تاریخ انتشار: ۲۶ خرداد ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

حجاریان: دولت احمدی‌نژاد در حال فروپاشی است

سعید حجاریان با اعلام این که دولت محمود احمدی‌نژاد ناتوان از تأمین امنیت و کنترل تورم است، گفت که دولت وی در حال فروپاشی است؛ چرا که ایران را هرج و مرج فرا گرفته است.

سعید حجاریان دومین فرد سرشناس ایرانی است که در اظهاراتی کاملاً صریح پیش‌بینی کرده است دولت احمدی‌نژاد فرو خواهد پاشید.

پیش‌تر عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد در دولت محمد خاتمی در یادداشتی در پایگاه اینترنتی روزنامه الشرق‌الاوسط نوشته بود که خورشید احمدی‌نژاد در حال غروب است.


سعید حجاریان، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت

اظهارات حجاریان در حالی بیان می‌شود که بسیاری از مراجع بلند‌پایه مذهبی، ائمه جماعات و اقتصاد‌دانان از موج فزاینده قیمت کالاها و خدمات در ایران به شدت انتقاد می‌کنند.

محمود احمدی‌نژاد در سال ۱۳۸۴ در حالی قدرت را در ایران به دست گرفت که در شعارهایش به مردم وعده داده بود که ثروت را به طور عادلانه تقسیم کند.

سعید‌ حجاریان که در محافل سیاسی بیشتر به عنوان یک تئورسین شناخته می‌شود تا فعال سیاسی، در گفت و گویی با عباس عبدی که امروز یکشنبه در وب‌سایت این روزنامه‌نگار منتشر شده، اعلام کرده است:‌ «مردم از آینده خود هیچ تصویری ندارند و احساس ناامنی می‌کنند.»

> متن کامل این گفت و گو را بخوانید

از ابتدای امسال در ایران دو حادثه بمب‌گذاری در شیراز و غرب تهران منجر به کشته شدن ۱۳ نفر و زخمی شدن ۲۰۰ تن دیگر شده است.

مقامات امنیتی ایران اعلام کرده‌اند که عوامل این حادثه را دستگیر کرده‌اند.

با این حال به اعتقاد حجاریان در حال حاضر «سیستم‌ غارت» در ایران به وجود آمده است و این وضعیت «شرایط برای ظهور یک مستبد فاشیست» را مهیا خواهد کرد.

وی جزئیات بیشتری در این مورد که منظورش از یک مستبد فاشسیت کیست، ارائه نکرد و در پاسخ به پرسش عباس عبدی در خصوص ارزیابی خود از انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران گفت که حزبش اجازه نداده است تا در این باره اظهارنظر کند.

سعید حجاریان در بخش دیگری از تحلیل خود از وضعیت کنونی و آتی ایران در دولت محمود احمدی‌نژاد، با تاریک توصیف کردن چشم‌انداز آتی کشور گفت:‌ «چشم‌انداز تاریک است. درآمدهای نفتی هم این مسأله را تشدید کرده است و دچار نوعی بی‌آیندگی شده‌ایم.»


در همین رابطه:
مهاجرانی: خورشید احمدی‌نژاد در حال غروب است
انتقاد مراجع مذهبی از سیاست‌های اقتصادی دولت
انتقادات اقتصادی نمایندگان از احمدی‌نژاد
انتقاد هاشمی رفسنجانی از «گداپروری دولت»

نظرهای خوانندگان

ta zamani keh Raahbar posht sar afrad ... mesle Ahmadinazhad hast heech fayedeeii nadard.

-- بدون نام ، Jun 16, 2008 در ساعت 04:27 PM

فروپاشیده شد، فروپاشیده شدیم، فروپاشیده شدید. زنده باد اصلاحاتِ راه امامی!!

-- خاطره‌ها ، Jun 16, 2008 در ساعت 04:27 PM

هر کس دیگری جای محمود احمدی بود همین گونه میشد نه تنها دولت بلکه نظام جمهوری اسلامی به غروب خود نزدیک میشود امیدوارم فشار بر روی مردم بیشتر شود تا ...
این قشر را مردم ایران باید صدها سال یش می شناختند (فراموشی تاریخ وهویت ایرانی توسط مردم این بلا را سرمان اورده )
هرکه باز ماندازاصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
همه چیز از پایه خراب است .درست شدن این پایه کار اینا نیست کار یک نظام و دولت میهن پرست است.(ایرانی های ملی گرا)

-- شادمهر ، Jun 16, 2008 در ساعت 04:27 PM

اکنون وقت آن است که مجلس نشان دهد که به مردم ومنافع ملی می اندیشد و با رای به عدم کفایت احمدی نژاد این عامل بحران اقتصادی، بی اعتباری ایران، و استبداد را از سر راه بردارد. من چه خوش خیالم!! از خودم بدم آمد.آخه مجلسی که برآمده از مردم نیست چگونه می تواند به فکر مردم و منافعشان باشد؟!! ولی خوب آرزو بر جوانان عیب نیست.

-- مجید ، Jun 16, 2008 در ساعت 04:27 PM

در سال 57 مردم ایران یک نظام 2500 ساله را فرو پاشیدند امروز به نظر من عملیات فروپاشی یک نظام 1400 ساله در جریان است رهبر این عملیات محمود احمدی نژاد است من به او رای ندادم یعنی اصلا رای ندادم ولی از هر کسی که رای می داد خواستم حال که این خفت را می پذیرد به او رای دهد که راه میا نبر دارد و از چاقوی پنبه ای امثال حجاریان بهتر است . احمدی نژاد واقعا دارد در مسیر نیکی حرکت می کند . جشن پیروزی چه زیباست

-- بدون نام ، Jun 16, 2008 در ساعت 04:27 PM

جشن پیروزی ای قرار نیست گرفته شود که زیبا هم باشد برادر یا خواهر!
پیروزی ای نیست. فقط فروپاشی آن ساختاری است که امثال روشنفکران مسلمان همدست نظام مقدس به شدت کمکش کردند تا پا بگیرد و
این دوستان نیز از همین می هراسند.
در فروپاشی تو می پاشی، من می پاشم. و او نیز می پاشد.
روزگار غریبی است نازنین ، زیست در عصر بزرگ و پر افتخار غارت همگانی،
همه مجرمیم:
چه ما کوته دسان که به یک رشوه و عشوه ی ناچیز از غارت "بلای سیاه (نفت)" راضی می شویم و رضایت می دهیم و دم برنمی آوریم تا آقایان مجبور شوند حداقل خود را جمع و جور کنند و بقای خود را تضمین،
و چه غارت گران بزرگ که هر یک به تیول هایی که از خدایگان خود فراچنگ آورده اند، راضی نیستند و اقطاعات بزرگ تری را نشانه رفته اند نازنین!
به نظرتان نمی آید مردم ایران دیگر تاب سختی های رفتن خشونت آمیز یک سری غارت گر بزرگ و آمدن یک سری غارتگر کوچک (که قرار است بشوند غارتگر بزرگ ) را ندارند.
مگر نه این است که در دوران شدت و حدت و کشت وکشتار، فقط لمپن هایند که جرات و جسارت بیشتر دارند و گوی سبقت در مسیر قتل و سوزاندن و جنایت بی محاکمه را از هر کس دیگری می گیرند و مخصوصا توی اهل اینت نت را با یک ... می فرستند پی کارت و رهبری های عملی را همانان به دست می گیرند؟
پس بهتر است این آرزو ها را نکنیم و فقط وفقط جسارت و شجاعت مدنی مان را بپرورانیم و بروز دهیم.
حال این گوی و این میدان

-- امیدوار ، Jun 17, 2008 در ساعت 04:27 PM

سلام.
جناب آقایان عبدی و حجاریان!
خوانندگان محترم!
بر هر دوی آقایان، واضح و مبرهن است که در ایران نه تنها فراکسیونیسم نداریم ، نه تنها حزب نداریم، بلکه فقط و فقط 1- کلوپ سیاسی اعلام شده ی علنی داریم که اسمش ممکن است حزب یا جبهه باشد و 2- کلوپ اعلام نشده داریم که مفهومش محفل باندی یا "پنهان کاران همسود" است.
هر دوی این ها نیز، به ساختاری سیاسی اشاره دارد به نام هپتارکی (حکومت هفت نفره)، که خود این دوستان که از 22 بهمن به بعد ستون نظام بوده اند و با نظریات فنی ی هوشمندانه شان به حکومت آقایان علما حقیقتاً یاری رسانده اند و تقویت اش کرده اند تا "دور (هژمونی)" را مثلن از دست بچه های چپ بگیرند و در آخر این چنین میوه های شیرینی به بار آورند که در چهره ی مشعشع روحانی- نظامی- سرمایه دارانی می بینیم که خود آقایان بهتر از هر کس می شناسندشان.
یکی از دوستان نزدیک به این دو بزرگوار (آقایان عبدی وحجاریان) به کسی میگفت
: "ببین! جریان انتخابات در ایران مثل سرقت بانک است. چند روز زود تر از سرقت، رییس باند که "یه فکر اساسی" تو کله اش اومده، شروع می کنه به عضو گیری باند. ظرف یکی دو روز طرح رو توجیه می کنه ، چند روز تدارکات و چند روز تمرین، و بعد "عمل " و بع............د! تقسیم منافع غارتی! و بعد دور شدن اعضای باند از هم و پاک کردن "ردّ پا های هم".......... تا سرقت بعدی.

پس خواهشا ً ادای از ما بهترون رو واسه ی ما ببو های این طرف آبی (وطنی) در نیارید که مثلن ما خام بشیم که :آره ما فقط یه 10 سالی با دموکراسی ی 750 ساله ی انگلیس و 600 ساله ی هلند فاصله داریم و حزب هم داریم ، منتهی فقط فراکسیون هاش رو نتونسته ایم راه بندازیم!؟

لطفا ً راستش رو بگین به خواننده هاتون که بابا، ما سواد دارای "دستگاه علما" از اولش،دچار وحشت واقعی و فوبیا از "نظریه و سندروم بی آیندگی" بوده ایم و تموم این کار ها فقط به خاطر بقا بوده و بس!
لطفن بعد از این همه سال با مردم روراست تر باشید و بگویید حال که " همان میوه ی تلخ بار آورد " رخ داده، چه کنیم که از درد و رنج مردم کم کنیم. به مردم بگوییم در ساخت این هاویه و جهنم فساد و غارت و جنایت و تباهی ی کم نظیر تاریخی، ما (دو نفر) در کنار بسیاری دیگر، سهیم بوده ایم و بسیار بیشتر از مردم عادی نیز سهیم بوده ایم این محصول کار متفکرانه و برنامه مند ماست در پشت پرده ی نظام مقدس و بر همین اساس می خواهیم قدری از دردناکی آن آینده ی درد ناک (برای مردم) کم کنیم. و در این راه حاضریم به "خاطره ی مشترک" با دوستان ویاران قدیم"پشت کنیم" و هزینه اش را نیز بدهیم. هر دو بزرگوار می فهمند که چه می گویم، دوستان "اهل اشارت و اهل نظر" ند.
وقت تلف نکنید لطفا، هم وقت خودتان و هم عمر دیگران را.
شاعر فرمود:
" تا نشان اسب ها را گم کنند
ترکمانا نعل را وارونه زن"
یا فرمود:
چو بهمن به زابل ستان خواست شد
چپ آوازه افکند و از راست شد"
امیدوارم که مصداق هیچ یک ازین دو بیت نمانید.
با درود.
و تشکر از جناب عبدی، که این کامنت را در سایت خود :"آینده" منتشر کرد

-- عابر ، Jun 18, 2008 در ساعت 04:27 PM

1. احمدی نژاد سعی اش را کرد که ثروت را به طور مساوی تقسیم کند، اما میان صف "پابرهنگان میلیونر"، گدا-گشنگان دور و بر خود و غارتگران فرصت طلب در قالب دیندار!
2. نه احمدی نژاد بلکه جمهوری اسلامی و ولی فقیه گرفتار پریشانی و آشفتگی و بحران مزمن هستند....
3. مردم نه تنها تصوری از آینده ی خود ندارند، بلکه تصور درستی از زندگی فعلی و آن چه که باید باشند هم ندارند. مردم در جهل نگه داشته شده اند، غیر از دانشگاه آزاد که از نظر کیفیت آموزشی پشیزی نمی ارزد، چند موسسه آموزش عالی مثل دانشگاه ملی و تهران در دوران آقایان ساخته شده است تا دیگر به چیزی به نام کنکور نیازی نباشد؟؟؟ مردم ایران مثل توپی شده اند که نادانی و گرسنگی در دوره های گوناگون تاریخی آن ها را به یکدیگر پاس می دهند. راه حل و حرف اساسی همان است که ابراهیم یزدی هم شبیه آن را گفت: بدون ولایت فقیه باید قانون اساسی را دوباره بنویسیم!

-- پارسا پویا ، Jun 19, 2008 در ساعت 04:27 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)