تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
گفت و گو با ارشاد مَنجی، نویسنده کتابِ ‌مشکل با اسلام

«اسلام، فقط شریعت نیست»

ترجمه‌: رضا شوقی

ارشاد مَنجی، نویسنده فمینیست کتاب «‌مشکل با اسلام» به یکی از چهره‌های جنجالی جهان تبدیل شده است.

‌کتاب جنجال‌برانگیز این نویسنده زن در ۳۰ کشور دنیا به چاپ رسیده و انتشار آن در بسیاری دیگر از کشورها ممنوع شده است.

سایت قنطره گفت و گویی با ارشاد منجی انجام داده است که ترجمه آن را می‌خوانید:


ارشاد مَنجی

ممکن است تفاوت زندگی زن مسلمان در یک کشور غربی با زندگی او در یک کشور اسلامی را توضیح دهید؟

من هر روز در مورد این مسأله فکر می‌کنم، می‌دانید چرا؟ چون من هر روز حتی قبل از آن که از رختخواب برخیزم، خدا را بر این موهبت شکر می‌کنم که بالاخره به یک منطقه نسبتاً آزاد دنیا رسیده‌ام.

من به کانادا پناهنده شدم. وقتی خانواده من به کانادا مهاجرت کرد، حقوقی به ما اعطا شد که ما به خاطرش نجنگیده بودیم؛ خون نریخته بودیم و حتی به خاطرش مشاجره نکرده بودیم. این آزادی‌ها به ما پیشکش شد.

در این‌جا من از هم‌کیشان مسلمان خود به ویژه آن‌هایی که در غرب زندگی می‌کنند، می‌پرسم محض رضای خدا بگویید شما با این هدیه چه می‌کنید؟ چرا به این نکته توجه نمی‌کنیم که ما نه فقط حق، بلکه مسوولیت داریم حق اظهار‌ نظر خود را در راهی به کار گیریم که کمک کند سایر انسان‌ها نیز حق اظهار نظر پیدا کنند؟

مادر من که یک مادر سنتی اهل جنوب آسیا است، هر روز به من تلفن می‌زند و می‌گوید که هر روزِ او در این غصه و هراس سپری می‌شود که مبادا به خاطر دیدگاه‌های لیبرال‌ام، آسیبی به من برسد و من با یادآوری این که نمی‌توانم از آزادی‌هایی که در این بخش از دنیا به دست آورده‌ام روی بگردانم، می‌کوشم هراس‌های او را کاهش بدهم.

من به او می‌گویم تو می‌توانی زندگی‌ات را با وجود من یا بدون من تصور کنی؛ اما ما نمی‌توانیم زندگی‌مان را بدون آزادی‌هایی که در این جا داریم، تصور کنیم.

‌جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، شما به عنوان یک زن مسلمان را از آزادی‌هایی بهرمند کرده است. آیا این جامعه مورد تأیید شماست؟

قطعاً همین طور است. من در صفحات اول کتابم «مشکل با اسلام» در مورد ماجرایی که در اثر خشونت‌‌ورزی پدرم در خانه برایم رخ داد، صحبت کرده‌ام. پدر‌م یک مسلمان ظاهری بود؛ اما باید افزود این حادثه به خاطر مسلمان بودن پدرم رخ نداد.

در واقع فرهنگی که او در آن پرروش یافته بود، خشونت با زنان را مشروعیت می‌بخشید.

او در حالی که چاقویی در دست داشت، در خانه مرا تعقیب می‌کرد. من از پنجره اتاق خواب فرار کردم؛ با عجله به بالای پشت بام رفتم و تمام شب را در آن جا نشستم.

مسأله این نبود که من ترسیده بودم؛ بلکه کمی حالت کشف و الهام، گرچه نه به معنای دینی آن، پیدا کرده بودم. من تمام شب را روی پشت بام نشستم؛ آرام و خاموش.

از آن بالا به اطراف محله نگاه می‌کردم و در عجب بودم که من چه قدر خوش‌اقبال هستم. خوش‌اقبال از آن جهت که در جامعه‌ای زندگی می کنم که می‌توان آن را جامعه باز نامید؛ جامعه‌ای که مدام در حال نوسازی است.


تصویر جلد کتابِ «مشکل با اسلام»

من این نکته را دریافته‌ام که به عنوان یک فرد حق انتخاب دارم، حق انتخابی که به من امکان می‌دهد در چرخه مهارنشدنی خشونتی که مادرم در آن گرفتار بود، گرفتار نمانم.

‌این مسأله که شما مقبولِ بخش معینی از جامعه مسلمانان نیستید، چه احساسی به شما می‌دهد؟

باید بگویم که شخصیت من مطلقاً خوشایند نسل ویژه‌ای از مسلمانان نیست و باید اعتراف کنم که من این مسأله را نشان سربلندی می‌دانم.

من دریافته‌ام جوانان مسلمانی که در پی یافتن راه‌هایی برای ابراز آزادانه وجود هستند، جوانان مسلمانی که اثبات کرده‌اند ادامه زندگی در عین مخالفت با عقاید جزمی امکان‌پذیر است، به من احساس شجاعت می‌بخشند.

این احساس به من می‌گوید اگر آ‌ن‌ها می‌توانند پس من هم می‌توانم. بله، استقلال رأی، حق خداداد شماست.

به نظر شما زن مسلمان در قرن ۲۱ چه نقشی بر عهده دارد؟

زنان در جهان اسلام در اثر تغییرات، کمترین چیزها را از دست داده و بیشترین منفعت را به دست می‌آوردند.این زنان مسلمان هستند که فشار شهروند درجه دوم بودن را تحمل می‌کنند. چنین موقعیتی، شأن و شرافتی، نه تنها به ما، بلکه به بچه‌هایی هم که ما به دنیا می‌آوریم، اعطا نمی‌کند.

اجازه ندهید که خود را با این اعتقاد که ما تنها برای خودمان می‌جنگیم، فریب دهیم. این مجاهده دیگر برای ما به تنهایی نیست؛ بلکه در ‌مورد بچه‌ها نیز هست.

‌ممکن است مقداری در مورد رابطه فقر و آزادی زنان مسلمان توضیح دهید؟

مبارزه با فقر به عنوان پیش‌شرط باز کردن اذهان مسلمانان ضروری است. مردم سخت مشغول مبارزه برای صِرف ادامه حیات هستند. ما نمی‌توانیم از آن‌ها انتظار داشته باشیم که به سنت‌های عجیب اسلامی مانند «اجتهاد» ملتزم باشند.

هم‌چنین ایده اعتبار خـُرد (micro credit) نیز که از جنوب شرقی آسیا آغاز شد، با تمام کش و قوس‌هایش، مشکل فقر آسیا را حل نکرد. اما آن طور که من می‌فهمم، این ایده به دیدگاهی به اندازه کافی موفق بدل خواهد شد.


شاهد این مسأله آن است که اکنون حتی در کشور توسعه‌یافته‌ای مثل آمریکا، گرامین (از بنگلادش) بانک آمریکایی گرامین را افتتاح کرده است.

آمریکا که اولین کشور پیشرفته دنیاست نیز مشکل فقر دارد و نمی‌داند چگونه از پس آن بر آید. اما گرامین از بنگلادش که یک کشور فقیر است، توانایی آن را دارد که به این مشکل بپردازد.

آیا شما از اشاعه شریعت در غرب حمایت می‌کنید؟

با در نظر گرفتن شیوه‌ای که شریعت به نحو تاریخی از آن طریق در جوامع مختلف اسلامی اشاعه یافته است، باید بگویم من به کلی با این کار مخالفم. اما من قطعاً طرفدار مسلمانانی هستم که مطابق روح واقعی اسلام رفتار می‌کنند.

روح واقعی اسلام الزاماً به معنای شریعت نیست؛ بلکه به معنای چرخش به سوی ساختاری سکولار در کشورهای اسلامی است. زیرا ساختارهای سکولار از حقوق همگان برای انجام دو فرآیند عبادت و تفسیر دین به طرزی که در زندگی افراد معنا‌‌دار است، حمایت می‌کنند.

شریعت و صادقانه بگوییم شریعت اسلامی، نمی‌تواند در پس خود اجبار و اکراه را در بر داشته باشد. اگر شما مجال ایمان داشتن را دارید، پس باید هم چنین امکان عدم اعتقاد را هم داشته باشید. در غیر این صورت، این ایمان دیگر معنایی ندارد.

Share/Save/Bookmark

منبع گفت و گو:
No Compulsion in Islam

نظرهای خوانندگان

چرا می خواهید این لکاته را معروف سازید. چرا در باره کتاب دکتر محمدقلی مجد بنام
The great famine and genocide in Persia, 1917 - 1919 چیزی نمی نویسید و آنرا لااقل
به ایرانیان نمی شناسید؟ ایرانیان ، حتی
"روشنفکران" و تحصیلکرده ها بندرت از این کتاب اطلاع دارند. شرم آور است.

-- بدون نام ، Sep 4, 2008

"من قطعاً طرفدار مسلمانانی هستم که مطابق روح واقعی اسلام رفتار می‌کنند."

نويسنده گرامي خانم ارشاد منجي، شما كه هر روز خدا را شكر مي كني كه از سرزمين هاي اسلامي خلاص شده اي؛ مي شود به من بگوييد اين روح حقيقي اسلام چيست و از كجا آن را يافته ايد؟ روح حقيقي اسلام را در كانادا يافتن هنر مي خواهد البته، كه شما داشته ايد. به اين مي گويند هم خدا و هم خرما!
يك سوال اساسي دارم. اگر اسلام بدون موعظه حسنه و شمشير بعد از هزار و چهارصد سال در كانادا و ممالك غربي توسط مردم غير مسلمان بهتر فهميده مي شود؛ اساسن حضرت محمد براي چه آمد و اين همه تلاش و كوشش به خرج داد تا مردم را مسلمان كند؟ يعني در واقع اين سوال به خدا هم مربوط مي شود؛ خدا چه حكمتي داشت كه اين همه آدم را در خاورميانه مسلمان كند تا بعد در آنطرف دنيا روح اسلام را همينطور ناغافل درك كنند؟

-- بدون نام سابق ، Sep 5, 2008

با درود،

می توان حال این بانوی گرامی را به خوبی فهمید و بسیار مایه ی خشنودی است که ایشان در آزادی به سر می برند اینک. سخنان ایشان در باره ی نوعی "اسلام سکولار" هم بسیار خوب و درست و به هنجار است اما ناروایی کار در آنجا است که در اسلام و قرآن همه جور سخنان درست و نادرست یا "ضد و نقیض" یافت همی شود و همانطور که خوانش و برداشت خشونت بار ملایان افراطی از قرآن همین است که در کشورهایی مانند ایران یا عربستان می بینیم، سخنان نرم این بانو نیز چیزی جز یک برداشت انسان دوستانه از قرآن نیست که متاسفانه تغییری در ماهییت دوگانه ی مفاهیم و معانی و تفاسیر قرآنی نمی دهد.

بدون آنکه بخواهم به قرآن یا کتب آسمانی دیگر یا پیروان گرامی آنها اهانت کرده باشم، این را بگویم که در اداره ی اجتماعات بزرگ و پر جمعیت شهرنشین امروز و آینده، اگر که به راستی خواستار رسیدن به یک آرامش و دوستی نهادینه و پایدار باشیم، هیچکدام از این "کتابهای آسمانی" و بسیاری از آثار انسانی نیز به تنهایی راهگشا نیستند و چه بسا که گمراه کننده هم باشند به ویژه اگر که تنها مرجع کار اینها باشند.

برنامه ای دیگر باید و اندیشه ای دیگرگون تا رسیدن به خوشبختی راستین ...

به درود،

-- پروهر ، Sep 5, 2008

((شریعت اسلامی، نمی‌تواند در پس خود اجبار و اکراه را در بر داشته باشد.))به نظر من این جمله ی خانم منجی اصلا صحیح نیست.
چون در دین پرسگری معنا ندارد.و بسیاری از دستوراتس از روی اجبار است.

-- زهره ، Sep 5, 2008

به نظرم تصویر آخر در یکی از استودیو های تلویزیون "صدای آمریکا" گرفته شده. کسی می داند آیا من درست متوجه شده ام، و خانم منجی در "صدای آمریکا" حضور داشته اند یا نه؟ و اگر داشته اند، در بخش فارسی؟

-- سینا ، Sep 5, 2008

صحبتهای ایشان نشان از نگرش سطحیشان به ریشه های مشکلاتی که برمیشمرند دارد.

افرادی نظیر ایشان میخواهند بپذیرند و به دیگران هم بقبولانند که وجود این همه مشکلات و تحجر در ممالک اسلامی کاملا تصادفی است و ربطی به اسلام ندارد!
که روح واقعی اسلام یک چیز خیلی خوبی است که از قضا هیچ کجا پیدا نمیشود مگر در کشورهای غیر دینی!

اگر صدای ما را میتوانید خدمتشان ببرید به ایشان بفرمایید که روح واقعی اسلام را نشانمان بدهند در عمل! قصه بافتن به خدا کاری ندارد! این حرف همانقدر ارزش دارد که یکی هم بگوید شما روح واقعی نازیسم را درک نکردید! مشکل از نازیسم نیست از نازیهاست!

-- خواننده ، Sep 6, 2008

عزیز من روح واقعی اسلام همان است که ازش فرار کرده ای، حالا که همه چیز خوب و خوش در کانادا میگذرد، حالا که مشغله های فکریت چیزی با ارزش تر از حجاب و حقوق پیش و پا افتاده ات شده باز فیلت یاد هندوستان کرده؟ باز هم از این ارامشی که دسترنج سالها تفکر و مطالعه و چه بسا کشت و کشتار غربیها بوده تا ستونهایش را چهار میخ در زمین کوبند، دمکراسی را میگویم، میخواهید برای تفکر روی یک ایدیولوژی که امتحان خود را پس داده است کار کنید؟
چرا ما مسلمانها چیزی به جز اسلام برای فکر کردن نداریم، چقدر ما بی خاصیت هستیم.

-- بردیا ، Sep 6, 2008

Thank you very much for this Interview with this powervoll reformwoman.
Thank you to

www.qantara.de

-- thank you ، Sep 6, 2008

" چرا در باره کتاب دکتر محمدقلی مجد بنام
The great famine and genocide in Persia, 1917 - 1919 چیزی نمی نویسید و آنرا لااقل
به ایرانیان نمی شناسید؟ ایرانیان ، حتی
"روشنفکران" و تحصیلکرده ها بندرت از این کتاب اطلاع دارند. شرم آور است."

از شيوه نگاهت به يك زن آزاد انديش(هرچند كه من هم با تمام فكرش موافق نيستم) مشخص است كه چطور آدمي هستي. ولي حرف اين كتابي كه ميگويي به نظر خودت مسخره نيست؟ انگار از ما قبل تاريخ گفتگو مي كنيم كه بتوان پذيرفت يك همچين فاجعه اي اصلن تا كنون به نظر هيچ مورخ و نويسنده و محققي نيامده باشد.

"به تعبیر محمد توكلی‌طرقی «در عصر اهمیت بهداشت عمومی هشت میلیون گاو و گوسفند ایرانی نیز كشته می‌شدند خبر آن در جراید فارسی بازتاب می‌یافت.»"
http://kargozaaran.com/ShowNews.php?12999

-- بدون نام سابق ، Sep 10, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)