خانه > انديشه زمانه > خطاهای روزمره > کدام علت است؛ کدام معلول؟ | |||
کدام علت است؛ کدام معلول؟مریم اقدمی[email protected]قسمت بزرگی از استدلالهای روزمره و حتی تخصصی پیدا کردن، علت پدیدههاست. گاهی بر اساس استدلالهایی از این دست که پدیدهای علت یک پدیده دیگر است، تصمیمهای مهمی گرفته میشود. تصمیمهایی مثل راه ندادن زنان به ورزشگاهها که اخیراً دوباره با آن مخالفت شد و در مثال زیر برای آن ذکر شده است: «ما با حضور زنان در ورزشگاههای داخلی به عنوان تماشاچی و در ورزشگاههای خارجی مخالفایم. عدم آگاهی از پیامدهای بیحجابی منشاء بسیاری از بیعفتیها و بیحجابیها در جامعه است.»
در این نمونه، استدلال و تصمیم نهایی بر این اساس شکل گرفته که رفتن زنان به ورزشگاه علت بیحجابی است؛ پس با آن مخالفت میشود. اما در استدلالهایی شبیه این نکتهی مهم و اصلی همزمانی دو رویداد است که به اشتباه یکی به عنوان علت دیگری در نظر گرفته میشود. در واقع رفتن زنان به ورزشگاه و بیحجابی در عرض هم هستند و نمیتوان مشخص کرد کدام علت و کدام یک معلول است. چنین مثالی فقط نمونهای برای استدلالهایی کلی از این دست است و ساختار کلی آن را به این شکل میتوان صورتبندی کرد: رویدادهای الف و ب به طور همزمان اتفاق افتادند؛ پس الف علت ب بوده است. حتی ممکن است ساختاری کلیتر و به این شکل داشته باشد: رویدادهایی از نوع الف همیشه با رویدادهایی از نوع ب همراه هستند؛ پس رویداد نوع الف، علت رویداد نوع ب است. این خطای استدلالی مغالطه «همبستگی» نام دارد و معمولاً به خاطر همزمان بودن دو پدیده رخ میدهد. «همبستگی» اصطلاحی است که در علوم تجربی و آمار استفاده میشود و به رابطهی دو متغیر گفته میشود که لزوماً رابطه علت و معلولی با هم ندارند؛ اما تغییر یکی باعث ایجاد تغییر مثبت یا منفی در دیگری میشود. مثالهای روزمرهی زیادی میتوان برای این اشتباه استدلالی پیدا کرد. مثلاً ممکن است ببینیم در یک کلاس همهی دانشآموزانی که دستخط خوبی دارند، شماره کفششان هم زیاد است. اگر از این مشاهده نتیجه بگیریم شماره کفش بالا، علت خوشخطی است، مرتکب مغالطه شدهایم. زیرا این همبستگی تنها یه تصادف است و برای نتیجهگیری درست باید دنبال این همبستگی در تمام کلاسها و نمونههای آماری بیشتر باشیم. بنابراین گاهی وجود همبستگی و همزمان بودن دو پدیده صرفاً تصادفی است و هیچ دلیل عمیقتری ندارد. اما این مثال نوع دیگری از همبستگی پدیدهها را نشان میدهد: در مأموریتهای مبارزه با آتشسوزی، هرچه آتشنشان بیشتر تلاش میکند، خرابی بیشتری به بار میآید. پس آتشنشان علت وقوع خرابیهاست. در اینجا همبستگی مستقیمی بین دو رویداد مشاهده شده وجود دارد؛ اما باید گفت یک علت مشترک برای هر دوی آنها وجود دارد که بزرگ و شدید بودن دامنهی آتشسوزی است. برای همین آتشنشان بیشتر تلاش کرده و در ضمن خرابی هم بیشتر بوده است. پس گاهی پشت این رویدادهای همبسته، یک علت مشترک وجود دارد که عامل اصلی رویدادهای مشاهده شده است. نوع دیگری از همزمانی پدیده در مثالی شبیه رابطهی حمل اسلحه و بالا رفتن آمار جرم دیده میشود. در مشاهداتی از این دست ممکن است این نتیجه گرفته شود که حمل اسلحه باعث جرم بیشتر در یک جامعه شده است. اما کاملاً میتواند عکس این باشد و وضعیت این طور توضیح داده شود که چون خشونت و ناامنی در جامعه زیاد بوده، باعث شده است مردم نیاز به حمل اسلحه داشته باشند. پس گاهی همبستگی نشان دهنده وجود یک رابطه علت و معلولی است، اما این رابطه کاملا میتواند برعکس تشخیص داده شود. بنابراین به طور کلی همزمان بودن دو پدیده و رویداد به خودی خود هیچ چیزی دربارهی عامل و علت اصلی رویدادها به ما نشان نمیدهد. نکتهی مهمی در علوم تجربی هست که خوب است برای استدلالهای روزمره به آن توجه کنیم: «همبستگی با علیت متفاوت است.» برای مطالعهی بیشتر: • خطای استدلالی مغالطه «همبستگی» |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سرکار خانم اقدمی
-- soroush ، Jul 21, 2008این بحثی که مطرح کردید بحثی فلسفی و بسیار پیچیده است. اصولا ما چیزی به نام خطای همبستگی نداریم. اولین بار دیوید هیوم بود که به برهان علیت حمله کرد و آن را فروپاشاند. هیوم معتقد بود که اساسا چیزی به نام علیت وجود ندارد و ما صرفا از روی مشاهده دو پدیده همزمان نتیجه گیری میکنیم که یکی علت و دیگری معلول است. مثلا اینکه آب در صد درجه به جوش میآید صرفا از وقوع دو پدیده مجزا است که ما یکی را علت دیگری قرار میدهیم.
اما هدف من از این سخن نه بحث درباره برهان علیت؛ بلکه این نکته است که نزد برخی فلاسفه تنها زنان به رابطه خطی علی تن نمیدهند و گفتم شاید این نکته جالبی باشد.
سپاس
سلام
-- خواننده همیشگی ، Jul 21, 2008در وحله اول خیلی ممنونم که ای میل خودتان را منتشر کرده اید که شایسته چنین بحث علمی است.
دوم اینکه بررسی جفت علت و معلول بدون بررسی مقوله های ضرورت و تصادف و جبر و اختیار مقدور نیست .
گرچه در علوم تجربی رابطه علت و معلول به کمک پیشرفت علم هر روز آشکار تر می شود اما در علوم اجتماعی هنوز راه درازی در پیش است. جبر هنوز مقدر تر از اختیار است و حادثه ها هنوز بر ضرورت ها برتری دارند .....
ماهیت پدیده های اجتماعی همچنان از دید ها پنهان مانده و مغالطه همبستگی پول رایج است.