تاریخ انتشار: ۶ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
گفت‌وگویی با یکی از ارامنه ایران

کریسمس فقط جشن نیست

پژمان اکبرزاده
http://pejmanakbarzadeh.com
[email protected]

کریسمس برای خیلی از ما که بچگی‌ها را در ایران گذراندیم مترداف است با کارتون‌های قشنگی که از تلویزیون می‌دیدیم. مخصوصا اسکروچ ثروتمند خسیس که فقط به فکر اضافه‌ کردن سکه‌های طلای خودش بود و خانواده‌های فقیری که در فاصله‌ی کمی از خانه‌ی او شب کریسمس دورهم جمع می‌شدند و همان چیزهای کمی را که باهم داشتند، قسمت می‌کردند. ولی الان می‌خواهیم به تهران برویم، ببینیم در دنیای واقعی شب کریسمس بین مسیحی‌ها و ارمنی‌های ایران چه حال و هوایی‌ دارد و آنها چه می‌کنند. صحبت‌های آلینا از هموطنان مسیحی در تهران را می‌خوانیم.

Download it Here!

اگر بخواهم شب کریسمس را فقط بین جامعه‌ی ارمنی بگویم، آنها دو دسته می‌شوند. یک جامعه ارمنی کریسمس برایشان یکجور جشن است که باعث خوشحالی‌ست، مثل نوروز که حال و هوای جشن دارد. دیگری، در مسیحیان - نه صرفا ارمنی- که به کریسمس اصلا به شکل دیگری نگاه می‌شود. در واقع یکجور چون تولد مسیح است و چون در ارتباطات مذهبی می‌گنجد، خب فضایش خیلی متفاوت‌تر است و فقط صرفا به‌عنوان یک جشن به آن نگاه نمی‌کنند.

خب این روزها چه برنامه‌هایی در تهران و در جامعه مسیحی و جامعه ارمنی برگزار می‌شود؟

در واقع اقلیت‌ها که جشن و میهمانی و شرایط خودشان را دارند. در کلیساها که خب مطمئنا برنامه داریم. روزهای یکشنبه - که امسال کریسمس هم روز دوشنبه شده بود- همه در کلیسا جمع بودیم و جشن بود. خب گفتم، فضایی که در میان ایمان‌داران اتفاق می‌افتد، خیلی متفاوت است با صرفا حالا یک جشن که بین مردم معمولی در خانه‌ها یا در دید و بازدیدهاست. ولی در کلیساها برنامه‌های خاص خودمان را داریم.

جشن در کلیسا شامل چه چیزهایی می‌شود؟

پرستش بوده، در واقع یکجور موعظه‌هایی بوده که برای شروع سال نوست. یکجور پاکسازی، شادی و جشن و حالا این وسط هم پاپانوئل آمده و هدیه‌ها را می‌دهد. من فکر می‌کنم سال‌های اخیر در جامعه ایران هم، حتا در جامعه‌ی غیرمسیحی حالا یا به‌خاطر احترام یا شاید صرفا به‌خاطر نبودن شادی‌هاست که مردم در کریسمس و سال نو خودشان را دخیل می‌کنند؛ با گذاشتن درخت و تزیین کردن و... این فضا به هرحال کماکان در جامعه دیده می‌شود.

در تهران جاهایی هست که مسیحیان یا ارامنه بتوانند بروند و لوازم جشن کریسمس را تهیه کنند؟ جای خاصی متمرکز هست، فروشگاه یا...؟

آره، فروشگاه‌هایی هست. خصوصا باشگاه آرارات برای ارامنه هر ساله بازارچه‌های کریسمس می‌گذارد. در خود کلیساها هم مرسوم است. هر کلیسایی، حالا چه کاتولیک باشد چه پروتستان یا گریگوری باشد، هرکدام در واقع آن بازارچه‌های کریسمس را دارند.


در سطح شهر چطور؟

در سطح شهر هم بیشتر فروشگاه‌هایی که فروشنده‌ی چنین وسایلی هستند، نه اینکه خیلی هم عمومیت داشته باشد.

مثلا من شنیده بودم در محدوده‌ی خیابان کریمخان که به یکی از کلیساهای بزرگ تهران نزدیک است، فروشگاه‌هایی که در ایام کریسمس درخت کریسمس یا تمام وسایلی که به این جشن مربوط می‌شود را می‌فروشند، متمرکزتر هستند.

بله، هست. در واقع در خیابان میرزای شیرازی بیشتر مرکزیت دارد.

هیچ‌وقت رفته‌اید آنجا و مثلا در عین‌حالی که برای خودتان در حال خریدکردن باشید، احساس کنید غیرمسیحی‌ها هم حضور دارند و دارند خرید می‌کنند؟

آره، خصوصا امسال برای من خیلی جالب بود که خیلی از دوستان و اطرافیانی که غیرمسیحی بودند درخت گذاشتند و کاج تزیین کردند. من فکر می‌کنم کمی فضا بازتر شده. با اینکه جامعه مسیحی اقلیت است در ایران، ولی من می‌بینم که غیرمسیحی‌ها هم خیلی علاقمندند و خیلی با احترام به کریسمس نگاه می‌کنند.

می‌خواهم بیشتر تاکید کنم که کریسمس فقط یک جشن نیست. در واقع، چون تولد مسیح به لحاظ تاریخی در این روز است و به هرحال عده‌ای معتقدند که در ۲۵­ - ۲۴ دسامبر بوده و در کلیساها جمع ایمان‌داران مسیحی معتقدند باور روحانی پشت قصه هم هست، صرفا نمی‌توانیم بگوییم که کریسمس یک جشن، یک شادی و یک مراسم است. حالا شاید برای افراد دیگر کریسمس تنها یک جشن شب سال نو باشد.

کریسمس در جامعه مسیحی یکی از جشن‌های خیلی بزرگ است و خیلی اهمیت دارد، به‌‌خاطر تولد مسیح و به‌‌خاطر کاری که مسیح با تولدش روی زمین انجام می‌دهد. من فکر می‌کنم که دیگر از آن جشن صرف خارج شده است.

با توجه به اینکه این ایام در ایران تعطیل رسمی نیست، برای ارامنه یا مسیحیان که می‌خواهند جشن بگیرند این مسأله مشکل ایجاد نمی‌کند؟

چرا، خصوصا اینکه من فکر می‌کنم مسأله‌ی مهم‌اش این است که در واقع سال نو در ایران چون با نوروز شروع می‌شود، این دوگانگی اصلا ناخودآگاه در زندگی اقلیت‌ها در این کشور وجود دارد. چون عملا یکجور سال نو میلادی برای آنها شروع سال نو جدید در زندگی‌شان، باورهایشان، اعتقاداتشان و دعاهاشان است و چندماه دیگر در اواخر اسفند و آغاز فروردین ما باز دوباره این سال نو را در این اجتماع داریم. این دوگانگی وجود دارد.

همراهی جامعه تا حدودی هست برای اینکه ما بتوانیم دو سه روزی مرخصی داشته باشیم یا از تعطیلات استفاده کنیم. ولی آن حالت عمومیت را که در کشورهای اروپایی و آمریکاست، طبیعتا وجود ندارد. من فقط خوشحالم که مردم با این اقلیت خوب تا می‌کنند. احترام وقتی هست، همین تبریکات و این که در سطح شهر کم ‌و بیش آدم می‌بیند درختی گذاشته شده و آن شادی هست، برای ما با همه کم و کاستی‌هایش باعث خوشحالی‌ست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)