رادیو زمانه > خارج از سیاست > انديشه اجتماعی > قاضی یکطرفه | ||
قاضی یکطرفهمریم اقدمی[email protected]"این رو فراموش نکنید که هیچکس در این فضای رسانهای تلویزیون و سینما مجاز به نقد دولت و حکومت نمیباشد مگر زلفی گرهزده با مدیران و مسولان و مسببان اصلی مصائب موجود داشته باشد. همانطور که هیچکس مجاز به ساخت فیلم "مارمولک" نبود غیر از کمال تبریزی و همین طور اگر کسی غیر از مخملباف "شبهای زایندهرود" را میساخت تا کنون هفتاد کفن پوسانده بود. البته این اتفاق اکنون در جوامع پیشرفته دنیا نیز در حال رخ دادن است. بزرگترین پروژههای سینمایی ضدامریکایی که در هالیوود ساخته میشود با نظارت و مجوز و حتما سفارش خود نهادهای امنیتی کشور مذکور ساخته میشود."
این مثل را همهی ما شنیدهایم که فلانی یکطرفه به قاضی رفته است. وقتی کسی برای اثبات ادعا و نتیجه دلخواهش تنها شواهد و دلایلی را که موافق با نظر او هستند ارائه کند، ادعایش یکطرفه است. به این معنا که او با حذف ناخواسته یا گاه عمدی شواهد مخالف، تنها بهدنبال کسب امتیاز لازم برای اثبات ادعای مورد نظرش است. برای اینکه تاکید کنم این تنها یک مثال است و محتوا اهمیت چندانی ندارد، درست نقطه مخالف این کامنت را هم میآورم تا نشان دهم همچنان مغلطهآمیز است. یعنی این نقد یک طرفه میتوانست ادعا کند ساختن سریالها و فیلمهایی انتقادآمیز، مانند "مرد هزار چهره" نشانه آزادی و مستقل بودن هنرمندان است و دقیقا با همان شواهدی که آورده به دنبال اثبات ادعایش باشد.
هر دوی این مواضع مغالطهآمیز یکجانبه هستند، مگر اینکه در هنگام نقد تمام شواهد موجود را بهطور همزمان بررسی کنیم و به جای یک حکم قاطع و یکجانبه، بگوییم با توجه به دلایل موجود چنین فرضیهای میتواند درست باشد. تفکر یکجانبه یکی از رایجترین اشتباههای استدلالی است که همهی ما به راحتی دچار آن میشویم. هم در دفاع از ادعاهایی که داریم یکطرفه قضاوت میکنیم و هم در پاسخ به نقدهایی که دیگران به ما وارد کردهاند. اما باید توجه کنیم که یکطرفه بودن همیشه هم اشتباه نیست. مثلا نمیتوان از وکیل مدافع یک متهم در دادگاه انتظار داشت، برای پرهیز از یکجانبگی شواهدی علیه موکل خود نیز ارائه دهد. یا به عکس، دادستان برای یکطرفه نبودن در بعضی موارد از متهم دفاع کند. در این موارد، قاضی یا هیئتمنصفه است که نباید یکجانبه قضاوت کند و سخنان هر دو طرف را بشنود. مثال دیگر مبارزات انتخاباتی است که رقبا تنها دلایل و شواهد موافق با خودشان را در سخنرانیها مطرح میکنند. قرار نیست یک نامزد انتخاباتی شواهدی در دفاع از رقیب خود یا علیه خود ارائه دهد. در اینجا هم یکجانبه نبودن وظیفه دشوار رایدهندگان است، که با شنیدن سخنان هر دو طرف باید موضع خود را انتخاب کنند. "جان استوارت میل"، در کتاب مشهورش "درباب آزادی" مینویسد: "کسی که تنها چیزهایی درباره موضع خود از یک قضیه میداند، خیلی کم از آن میداند. ممکن است دلایلاش خوب باشند و کسی نتواند آنها را رد کند. اما اگر او هم نتواند دلایل طرف مقابل را رد کند؛ اگر حتی نداند که آن مواضع چه هستند، دیگر هیچ مبنای محکمی برای ترجیح یکی به دیگری نخواهد داشت." |
نظرهای خوانندگان
دست مريزاد. اين دو مطلبی که من خواندهام، به نظر من ارزش بسيار بالايی در تنقيح نگاههای انتقادی ما دارند. این را بیتعارف میگويم که اين دو يادداشت، هر چند کوتاه هستند - و بايد ادامه داشته باشند - برای من ارزشاش از يادداشتهای آقای نيکفر - که سخت به ايشان احترام میگذارم - و عبدی کلانتری بالاتر است. مشتاقانه منتظر میمانم تا قسمتهای بعدی را بخوانم.
-- داريوش ، Apr 14, 2008 در ساعت 09:09 PMمطلب به زبان ساده اي بيان شده. و اين بررسي در مورد نظرات مي تواند جالب باشد. از خانم اقدمي گرامي سپاسگزارم.
-- ماني جاويد ، Apr 14, 2008 در ساعت 09:09 PMعالی بود
-- کیوان ، Apr 14, 2008 در ساعت 09:09 PMسلام
-- آ.ق. ، Apr 14, 2008 در ساعت 09:09 PMدیدن دوبارهی نوشتهتان خرسندـام کرد. شاید بد نباشد منبع نوشتههاتان (دستهبندی مفلطهها fallacies) را هم بیاورید. راستی کتابِ the art of reasoning نوشتهی david Kelly ـــ که بخشهایی از آن ترجمه شده در سایتِ www.secularismforiran.com ـــ توصیه میشود.
پیروز باشید.
آ.ق.