خانه > آزاده اسدی > گزارش > تصویر امام علی در ذهن جوانان ایرانی | |||
تصویر امام علی در ذهن جوانان ایرانیآزاده اسدی[email protected]ماه رمضان بهترین بهانه برای حرف زدن دربارهی امام اول شیعیان، امام علی است که شبهای ضربت و شهادتاش از ۱۹ تا ۲۱ رمضان، هسته اصلی برنامههای تلویزیونی و رادیویی است. امام علی در کتابهای درسی مدارس و کتابهای تاریخ اسلام بهعنوان یک ابرمرد به کودکان و نوجوانان در ایران معرفی میشود. آیتالله خمینی در مورد ابعاد شخصیت امام علی گفته بود: «اسمای کسی که انسان کامل و مظهر جمیع اسماء و صفات حق تعالی است، برحسب حق تعالی باید هزارتا باشد و ما نمیتوانیم حتا از عهده بیان یکی از آنها هم برآییم. به همین دلیل بهتر میدانم که در این موضوع ساکت باشم.»
آیا باید به این دانستهها و ندانستهها اکتفا کنیم؟ نسل جدید ایرانی چه تصویری از امام علی دارند؟ حمید کاوسی، جوان ۲۲ ساله در تهران در این مورد میگوید: «تصویری که ما داریم این است که حضرت علی مردی بود که کارهای خود را با سیاست پیش میبرد و اتفاقاتی که برای ایشان میافتاد حاصل فعل و انفعالات منطقی بود.» پوریا، شهروند مشهدی معتقد است که برداشت افراد از امام علی بستگی به کنکاش و نوع اطلاعاتاش از این موضوع برمیگردد: «برداشت شخصی به اطلاعاتی ربط پیدا میکند که شما از تحقیق به دست میآورید. به همین دلیل ممکن است در طول سالها نظرتان در مورد یک موضوع تغییر کند. گاهی وقتها اطلاعات براساس شنیدهها از منابر و مساجد است و گاهی هم از طریق کتابها و یا افرادی که ممکن است به موضوع اعتقادی نداشته باشند کسب اطلاعات میکنیم. تلاش کردهام که اطلاعاتام را در مورد این شخصیت از منابع مختلف به دست بیاورم.»
با این همه، علی زمانی، معلم درس تاریخ در دبیرستانهای تهران معتقد است که در مورد شناساندن امام علی به مردم ایران چه در صدا و سیما و چه در رسانهها کمکاری شده است: «امام علی نمونهای از قدرت خدا روی زمین بوده که خیلیها از این موضوع بیخبرند. من با خواندن چندین کتاب به این نتیجه رسیدهام. معمولاً انتقال حس درونی فرد به بیرون دشوار است. در مورد حضرت علی هم شاهدیم که این قضیه در جامعه خوب پردازش نشده و رسانهها و مطبوعات در این زمینه درست کار نکردهاند.» پوریا در مورد چگونگی تصاویری که در مورد امام علی در ذهن دانشآموزان ساخته شده، میگوید: «آن چه مسلم است این است که یکسری اطلاعات از ابتدا در اختیار بچهها و دانشآموزان قرار داده میشود، مثل اینکه امام علی معصوم بوده و کارهایی که انجام داده بزرگتر از حد توان یک انسان معمولی بوده است.» او میگوید که نگرشش در طول زمان تغییر کرده است: «اگر چه بیشتر کسانی که در ایران زندگی میکنند همین تصاویر را در ذهن دارند و مشکل اساسی هم همینجا پیش میآید. اما آن تصویر اولیه برای من شکسته شده است. یعنی امام علی برای من تبدیل به یک شخص شده، شخصی که مافوق بشری نیست اما انسانی است که بهعنوان یک الگو میتواند مورد استفاده ما قرار بگیرد.» در چند سال اخیر، مداحان جدیدی با اشعار و اجرای تازهای به فرم عزاداریها شکل میدهند که طرفداران کمی هم بین جوانان ندارند. صدای این مداحان در روزهای عزاداری امام علی و بقیه امامان زنگ موبایل برخی از جوانان در ایران شده است. تصویر امام علی و دیگر امامان شیعیان از بین تصاویر ساخته شده این مداحان برای نسل جدید شکل دیگری گرفتهاند. حالا حتی از داخل ضبط صوت ماشینهای جوانان صدای این مداحان شنیده میشود که از معجزات یا حتی زیباییهای فیزیکی امامان با انطباق بر ریتم و آهنگهای روز ایرانی میگویند. پوریا در این مورد میگوید: «همیشه افرادی که از یک نفر بد طرفداری میکنند باعث میشوند که تصویر آن فرد نزد مردم خراب شود. من افرادی را ترجیح میدهم که حتی مخالف باشند اما دیدگاههای خود را واضح بیان کنند، مثل بعضی از نویسندگان غیرمسلمانی که در مورد شخصیت حضرت علی شفاف و بدون بزرگنمایی صحبت میکنند. چون افرادی که روضه یا نوحه میخوانند از این مسال سود مالی میبرند درصدد تصویری برمیآیند که برای مردم جذاب باشد.» آقای کاوسی درباره برداشت حکومت جمهوری اسلامی از احادیث، اشعار و دعاهای به جا مانده از حضرت علی میگوید: «از طریق مساجد، هیاتها و تریبونهایی که به صورت غیرمستقیم در دست دولت بود. علاوه بر نکاتی که از قهرمانبازی و رشادتهای که در مورد فتح خیبر و جنگها میگویند، تصویری کاملاً پارادوکس و متضاد هم از ایشان ارایه میدهند، مثلاً حضرت علی با وجود آنکه میتوانست بعد از رحلت پیامبر خلافت را برعهده بگیرد اما هیچ کاری نمیکند، واکنشی نشان نمیدهد.» او میگوید: «به نظر من حکومت از این ماجرا مصادره به نفع کرده و نظر شخصی خودشان را در پس این مسایل بیان کردهاند. در کتاب درسی داشتیم که حضرت علی یک شیرمرد و یک ابرقهرمان بوده اما همان نوجوانی که این مطالب را در مدرسه میخواند اگر شب به مسجد محلهشان میرفت، میشنید که از حضرت علی آدمی تصویر میشود که برای رسیدن به خلافت سکوت اختیار کرده و ۲۰ سال سرش را در چاه کرده و گریسته است.» مسلمانان به امام علی بهخاطر تلاش، و از جان گذشتگیاش برای اسلام، احترام میگذارند و معتقدند بهخاطر کرم، گذشت، شجاعت و عدالت بین مردم زمان خود و شیعیان محبوب است. اما آیا تصویر ساخته شده از امام علی در ذهن بسیاری از نوجوانان و جوانان ایرانی، تصویر درست و کاملی از امام علی است؟ پوریا در اینباره معتقد است: «درباره نسل خودم میتوانم بگویم که از دو طرف بام در حال افتادن هستند، یا به آن سمتی میروند که هیچکدام از این مسایل مذهبی را قبول نمیکنند یا به سمتی گرایش پیدا میکنند که با چشم و گوش بسته همه چیز را میپذیرند.»
|
لینکدونی
آخرین مطالب
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
واقعا خیلی از ما علاوه بر ارادت قلبی که نسبت به مولا داریم ولی هیچ وقت نشنیده ایم که چرا با اینکه حضرت علی از محبوبان درگاه الهی بود و شیر مرد زمان خود بود و لی دیگران به راحتی حقش را خوردند و باعث سقط جنین همسر ایشان شدند و در زمان خلافت نهایتا معاویه بر بیشتر بلاد اسلام مسلط شد و امام حسن مجبور به صلح شد و امام حسین را شهید کردندو چه بلاها که بر حضرت علی اکبر و علی اصغر و خاندان نبوت رفت و الی آخر ولی خدا فقط نظاره گر بود
-- محمود حسن نیا ، Sep 23, 2008من فکر میکنم این تصویری ذهنی که وجود دارد بیشتر ساخته اندیشمندان ایرانی و ادبیات فارسی است و در اصل مردی عرب بودهاست که تمایلات سلطهجویانهاش مجال ظهور نیافت.
-- بدون نام ، Sep 23, 2008باید بگویم برای من ایرانی و تهرانی و بسیاری از همنسلان من و حتا نسل بعد و پیش از من علی یک شخصیت ... است. از یک طرف برای یتیمی گریه می کند از طرف دیگر سر نهصد یهودی را با شمشیر در یک روز مبرد. در احادیث آمده که « سر و روی مبارک حضرت علی پر از خون بود و هر چه ایشان بیشتر سر یهودیان بنی قريضه را می برید صورتش بشاش تر می شد» از طرف دیگر در جنگ خندق پس از آنی که اسب عمر ابن عبدود را پی میکند؛ یعنی چهار دست و پای حیوان زبان بسته را به ناگاه با شمشیر می برد و سوار بر زمین می افتد وخرد و خمیر می شود و نمی تواند حتا از جایش بلند شودو دیگر خطری هم ندارد علی روی سینه ی او می نشیند تا سرش را ببرد و او یعنی عمر ابن عبدود به صورت علی خدو یعنی اخ تف می اندازد، و علی به صورت نمایشی بلند می شود و متکبرانه دور میدان می گرددو دوباره بر سینه ی عمر ابن عبدود می نشیند و این بار سرش را می برد. من در اینجا یادآور می شوم که تا چه اندازه عمرابن عبدود نسبت به علی از جایگاه انسانی و شجاعتی و حتا جنگی بالایی برخوردار است. زیرا علی که در میان مردمان آن دوره به قصاوت قلب معروف است روی سینه ی عمر که پهلوان آنروزگا مناطق خویش است می نشیند و عمر به خودش اجازه می میدهد که به صورت علی خدو بیندازد که خدو معنای دقیق اخ تف است. علی یکی از نامرد ترین و آدمکش ترین افراد روزگار خویش و حتا همه ی تاریخ است. زیرا تمامی کسانی که حتا ملیونها انسان را هم کشته اند مثل مثلا بمب اتمی در هیروشیما و ناکازاکی ولی خون جهیدن از رگ و پی گردن و خود خون را ندیدند .
این تنها ماجرای علی نیست اصولا پیامبر هم همین طور است. آنجا که علی سر نهصد یهودی را در یک روز میبرد پیامبر بر آن سکوی سنگی بر لب نهر نشسته و نظاره می کند، و حتا وقتی شمشیر علی با گردن یهودیان کند می شود پیامبر شمشیر خودش را به علی می دهد تا بتواند ادامه دهد. شما خوانندگان محترم این صحنه های تاریخی و کل تاریخ سراسر خون و خونریزی و خونآشامی رهبران دیروز و امروز اسلامی از صدر اسلام تا کنون را جلو چشمتان مجسم کنید و دلائل اینهمه خشونت را در جامعه ی خود دریابید. جامعه ای که اسکیزوفرنی و بیماری چنان درش رخنه کرده که شاعر ما از چنین شخصیت خونریز و خونآشامی که خود خمینی هم در یک سخنرانی آنرا برسمیت شناخت و گفت: « هی نق می زنند که ما امروز چند را اعدام کردیم و دیروز چند نفر را و فردا...اینا فراموش می کنند که حضرت علی تنها در یک نصف روز نهصد نفرشان را گردن زد...» آری برادران و خواهران معیار انسانیت و شرافت جامعه ی ما قرنها علی بوده و اینک تنها امروز است که ما به علو درجات این مرد بزرگ تاریخ شیعه آگاهی پیدا می کنیم. و این بیماری تا جایی در تاریخ و ادبیات و جامعه ی ما رسوخ کرده که شاعر بزرگ ما می سراید:
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایهی هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمهی بقا را
برو ای گدای مسکین در خانهی علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
-- نامشروع ، Sep 23, 2008متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
...
از حافظه نوشتم و شعر از شهریار است
به نظر من اصلاً مهم نیست علی تاریخی کی بوده و چه کرده است. ... آن چه مهم است چهره ای است که فرهنگ ما از علی دارد به صورت مظهر شجاعت توأم با جوانمردی و گذشت و تحمل و کمک و دلسوزی برای ضعفا. حالا به احتمال زیاد ایرانیان در قرون اولیه اسلام علی را جای یک قهرمان ملی سابق خود گذاشته بودند که او هم شاید در واقع خیلی بهتر از علی تاریخی نبوده ولی به هر جهت چنین چهره ای در فرهنگ ایرانی یافته بود. در چهره فرهنگی ما از علی عربیت او و خونریزی او نقشی ندارد یا فوق العاده کم رنگ است. از این مطلب هم که او در یک روز واحد چهار هزار نفر از یاران سابق خودش را که از او روگردان شده بودند (خوارج) کشت حرفی نیست. من مشکل و خطری از طرف این علی ابسترکت خیالی برای فرهنگ خودمان نمی بینم. این نباشد خواه ناخواه دنبال یک قهرمان افسانه ای دیگر خواهیم رفت. این طور فکر نمیکنید؟
-- رامین ، Sep 23, 2008در این که اصولا علی بدین صورت که امروزه ما می شناسیم ساخته و پرداخته ایرانیان است هیچ شکی وجود ندارد . اما دوستمان که می گوید در قرون اولیه اسلام این اتفاق افتاده سندیت تاریخی ندارد که احمد کسروی به این مسئله به تفصیل پرداخته و باید به شیعه گری وی رجوع کرد . در مورد اینکه بیاییم و به این اتکا کنیم که او قهرمانی بوده درست کردار و از همین ما می توانیم پیروی کنیم در ادبیات ما پهلوانان دیگری هم وجود داشته اند که تمام این خصوصیت ها را دارا هستند بعلاوه این مهم که چند زنه نیستند و به عشق اعتقاد دارند و روابط جنسی معتدل داشته اند و چه صد هزار مرتبه بهتر که آنان را الگوی خود قرار دهیم .
-- یاشار محتشم ، Sep 23, 2008قسمتی از کارنامه ی درخشان زندگی امام علی
ر. راسخ
علی، چهارمين خليفه راشدين ، اولين امام شعيان ، داما د و پسر عموی پيامبر اسلام از اولين کسانی است که اسلام آورد و در راه ترويج دين محمد از کشته های مخالفان عرب و عجم (ايرانيان) پشته ساخت. در وصف وی « ابوجعفر محمد بن علی» خطاب به «اسحق بن عبدالله» می گويد: [علی] پوست تيره پر رنگ، چشمان برآمده ، سر طا س و قدی کوتاه داشت.
علی برخلاف ادعاهای صرفا مکتبی و مذهبی، فردی ثروتمند بود بطوريکه تنها از راه نخلستانهای خود سالانه 40 هزار دينار درآمد داشت. ( تاريخ اسلام شناسی، علی ميرفطروس باستناد به تجارب السلف ص 13). اين پولهای قارونی که در دوران حاکميت اسلام ناب محمدی رشد چندين برابر داشت، توانست در کنار مکتب خونريز ذوالفقار، نقش عمده ای در ترويج اسلام ايفا کند. علی بر اين اعتقا د بود که ما [مسلمانان] عقيدهايمان را بر شمشيرهايمان حمل می کنيم ( به نقل نهج البلاغه ).
پس از درگذشت محمد و فاطمه الزهرا ، علی شروع به گسترش حرمسرای خود کرد بطوری که بنا به کتاب « زنان محمد» نوشته عمادزاده که از منابع معتبری ياری جسته بالغ بر 30 زن و تعداد زيادی کنيز را در حرمسرای خود جا داده بود. بقول غزالى آن حضرت در شمار مردان كثيرالازدواج تاريخ است. زنان دائمه علی كه نامشان در تاريخ مانده جز زنانى كه نامشان برده نشده و جز كنيزان كه از برخى از آنها فرزندانى بجاى مانده عبارتند از: فاطمه زهراء، خوله بنت اياس حنفيه، ليلى بنت مسعود نهشليه، اسماء بنت عميس، فاطمه بنت حزام مكناة به امّ البنين، ام سعيد بنت عروة بن مسعود ثقفى، امامه بنت ابوالعاص بن ربيع.
علی پس از مرگ پيامبر اسلام، علی رقم کش و قوسهای 6 ماهه با خليفه اول مسلمانان (ابوبکر)، بيعت کرد. در زمان خليفه دوم (عمر) ، با ازدواج دخترش با عمر موافقت کرد تا بتواند در معا دلات سياسی نقش بازی کند. در همين راستا بود که در هنگام لشکرکشی مسلمانان به ايران، بعنوان يکی از مشاوران نزديک عمرعمل کرد. پس از ترور عمر بدست فيروز ابولولو ايرانی و روی کار آمدن خليفه سوم (عثمان)، بارها با وی بمخالفت پرداخت و پس از کشته شدن عثمان بدون در نظر گرفتن رای « اهل اجماع » بر کرسی امپراطوری اسلام تکيه زد.
با قدرت گرفتن علی، اختلافات بين وی و معاويه بر سر قدرت و گسترش قلمرو بالا گرفت بطوری که جنگهای بس خونينی درگرفت. اين اختلافات سرانجام وقتی که هيچ يک از دو گروه به اطاعت ديگری نيامد، با نگارش نامه ی که معاويه به علی نوشت پايان يافت. معاويه در اين نامه خطاب به علی نوشت: " اگر مايل هستی عراق از آن تو باشد و شام از آن من، و شمشير از اين امت برداری و خون مسلمانان را نريزی. " اين پيشنهاد را قبول کن. علی اين پيشنهاد را پذيرفت و پس از آن معاويه با سپاهيانش در شام و اطراف آن به حکومت و گرفتن خراج مبادرت کرد و علی نيز در عراق حکومت نمود. ( به نقل از زيادبن عبدالله ، تاريخ طبری، جلد ششم، ترجمه ابولقاسم پاينده)
در جريان جنگهای ما بين علی و معاويه و کشتارهای عقيدتی در سرزمينهای تحت کنترل آنان، کينه و انتقام در بسياری از خانواده های داغدار و گرايشات مخالف رشد کرد و بسياری از آنان شروع به فعاليت سازمانيافته مخفی نمودند. يکی از اين گروهها که از هواداران خوارج محسوب می شدند به اين نتيجه رسيدند که علل اصلی سقوط اسلام و کشتارها عقيدتی، وجود رهبران ضلال است که روزگار خوش را از مردم گرفته اند. در اين راستا آنان تصميم گرفتند که حاکمين جبار را ترور کنند. سه نفر به نامهای بن ملجم، برک بن عبدالله و عمر بن بکر مامور شدند که هر يک به ترتيب امام علی، معاويه و عمروبن عاص را ترور کنند. روز مقرر شده برای اين کار هفتم رمضان تعين شد. هريک با شمشيرهای زهرآگين بسوی رفتند تا ماموريت خود را در روز مشخص شده انجام دهند. برک بن عبدالله و عمر بن بکر به دلايلی نتوانستند سوژه های خود را معدوم سازند ولی ابن ملجم که خود را به کوفه رسانده بود توانست با ياری يکی از دوستان همفکر خود بنام شبيب ضربت کاری را به پيشانی امام علی وارد سازد. بعد از ضربت، ابن ملجم را نزد امام علی بردند و علی از او پرسيد چرا چنين کردی؟ ابن ملجم گفت: شمشيرم را چهل صبحگاه تيز کردم و از خدا خواستم که بدترين و پست ترين مخلوق خدا را با آن بکشم. علی گفت: خود نيز با آن کشته می شوی که بدترين مخلوق خدای. (تاريخ طبری، ص 2681)
پس از نگاه شتابزده ای که بر زندگی امام علی داشتيم، در ادامه سعی می کنيم با استناد به منابع مستند تاريخی، نقش عمده وی را در سرکوب و کشتار مخالفان ، بهتر بشکافيم.
الف) نقش امام علی در کشتارهای جمعی
1) قبيله يهودی « بنی قريظه» با پيامبر اسلام قراداد دوستی و همکاری امضا کردند که بر اساس آن قرارداد اگر دشمنانی از خارج به مدينه هجوم آوردند، اين قبيله موظف بود دوش به دوش لشکر مسلمانان با آنها بجنگد. محمد پس از چندی با قبيله بنی نضيرکه جزو قبايل مدينه است به جنگ می پردازد و از قبيله بنی قريظه کمک می خواهد. اين قبيله سر باز می زند و خود را در صورتی مسئول و ملزم به اجرای قراداد همکاری می داند که دشمنان خارجی به مدينه حمله ور شوند. محمد خشمگين می شود و به امام علی دستور می دهد که در راس لشکری به آنجا رفته و آنها را حسابی گوشمالی دهد. امام علی نيز پس از فتح قبيله « بنی قريظه » به همراه ساير لشکران اسلام بيش از 700 نفر تا 900 نفر از مردان قبيله را در مقابل گودالهای که از پيش کنده شده بود سر می زنند. ( تاريخ طبری، جلد 3 ، ص 1088)
2) امام علی و يارانش در يک روز، 2500 نفر از خاندان « ازد» را سر بريدند، به نحوی که کسی زنده نماند تا ديگری را دلداری دهد. (مروج الذهب،جلد اول، ص 729)
3) خوارج از مسلمانانی بودند كه پس از جنگ صفّين و مسئله حكميّت به مخالفت على برخاستند و چون از سوى على ابو موسى اشعرى و از سوى معاويه عمرو عاص به داورى معيّن شده بودند تا به مطالعه كتاب خدا و سنّت پيغمبر كداميك از على و معاويه را برگزينند داور شام داور عراق را فريب داد و عراقيان دانستند كه از عمرو عاص فريب خورده اند به حضرت اعتراض كردند كه چرا به حكميّت تن دادى؟ و آنان فرقه اى شدند و به مخالفت على پرداختند. بعدها جنگی به نام نهروان بين خوارج و لشکر علی درگرفت که در طی آن تعداد زيادی از خوارج بوسيله لشکر امام علی از دم تيغ گذشتند. بطوری که تاريخ طبری و فتوح البلدان می نويسند: هزاران جسد از خوارج زمين را پوشانده بود.
خوارج به خلافتى معتقد بودند كه انتخاب خليفه از روى اختيار مردم باشد خواه از قريش و عرب و يا از هر قوم و ملتى باشد؛ و ميگفتند: خليفه پس از انتخاب بايد اوامر الهى را اطاعت كند وگرنه بايد عزل شود .
« روح الله خمينی»، رهبر حکومت اسلامی ايران، 14 قرن بعد از کشتار خوارج چنين گفت: يوم الله واقعی روزی است که امير عليه السلام شمشيرش را کشيد و خوارج را از اول تا به آخر درو کرد و تمامشان را کشت. ( سخنرانی خمينی در سال 1361 بمناسبت سا لگرد پيامبر اسلام)
4 ) امام علی در نبردی بنام « ليله الحرير» چيزی بالغ بر تن 500 تا 900 نفر کشت.
( منتهی الامال ، جلد اول، ص 153)
5) عبدلله خررمی با 70 نفر از همراهانش از بيم جان به دژی پناه برد. به دستور امام علی، دژ به آتش کشيده شد که در جريان آن تمامی اين افراد زنده زنده در آتش سوختند؛ بطوری که بوی گوشت بريان شده اين انسانهای نگون بخت در هوا پخش و مردم را آزار داد.
(علی مرزی نامتناهی، حس صدر، ص 199)
6 ) بعد از مرگ محمد پيامبراسلام، عده ای از مردم قبايل از اسلام برگشتند و عوامل پيامبر اسلام را کشتند و از شادی مرگ محمد به زنانشان فرمودند که دستان خود را حنا بگذارند.
( قصص النيا نيشاپوری، ص 455) .
ابوبکر ، عمر و علی بفوريت دستور دادند که هر که از دين برگشته، گردن زنند و با آتش بسوزانند و زن و بچه اشان را به اسارت برند (تاريخ طبری، جلد 4 ص 1379، 1380، 1394 ، 1407 و جلد 6 ، ص ص 2420 و 2665) . در جريان اين کشتارها، شمشيرهای خالد ابن وليد و امام علی برنده تر از ديگران عمل کرد. تاريخ طبری درباره ی کشتارهای
« خالد بن وليد» می نويسد: " آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر درگذشت پيامبر اسلام نشان داده بودند همه را بکشت و به آتش بسوخت و فرمود تا سرهايشان گرد کنند و پايه ديگ کنند و آتش در تن های ايشان زد و همه را بسوخت". همين کتاب در مورد نقش علی در سوزاندن اجساد مردم در جريان اين کشتارها می نويسد: " علی تنهای آنان را در آتش سوزاند و خاکستر نمود." (تاريخ طبری، جلد چهارم ص ص 1380 و 1464 و جلد ششم صفحات 2420 تا 2265)
ب) چهره امام علی بعنوان يک دژخيم
1) شاعری بنام « حويرث بن نقيذ » که با سخنان شيوا و افشاگريانه ی خود موجبات اذيت و آزار محمد پيامبر خدا را برانگيخته و همچنين شتر دختران محمد، فاطمه و ام کلثوم را رَم داده بود به فرمان محمد رسول خدا و توسط علی امام اول شعيان، در جريان يک توطئه به قتل رسيد. (رجوع شود به تاريخ طبری ج 3 ص 1188 و سيره ابن هشام ج 2 ص 273)
2) پيرمردی بنام « مغيره » که از ترس محمد گريخته بود، بوسيله امام علی دستگير و سر بريده شد. (دفتر زنان پيغمبر، عمادزاده ص ص 316 و 317)
3) امام علی شاهرگ مردانی را بريد و بمانند مرغان نيم بسمل آنان را در بيابان رها کرد تا با شکنجه بميرند. ( امام علی، عبدالفتاح، جلد 5، ص 27)
4) پس از شکست ائيل، محمد پيامبر اسلام به علی دستور داد که نضر پسر حارث را سر بريدند. همينطور در منطقه ای ديگر بنام الظيه از ميان اسرا، عتبه پسر ابی معيظ بدستور محمد و بدست علی سر بريده شد. (دفتر منتهی الامال، جلد اول، ص 57)
5) مردی بنام عتبه که بخاطر عدم پخش مساوی غنائم بين لشکر اسلام به صورت محمد تف کرده بود، بوسيله علی سر بريده شد. (تاريخ طبری، جلد 5، ص 1103)
ج) امام علی و کشتارايرانيان
امام علی يکی از مشاوران نزديک عمر (خليفه دوم مسلمانان) در هنگام حمله لشکر اسلام به ايران بود. زمانی که عمر می خواست خود شخصا در اين جنگها حاضر شود، امام علی به او گفت: " تو سر اين سپاهی اگر بروی و کشته شوی، سپاه اسلام متلاشی می شود. تو بايد مرکز خلافت را داشته باشی تا اگر سپاه اسلام شکست خورد. ايرانيان بدانند که اين نيرو پشت دارد" (تاريخ طبری، جلد 5، ص 1943 و 1945، اخبار الطول ص 147 و نهج البلاغه ص 443 – 446).
عمر که داما د امام علی بود و روی حرفهای وی حساب می کرد پيشنهاد وی را پذيرفت و در دارالخلافه ماند و در راس لشکريان اسلام فرماندهان با تجربه و خونريزی گمارد و به طرف ايران گسيل داشت. پس از شکست ايرانيان و پيروزی لشکريان اسلام، علی خطا ب به مردم کوفه گفت: ای مردم کوفه، شما شوکت عجمان را برديد. (تاريخ طبری، جلد 6 ص 2208)
پس از پايان سلطنت 3 تن از خلفای مسلمانان (ابوبکر،عمر، عثمان) نوبت سلطنت امام علی رسيد که بسيار لرزان و کوتاه بود. اختلافات معاويه و علی بر سر قدرت بالا گرفت و سبب ساز جنگهای طولانی گرديد. علی جهت تامين مخارج اين جنگها مجبور بود که باج و خراج بيشتری از ايرانيان اخذ کند. اين فشارها موجب قيامها و مقاومتهای دليرانه از سوی شهرهای مختلف ايران شد بطوری که امام علی بی رحم ترين سرداران خود، از جمله « خليد بن طويف» ، « زياد ابن ابيه » را بسوی خراسان، فارس، ری ، آذربايجان و ساير شهرها و بلاد اعزام داشت.
در ادامه به مواردی از سرکوب قيامهای مردم ايران در زمان خلافت امام علی می پردازيم:
در زمان امام علی، مردم استخر چندين بار قيام کردند. امام علی در يکی از آن موارد «عبدالله بن عباس» را در راس لشکری به آنجا گسيل داشت و شورش تودهها را در سيل خون فرونشاند (فارسنامه ابن بلخی، ص 136). در مورد ديگر که مردم استخر شوروش کردند، امام علی « زياد بن ابيه » که از خونخواری و آدمکشی به انوشيروان دوم لقب گرفته بود به آنجا گسيل داشت تا به سرکوبی اين قيام بپردازند. در مورد جنايات و کشتار مردم استخر توسط زياد بن ابيه کتابها و روايت زيادی نوشته و نقل شده است(رجوع کنيد به کتاب مروج الذهب، جلد دوم ص29).
در سال 39 هجری مردم فارس و کرمان نيز سر به شورش گذاشتند و حکام ستمگر امام علی را از شهر خود بيرون کردند. امام علی مجددا زياد بن ابيه را به آنجا گسيل داشت و لشکريان وی از هيچ جنايتی فروگذاری نکردند. (تاريخ طبری، جلد 6، صفحه 2657 و يا فارسنامه، ص 136)
مردم خراسان نيز در زمان امام علی برای چندين بار قيام کردند و چون چيزی نداشتند بعنوان باج و خراج بپردازند، از دين اسلام برگشته و به مقاومت سخت و جانانه ای دست زدند. امام علی «جعده بن هبيره» را بسوی خراسان فرستاد. او مردم نيشاپور را محاصره کرد تا مجبور به صلح شدند. ( تاريخ طبری، جلد 6، ص 2586 و فتوح البلدان ص 292)
در زمان امام علی مردم شهر ری نيز سر به طغيان برداشتند و از پرداخت خراج خوداری کردند. امام علی، «ابوموسی» را با لشکری زياد به سرکوب شوروش فرستاد و امور آنجا را بحال نخستين برگرداند. ابوموسی پيش از اين طغيان نيز، يکبار ديگر بدستور امام علی به جنگ مردم شهر ری گسيل شده بود. (فتوح البلدان ص 150)
به روزگا ر خلافت علی بن ابی طالب، چون پايان سال 38 و آغاز سال 39 بود، حارث بن سره عبدی، به فرمان علی لشکر به خراسان کشيد و پيروز شد، غنيمت بسيار و برده ی بی شمار بدست آورد. تنها در يک روز، هزار برده ميان يارانش تقسيم کرد. لکن سرانجام خود و يارانش، جز گروهی اندک، در سرزمين قيقان (سرحد خراسان) کشته شد. (فتوح البلدان، بلاذری)
علی بن ابی طالب، عبدالرحمن بنی جز طائی را به سيستان فرستاد. لکن حسکه حبطی وی را بکشت، پس علی فرمود: بيايد که چهار هزار تن از حبطيان را به قتل رسانيم. وی را گفتند: حبطيان پانصد تن هم نشوند. (فتوح البلدان، بلاذری)
علی ولايت آذربايجان را نخست به سعيد بن ساريه خزاعی و سپس به اشعث بن قيس داد. يکی از شيوخ آذربايجان نقل می کند که وليد بن عقبه همراه با اشعث بن قيس به آذربايجان می آيند . و چون وليد آن ديار را ترک کرد ، مردم آذربايجان قيام کردند. اشعث از وليد طلب ياری کرد و وليد برای ياری وی سپاهی از کوفه به در آنجا گسيل داشت. اشعث، حان به حان (حان= خانه به خانه) فتح کرد و پيش رفت. و پس از فتح آذربايجان گروهی از تازيان اهل عطا را بياورد و در آنجای ساکن ساخت و آنان را فرمان داد که مردم را به اسلام خوانند. (فتوح البلدان، بلاذر
-- dado ، Sep 23, 2008يه مطلبي اينچنين سال قبل هم داشتيد. ولي خب به نظرم لازم هست كه در اين موارد باز هم در محيطي دور از تعصبات صحبت بشه. ممنون
-- ماني جاويد ، Sep 23, 2008man be onvaneh irani hichi dar bareh Ali namidanam va hich alaghee ham nadaram ka bedanam
-- kia ، Sep 23, 2008اونائي كه از صدر اسلام به عدالت واز علي بعنوان يك جوانمرد يادميكنند، بهترست تا با مطالعه سوره هاي مدني قرآن آن واقعيتي را كه اتفاق افتاده بعينه به بينند.
-- علي كبيري ، Sep 24, 2008آيه 191 از سوره بقره:
‹‹وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ››
هركجا مشركين رايافتيد آنهارا بكشيدو از شهرهايشان آواره شان سازيد...كارهاي فتنه انگيز آنها بدتر ازكشتاراست. و درصدر اسلام مطابق با همين آيه وآيه هاي ديگر، صدها هزاراز هموطنان ما بدست اعراب كشته شدند ومطابق با همين آيه خميني درسال 67 دستور اعدام چندهزار زنداني سياسي را داد.
آيه 73 از سوره توبه:
‹‹يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ...››
اي پيغمبر با كافران ومنافقين جهاد ومبارزه كن وبرآنهابسيارسخت بگير...
درآيه 24 از سوره نساء براي تشويق اعراب بدوي به جنگ، محمد چنين ميگويد:
‹‹وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاء إِلاَّ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ...››
نكاح زنان محصنه (شوهردار) براي شما حرام شد مگر زناني كه درجنگهاي باكفارمتصرف ومالك شده ايد...
وتو خواننده فهيم مجسم كن كه طبق اين آيه و بعد استيلاي اعراب برايران چه برسر دختران وزنان شوهردار آمد وچگونه اعراب بدوي آن دختران وزنان رامورد تجاوز جنسي قراردادند!! ونكته جالبتر اينكه حسن وحسين درلشكر كشي به ايران درجنگها شركت داشتند !
ايرانيان يكروزه مسلمان نشدند ومبارزه شان بااعراب تازي تا حدود چهارقرن ادامه داشت.
آخوندها تاريخ را بنفع جيبهاي گشادعباهايشان، تحريف كرده اند.
من شناختی از امام علی ندارم ولی تا انجائی که من خوندم و شنیدم دو نوع علی داریم یکی علی ایرانی که خیلی خوشگله و با صفات عالی و یک نوع علی عرب داریم که سیاه چهره هست و من فکر میکنم علی دومی درست باشه و علی ایرانی را اخوندها بوجود اورده اند به هر حال من به او اعتقاد ندارم
-- kia ، Sep 24, 2008خدای من! چگونه اجازه میدهید به امام علی در سایتتان این گونه توهینهای زننده زده شود من خودم یک آدم سکولار ولی مسلمان هستم ولی از اینکه یک یهودی در این سایت اجازه پیدا کرده به مولا علی تهمت اسکیزوفرنی بودن رابزند احساس انزجار کردم مگر نا مشروع روانشناس بوده یا در زمان امام علی حضور داشته که به اسکیزوفرن بودن علی پی ببرد..تنها دید و نگاه ظاهر بینانه است که همه چیز و همه اموری را که در دنیا اتفاق می افتد با ملاکها و معیارهای مادی محاسبه می کند..علی شهوت قدرت نداشت و شهوت غصب زمین و کشورها را به زور.. آری پس تصرف کشورها و زمینها برای معاویه که فردی مادی و دنیا پرست بود جذابیت داشت نه برای علی.. علی در زمانی می زیست که اسلام در نقطه آغازین بود پس اگر به خاطر مسائل شخصی با
-- بدون نام ، Sep 24, 2008باند عمر در می افتاد همچنانکه خودش می گوید اساس دین به باد می رفت
اگر کشتار انسانها بد است
پس چرا یهودیان هیچ وقت از کشتار مسلمانان سیراب نمی شوند کشتار فلسطینیان دیر یاسین لابد علامت تعادل روانی یهودیها بوده! و وقتی فالاچی عکسهای کودکان فلسطینی
تکه تکه شده توسط اسرائیلی ها را می خواهد به شارون نشان دهد حتی شارون از نگاه به ان صحنه های دل خراش که در صبرا و شتیلا بوده سر باز می زند
من خودم میدانم که گناهان زیادی کرده ام ولی آنقدر علی را دوست دارم و به او ارادت دارم که حاضرم به خاطر گناهانم توسط او کشته شوم.
به نظر من متاسفانه برداشتهای سطحی باعث می شود که چهره واقعی شخص دیده نشود.من از دوستانی که حرفهای بالا را مطرح کرده اند خواهش می کنم حداقل یک مرتبه نهج البلاغه را بخوانند زیرا گفتار و اندیشه یک شخص نشان دهنده شخصیت اوست به نظر من تنها نامه ایشان به مالک اشتر کافیست تا به شخصیت با لای ایشان پی ببریم حالا بگزریم از مفاهیم بلند فلسفی و اخلاقی .
-- منصور ، Sep 24, 2008در صحبتهای بالا که دوستان نوشته اند متاسفانه پر است از نظرات عوامانه نه یک نقد منصفانه علمی. البته دالیلش این باشد که به دلیل سو استفاده از مذهب در ایران خیلیها به هر چی که بوی مذهب بده حسساس هستند
اما این حساسیت تنها محرویت خودشان از اندیشه ای را که حداقل می تواند در بعضی موارد قوی با شد را به همراه دارد.
در آخر من از دو ستان خواهش می کنم نامه
ایشان به امام حسن و نامه به مالک اشتر را بخوانند و ببینند که ایشان چگونه حتی حاضر نبودند عقاید خودشان را بر فرزندشان تحمیل کنند از دیگر سو رفتار حکومتی ایشان و نامه به مالک بهترین سند بر این است که چطور ایشان بر حقوق مردم (مادی و آزادی بیان و...)
صحه گزارده اند.
شخصیت علی آنقدر بزرگ و دوست داشتنیست که همه
-- بدون نام ، Sep 24, 2008اهل دل او را دوست دارند همچنانکه که در مراسم ختم
هایده خواننده بزرگ ایران مدح
"علی گویم علی جویم" را که خودش خوانده بودمی گذارند و نوش آفرین خواننده محبوبم چه زیبا در مدح علی می سراید..یا علی..یار بی یاران یا علی..25 سال خانه نشینی و دوری از قدرت را اختیار کرد با آنکه محمد رسما او را جانشین خود اعلام کرده بود و وقتی قاضی یهودی در یک محکمه
به ضرر او رای داد با انکه حاکم بود حکم را پذیرفت در کتابش می گوید اگر می خواستم کنیزکان نازک بدن و لذیذ ترین غذاها را داشتم
اما ساده زیستی وساده پوشی را برگزید..یهودیان بنی قریضه هم اگر فتنه انگیزی نمی کردند شاید سرنوشت بهتری داشتند هر چند اگر بعضی
شخصیت والای علی را ساخته و پرداخته بعضی از مورخین میدانند پس می توان کشتار بنی قریضه را ساخته و پرداخته و افسانه دانست
باید قبول کنیم کسی را نمیتوان پیدا کرد که چون او باشد و از او در صفات متعالی انسان فراتر رود یا حتی کل عمرش برابر یک روز علی باشد
-- سعید ، Sep 24, 2008حتی فراتر میروم و معتقدم هیچ کس را نمیتوان پیدا کرد که او را کامل بشناسد و صفات او با همه توصیفات خوبی که از او میشود هنوز ناشناخته است و ما هنوز نمیتوانیم او را درک کنیم و شاید هیچ گاه کسی نتواند حتی در یک مبحث متعالی او ، شناخت کاملی به ما بدهد
او کامل است و الگو و کسی نتوانسته و نمیتواند چون او باشد
هر که با آل علی در افتاد ور افتاد...تمامی کتابهایی که بعضی از کاربران به عنوان مرجع و ماخذکلامشان برای سیاه نمایی چهره امام علی استفاده کرده اند متعلق به
-- بدون نام ، Sep 24, 2008"به اصطلاح" مورخین اهل سنت است که تمامی کینه و
حقدشان را در باره امام علی
در آنها به نمایش گذاشته اند
چرا کاربران مذکور کتاب جرق جرداق نویسنده مسیحی در باره عظمت و بزرگی روح و درستی رفتار وکردارو انسان کامل بودن علی را به عنوان مرجع و ماخذ کلام خود
استفاده نکرده اند..زنانی که از انها نام می برید زنان بی سر پرستی بوده اند که تنها
نام ازدواج با علی بر رویشان
خورده شده بوده و به خاطر نجات از بی خانمانی تنها در خانه علی سکونت داشته اند که خب باور آن برای مردان شهوتران غیر ممکن است.. کسی که شب تا صبح به نماز شب و راز و نیاز با خدا مشغول بوده را لطفا با خودمان مقایسه نکنیم
چرا در دنیا و میان تمامی مسلمانان این ابرمرد فقط در تاریخ ایران اینقدر بزرگ و ابر انسان است؟ این ساخته و پرداخته ذهن داستان پرداز ایرانیست که از رستم دستان، علی بن ابیطالب با تمامی بال و پرهای زایدو افسانهای و غیر واقعیاش ساخته. به سادگی میتوان رد پاهای این استحاله را در این دو دید.
-- زال ، Sep 24, 2008عجب بازار مکاره ای است این کامنت های مربوط به علی. از منتها الیه منفی تا منتها الیه مثبت. به نظرم خیلی واضحه که در میان ایرانیان فرآیند اسطوره زدائی در حال شکل گیری است و عنقریب (عنقریب که می گم فکر می کنم یکی دو نسلی طول بکشه) است که نقش دیانت در میان ایرانیان تغییر اساسی بکند.
-- مهدی ، Sep 24, 2008همان علی خودش گفته بود که یکی از وصف زیاد من به جهنم می رود یکی از بد گویی زیاد. بابا این علی که شما به وجود آوردید علی نیست خدا است علی واقعی یک بنده خدا بود مثل دیگر بنده های خدا لطفن بت های تان را بشکنید و از واقعت به علی نگاه کنید که او نه خدا بود و نه پیغمبر فقط یک بنده خدا با کمی زوری بیشتر در بازو ملت ایران و اینقدر خرافاتی؟ عجیبه خیلی عجیبه
-- آمید ، Sep 24, 2008با سلام به آن آقا یا خانمی که مرا یهودی خوانده، و اسکسزوفرنی را فقط محصول الان دانسته و بعد هم ار نهج البلاغه سند آورده. آقای عزیر خانم محترم و تمامی کسانی که به نهج البلاغه عی استناد می کنید. من تنها مختصرا عرض می کنم که درد دلتان را قبول دارم و می دانم که در آوردن یک جنازه از زیر خاک و نشان دادن کرمهایی که در آن می لولند برای کسانی که آن جنازه را صاحب کرمات و موجزات و تقدسات می دانسته اند چقدر دردناک است. اما اولا اسکیزوفرنی زرا بکار بردم تا همه یا دست کم کسانی که دستشان اینترنت می رسد می دانند که این مرض یعنی چه. امروز حتا با مراجعه با علم جدید و بسی کالبدشکفافی و کالبد بینی در یافته اند که بسیاری از مقدسین مسیحی مثلا به مرض کرم کدو مرده اند! یا همین چند شب پیش تلویزیون ماهواره که کالبد شکافی اجسادی یاد کرد که چند هزار سال پیش مرده اند و البته امراض آنها در آن موقع حتا اسم هم نداشته و اصولا مرض به حساب نمی آمده...بنا بر این قسد من عنوان مرض است و بی حب و بغض است و تنها یاد آوری این است که این امیر عرب بیماری اسکیزوفرنی بسیار حاد داشته و چنان حاد که نه تنها به فرزندان خودش سریت داده بلکه تا به امروز ما را هم بیمار کرده است. دیگر اینکه شما در کمال قصاوت مرا یهودی خطاب کرده اید و به باور خودتان به من شاید توهین هم کرده باشید. نه من متاسفانه یهودی نیستم خوشبختانه بی دینم! ولی پدر بزرگ من آخوند مفت خوری بوده که اصلا هم به او افتخار نمی کنم. پس می بینید که واهمه ای ندارم که بگویم از کدام زباله سربرکشیده ام و اینک در هوای آزادم. و اما شما و دیگرا به نهج البلاغه استناد کرده اید.
-- نامشروع از تهران ، Sep 24, 2008و اما نهج البلاغه را سیر رضی که ایرانی الاصل است بعد حدود چهارصد سال با درایت و برای خشونت زدایی از این مظهر خشونت و شقاوت و خون و خونریزی و کشتار های بی سابقه در طول تاریخ نوشته، و حالا شما به کتابی استناد می کنید که چهارصد سال بعد از مرگ امیر مومنان و امیر امیران غضب نوشته شده. و من از استنادات به هایده و آغاسی و مهستی و نوش آفرین جون می گذرم.
واقعا" برای شما متاسفم که به این کافران اجازه میدهید در مورد پیشوای بزرگ مسلمانان چنین آزادانه جسارت نماید او اصلا" رقمی حساب نمی شود تا در مورد این امام حمام چنین درشت گوئی کند من به عنوان یک شیعه علی (ع) شرم دارم تا بار دیگر به سایت شما بیایم واقعا این کلمات فقط از دهان یک نجس خوار خارج می شود ولا غیر خدا لعنت کند کسانی که به امامان بر حق خداوند توهین می کند علی را هیچ کس نتوانسته انچه بوده بشناسه جز خدا و پیغمبرش پس برو توبه کن و منبعد دهن کثیفتو برای صحبت در مورد این امامان بسته نگهدار
-- جمشید ، Nov 5, 2008عالی
-- بدون نام ، Jan 18, 2009علي انقدر بزرگ بود كه جز خدا و ژيامبر هيچ كس او را نشناخت
-- مليكا ، Feb 12, 2009نه بشرتوانمش گفت نه خداتوانمش خواند
-- hosein ، Mar 9, 2009