اندیشمندان فلسفه


روان‌شناسی اجتماعی خودرو

حمید پرنیان: لذت، ترس، ناامیدی، رضایت‌مندی، درد، غبطه‌خوردن، همگی احساساتی است که خودرو در ما پدید می‌آورد: واکنش‌های عاطفی‌ای که به خودرو داریم و احساساتی که نسبت به رانندگی داریم در خریدن خودرو، نوع راندن آن یا که شکلِ اسکان در خودرو تاثیرگذارند. برخی از انسان‌شناسان فرهنگی، خودرو را پدیده‌ی دورگه‌ای می‌دانند که هم اجتماعی است و هم فن‌آورانه.



روز جهانی فلسفه و چالش‌های فکر ایرانی

سام محمودی: این نوشته، متن سانسور نشدۀ یادداشتی است که پیش‌تر به‌شکلی ابتر و بی‌سر وته به مناسبت روز جهانی فلسفه، روز ۳۰ آبان ۱۳۸۹در روزنامه «شرق» منتشر شد و جز شرمساری در میان اهالی اندیشه برای این‌کمترین بجای نگذاشت و تلاش مدیر مسئول برای بقای روزنامه بر تقلای مذبوحانه راقم جهت جلو گرفتن از سانسور چربید؛ چیزی شبیه تلاش برگزارکنندگان روزجهانی فلسفه در ایران که برای اعتباریافتن تفکر هرچه در توان داشتند دریغ نکردند و حاصل آن شد که دیدیم!



بخش پایانی
حوزه‌ی عمومی؛ قدرتمند و ضعیف

حمید پرنیان: مفهومِ «تحول ساختاری» نیز از آن مفهوم‌های کلیدی در آثار هابرماس است. تحول ساختاری همان فرآیندی است که طیِ آنْ حوزه‌ی عمومی کارکرد خود را از دست داد؛ یعنی حوزه‌ی عمومی دیگر مرکزِ مباحثاتِ عقلانی/انتقادی نبود و جای‌گاه محکم خویش در قانون اساسی و جامعه را از دست داد. هابرماس این تحول را ناشی از تغییراتِ ساختاری و کارکردی جامعه می‌داند.



گزارشی از آخرین مقاله‌ی اسلاوی ژیژک، درباره‌ی سیاست‌های چندفرهنگی اروپا
از بربریتی مستقیم به بربریتی با چهره‌ای انسانی

حمید پرنیان: اسلاوی ژیژک، فیلسوف و منتقد نام‌دار اسلوونیایی، در تازه‌ترین مقاله‌ی خویش مدعی است که سیاست‌های چندفرهنگی و لیبرال سعی می‌کند با زدنِ نقابی انسانی، ماهیتِ بربریتِ خویش را مخفی کند. ژیژک، اخراجِ کولی‌ها یا همان رومانی‌ها از فرانسه را نمونه می‌آورد تا ایده‌ی خویش را توضیح دهد. در این برنامه به آخرین مقاله‌ی اسلاوی ژیژک خواهم پرداخت.



جامعه‌شناسی عواطف

حمید پرنیان: عواطف مانند نشانه‌هایی هستند که می‌توانند هویتِ انسان‌ها را در موقعیت‌ها و رخ‌دادهای مختلف نشان دهند؛ ما می‌توانیم با مشاهده‌ی عواطفی که فرد در یک موقعیتِ خاص نسبت به یک رخداد اجتماعی از خود نشان می‌دهد بفهمیم که وی کیست؛ مثلن گروه‌های اجتماعی خاصی هستند که وقتی برای دیدنِ بازی فوتبال به ورزش‌گاه می‌روند رفتارهای عصبی و پرخاش‌گرانه‌ی خاصی از خود نشان می‌دهند.



خوانش «تحول ساختاری حوزه‌ی عمومی» - بخش دوم
به حوزه‌ی عمومیِ قدرتمندی نیاز داریم

ترجمه‌ی حمید پرنیان: سیاست‌مدارها و سازمان‌ها از طریق این رشته‌ها و این حوزه‌ی عمومیِ فئودالی، خودشان را به رای‌دهندگان معرفی می‌کنند. عقیده‌ی مردم، تحت کنترل دولت و رسانه‌ها قرار دارد و به‌ندرت وجه انتقادی پیدا می‌کند. ما به حوزه‌ی عمومیِ قدرتمندی نیاز داریم که بر دولت و سازمان‌های غیردولتی تسلط داشته باشد. خود هابرماس بسیار امیدوار است؛ زیرا قدرت و سلطه چیزهای ماندگار و ثابتی نیستند.



گفت‌وگو با رامین جهانبگلو، درباره‌ی ادعاهای شهین اعوانی
«همایش فلسفه خودش سیاسی است»

حمید پرنیان: شهین اعوانی در گفت‌وگویی اعلام کرد که این همایش هم‌چنان برگزار می‌شود و از استقبال بین‌المللی خوبی هم برخوردار بوده است. وی این همایش را سیاسی نمی‌داند، اما مخالفت با آن را امری سیاسی و غیرفلسفی می‌داند. وی حتی کسانی که با این همایش مخالفت می‌کنند را «وطن‌فروش» خواند. در گفت‌وگویی که با رامین جهانبگلو داشتم این‌بار نگاهی نزدیک‌تر به رابطه‌ی فلسفه و امر سیاسی داشته‌ایم.



گفتگو با رامین جهانبگلو، درباره‌ی مخالفت گروهی از اندیشمندان با برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران
روز جهانی فلسفه و مشروعیت جمهوری اسلامی

حمید پرنیان: یونسکو اعلام کرد که روز جهانی فلسفه امسال در تهران و به ریاست حداد عادل برگزار خواهد شد. رامین جهانبگلو تنها فیلسوفی نیست که با برگزاری روز جهانی فلسفه در ایران مخالفت کرده است؛ بیش از ۵۰ تن از روشن‌فکران، از جمله یورگن هابرماس، نیز با وی همراه هستند. در این زمینه با دکتر جهانبگلو گفت‌وگو کرده‌ام و دلایل وی برای مخالفت با برگزاری این همایش را پرسیدم.



خوانش «تحول ساختاری حوزه‌ی عمومی» - بخش نخست
تحول ساختاری حوزه‌ی عمومی

ترجمه‌ی حمید پرنیان: هابرماس در رساله‌ی «تاملات بیش‌تر درباره‌ی حوزه‌ی عمومی» دیدگاه خویش را مورد تجدیدنظر قرار می‌دهد. هابرماس در این رساله می‌پذیرد که کتاب «تحول ساختاری حوزه‌ی عمومی» چند مشکل و اشتباه تاریخی دارد. هابرماس هم‌چنین می‌پذیرد که در جوامع مختلف نیز امکان یافتن حوزه‌ی عمومی هست و زنان در حوزه‌ی عمومی نقش اساسی دارند و تا حدودی باید نسبت به حوزه‌ی عمومی مدرن خوش‌بین بود.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش سیزدهم (پایانی)
«درست» وجود ندارد

ترجمه‌ی حمید پرنیان: نیچه می‌گوید علم مولد ارزش‌ها نیست: علم وجود دارد تا در خدمت ارزش‌های دیگری باشد. بنابراین، علم نمی‌تواند در تقابل با زهدگرایی قرار بگیرد. بل علم و زهدگرایی، هر دو، با متوسل‌شدن به حقیقت می‌خواهند از نقدشدن فرار کنند. علم را شاید بتوان در تقابل با دین قرار داد، اما همان‌طور که دین خداوند را چیز مطلقی می‌داند، علم هم حقیقت را چیز مطلقی می‌داند.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش دوازدهم
گله یا همان توده‌ای که رنج می‌برد

ترجمه‌ی حمید پرنیان: برای این‌که بتوانیم منظور نیچه از مفهوم «گله» (یا همان توده‌ای که رنج می‌برد و دچار خشم و غضب است) را بفهمیم باید دو چیز را در ذهن داشته باشیم. اول این‌که گله، قدرتی ندارد. دوم این‌که بنیادی‌ترین رانه‌ی گله، اراده‌ی به قدرت است. از آن‌جا که گله بی‌قدرت است، پس اراده‌ی به قدرت‌اش تار و مار می‌شود و به‌جای این‌که اراده‌ای نداشته باشد ترجیح می‌دهد که به هیچ اراده داشته باشد.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش یازدهم
چشم‌اندازگرایی نیچه

ترجمه‌ی حمید پرنیان: از نظر نیچه، این‌که «حقیقت مطلق» و «عینی‌گرایی» اسطوره هستند نباید ما را فریب دهد که فقط یک شیوه‌ی درست برای فهمیدن حقیقت وجود دارد. تفسیری که نیچه از حقیقت مطلق دارد بیش‌تر شبیه دیدن مجسمه است؛ هیچ‌کس از هر جایی که ایستاده است و از آن‌جا دارد مجسمه را می‌بیند نمی‌تواند مدعی باشد که کل مجسمه را دارد می‌بیند. ما باید قدم بزنیم و دور مجسمه حرکت کنیم تا ابعاد مختلف آن را ببینیم.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش دهم
زهدگرایی؛ به هیچ اراده داشتن

ترجمه‌ی حمید پرنیان: چرا واگنر در آخر عمرش پاک‌دامنی و نجابت اختیار کرد و چرا «پارسیفال» را نوشت (که در آن از نمادهای مسیحی استفاده کرده است). نیچه پس از بحث مختصری درباره‌ی واگنر، می‌گوید که هنرمندان چیز زیادی ندارند که درباره‌ی آرمان‌های زاهدانه به ما بگویند چراکه هنرمندان همیشه متکی به یک فلسفه یا اخلاق یا دین خاصی هستند (و دارای پیش‌داوری هستند).



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش نهم
«ابرانسان» و نیروهای مبارز

ترجمه‌ی حمید پرنیان: اعتراضی که نیچه به دنیای معاصر خویش دارد به این معنی نیست که دنیا را وادار کند به سبک زندگی نیاکان نخستین ما باز گردد: نیچه نمی‌خواهد که ما عمق و ژرفای خویش را از دست بدهیم. نیچه، به‌جای این‌که بخواهد به عقب بازگردد، می‌خواهد جلو برود. اگر زندگی درون‌گرا نتیجه‌ی متوجه‌شدن اراده‌ی قدرت به درون بوده است اما ما در همین زندگی درون‌گرایانه نیز مشغول جنگ و مبارزه هستیم. نیچه می‌خواهد که ما این جنگ را ببریم.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش هشتم
تفسیرها و «اراده‌ی به قدرت»

ترجمه‌ی حمید پرنیان: یکی از برداشت‌ها از «اراده‌ی به قدرت» که برداشتی سطحی است از طریق مقایسه‌ی اتفاق‌های روزمره‌ی زندگی خود ما حاصل می‌شود: پهلوان‌پنبه‌ی مدرسه دوست دارد که بر دانش‌آموزان ضعیف اربابی کند و قدرتی که بر آن‌ها اعمال می‌کند را احساس کند. دانش‌آموزان خرفت و خنگ همه‌ی سعی‌شان را می‌کنند تا نمره‌ی بالاتری از بقیه‌ی هم‌کلاسی‌های‌شان بگیرند و نشان دهند که تیزهوش‌تر و زرنگ‌تر هستند.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش هفتم
گناه بدهی‌ای است که باید پرداخته شود

ترجمه‌ی حمید پرنیان: «گناه» امروزه با پاسخ‌گویی و مسوولیت گره خورده است؛ شما گناه می‌کنید چون می‌توانید و باید جور دیگری رفتار کنید (و گناه نکنید). اگر خاست‌گاه گناه را بشناسیم آن‌گاه می‌بینیم که پاسخ‌گویی و مسوولیت، که با مفهوم اراده‌ی آزاد در ارتباط است، با «گناه» هیچ ارتباطی ندارد. «گناه» از دید نیچه صرفن بدهی‌ای است که باید پرداخته شود. در واقع «اراده‌ی آزاد» ابداع جدیدی است که اخلاق بردگانی به وجودش آورده است.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش ششم
بره‌ها، پرندگان شکاری، و نیچه

ترجمه‌ی حمید پرنیان: نیچه می‌گوید عدالتی که ما می‌فهمیم زاده‌ی بی‌قدرتی است: از آن‌جا که قادر نیستیم انتقام خود را بگیریم، حق را می‌سازیم، و مفهوم «عدالت» را ابداع می‌کنیم تا این حق را – اگر نه روی زمین، در بهشت - توجیه و اثبات کند. نیچه می‌گوید ما در قبال ایده‌ی عدالت مسئول و پاسخ‌گو نیستیم، بل ما در قبال خویش مسئول هستیم. به همین خاطر، از دید نیچه، قاتلینی که به‌خاطر پول آدم می‌کشند هیچ قانون اخلاقی‌ای را زیر پا نگذاشته‌اند.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش پنجم
«خوب» اربابان همان «شر» بردگان است

ترجمه‌ی حمید پرنیان: نجبا در میان خودشان انسان‌های محترم و رام هستند، اما همین‌که با بیگانگان روبه‌رو می‌شوند مانند حیوانات محبوس در قفس می‌شوند – در واقع نیچه آن‌ها را «بورهای درقفس‌شده» می نامند. «بورها» در این‌جا نه به رنگ مو که به شیرها اشاره دارد. نیچه این نشان افتخار را نه‌تنها به وایکینگ‌ها و گوت‌ها که به نجیب‌های عرب و ژاپنی هم می‌بخشد. «بربریت» با خشونت هم‌بسته است و گه‌گاه از سوی نجبا هم سر می‌زند.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش چهار
مسیح واعظ اخلاق بردگی است

ترجمه‌ی حمید پرنیان: یهودی‌ستیزی مردم آلمان به این خاطر بود که مسیح با یهودیان مخالف بود، و آن‌ها در این یهودی‌ستیزی تا جایی پیش می‌روند که می‌گویند مسیح نه یهودی که آریایی بوده است. اما نیچه فراتر از جنبش یهودی‌ستیزی مردم آلمان می‌رود؛ نیچه باور دارد که عشق مسیحی، پاستوریزه‌شده‌ی نفرت‌ورزی یهود است و خود مسیح نیز واعظ اخلاق بردگی است.



خوانش «تبارشناسی اخلاق» - بخش سه
اخلاق را شادمانه بنگریم

ترجمه‌ی حمید پرنیان: نیچه پیش‌بینی می‌کند که اگر ما همه‌ی استانداردهای اخلاقی را ترک کنیم، کار خطرناکی انجام داده‌ایم، چراکه با انجام‌دادن این کار به بیماری مدرنی مبتلا خواهیم شد که وی نام‌اش را «نیهیلیسم» می‌گذارد. نیچه امیدوار است که با تبارشناسی اخلاق بتوانیم اخلاق را شادمانه بنگریم. نیچه، شادمانه‌نگریستن را با «اَبَرانسان»بودن یکی می‌داند. یعنی زمانی می‌توان اخلاق را شادمانه بررسی کرد که ابرانسان بود.