تاریخ انتشار: ۲۳ بهمن ۱۳۸۶ • چاپ کنید    
مروری بر شگرد تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق در ایران

بخدا رجوی پسرخاله من نیست

اردوان روزبه

Download it Here!

ابتدا با یک تلفن آغاز شد. از من خواست بر روی مسنجر یاهو با او تماس داشته باشم. با آیدی سپیده. او که خودش را در مکالمه مهناز معرفی کرد، از من خواست که در مورد برنامه‌ای برای یادمان خواهر مرحومش به او کمک کنم...

این شروع ماجرا برای مدیر یک شرکت تبلیغاتی و بازرگانی در ایران بود. او نمی‌دانست که به زودی توسط دادگاه انقلاب به جرم تبلیغات علیه جمهوری اسلامی و همکاری با گروه‌های الحادی محاکمه خواهد شد. اما داستان را از زبان خود او بشنوید. نامش علی اکبر «خ» است:

«اسمش را گذاشته بود مشهدی‌زاده. تلفن زد و خواست که اگر ممکن است بر روی چت با هم تماس داشته باشیم. ظاهرن شماره‌ام را از روی وب سایت شرکت برداشته بوده. راستی فکر کنم اسم کوچکش بود.
گفت که: من در سوییس دانشجو هستم. خواهرم چند سال قبل در یک تصادف رانندگی، فوت کرده. ما می‌خواهیم برای سالگرد او، در سطح شهر مثلن دور و بر حرم امام رضا، بلوار وکیل آباد و یا خیابان آبکوه عکس و پوستر بزنید و خرما برایش خیرات کنید. البته پوسترها را در سر کوچه‌ها بچسبانید بطوری که اسم آن مشخص باشد و عکس بگیرید و برای من بفرستید، مادر من الان در حال احتضار است، دارد می‌میرد و این‌ها را می‌بیند و خوشحال می‌شود.


من هم عِرق ایرانی‌گری‌ام، گل کرد. یک هم‌وطن در آن سوی آب، دلش برای ایران یک ذره شده، دسترسی هم ندارد که بیاید یا به هر دلیلی نمی‌تواند بیاید حتا سیاسی هم که باشد برایم مهم نیست. با خودم فکر کردم اگر تراکت یادبود فوت خواهرش را بچسبانیم به دیوار، مگر چه اشکالی دارد.
راستش پای اینترنت که داشتم چت می‌کردم، یک لحظه بغض گلویم را گرفت. دلم برایش سوخت که چرا آنقدر وضعیت ناجوری دارد که نمی‌تواند به ایران بیاید. می‌گفت:... وضع مالی‌ام خوب نیست، من اینجا دانشجو هستم. درآمدم هم خوب نیست. کل پس‌اندازی که کردم، حدود ۳۰۰-۴۰۰ دلاری است که می‌خواهم برای شما بفرستم تا این‌کار را بکنید...

من هم به او گفتم که من برای خودم سود نمی‌خواهم ولی شرکت بازرگانی ما طوری است که نمی‌شود گفت مجانی کار کنند بنابراین حداقل را از شما می‌گیرم. شما ۲۰۰ دلار بدهید.
البته از او خواستم که عکس خواهرش محجبه باشد که وقتی فرستاد دیدیم با حجاب است. ما گفتیم که یک کار انسانی انجام می‌دهیم، تازه سنگ تمام هم گذاشتیم. رفتیم جعبه‌ی خرما گرفتیم، عکس او را گرفتیم و روی قاب و سینی گذاشتیم و دادیم دست یک نفر تا دور حرم توزیع کند و برای شادی مادرش هم، همانطور که گفته بود فیلم و عکس گرفتیم و برایش فرستادیم. او هم تشکر کرد.

چندی بعد گفت که یک کار دیگر هم می‌توانید برای من انجام دهید؟ گفتم چه کاری؟ گفت تولد یک عده را می‌خواهم برایم تبریک بگویید. برایم خیلی مفهوم نبود، اما چون چیز خاصی نبود باز هم پذیرفتم. مثلن چند تایی را برداشتیم بردیم کنار خانه‌ی رفیقمان چسباندیم. یکی دو تا عکس گرفتیم فرستادیم.
اما قضیه که ادامه داشت یک روز نیروی انتظامی یکی از پرسنل ما را که مشغول چسباندن عکس‌ها بود، دستگیر می‌کند. مرا هم احضار کردند به این نیرو. ماموری که با من صحبت می کرد گفت: آقا شما می‌دانید این چه کسی است؟ گفتم: نه. چه کسی بوده؟ گفت: این خواهر مسعود رجوی است، این یکی دیگر خود مسعود رجوی است و یا اینکه عکس سرش بالای این بدن مونتاژ شده، فلان آدم در سازمان مجاهدین است».


در یکی از تراکت‌های تبریک که به سفارش شرکت Orient advertising studio که توسط خانم مهناز و با آدرسی در سویس است و برای عید قربان تهیه شده، عکس مسعود رجوی با لباس احرام دیده می‌شود. علی‌اکبر می‌گوید: تاکنون عکسی از رهبر این سازمان ندیده و کسی را هم از آن‌ها نمی‌شناسد. او با تفهیم اتهام در دادگاه انقلاب به جرم تبلیغ علیه نظام، به سفارش دهنده برای این رفتارش اعتراض می‌کند که در پاسخ نامه‌ای را دریافت می‌کند که در بخشی از آن اشاره شده:

منظورتان چیست؟ شما بنا بوده از تراکت‌ها فيلمي كوتاه بفرستيد ولی ار فيلمي كه خودتان تهیه کردید هم دريغ كرديد. این کار اصلن سیاسی نبوده و هر کس گفته به شما دروغ گفته است. مگر چه كارخلافي كرده‌ايد؟ این تقریبن آخرین نامه‌ای است که بدست او از طریق خانم مهناز در سوییس می‌رسد. چرا که دیگر پاسخ نامه‌های او را نمی‌دهد.
علی اکبر ادامه می‌دهد: «از این‌که ما را دور زدند خیلی ناراحت شدم. روز اول می‌گفت، آقا، ما می‌خواهیم این عکس مسعود رجوی را ببریم بزنیم در خیابان، آیا می‌روید بزنید یا نه؟ یا من می‌گفتم می‌روم ولی ده میلیون بده یا این‌که می‌گفتم نمی‌روم. با عقل تصمیم می‌گرفتم که آیا این‌کار را بکنم یا نکنم. نه این که از سر دل‌سوزی بروم و انجام بدهم،‌بعد فردا نیروی انتظامی مرا بگیرد و پرونده تشکیل دهد؛ در ۳۲ سال عمری که از خدا گرفته‌ام، هنوز پایم به پاسگاه باز نشده. بعد به دروغ می‌گویید، مادرم در حال مرگ است. تو بیا، عکس تراکت تسلیت خواهر مرحومم را آماده کن و به من بده، تا آن را به مادرم نشان بدهم تا یاد ایران بیفتد.


به هر صورت سازمان مجاهدین خلق در سایت خود در بخش‌هایی اشاره به عکس‌ها، تصاویر و فیلم‌هایی می‌کند که در آن هواداران داخل ایران با نصب پوستر و تراکت و پوشیدن لباس با آرم سازمان از آنها حمایت کرده‌اند.
از سویی دیگر سایتی موسم به ایران دیده‌بان با استناد به اظهارات برخی از اعضای این سازمان که بریده اند به روش‌های تبلیغاتی این سازمان در داخل کشور اشاره می‌کند.

اما این تنها مورد نیست. در طول ماههای گذشته چندین نفر از سوی عوامل انتظامی و امنیتی در ایران به دلیل این کار دستگیر شده‌اند. اگرچه که این دستگیری‌ها نشان از این دارد که روش سازمان برای آنها لو رفته است اما سازمان و یا طرفدارانش حاضر به تغییر استراتژی تبلیغات خود نیستند.
اکثر دستگیر شده‌گان کسانی‌اند که عکس‌های مجالس ترحیم، تبلیغ شامپو، تراکت بازگشت از حج و مواردی از این دست را نصب می‌کرده‌اند و اساسن نمی‌دانستند کارشان بخشی از پروسه تبلیغاتی سازمان در داخل ایران است. به هر صورت عکس‌های جوانی مسعود رجوی یا مریم یا موسی خیابانی که برای بسیاری از نسل جوان‌ها، تقریبن ناآشنا است، بخش لاینفکی از این تصویرها، پوسترها و عکس‌های روی شامپوها بوده است.

در جایی نقل می‌شد که در یکی از تظاهرات‌های دانشجویی، خانمی از یکی از سی‌دی فروش‌های میدان انقلاب تهران می‌خواهد با گرفتن چهل هزار تومان عکس خواهر دانشجوی مرحومش را در این تظاهرات بالا ببرد. او نیز با گرفتن این عکس در میان دانشجویان اقدام به بالا بردن عکس می‌کند که با حمله دانشجویان مواجه می‌شود و در نهایت حین تحویل به ماموران نیرو انتظامی اظهار می‌کند که نمی‌داند این عکس کیست. او تاکنون نام مریم رجوی را هم نشنیده است.


کاظم «ک» یکی دیگر از کسانی است که با این موضوع دست به گریبان شده، او مدیر بازرگانی یک شرکت تبلیغاتی است: «... حدود یک ماه و نیم یا دو ماه پیش، یک تماس تلفنی داشتیم که از ما خواستند اطلاعات ریز را راجع‌ به برپا کردن یک بالن بادی تبلیغاتی در یک نقطه‌ی سطح شهر، در حد یک تا سه روز را قیمت‌دهی کنیم.

این تلفن از سوئد با نام سرکار خانم آلاله اشرفیان زده شد. کمی جدی‌تر که شد ایشان به این‌ صورت که یک خانواده‌ای ایرانی، مقیم سوئد هستند و در ایران کسی را ندارند، یک فرزند خردسالی دارند که حدود دی ماه به دنیا آمده و بعد از مثلن پنج – شش سال زندگی، دچار سرطان شده، که باز در سی‌ام دی ماه، شفا پیدا کرده و حالا می‌خواهند به همین مناسبت برای شادی‌اش بالنی را در ایران هوا کنند. البته تناقض‌هایی هم داشت. یک بار این خانم می‌گفتند شوهر من مرده. یک بار دیگر می‌گفتند من از شوهرم جدا شده‌ام و دوست دارم که پسرم فکر کند، خانواده‌ی شوهر من در ایران به فکر او هستند، می‌خواهم یک بالن با متن تبریک برای او آماده کنم، هزینه‌اش را می‌دهم تا شما در ایران آنرا بالا بفرستید و فیلمبرداری بکنید. من می‌خواهم به عنوان کادوی تولدش، این فیلم را به او بدهم.

«سی‌ام دی‌ماه، بازگشت مسعود عزیزمان، مبارک باد». این جمله‌ای بود که خانم اشرفیان از ما می‌خواست تا بر روی بالن بزنیم. ما هم با توجه به برآورد، حدود ۳۵۰۰ دلار قیمت دادیم. طبق قرار، مرحله‌ی اول ۵۰ درصد هم واریز شد. در این مرحله ایشان علاوه بر آن که آن متن را دادند، زیر آن اضافه کردند، تقدیم به اشرفیان عزیز، دی ماه ۸۶. دو تا عکس هم برای ما فرستادند، عکس یک پرنده‌ی آبی رنگ و یک شیر. توجیه او نیز این بود که؛ پرنده‌ی آبی رنگ اولین طرحی است که بچه‌ی من زده و دوست دارم روی آن باشد و شیر نماد مردانگی پدرش است.


پس از تایید و آماده سازی روز ۲۷ یا ۲۸ دیماه بود که همکاران ما به پارک کوه سنگی مشهد مراجعه کردند و قصد اجرای کار را داشتند. همان روز صبح ایشان به من زنگ زدند و خواستند سریع‌تر فیلم‌ها را بگیرم و برایشان بفرستم. آمدم شرکت، دیدم که شرکت حالت درستی ندارد، مدیر عامل ما هم نیست. همکاران نمی‌دانستند چه اتفاقی افتاده. نیروهایی که رفته بودند پارک کوه سنگی دستگیر شده بودند و از نیروی انتظامی زنگ زده بودند که مدیر‌عامل ما هم برود.

من را هم خواستند. رفتم و به من هم تفهیم اتهام شد. جرممان این بود که به عنوان هوادار سازمان، فعالیت سیاسی انجام می‌دهیم. انکار کردیم اما به ما یکسری اسناد نشان دادند که نتوانستیم خودمان را تبرئه کنیم.
ما بی‌خبر بودیم. به ما پرده‌هایی را که در سطح شهر زده شده بود نشان دادند، نمی‌دانم مشهد بود یا تهران، ولی همین بازگشت را تبریک گفته بود. شاید از سال‌های پیش بود یا مال همین امسال بود و البته به نام همان اشرفیان. بعد عکس مسجدی را به ما نشان دادند و گفتند این خارج از کشور است، یک مسجد سبز رنگ بود که جلوی آن حوضی بود و سردرش نوشته شده بود اشرفی‌ها.

بعد یک‌سری عکس‌هایی به ما نشان دادند از آقای مسعود رجوی و خواهرشان که مانند همین را هم از من خواسته بودند تا در مجلات من چاپ کنم. ما خودمان آنجا قانع شدیم که داشتیم برای این‌ها، کار می‌کردیم.
به هر حال بعد در دادگاه انقلاب طی حکمی، هشت میلیون تومان جریمه شدیم. خب دیگر حالا شما قضیه‌ای سوء‌پیشینه را ببینید، من هم موقعیت خودم در شرکت را از دست دادم، یک مدتی معلق بودم؛ حالا که تازه برگشتم سر کار، سمت قبلی‌ام را ندارم، اعتماد قبل را نسبت به من ندارند. سه چهار نفری هم که بندگان خدا، آنجا گرفتار شده بودند، هنوز در شوک هستند، سه تا کارگر معمولی که در جریان نیستند اصلن چه کرده‌اند».

یک کارشناس انتظامی که مایل نبود نامش آورده شود اشاره می‌کرد: «جمهوری اسلامی چندی است که از این روش سازمان مطلع شده. به همین دلیل به تمامی عوامل در این خصوص آموزش‌های لازم نیز داده است. اکثر دست‌گیر شده‌گان کاملن از موضوع بی اطلاع هستند و بخشی نیز از طریق سر‌پل‌های سازمان بنابر نیاز و اضطرار مالی روی به این کار می‌آورند. بی‌شک جمهوری اسلامی هم بنابر لزوم با این افراد برخورد می‌کند و این قاعدتن بیش از آن که به ضرر ما باشد به ضرر آبروی سازمان است. چون سازمان افرادی را به کار گرفته که هیچ گونه انگیزه مبارزاتی ندارند».

در این برنامه‌ها عمده مانور‌های این سازمان پیرامون قرارگاه اشرف، آزادی مسعود رجوی در سی‌ام دی از زندان شاه و معرفی مریم رجوی است.
در ماه دسامبر به نقل از سایت بی‌بی‌سی فارسی در مورد آخرین وضعیت نیرو‌های این سازمان آورده شده: «طی چهار سال گذشته شماری از جداشدگان از مجاهدین خلق به ایران بازگشته‌اند که دفتر مطبوعاتی نیروهای تحت فرماندهی آمریکا در عراق، تعداد آنان را ۳۸۰ نفر اعلام کرده است.

جواد فیروزمند، سخنگوی انجمن آریا می‌گوید که این افراد در شهرهای مختلف ایران به کار و زندگی آزاد اجتماعی مشغولند و خود او با تعدادی از آنان در تماس است.

به گفته وی، در داخل قرارگاه اشرف نیز که سازمان مجاهدین خلق اداره آن را همچنان در دست دارد، عده ای حدود دویست نفر از جداشدگان از مجاهدین هستند که حاضر نشده‌اند به اردوگاهی که نیروهای آمریکایی برای جداشدگان احداث کرده‌اند منتقل شوند و در مکانی جداگانه در داخل قرارگاه از آنها نگهداری می‌شود».

فیروزمند می‌گوید این افراد نیز خواهان پناهندگی به کشورهای غربی هستند.
قرارگاه اشرف در سال ۱۹۸۶ و با انتقال رهبری مجاهدین خلق از فرانسه به عراق تأسیس شد و اعضای این سازمان با امکانات نظامی که حکومت صدام حسین در اختیار آنها قرار داد به مبارزه مسلحانه با ایران می‌پرداختند و در عملیات نظامی علیه ایران که در آن زمان با عراق در حال جنگ بود شرکت می‌جستند.

به نقل از این سایت، این قرارگاه در شهرستان خالص واقع در استان دیاله در شرق عراق قرار دارد و ائتلاف تحت فرماندهی آمریکا، تازه ترین آمار افرادی را که همچنان در آن به سر می‌برند حدود ۳۳۶۰ نفر اعلام کرده است».

در نهایت گزارش با این هدف تهیه شده که جدا از اهداف ایدئولوژیک و یا سازمانی مجاهدین خلق در جهت مبارزه‌ای که برای خود با جمهوری اسلامی ایران فرض می‌دانند به معضلی بپردازد که گریبان‌گیر افرادی شده است که اساسن هیچ نقشی در اهداف این سازمان ندارند. آنهایی که بی‌آنکه بخواهند قربانی می‌شوند.

شاید لازم باشد سازمان مجاهدین خلق در روش مبارزه و تبلیغ خود کمی تجدید نظر کند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

عجب کلک بد و ناجوانمردانه‌ای. اینطوری می‌خوان بین مردم پایگاه داشته باشن؟

-- زویا ، Feb 12, 2008

از مشتی شارلاطان چه انتظاری دارید؟ تمام کارهایشان دروغ است و دغل. هیچ روده راستی در شکم شان نیست. با این کار احتمالا می خواهند هواداران شون در سازمان را امیدوار کنند. حقیقتش من تا به امروز دو گزارش بدرد بخور در این سایت دیده ام. یکی از آنها نوشته اقای عبدی کلانتری بود و دیگری همین یکی. که بسیار ارزشمند بود. واقعا خسته نباشید آقای روزبه.

-- رضا ، Feb 12, 2008

گزارش جالبی با عکس های خوب و لینک های روشنگری بود ولی وقتی از آن سو خبری نشود بی طرفانه نیست و سبب خواهد شد تصور شود شما علیه سازمان مجاهدین خلق گزارش تهیه کرده اید.
-----------------------
زمانه: راه برای مجاهدین بسته نیست. آنها می توانند در نقد این گزارش مطلبی بفرستند تا منتشر شود. اما زمانه از صحت آنچه نقل کرده دفاع می کند. سازمان ممکن است آن را ترفند مناسبی برای تبلیغات خود بداند یا جواب دیگری داشته باشد که زمانه آماده شنیدن آن است.

-- یک رفیق ، Feb 12, 2008

(این نظر نیست که منتشر شود.)
یکی از لینکها در متن دارای اشکال است.
با CTRL+F به دنبال عبارت «روش‌های تبلیغاتی» بگردید تا بیابید.

-- وحید ، Feb 13, 2008

از سازمان مجاهدین که سالها در کنار صدام با ملت ایران جنگید و الان در نکبت کارهایی گرفتار است که انجام داده بیش از این انتظار نمی رود. این شتر گاو پلنگی که معلوم نیست اسلامی است، مارکسیست است یا چه. خداوند ایران را از شر این افراد حفظ کند.

-- مهتاب ، Feb 13, 2008

الا لعنت الله علی القوم الظالمین

-- مومن به ظهور ، Feb 13, 2008

از مشتی مزدور جیره خوار که به هموطنان خودشان هم رحم نکردند توقعی جز این نباید داشت از رادیو زمانه و آقای روزبه که این گزارش روشنگر را تهیه کردند متشکرم

-- جابر ، Feb 13, 2008

می دونید مبارزه شاید مهم باشه اما روشش مهم تره. این که یک سازمان بر علیه جمهوری اسلامی فعالیت کند خودش می تواند موجب توازن قدرت و یا کنترل قدرت باشد اما این که آن سازمان به چه بهایی مبارزه کند مهم است. حتمن دوستانمان در سازمان مجاهدین خلق توضیحی در این زمینه دارند.

-- hamid inanloo ، Feb 13, 2008

گزارش واقع گرایانه و منصفانه ای بود. من طرفدار مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی هستم اما شاید دوستانمان در سازمان باید از این گزارش با برداشت مثبت سعی در تجدید نظر روش های کاری کنند. بگذارید آنکه اعتقاد دارد بجنگد نه آنکه نمی داند

-- hamid inanloo ، Feb 13, 2008

ظاهرن یک بار دیگر باید راجع به این شعار بررسی کرد: هدف وسیله را توجیه می کند.

-- راوی ، Feb 13, 2008

از این سازمان ره وار دررفته با این اعضاش از این بیشتر انتظار نیست . نامردی هم حدی دارد

-- امید ناظری ، Feb 13, 2008

با تشکر از افشای این مطلب در باره این نوکران صدام ملعون .بنظر من باز هم روزنه ای برای خدمت به امریکا و اسرائیل فراهم شده است.

-- reza ، Feb 13, 2008

از این سازمان زه وار دررفته بیش از این انتظار نیست

-- ناظری ، Feb 13, 2008

فكر مي كنم در باره اين كه اين عمل قبيح كاملاً وقيحانه صورت گرفته است جاي هيچ ترديدي نباشد، اما يك امر هم در عالم سياسي اثبات مي شود كه همه بايد به توجه كنند و آن اين است كه اين گروه كه مدعي جانشيني براي جمهوري اسلامي است هيچ نيرويي در داخل ايران ندارد و ما كه داخل هستيم خيلي خوب مي دانيم كه آنها مورد تنفر مردم هستند.

-- سعيد سالاري ، Feb 13, 2008

من يك نظر ارسال كردم كه وسطش به دليل فيلتر شدن ارور داد نمي دونم به دست شما رسيد يا نه به هر حال حرفم اينه كه با نگاه به اين مطلب و ساير كارهايي كه مجاهدين مي كنند خيلي خوب ميشه فهميد كه اينها در ايران نيرويي ندارند و يك جريان ورشكسته سياسي هستند.

-- سعيد سالاري ، Feb 13, 2008

nezam foghaha be jang rawany bar zede sazman mojahedin 29 sal ast kar mykonad
pyruzie az ane mojahedin khahad bud

-- schahab ، Feb 13, 2008

مسعود رجوي نمونه استاندارد آن چيزي است كه ماكياولي توصيفش كرده بود

-- بدون نام ، Feb 13, 2008

الغریق یتشبث بکل حشیش. سازمان لجن مالی همچون سازمان منافقین برای نجاتش به هر چیزی چنگ می ندازد و این نشانه اضمحلال سریع السیر این فرقه عجوزه است.

-- sorosh ، Feb 13, 2008

به گفته قرآن خانه عنکبوت بسیار ضعیف است آری خانه خیالات و تخیلات فرقه زهوار در رفته و خیانت مسلکی همانند فرقه منافقین چنین است. میبنیم که برای ساخت و بال و پر دادن به این خانه عنکبوتی باز هم از مردم ایران کمک می طلبد و دست یاری به سوی همین مردمی که روزگاری خونشان را به اربابانشان هدیه می دادند دراز می کنند.

-- sorosh ، Feb 13, 2008

نفاق حتی به خودش هم رحم نی کند چه رسد به مردمی که به خونشان تشنه است و زمانی خونشان را به اربابانشان هدیه داده اند

-- سروش ، Feb 13, 2008

نبايد گول خورد. مجاهدين انقدر پوچ و خالي و منفعت طلب شدند كه همه استراتژي و سرمايه شان روي ظاهر نمايي سوار شده.اصلا كاري نداردن كه محتوا اجتماعي انساني حتي مبارزاتي پشتش باشد يا نه. فقط يك عكس و يك ظاهر باشه كه توجه آمريكا را جلب كنه و دهن نيروهايش را ببنده بقيه اش بي خيال. واقعا متاسفم كه اين همه بچه هاي خوب, پاك و سالم خون ريختند كه امروزه رهبران اين مقاومت همه را بر باد بدهند.

-- سارا ، Feb 13, 2008

برخی از دوستانی که در دفع حمله منافقین به خاک میهن در مرداد سال شصت و هفت(مرصاد) حضور داشته اند شاهدند که وقتی نیروهای دشمن فارسی زبان مجبور به فرار از همان راهی که آمده بودند(عقب نشینی) شدند، گروه بازمانده که توان رساندن خود به مرز عراق را نداشتند، آخرین امر سازمانی که خوردن سیانور و انتحار بود را به چه روش ناجوانمردانه ای، با هدف بهره برداری تبلیغاتی انجام دادند! .

-- یک سرباز ارتش ، Feb 13, 2008

I was in a local party the other day. An older woman who found out I was Iranian walked up to me and said "I gave some money to an Iranian charity", she asked me if I knew a charity called "Iran Liberty"? I said I didn't. She said they had approached her in the street showing her photographs of tortured Iranians and had told her they were "the only organization working for liberation in Iran". The man had then asked the old lady if he could go to her house. Trusting him as a charity worker she agrees. He goes to her house and asks her for more money. By this time I knew well that this must be "Mujahedin Khalq". I said, I hope you didn't give them money? She said she had done and asked why not? I then had a hard time convincing the poor old lady that she had been tricked into paying money. She said they had shown her lots of documents and signatures from the members of parliament and the US congress. I could not believe that this organization would be so cruel as not even to have pitty on a frail old lady who is sick. The lady is suffering from cancer. In her old age she has to work hard to make a little money to pay for her treatment. These cruel crooks had tricked her into paying them a lot of money. Then they invited her to an evening of sing and dance to extract even more moeny from her. I took that invitation card to the police and hopefully they will be arrested.I have written this in Englsih so all those Europeans who read this do not fall in the same trap.

-- بدون نام ، Feb 13, 2008

سلام
من علی اکبر خ از گزارشگری که تهیه این گزارش را از اینجانب بعمل آورد و صدای ما را به سایر هموطننان رساند متشکرم
امیدوارم این افشاگری بتواند راهنمای سایر هم وطنان باشد
ضمنا رجوی ها فقط ایرانی هستند ولی هویت ایرانی ندارند چرا که حاضرند جهت امیال کثیف خود برای سایر همو طنانشان مشکل درست کنند و ناجوانمردانه خیانت کنند
اغفال و سو استفاده از حسن نیت انسانها بی شرافتی می خواهد که گروهک خائن رجوی کرور کرور از آ ن را دارند
با تشکر

-- بدون نام ، Feb 13, 2008

marg bar estebdad e mazhabi, va jireh kharan e adam kosh e aou.

-- بدون نام ، Feb 13, 2008

جای تبریک به سایت زمانه دارد که مراحل تکاملی اش را طی میکند و حالا دیگر لینک دهنده و مبلغ اخبار سایت پیشانی سیاه وزارت اطلاعات (ایران دیدبان) شده. موفق باشید!

-- ana ، Feb 13, 2008

دوستان زمانه، یا دارند از شما سوءاستفاده میکنند و یا اینکه خواست خودتان هست. نتیجه تفاوتی ندارد. اگر این گزارش درست بود آنگاه منطقی بود که عکسهائی که شما در این گزارش آورده اید با لینکهائی که به سایتهای مجاهدین داده اید همخوانی داشته باشند. در حالیکه مطلقا چنین نیست. یعنی شما نکته به این سادگی را متوجه نمیشوید و آگاهانه یا ناآگاهانه وارد این بازی کثیف وزارت اطلاعات که سالهای سال هست با این شیوه ها پیش میبرد میشوید!؟
آیا شما به عنوان رسانه خود به صحت این گزارش مشکوک شک نمی کنید و خودخواهانه انتظار دارید که پس سازمان مربوطه بیاید وارد این بازی نازل شود و خلافش را ثابت کند. آیا شما حاضرید بخاطر تولید خبرهای جنجالی اعتبار خود را زیر سئوال ببرید؟ و عملا در خدمت اهداف بارز حاکمان باشید و در برابر این سئوالات ترجیح میدهید که خودتان را به نادانی بزنید؟
مسئولیت شما بعنوان رسانه در قبال صحت این گزارش مخدوش و هدایت شده از داخل ایران چیست؟ هیچ شکی از هدایت شدگی آن توسط دستگاه اطلاعات بخود راه نمی دهید؟
حتما بخوبی میدانید که از هم اکنون لینکتان در سایتهای وزارت اطلاعات حلوا حلوا میشود. ممنون میشوم اگر نظرتان را بدانم.

-- ana ، Feb 13, 2008

از کسانی که برای مبارزه با این رژیم آخوندی از هیچ چیزی فروگذاری نمی کنند، از هم دستی با صدام گرفته تا کشتن مردم عادی هیچ انتظاری نمی شه داشت.

-- حامد ، Feb 13, 2008

فرزندان شريعتی دو گروهند يا سرگردان در کمپهای آمريکا و آنگليس سرگردانهای بی وطن مجاهدين خلق يا شکنجه گر و زندانبان تير خلاص زن در اوين زندانهای ديگر. و شريعتی نيرنگ بازی بود که حتا راجع به مدرک تحصيلی خودش هم دروغ گفت. با اينهمه خدايش ببخشايد که اينهمه دروغ گفت و مردم ايران را اسير اوهام فرقه ای خودش کرد.

-- منصور ، Feb 13, 2008

بادرودی گرم
بسیار متن جالب وآموزنده ای بود
این شگرد های شیادان تروریست مذهبی واقعا نشان دهنده آرزوی بربادرفته مسعود رجوی شیاد رهبرفرقه پلید ومتلاشی شده اوست

-- الف. مینو سپهر ، Feb 13, 2008

بسيار خوب! فرض كنيم آنچه اين گزارش درصدد انتقال آن به مخاطب است - به ته خط رسيدن سازمان و بي پشتوانگي كامل آن در ايران- صحت داشته باشد.در اينصورت اينهمه ترس و نگراني رژيم از حضور دو سه هزار انسان بريده و متزلزل در كمپي كيلومتر ها دورتر از مرز ايران چه توجيهي دارد. چه توجيهي دارد كه در اكثر ملاقاتهاي ديپلماتيك با مسئولين عراقي يا اروپايي مستقيم يا غير مستقيم بر ضرورت اخراج اعضاي مجاهدين، استرداد رهبران آن و محدوديتهاي بيش از پيش عليه آنها تاكيد و اصرار دارد. يادمان نرفته در جريان مذاكرات براي تعليق غني سازي اورانيوم يكي از مواد دو بسته پيشنهادي اتحاديه اروپايي اعمال محدوديتهاي شديد بر عليه مجاهدين و مقاومت ايران بود. ( در اولين بسته به صراحت و در دومي پس از اعتراضهايي كه به اين موضوع شد تحت عنوان همكاريهاي امنيتي) چرا رژيم نمي تواند به سادگي نسبت به اين ((فرقه ي)) منزوي و به بن بست رسيده ((بي اعتنا)) باشد؟ همچنان كه نسبت به بسياري از گروه ها و محفلهاي اپوزيسيون چنين است؟ علت ((هيستريك)) شدن ((پرو رژيمي ها)) حتي مداراگر ترين هاشان - از جمله همين سايت روادار و رنگارنگ زمانه- آنگاه كه به مجاهدين مي رسند چيست؟ به جز پافشاري تزلزل ناپذير مجاهدين بر ضرورت سرنگوني رژيم و كار شبانه روزي شان براي تحقق همين هدف... از زمانه كه مديريتش سالها در بخش فارسي بي بي سي مشق مجاهد ستيزي مي كرده انتظار چنداني نمي رود. جاي تاسفي هم نيست. تاسفي اگر باشد به حال آن وطني است كه نمونه اي از ((هوشمندي)) و درايت سياسي نسل به اصطلاح فرهيخته اش را مي توان در كامنتهاي بالا ديد.

-- mohsen ، Feb 14, 2008

این ترفند »» سازمان مجاهدین خلق «« در استفاده از افرادی که بخاطر دل رحیمی نسبت به هموطنانی گرفتار و ناشناخته از اوضاع به انان خدمات میدهند و برای خود و اطرافیانشان درد سر با »» دستگاههای مخوف امنیتی رژیم جمهوری اسلامی «« را میخرند با کار »» القاعده «« در بکار گیری افراد عقب افتاده ذهنی برای حصول به هدفهایش فرقی ندارد !!.
داوید.

-- داوید ، Feb 14, 2008

قبلا هم با چنين ترفندهای سازمان آشنا بودم اما فکر می کردم ديگر کار آنها تمام شده

-- رويا ، Feb 14, 2008

قبلا هم با چنين ترفندهای سازمان آشنا بودم اما فکر می کردم ديگر کار آنها تمام شده بايد به فکر راهکارهای بهتری باشيم

-- رويا ، Feb 14, 2008

عالی بود.گزارش محشری بود.

-- بدون نام ، Feb 14, 2008

من به هيچ وجه با آن سازمان موافق نيستم اما خوبست تهيه كننده محترم اين گزارش وخوانندگان ارجمند آن به اين نكته بينديشند كه ممكن است جناب آقاي روزبه در همان چاله اي افتاده باشد كه مدعي است مدير آن شركت بازررگاني افتاده است لطفا سطح راديوي خوب زمانه را به حدتبليغات سياسي دم دستي تنزل ندهيد. فكر جديد توليد كنيد كه نافي هر گونه فاشيسم است

-- فرزاد ، Feb 14, 2008

حالا معلوم شد این همه عکس و فیلم هایی که تلوزیون سازمان از حمایت های مردمی ایران و نشان دادن عکس های مریم و مسعود که در خیابان های شهرهای مختلف نصب شده از کجا آمده بود.
ما فکر می کردیم چند نفری در داخل پیدا بشوند که برای سازمان عکس و پوستر بچسبانند که با این قضیه معلوم شد همان چند نفر هم اغفال شده و خودشان بی خبر بوده اند.
خودشان هم می دانند که دیگر هیچ پایگاهی در داخل کشور ندارند..

-- مجاهد قدیم ، Feb 14, 2008

سازمان قبلا عادت داشت عکس ها را فتوشاپ می کرد و به نفع خود چاپ می کرد. لیکن مثل این که اخیرا تکنولوژی اش را ارتقا داده و عکاس را فتوشاپ می کند !! بالاخره این هم خودش یک شگردی است.

-- آب زیر کاه ، Feb 14, 2008

من هم همانند دیگر دوستان از بابت مطلب جالبتان سپاسگذارم.در ادامه باید بگویم که من بعنوان یک متولد بعد از انقلاب که تمام داده هایم را از طریق کتابها یا مطبوعات به دست آورده ام،یک چیز در مورد فعالیت این گروه برایم جالب است و آن اینکه چرا این گروه به اسطلاح مبارز سیاسی به کرات دست به فعالیت های کودکانه و مضحک می زند(فعالیت های تبلیغاتی)که بعد به سادگی رسوای خواص و عام بشود.من جدای از احساس همدردی با دوستان عزیز در ایران ، واقعا اینگونه قعالیت تبلیغاتی برایم مضحک و خنده آور بود(البته نه روش شنیعی که در سواستفاده از افراد غیر سیاسی به عمل آمده بود) بلکه منظورم خود پلاکاردها و غیره است.البته شاید هم دور از انتظار نباشد از کسی که در بستر بیماری لاعلاج(ایدولوژی مرتجع)رو به موت است.چون در آن هنگام برای یک لحظه بیشتر زنده ماندن ناچاری به هر چیز بی ارزشی در این دنیا چنگ بیاندازی تا شاید لحظه ای دیگر مرگت به عقب بیاندازی.ولی چیزی که من برای این گروه دور نمی بینم،پایان راهی است که در پیش گرفته اند.
در خاتمه نیز دوباره سپاسگذارم

-- ققنوس ، Feb 14, 2008

in ha berayeh residen be godrat hazeren temami mardem iran naboud shewand

-- gorbani in fergeh ، Feb 14, 2008

باسلام به دوستان.
زمانه کم گفته است که زیاد نگفته این یک از هزار اقدامات فرقه ساخته دست رجوی نیست.نمونه ای می آورم:
در همین اروپا به یکی از مجالس این فرقه که بمناسبتهای مختلف راه اندازی می شود باخرجهای آنچنانی می بینید درصد جمعیت غیرایرانی از ایرانی بیشتراست با یک ماراکویی صحبت میکردم که چرا شرکت کرده ای میگفت اتوبوس فرقه مجانی رفت وبرگشتم را حل میکند-هتل اقامتمان مجانی است - خورد وخوراکمان نیز که مجانی است برای بچه هایم نیز تنوعی است ودوستان وهموطنان دیگه ام را نیز میبینم.شما اسم این عمل را چه میگذارید.
در ارتباط با داخل کشور:
شما یکی ازاین شگردهارا افشاءکرده اید.
شاخص این ارگان در فرقه بقول خودشان راندمانی است که برای رهبرفرقه یعنی رجوی می آورند.وچیزی بنام جان وشرافت انسانها به اندازه سرسوزنی در این دستگاه ارزش و اهمیت نداردچون آنها فقط باید به رهبرفرقه فکرکنندوبعبارتی شعاردر انجا این است که هر وسیله ای هدف را توجیه میکند.

-- maryam ، Feb 14, 2008

این که وزارت فلان هم از این گزارش استفاده می کند شکی نیست اما مگر از بقیه گزارش های زمانه دیگر دستگاه های فلان بهره نمی برند؟ زمانه رفته درش را برای این استفاده ببندد؟
حداقل من دو نفر را سراغ دارم که همین سازمان مجاهدین خلق با این کاری که با آنها کرده سپرده شان دست همان وزارت اطلاعات مخوفی که شما می گید. پس با این حساب ظاهرن باید نتیجه گرفت پیش از همه خود همین مجاهدین کاملا خلقی آدم فروشند تا بقیه.
خوشحالم یکی پیدا شد راجع به این همه بی شرافتی کسانی بنویسد که مسبب بدبختی امروز این مردم هستند. هان چیه به مذاقتان خوش نیامد؟ می خواهید از زیر بار این مسوولیت شانه خالی کنید؟ اطلاعات و فلان را بگذارید کنار این مهم است که می دانم شما ها به هر قیمتی می خواهید برگردید. شما خودتان هم کم از این رژیم نمی آورید حضرات. پس فیگور اپوزیسیون موقوف!

-- nad ali ، Feb 14, 2008

با سلام

این نشان از درماندگی و استیصال این فرقه است. شمارش معکوس برای خائنین مدتهاست که آغاز شده است.

موفق باشید

-- فردین نیکجو ، Feb 14, 2008

به عنوان یک دانشجو برام تکرار تاریخ خیلی جالبه.خیانت عوام به خودشان.اینقدر این داستان مشکل داره که....
واسه کسانی که این داستان رو باور میکنن متاسفم البته واسه مجاهدین بیشتر متاسفم که واسه این ملت با این سطح شعور سیاسی دارن هزینه میدن.

-- amir ، Feb 14, 2008

سازمانی که خود دشمن مردمی است که فریاد مردم مردم می زند.

-- hamta ، Feb 15, 2008

baraye radio zamane mote'asefam. ke az chenin gozaresh mozheki defa mikonad. hata yeki az in aksha dar tablighate mojahedin ke khodetan link dadid nayamade. sharm nemikonid? akhlaghe khabarnegari che shode?

-- mona ، Feb 15, 2008

واقعا که ترفندهای وزارت جهنمی رژیم حد حساب نداره. از رادیو زمانه انتظار بیشتری بود. آخه کدوم یک از موارد بالا را میشه با تبلیغات سازمان مربوطه مقایسه کرد؟ اینهمه ضدونقیض؟
یک دانشجوی درد کشیده

-- نوشین ، Feb 15, 2008

انتظار بيشتري داشتم

-- كاظم ك ، Feb 15, 2008

bayd az radio zamanh porsid ka shoma.bray mardom iran..chakar kardheid ein pnahandegi.ham ka alan az dolathay oropaei kraftheid az zafdakary hamin mojahdein wa hamin mobarazh masod bodh ..alan mabash dast akhondha shodheid..

-- 1 zandany seyasi ، Feb 15, 2008

این هم داستانی است این سازمان آبرو حیثیت همه ما طرفداران اپوزیسیون را در مبارزه با رژیم برده است و همه عالم و ادم می دانند که روش های سازمان همیشه این طور سخیف بوده اما یک عده با طرح این که در لینک این نیست و آن نیست سعی در توجیح بی کفایتی و روش غلط سازمان را دارند.
اگر سازمان حرفی برای گفتن دارد چرا یک پاسخ رسمی نمی دهد؟ چرا خود حاضر نیست رسما بگوید دروغ است تا من یکی حداقل ده نفر را که سازمان با این هم دستی کثیف با رژیم باعث نابودی زندگیشان شده؟

-- hatami ، Feb 15, 2008

جالبه که به نظرم می رسه نگارنده خیلی با مدارا با این دوستان هم فن حریف صحبت کرده اما صدای برخی بد وضع در اومده چیه دوستان از این که روش ناشیانه تان رو شد دلخورید.
اتفاقا این گزارش زمانه افشاگری بزرگی بود در مورد هم سازمان و هم رژیم .
شما بی خود خودتان را به فشار وا مدارید. زحمت بکشید این افراد ساده را به دست رژیم ندهید. البته اگر روش های مبارزاتی تان اجازه می دهد.

-- رامین ، Feb 15, 2008

پیشنهاد می کنم گزارشگر شما با دیگر این افراد هم به گفتگو بنشیند. زیادند افرادی که از ترس حاضر به اظهار نظر نیستند و شما می توانید به عنوان یک رسانه این فرصت را برایشان فراهم کنید.

-- arab chi ، Feb 17, 2008

سازمان مجاهدين يك راه حل بسيار ساده ايي پيدا كرده و همين شيوه را متاسفانه به هوادرانش انتقال داده. خيلي ساده است آدم مارك وزارت اطلاعات و رژيم بزنه, مگر نه؟ بعد هم يك اطلاعيه كشكي در بياره و افراد را خراب كنه؟ ولي كي اين وسط قاضيه ؟ اوني كه مارك مي خوره كجا بايد حرفش را بزنه؟ آهاي هواداران عزيز كه واقعا براي تك تكتان بالاترين احترام را قاعلم بدليل اين كه مي دونم صادقانه و با اعتقادتان كار مي كنيد ولي شما از بنياد و درون اين سازمان چه مي دانيد؟ شما از نشست هاي داخلي ستاد كه تصميم مي گيرند چطور براي حفظ نامشان سر ببرند چه مي دانيد؟ يك سري ارزش ها و پرنسيپ ها بودند كه با خون نگه داشته شدند, ولي امروزه اينطور نيست و متاسفانه اين واقعيت تلخيست كه همه هواداران نزديك اين سازمان لمس مي كنند. پدر سميه محمدي كجا و از چه طريقي بايد فرياد بزنه كه مارك رژيمي بودن نخوره؟ جدا شده ايي كه بايد صد مرحله و فشار هاي مختلف تحمل كنه كه از اين سازمان بياد بيرون چه طوري كمك همرزمان ديگرش كه هم خوناش هستند بكنه؟ آره مارك زدند و آدم ها را خر كردن با مارك هاي گنده زدن و بيچاره كردن و بي اعتبار كردن يك فرد خيلي ساده تره تا پاسخ دادن.... راستي تو نشست هاي نيرويي شده تا به حال پاسخ سئوالتان را بدهند و يا انقدر حرف زدند و مظلومنمايي كردند كه فرصتي براي پاسخ دادن به تناقضاتتان نمانده؟ معالده بسيار ساده تر از اين حرفاست البته اين سازمان از بين رفتني است چون پايه و اصولش را خودش فقط براي حفظ اسم رهبرش بر باد داده. فكر نكنيد سياستشان حول ايران و آزادي و حقوق بشر مي چرخد نه بابا اون دوران ها تمام شد, الان فقط دنبال اينند كه باد رجوي نخوابه...خودشان خودشان را منحلل مي كنند. حيف خون هاي ريخته شده و بچه هاي پاك اشرف

-- سارا ، Feb 17, 2008

شمارش معکوس، نشانه اضمحلال سریع السیر، متلاشی، ديگر کار آنها تمام شده، پایان راه
اینها کلماتی هستند که "خوانندگان" خیالی شما در باره سازمان نوشته اند.
نمی دانم از اول که رژیم دست به کشتار آزادیخواهان زد هم گفت اینها تمام شده اند و بقول مسعود این آسمان غمزده هنوز غرق ستاره هاست. از کسی که سالیان برای بی پرنسیب ترین سانسور خبری جیره گرفته جز این انتظاری نیست. روز آزادی ایران زمین از چنگال جنایتکاران آخوندی همه چیز و هر کس که دستش در دست این جلادان بوده افشاء خواهد شد.

-- ایرانی ، Feb 18, 2008

و باز هم تئوری توطئه. این بار زمانه جیره خوار دولت ایران . چهار روز قبل هم بقول شریعتمداری چارواداری از تیم ناتوی فرهنگی. . .
ملت باید نعره بزن و مرگ بر و زنده باد بگن بعد تو پاریس آقایون با آمریکایی ها فالوده می خوردن. بس کنید شمارا به خدا بس کنید. آنکه کتک می خورد. لگد کوب می شود. نیست می شود. نه شمایید و نه مسعود و نه آقای حضرت مقام معظم. مردم کجای این پروسه مقاومت شما هستند. اگر خونی جلوی چشم شماست فقط انتقام شخصیتان است و بس.

-- hatami ، Feb 18, 2008

گزارش افشاء کننده ای بود، این منافقین آبروی ما یعنی اپوزیسیون را برده است.

-- علی اکبر ر ، Feb 19, 2008

خدا را شكر ميكنم كه تا كنون طرفدار هيچ گروهي نبوده و تعصبي هم ندارم ولي يك چيز را خوب ميدانم كه رژيم جاني و جنايتكار است .. اينرا هم ميدانم كه نسل ما نسل تباه شده در حاكميت آخوندي است , منظورم نسلي است كه در آستانه 50 سالگي است. نيمي را رژيم در تنور جنگش ريخت , نيمي را آواره و در بدر در كشورهاي ديگر ... ولي با اينحال فقط همين مجاهدين بودند كه گرده مقاومت داشتند در ان موقع نميدانم اين آقاي مهدي جامي كجابودند... بهتر است حرف هايمان را شفاف بزنيم...من گزارش رسانه هاي هلندي را راجع به وابستگي راديو زمانه به جمهوري اسلامي خواندم آيا پرداختتن به اپوزيسيون هم در امتداد همكاري با رژيم جمهوري اسلامي است اميداوارم پاسخ بگيرم.. يوم تبلي السرائر

-- بهمن صالحي ، Feb 19, 2008

مقاله جالبی بود. خواندم و خیلی خندیدم. به ساده دلی مسئولان رادیو زمانه که ذهن خواننده مطالبش را این قدر علیل پنداشته. اگر وزارت اطلاعات اجازه داد مطلب من را هم در سایت درج کنید.

-- فروغ آزادی ، Feb 22, 2008

لعنت خدا بر منافقين ملعون

-- emili ، Mar 1, 2008

جالب بود ولی کاش برای ما که از نسل سومیم

-- حسین ، Mar 17, 2008

Mann muslaman nistam va as az islam ham khosham nemh-yaid. vali khoda ra gavahh migiram, be sheraftam ssougand keh baa chem-haai khodam didam keh dou taa az sar-dastehaa-e in mojadin dar europa, keh zaman iba un-ha salam va aliyki dashtam , dar salrooz e marge Ail emame yekum shii haa mast-e mast budan. baa man kehharf zadan, man mikhastam har cheh zoudtar az buoy e alkoleshoon farar konam.

-- p. Yazdaani ، Mar 27, 2008

میخواستم بدونم این گزارش چجوری تهیه شده؟ یعنی خبرنگار رادیو زمانه اومده ایران و بدون هیچ کمکی از طرف دولت این اشخاص رو پیدا کرده؟ یا خود این افراد اتفاقا در حال گوش کردن رادیو بوده اند و تصمیم گرفتند که با رادیو زمانه تماس بگیرند؟
نکته دیگه اینکه چرا از اول تا آخر این گزارش حرفی از وزارت گمنام نیست؟ یعنی واقعا همه این از نیروی انتظامی شروع و به دادگاه ختم میشه؟
نکته آخر اینکه چرا نظرات بازدیدکننده های سایت یه جورائی حال و هوای نظام داره؟ آیه قرآنی خوندن و نفرینهای عربی کرده و منافق منافق گفتن کار مردم عادی و مخصوصا اپوزیسیون (که عمدتا چپ و سلطنت طلبند) نیست.
. . . . . . . . . . . . . . . . . .
زمانه ـ برای تهیه این گزارش خبرنگاری به ایران نیامده، بلکه توسط خبرنگار رادیو زمانه در ایران تهیه شده است.
. . . . .

-- matin ، Apr 3, 2008

این گروه خشونت طلب آدم کش که یکی از دوستانم را فقط به علت اینکه خسته شده بود توی یکی ازخیابانهای پاریس درحالی که داشت کارمی کرد تاپولی دربیاورد برای خانواده اش بطور فجیعی کشتند

-- محسن حبیبی ، Apr 18, 2008

من چیزی از منافقین وموافقین نمی دونم ولی کسی که انقدر کثیفه که برای رسیدن به مقصودش از هر حیله وجنایت استفاده می کنه اصلا آدم نیست پیام من به این دسته از آدم ها اگر دین ندارید آزاده مرد باشید امام حسین علیه السلام

-- کاظم ، Jun 27, 2008

من اصلا طرفدار مجاهدین نیستم و حتی عملکردشان در همکا ری با صدام در زمان
جنگ ایران و عراق مورد نفرت
من و بسیاری از ایرانی هاست اما می دانم که خشونت خشونت می آورد و
کینه و کینه و دشمنی مجاهدین از نظر روحی آدمهای پیچیده ای هستند و سرانشان تنها و تنها تشنه قدرت اما روند تبدیل شدن این سازمان را به یک سازمان جهنمی با یک عده گروه جنگجوی بی احساس و کینه ورز که تنها خواستار تشفی کینه هایشان از خشونتهایی که دیده اند رژیم جمهوری اسلامی می دانم
اگر از ابتدا رژیم جمهوری اسلامی روش سعه صدر و مدارا و نرمش و پرهیز از خشونت را در قبال این گروه به کار می گرفت شاید کار این گروه که به هر حال فرزندان همین خانوادهای ایرانی هستند به اینجا نمی رسید که مثل دختران فراری از دست خشونتهای والدین
تن به فرار و رفتن به خانه هر غریبه جنایتکاری را بدهند
مجاهدین خلق و سرنوشتشان محصول روش فکری نظام جمهوری اسلامی مبنی بر عدم تحمل مخالف و حذف آنان است

-- بدون نام ، Sep 16, 2008

واقعا انگشت به دهان ماندم! واقعا مسعود رجوی مناسبتر ین کلمه را در توصیف حکومت ارتجاعی اخوندی بکار برد ،حکومت «دجال»..پاکی و صداقت مجاهدین خلق که در راه ازادی و مردم حتی ساده ترین زندگی را هم بر خود حرام کرده اند انقدر عیان است که اینگونه تزویر و عوامفریبی شیادان حکومت راه بجایی نخواهد برد.این موضوعات حقیر تر از آنند که مجاهدین خلق در مورد آن حتی یک ثانیه از وقت خود هدر کنند.از دشمن و مزد بگیران داخلی و خارجی بیشتراز این هم انتظاری نیست.همانهایی که ندا را کشتند و بگردن مجاهدین انداختند،در حرم امام رضا بمب گذاشتند و باز بگردن مجاهدین انداختند،کشیشان بیگناه مسیحی را در قتلهای ذ نجیره ای شهید کردند و باز بگردن مجاهدین انداختند,و ..و...اتفاقأ سیاه و بدنام کردن بیشرفانه مجاهدین توسط رژیم سراپا کذب و دروغ بقول خانم مریم رجوی دقیقأ به این معناست «ما در مبارزه مان برای سرنگون کردن این جنایتکاران جدی هستیم,اگر رژیم به این تزویر ها و نیرنگها دست نیازد باید درمبارزه مان شک کنیم» اری از معاویه و عمروعاص... و مزدوران سودا گرش « به به! و چه چه!» قابل انتظار نیست.زنده باد آزادی-پیروز باد عدالت,سلام بر مجاهدین این فرزندان راستین خلق ایران

-- وجدان ، Feb 14, 2010

داستان مجاهدین عجب داستان غریبی ست !! سی سال است که می شنویم آنها از بین رفته اند اما هنوز هم درد بی درمان حکومت خونخوار اسلامی و وابستگانش مجاهدین هستند .دوستی دارم که مسئول یک کتابخانه ایرانی در لندن هست ایشان میگفت که من از مجاهدین خوشم نمی آید مخصوصا رهبری اش ام در این سالهای در غربت این مسئله به من ثابت شده که به محض اینکه کسی می خواهد به حکومت ملا ها نزدیک شود اولین کاری که میکند به پر و پای مجاهدین می پیچد !! دوستان بگذارید به یک حکومت مکراسی دست پیدا کنیم وآنگاه در یک فضای آزاد و انتخابات آزاد میشود فهمیدکه هر کس و هر گروه و جریان سیاسی جایگاه واقعی اش کجاست؟ تا آن زمان هیچ یک از این گزارشها ذره ای ارزش ندارد . نابود باد حکومت جهل ،فریب،دروغ‌و جنایتکار جمهوری اسلامی.

-- mehrdad ، Feb 23, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)