ دادن‌ ماهرانه‌ دستمال‌ و ایجاد صدا بر هیجان‌ رقصندگان‌ می‌افزاید.

در این‌ هنگام‌ دیگر افراد بدون‌ دستمال‌ به‌ ردیف‌ در کنار سر چوپی‌‌کش‌ به‌ گونه‌ای‌ قرار می‌گیرند که‌ هر یکی‌ با دست‌ چپ‌ دست‌ راست‌ نفر بعد را می‌گیرد. اصطلاحا این‌ حالت‌ را گاوانی‌ نامیده‌ می‌شود.»

دلیر مردوخی هم در فتو بلاگ خود به نام مریوان گالری عکس‌های زیبایی از این شهر دارد که پیشنهاد می‌کنم سری به این وبلاگ بزنید.

آن‌چه که مسلم است این است که بیشتر وبلاگ‌های کردستان به زبان کردی است که حتما در آن دسته از وبلاگ‌ها به مسایل اجتماعی، سیاسی خاص خود یا کلا جامعه می‌پردازند و متاسفانه برای امثال من که کردی بلد نیستند قابل فهم نیست. در وبلاگ‌هایی که به زبان فارسی می‌بینیم، بیشتر به مسایل فرهنگی و همان‌طور که دیدیم به آشناسازی فرهنگ، عادات، رسوم و حتی طبیعت کردستان پرداخته می‌شود که شاید منطقی هم باشد.

البته غیر از مسایل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی وبلاگ‌نویسان کردستانی از شعر و شاعری هم غافل نمی‌مانند که برنامه امروز را با شعری از ایرج عبادی در وبلاگ اندیشه‌های ناتمام به پایان می‌بریم:

وقتی مهر بانی
طعم تلخ
خشکسالی ضربان
دل را چشید
نگاه پرنده
در گندمزار عاطفه
ساده نبود
مرگ پرواز
هیچ پرنده‌ای ساده نیست!
من تمامی تو را باور کرده‌ام
کجای قصه ناتمام مانده است؟


مرتبط:
وبلاگ‌های سنندج
وبلاگ‌های سقز

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)