تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۳۸۶ • چاپ کنید    

بابک امیر خسروی: نظارت بین المللی راه حل انتخابات ایران نیست

بابک امیر خسروی گفت: مسئله اساسی در ایران نقش نظارتی شورای نگهبان است؛ که این نظارت را می گوید قانونی است و در این زمینه نظارت بین المللی نمی تواند نقشی داشته باشد.

بابک امیرخسروی، فعال سیاسی ایرانی مقیم پاریس در گفتگو با رادیو زمانه اعمال نظارت بین المللی پیشنهاد شده توسط برخی از گروههای سیاسی ایرانی برای انتخابات را موضوعی بی فایده دانست و گفت: « در ایران هنوز دیده نشده که صندوق ها را عوض کنند و تقلبات عجیب و غریب بکنند . تخلفات بوده ولی به آن صورت تقلبات نبوده.» وی تامین شرایط برگزاری انتخابات در ایران را یک موضوع داخلی دانست و افزود: « فرض کنید الان یک عده ای بیایند آنجا چه چیزی را می خواهند نظارت بکنند؟ مسئله اساسی در ایران نقش نظارتی شورای نگهبان است؛ که این نظارت را می گوید قانونی است و در این زمینه نظارت بین المللی نمی تواند نقشی داشته باشد. بنا براین من این ها را راه حلی برای تأمین شرایط انتخابات آزاد نمی دانم.»

این فعال سیاسی ایرانی که در پاریس زندگی می کند، در گفتگو با خبرنگار زمانه موضوع انتخابات را در ایران امر مهمی دانست و گفت: « از دیدگاه من انتخابات به طور کلی در همه کشورهایی که امکان انتخابات هست، امر مهمی است. ما از طریق انتخابات حاکمیت ملت را اجرا می کنیم. هیچ راه دیگری جز انتخاب ارگان های رهبری، چه اجرایی، چه مقننه، تا شهرداری ها، یا هر جای دیگری که ممکن باشد، برای اعمال حاکمیت ملت وجود ندارد. بنا براین اساساً انتخابات یک امر بسیار مهمی است برای پیشبرد دموکراسی.»

وی افزود: « در جمهوری اسلامی به نظر من این امر خیلی خیلی اساسی تر است، برای اینکه خود جمهوری اسلامی با انتخابات اصلاً به قدرت رسید. همین نیروی حاکم روحانیت از ابتدا با رفراندم به قدرت رسید، جمهوری اسلامی با رفراندم تأیید شد، بعد از آن هم مرتب انتخابات بوده، و بنا بر این نیرویی که الان حکومت می کند، که با انتخابات آمده، و خود را همواره به عنوان نیرویی که حمایت می شود از طرف مردم اعلام می کند، ابزار مهمی را در اختیار مردم قرار داده است.»

وی به عنوان یکی از نیروهای فعال اپوزیسیون ایرانی اظهار داشت: « من از اول رویکردم به انتخابات همواره با یک دید مثبت است. من انتخابات را یک آکت و عمل سیاسی می دانم که تا آخرین لحظه و امکانات، در حداقل امکاناتی هم که وجود داشته باشد، باید از آن استفاده کرد؛ برای اینکه این تنها راه است. و کم هزینه ترین راه هم هست. »

این فعال سیاسی در مورد امکان فراهم شدن شرایط انتخابات آزاد، گفت: « می کنم قاعدتاً در حاکمیت دستگاه کنونی رهبری ایران، این مقدار واقع بینی وجود داشته باشد که پنجره ها را تا حدی باز کنند که مردم تشویق بشوند به شرکت در انتخابات. ولی هنوز من نمی توانم به طور قطع بگویم که اینطور حواهد شد. »

امیر خسروی به خبرنگار زمانه گفت که نظارت استصوابی حتی اگر بصورت خشنی هم اعمال شود، شامل شهرهای بزرگ مثل تهران و اصفهان و تبریز می شود. وی افزود: « انتخابات مجلس در یک سطح گسترده ای در ایران صورت می گیرد که خیلی فاکتورهای محلی در آنجا تعیین کننده است که اصلاً آقایان امکان اعمال نفوذ تا آن مناطق دورافتاده را ندارند. احتمال دارد دو سیاست متفاوت داشته باشیم. مثلا در تهران؛ اگر آنچنان نیروهای آزادی خواه و اصلاح طلب را حذف کردند که دیگر شرکت در انتخابات فایده ای ندارد، آنوقت باید در آنجا سیاست دیگری اتخاذ کرد. احتمال دارد در شهرستان ها شرایط متفاوت باشد و به نظر من آنوقت باید متفاوت برخورد کرد.»

نظرهای خوانندگان

جناب بابک امير خسروی باسلام بايد عرض کنم که بنده به عنوان يک ايرانی ساکن ايران و زير سايه بان بی سخاوت و نحس و پليد ...با شما موافق نيستم. حکومت اسلامی از اول با تقلب سر کار آمد با تقلب هم حکومت کرد و تا روزی که سرکار باشد تقلب خواهد کرد. انتخاباتی که شما به آن اشاره می کنيد دروغی بزرگ است. ولی ايکاش تنها تقلب می کرد که اين حکومت با جنايت و مفسدت خود روی تمامی جنايتکاران و مغولان و طوايف مختلف که هر از چندی به ايران حمله کردند را سفيد کرد. اين حمله تنها با حمله ی وحشيانه ی اعراب به ايران قابل مقايسه است. چنانکه می دانيم واجب شرعی بوده و هست که به زنان دختران کشور به غنيمت گرفته تجاوز شود، هر آزادی خواهی را به نص صريح قرآن مهدور الدم بدانند بکشند، شکنجه کنند، زندانی کنند، دق مرگ کنند. و اين هر دو کار را هم در زمان حمله اعراب به ايران کردند و هم در زمان دومين حمله اسلام به ايران و آمدن خمينی ... به ايران. آنروز هر آزدی خواهی را مفسد فی الارض خواندند کشتندش و امروز هم چنين خواهند کرد. برای چه امروز مردم را تهديد به ارتداد می کنند و زنان و دختران و مردان را به زندان می برند و با حکم عالی اسلام آنان را مرتد می نامند به آنان تجاوز جنسی می کنند، شکنجه می کنند، و سرانجام که از آنان کام گرفتند آنان را می کشند تا باز گفته نشود؟ پاسخش اين است که در قرآن که ام الکتاب اينان است چنين دستور آمده. امروز هرکشوری حق دارد به کشوری ديگر در به عدالت رسيدن در به رفاه رسيدن در به دموکراسی رسيدن و در استخلاس ديگر کشور وارد عمل شود. امروز روز به روز جهان کوچکتر می شود. بنا بر اين ما بايد دست هر کس که بتواند در رسيدن به آزادی کمک کند را بفشاريم. شما بدانيد و آگاه باشيد که پاسداران و بسيجيان و نيروهای انتظامی را حکومت تنها برای سرکوب مردم و ماندن خودش ساخته و پرورش داده است. شما، و البته به عنهوان توده ای سابق و شايد هنوز هم ضد آمريکايی بدانيد که روزی که تمامی و
... رهبری و دستگاه روحانيت ته بکشد همين رهبری که من و شما را به جرم ارائه ی راه گفتگو با آمريکابی غيرت خوانده بود چنان بی غيرت شود که دست بوش و حتا پوتين او را ببوسد تا بر قدرت بماند. من بنا بر بستگانی که در سپاه دارم اين خبر را به شما بدهم که دستگاه رهبری در حالا پيمودن آخرين پله های سرسپردگيش به آمريکا ست. ولی اگر مردم و دست اندرکاران سياست ملی بتوانند کادر های بين المللی را وارد عمل کنند شايد سرانجام اين حکومت تن به يک رفراندوم بدهد و بی خونريزی ما از حکومتی به حکومت ديگر برويم وگر نه عاقبت اينهمه ضديت با ايران و فساد سراسری و خرافات با گسترش روزافزون ما يک راست به جنگی وحشتناک رهنمونيم. آقای بابک امير خسروی شما از نسلی هستيد که سالها با دليل بر ضد حکومت شاهنشاهی ايران فعاليت کرديد خوب يا بد را به زمانی ديگر می گذارم ولی شما و دوستانتان هميشه دو دوزه بازی کرديد، و سر بزنگاهها هرگز ملی نبوده ايد. نوشته های صادقانه نمود شما را خوانده ام. اميدوارم صادقانه باشد! ولی از من جوان به شمای پير نصيحت ايران تا زمانی که زير سايه منحوس ...و خرافات... باشد هيچ دريچه ای بروی آن باز نيست. بدانيد و آگاه باشيد که اين حکومت ايران را به درجه ای از فساد اخلاقی مالی و حتا جنسی رساند، و اين حکومت نا امنی را چنان همه گير کرده که شما که در آلمان و انگليس زندگی می کنيد حتا تصور آنرا هم نمی توانيد بکنيد. مردم ايران امروز تنها آرزوی ديدن ... را بر سر دار دارند. همين. برای همين هم شايد با آمدن چند نفر از سازمان ملل و نظارت آنها بر « انتخابات انتصابی» اين دل مردم ، اين عقده مردم قدری باز شود. و شما که در واقع پيری از پيران سياست ايرانيد و حتما دلی در سودای آن داريد بايد اين عقده را باز شناسيد. فردا خيلی دير خواهد بود فردايی که ايران را سراسر آتش و خون بگيرد. و بدانيد که من دانشجو هستم و فرزند يک بقال و در حجنوب شهر وحشتناک تهران زندگی می کنم و هر روز شام نفس مسموم ولايت ششهايم را آزار می دهد... تندرست باشيد آقای بابک امير خسروی

-- پرويز از جنوب شهر تهران ، Jan 12, 2008 در ساعت 05:14 PM

شاید من هم کاندید نمایندگی مجلس شدم!

-- ارنستو ، Jan 12, 2008 در ساعت 05:14 PM

سخن مرا با بابک اميرخسروی منتشر نکردید ایکاش بکنید.

-- بدون نام ، Jan 13, 2008 در ساعت 05:14 PM

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)