فرهنگ


به مناسبت سی‌امين سالگرد انقلاب بهمن (۸)
انقلابيان روس و انقلابيان ما ـ بلشويسم

وقتی که رهبری انقلاب به دست ائتلافی از خمينيست‌ها و ليبرالهای اسلامگرا افتاد، کمونيست‌ها ــ که خود را مغبون و رانده از مشارکت در حکومت انقلابی يافتند ــ می بايست تکليف خود را با اين رهبری روشن می کردند. آنها می بايست تصميم بگيرند ماهيت دولت برآمده از انقلاب بهمن چيست، تا چه اندازه بايد با آن اتحاد کرد؛ نيروهای دوست و دشمن کدامند؛ با چه نيرويی (در دولت و خارج از دولت) بايد متحدشد و با کدام جنگيد.



به مناسبت سی‌امين سالگرد انقلاب بهمن (۷)
متفکران روس و روشنفکران ما ــ پوپوليسم

در بررسی انقلاب بهمن پنجاه و هفت، يکی از پرسش‌های مطرح شده، مربوط است به رفتار روشنفکران در اين انقلاب. چرا روشنفکرانی که مهمترين خواسته‌ی آنها «آزادي» بود، بيش از همه با «ليبرال‌ها» و «ليبراليسم» دشمنی ورزيدند، و در عوض، حمايت فکری و سياسي‌ی خود را در اختيار روحانيت و نيروهای مذهبی بومی‌گرا قرار دادند؟ اين پرسش به ويژه در باره‌ی روشنفکران سکولار جديت پيدا می کند، همانها که سازندگان اصلی فرهنگ جديد ايرانی در قرن بيستم به شمار می آيند. چه عناصری در جهان بينی و ايدئولوژی آنها بود که آنان را وامی داشت «آزادی‌های ليبرالي» را فدای مبارزه با غرب و «امپرياليسم» سازند؟



به مناسبت سی امين سالگرد انقلاب ايران (۶)
منورالفکران و مجتهدان در انقلاب مشروطه

برای فهم بهتر انقلاب اسلامي بهمن ۱۳۵۷ بايد دو روش توأمان را به کار گرفت: قرار دادن اين انقلاب در زمينه و بستر رابطه ميان شيعيسم و نظام سياسی در تاريخ ايران، و مقايسهء اين انقلاب با انقلابهای تاريخی ديگر. يکی از گرهگاههای مهم ارتباط شيعيسم با نظام سياسی را در انقلاب مشروطيت ايران شاهد هستيم. اين گرهگاه از جهتی ديگر نيز حائز اهميت است و آن ارتباط يا تقابل شيعيسم با روشنفکري‌ی مدرن است؛ يعنی همان تضاد تاريخي‌ی عميقی که در جنبش ملی شدن نفت، در «انقلاب سفيد» محمدرضا شاه، و مهمتر ازهمه در انقلاب اسلامی ۱۳۸۷ شمسی، تکرار شد و تا همين امروز نيز شکلهای متفاوت آنرا می‌توانيم ببينيم.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۱۳)
پيروزی جزميات

پس از غزالی، بزرگ ترين انديشمندان فلسفی در تمدن عربی اسلامی، از چند استثنا که بگذريم، همواره در توانايی‌های عقلی انسان تشکيک کردند و منطق اثباتی را خفيف داشتند؛ آنها بر تقدم ايمان و مرجعيت بی چون و چرای سنت و شريعت تأکيد کردند. عقل نزد آنان منحصر می شد به استفاده از منطق قياسی، و هرگز اين نظر مورد قبول واقع نشد که عقل می تواند بدون ياری از وحی و کلام، خود مستقلاً راهش را به حقيقت بيابد. نوآوری در مسايل دينی، معادل بدعت و گاه الحاد دانسته شد.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۱۲)
انسان ‌شناسی فلسفی معتزله و اشعری

اينکه انسان بايد پاسخگوی اعمالی باشد که عليه خدا و ديگران مرتکب شده، پذيرفته می‌شود اما فراتر از اين حکم کلی، هيچ نظريه حقوقي ای درباره‌ی مسامحه و قصور و هيچ نظريه‌ای درباره‌ی مسؤوليت اعمال ناشی از کوتاهی و ندانم‌کاری که به ديگران صدمه می‌زند، تدوين نمی‌شود. موضع صريح اشعری اين بود که، «در مورد همه‌ی افعال که خدا خالق آنها و انسان کسب کننده‌ی آنها است، خدا دارای قدرتی است که انسانها را به انجام آن افعال برمی‌انگيزد.» بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب ـ بخش دوازدهم



به مناسبت شصتمين سالگرد صدور اعلاميهء حقوق بشر
اختراع حقوق بشر

به هنگام بحث از حقوق بشر معمولاً از سه اعلاميهء مهم سخن به ميان می‌آيد: اعلاميهء استقلال آمريکا (۱۷۷۶)، اعلاميهء حقوق بشر و شهروندان در انقلاب کبير فرانسه (۱۷۸۹)، و اعلاميهء جهانی حقوق بشر مصوبهء سازمان ملل متحد (۱۹۴۸). نويسندگان اين اعلاميه‌ها آگاه بودند که طی تاريخ اين حقوق به هيچ وجه «طبيعی» و «جهانی» نبوده اند. اين نويسندگان در واقع معتقد بودند که اين حقوق بايد طبيعی و جهانی تلقی شوند. اين يک قضاوت اخلاقی (و نه ناشی از مشاهدهء تاريخي) است.



نقد مفهوم پارسایی در نوشته های محمدرضا نیکفر
پرسش از پارسایی

یحیی بزرگمهر: نیکفر گرایشِ سودایِ دینی به سمتِ مطلق‌خواهی، اراده‌یِ نفی و تحویلِ دین به قدرت به‌جایِ گرایش به سویِ پارساییِ دینی با ویژگی‌هایی چون خیرخواهی، نوع‌دوستی، مثبت‌نگری را نشانه‌یِ فترتِ پارسایی و سقوطِ اخلاق در حوزه‌هایِ پرورشِ آیین می‌داند. اما اگر اسلام به‌نحوِ غریزی قدرت‌مدار است اصلاحِ این آیین به‌هدفِ احیاءِ پارساییِ اسلامی چگونه امکان‌پذیر است؟ بررسی و نقد مفهوم پارسایی در نوشته های محمدرضا نیکفر.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۱۱)
عقل و وجدان

مسيحيت همواره بر مسؤليت اخلاقي‌ی بی قيد و شرط فردی اصرار ورزيده که همان آموزه‌ی سنت پال درباره‌ی وجدان است. آکويناس می‌گويد اگر فرمانی از بالا، از سوی آن مرجعی که شما خود را تسليم و موظف به اطاعت اش کرده ايد برسد که با وجدان شما سازگاری نداشته باشد، بايد از آن فرمان سربپچيد؛ و سخنان معروف مارتين لوتر در برابر امپراتور که رفتار خلاف وجدان جايز نيست همه براساس آموزه‌ی سـنتي‌ی مسيحي‌ی وجدان بوده است.



پيگرد جمعيت آل‌ ياسين

در ماه رمضان امسال برنامه‌ای از شبکه‌ی يک به نام «اين‌شب‌ها» پخش ‌شد که در آن مأموری به نام بهزاد ‌نيلوفری چند شب مقابل دوربين برای مردم در مورد «فرقه‌ها» صحبت کرد. اين شخص کسی است که قبلاً از اعضای فعال ستاد امر به معروف و نهی از منکر بوده و ما در نهايت تعجب ديديم که به عنوان «مهندس» بهزادنيلوفری ــ عنوان جعلی ــ و به عنوان «پژوهشگر فرقه‌ها» جلوی دوربين معروفی شد.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۱۰)
انتقاد عقلی از نص مقدس

مفسران مسيحی در قرون وسطا، پيشاهنگان رويکردی به کتاب مقدس و مستندات تاريخی بودند که جايگاه عقل و ابزارهای منطقیِ استنتاج را مقدم بر معنی لفظی کلام قرار می دهد. سنت نقادی از انجيل و کتاب مقدس در مسيحيت يک سنت منحصر به فرد غربی است که در قرنهای دوازدهم و سيزدهم ميلادی سرچشمه گرفت و در عصر روشنگری به شدت توسعه يافت. برعکس، چنين سنتی هرگز در انديشهء اسلامی پرورانده نشد.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۹)
ورود تفکر يونانی به غرب و مقايسهء آن با اسلام

هراندازه دربارهء تأثير عناصر تفکر افلاطونی بر انديشمندان مسيحي ِ قرون وسطا در اين دوران صحبت کنيم کم گفته ايم، و اين دوران درست قبل از فرارسيدن ارسطوی «تازه يافته» است. اين پلاتونيسم يا افلاطون گرايی به همهء رشته های پژوهشی سرايت کرد از جمله به مطالعهء طبيعت و همچنين پژوهش در نصّ کتاب مقدس.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۸)
احيای عقلانيت يونانی در غرب

احيای ميراث حقوقی رومی همراه با انتقال سنت مفقود شدهء يونانی، از طريق ارتباطات جديد با فرهنگ عربی و اسلامی در قرن دوازدهم ميلادی باعث پيدايش رنسانس يا نوزايی فرهنگی در اروپا شد. اين فرايند انتقال فرهنگی بر همهء حوزه های فکری تأثير گذاشت.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۷)
پيشينهء داوری ـ انسان يا الله؟

مفهوم پيشينهء قضايی و مفهوم حکم فقهی وضع شده توسط انسان، اسلامی نيستند زيرا هرآنچه که به طور اخص جنبهء حقوقی و فقهی دارد بايد سابقه اش در قرآن يا احاديث موجود باشد. به عبارت ديگر، پيشينه های قضايی به هنگام وفات پيامبر به کمال خود رسيده بود و به اين اعتبار معنی ندارد که از سابقهء قضايی خارج از قرآن و سنت سخن بگوييم.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۶)
فقاهت و عقلانيت

در شريعت عناصر متعددی از يک نظام حقوقی غايب است؛ اشخاص و نهادهای حقوقی مثل کورپوراسيون ها در قوانين اسلامی وجود ندارند، مفهوم مسؤليت حقوقي ِ فردی و مفهوم قصور و اهمال برای قوانين اسلامی شناخته شده نيست، و قواعد مربوط به آوردن ادلـّه بسيار ابتدايی اند.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۵)
اجتهاد فقهی و عقلانيت

انگيزه های عقلی در دوران نخستين تفکر حقوقی در اسلام، که در صدد برآمد احکام را به شکل مجموعه ای سيستماتيک و متجانس از دانش مربوط به اين رشته مدون کند تا مؤمنان از راه راست دور نيفتند، با حذف نقش عقل انسانی به عنوان منبع مستقل حقوق، به اين هدف رسيد.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۴)
عقلانيت حقوقی

طبق نظريهء کلاسيک حقوق اسلامی، منابع فقهی چهار دسته اند: قرآن، احاديث، قياس، و اجماع. فقيهان مسلمان مدام با اين وظيفه روبرو بوده اند که از متون مقدس برای موارد تازه و بدون سابقه احکام حقوقی بتراشند بدون آنکه اذعان داشته باشند چنين ناسازگاری هايی در واقعيت وجود دارد.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۳)
نقش حقوق در گسترش عقلانيت

مغرب زمين يا اروپای غربی پس از آنکه انقلاب حقوقی خود را در قرنهای دوازدهم و سيزدهم از سرگذراند تبديل به زمين به مراتب بکرتری شد (در مقايسه با ساير تمدنها از جمله تمدنهای اسلام و چين) که بتوان در آن بذر نهادهای آزاد و آزاد انديشي را کاشت تا حوزه های خودمختار برای رشـد علم مدرن بارور شوند.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۲)
سرچشمه های عقلانيت

تحقيقات کلاسيک در بارهء بروز شکل های متعدد تجربه گرايی عقلی در غرب از يک جهت ناقص است به اين لحاظ که تاريخ فعاليت های تجربی را در علوم عربی ناديده می گيرند. همهء مباحث مربوط به اين حوزه دچار اين کمبود هستند که احکام روشنی را که در مورد منطق علوم تجربی از سوی دانشمندان عرب و مسلمان سالها قبل از رنسانس بيان شده، دست کم در سه علم متفاوت، به حساب نياورده اند.



بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب (۱)
بررسی تطبيقی عقلانيت در اسلام و غرب

کتاب «برآمدن علم مدرن در دوران آغازين ـ اسلام، چين، و غرب» پژوهشی است مهم در جامعه شناسی دين و جامعه شناسی علم. جامعه شناسی علم به بررسی زمينه های فرهنگی رشد و تحول علوم می پردازد. هدف پژوهش يافتن دلايل پيدايش و توسعهء عقلانيت غربی و متعاقب آن گسترش علوم مدرن در غرب است. روش پژوهش، بررسی تطبيقی بسترفرهنگی رشد عقلانيت در تمدنهای مختلف است. بستر فرهنگی در برگيرندهء حيطه های فکری فلسفی، دينی، حقوقی، و نيز نهادهای مربوط به آنها نظير حوزه ها، مدرسه ها، کالج ها و دانشگاهها است.



راز و رمز کلام الهی ـ قدرتِ قهر و فرمانروايی

فهم و درک «کلام الهی» را برعهدهء کسانی گذاشته ايم که حرفه ای برای خود ساخته اند از نافهم کردن و مبهم ساختن اين کلام، يعنی دينداران حرفه ای از جمله تفسير گران و تأويل گران کتاب «آسمانی»، که در راز آميز کردن و حتی جادويی نمودن اوامر و منهيات يک متن مبتنی بر قهر از هيچ فروگذار نکرده اند.