رادیو زمانه > خارج از سیاست > ایران > «روزنامهنگاران ما، آزادی پس از بیان ندارند» | ||
«روزنامهنگاران ما، آزادی پس از بیان ندارند»مریم محمدیچهاردهم اردیبهشت ماه، مصادف با سوم ماه می، روز جهانی آزادی مطبوعات است. در ایران اما این روز تنها در مطبوعات و روزنامههای منتسب به اصلاحطلبان انعکاس یافت و در رسانههای اصولگرایان هیچ اشارهای به مناسبت این روز نبود. ولی همزمان در انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران، طبق سنت همه ساله مراسمی برگزار شد و از ۵ روزنامهنگار برتر سال گذشته تقدیر شد. در همین زمینه با آقای علی مزروعی، رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران در مورد برگزاری این مراسم و نیز در مورد وضعیت مطبوعات ایران در سال گذشته و چشمانداز آیندهی آن، با خانم بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن روزنامهنگاران و آقای کریم ارغندهپور، عضو هیات مدیرهی این انجمن گفت و گو کردم.
از آقای مزروعی خواهش میکنم که توضیحاتی در مورد برگزاری این مراسم در انجمن صنفی روزنامهنگاران به ما بدهند. این مراسم هر ساله به مناسبت روز جهانی آزادی مطبوعات برگزار میشود و ما در این مراسم ۵ روزنامهنگار را به عنوان روزنامهنگار برتر معرفی میکنیم که امسال هم در این مراسم ۵ روزنامهنگار به نامهای مرحوم بورقانی، آقای میثمی، خانم عذرا بجند، آقای هوشنگ گلمکانی و آقای محمد قوچانی، به عنوان روزنامهنگاران برتر معرفی شدند و از آنها تقدیر شد. آقای مزروعی ممکن است بفرمایید معیار شما برای برگزیدن این روزنامهنگاران چه بوده است؟ ما در بیانیهای که هیات مدیرهی انجمن صنفی در این باره داده، به ۸ معیار اشاره دارد که بعضی از آنها عبارتند از فعالیت مستمر در عرصهی روزنامهنگاری و تالیف و ترجمه در حوزهی روزنامهنگاری، و روزنامهنگاری که سبک جدیدی در کارش معرفی کرده باشد و همچنین روزنامهنگاری که به کارهای صنفی بها داده باشد و همکاری کرده باشد.
آقای مزروعی، به نظر میآید که روزنامهنگاران برگزیده همه روزنامهنگاران منتسب به اصلاحطلبان هستند. آیا روزنامهنگاران اصولگرا هم عضو این انجمن هستند؟ اکثریت روزنامه نگاران اصولگرا هم عضو این انجمن هستند و ما در این بررسیها اسم همهی روزنامهنگاران را جلوی خود میگذاریم و با یک مباحثه و ب و درآوردن بیوگرافی آنها و فعالیتهایشان این انتخاب را انجام میدهیم. از روزنامهنگاران اصولگرا، امسال کسی برگزیده نشده است؟ متاسفانه برگزیده نشدند. از خانم بدرالسادات مفیدی، دبیر انجمن صنفی روزنامهنگاران میخواهم که توضیح مختصری دربارهی وضعیت مطبوعات ایران در سال گذشته به ما بدهند. وضعیت مطبوعات در سالی که گذشت، در شرایط بسیار متزلزل و ناپایداری به سر میبرد. چه به لحاظ امنیت شغلی روزنامهنگاران و چه به لحاظ برخوردهایی که با روزنامهنگاران و مدیران مطبوعاتی صورت گرفت و بعضی از مطبوعات و نشریات مستقل و وابسته به جریان اصلاحات با توقیف و تعطیلی و لغو امتیاز کامل مواجه شدند. آقای ارغندهپور در همین مورد اینطور میگویند. در سال گذشته وضعیتی مشابه سالهای ماقبل از آن، متاثر از فضای سیاسی ناشی از تغییر رییس جمهور در ایران وجود داشت و آن هم اعمال محدودیتهای بیشتر برای مطبوعات و فضای روزنامهنگاری بوده است. این محدودیتها، هم در شکل کار است و هم در مضمون کارها. در این مورد که این مقایسه در مورد سال گذشته با سالهای پیش از خود به طور کلی سیاق یک دورهی خاصی را در مطبوعات نشان میدهد، خانم مفیدی میگوید که: در مقایسه با دوسال گذشته، روند مواجههی حاکمیت ایران با مطبوعات و فعالیت روزنامهنگاران میشود گفت که شدیدتر و فضا برای فعالیت روزنامهنگاران محدودتر شده. دورهی ۳ سالهی دولت نهم را اگر با گذشته و دولت آقای خاتمی مقایسه کنیم شاید در آن زمان هم ما در این شرایط سخت بودیم و فشارها بر روی مطبوعات وجود داشت. منتها در آن دوره، یک موقعیتهایی وجود داشت و روزنامهنگاران از شرایطی برخوردار بودند که برای آنها جای امید باقی میگذاشت و آن هم به دلیل اتکایی بود که به دولت آقای خاتمی داشتند و حمایتهایی که ایشان و دولتشان از مطبوعات مستقل میکردند.
در صورتی که نشریهای دچار توقیف و یا تعطیلی میشد از سوی قوهی قضاییه یا به دلیل اکثریت داشتن اصلاحطلبان در ترکیب هیات نظارت بر مطبوعات این امید وجود داشت که نشریات جدیدی بتوانند متولد بشوند. اما هم اکنون ما طی ۳ سال شاهد برخوردهای محدودکنندهی هیات نظارت بر مطبوعات هستیم و آن هم به دلیل اینکه ترکیب آن کاملاً تغییر کرده و محافظهکاران و اصولگرایان آرای بیشتری دارند. آقای ارغندهپور هم کماکان به همین مساله اشاره میکنند. اگر بخواهیم با دوران اصلاحات مقایسه بکنیم، در همان دوران هم فشار به مطبوعات به طور روزافزون وجود داشت، ولی موضع دولت و مجلس، دفاع از رسانهها و آزادی از مطبوعات بود. کما اینکه در این سه ساله هیات نظارت بر مطبوعات که الان در جایگاهی جلوتر از محکمه قرار گرفته و بیشتر از محاکم، دست به محدود کردن رسانهها میزند و حتی توقیف میکند؛ در دوران اصلاحات ملجای برای احقاق حقوق شهروندی و دمیدن نفس حیات بخش به رسانهها بود. ولی حالا تبدیل به مرجعی برای ستاندن نیمه جان بیرمق رسانهها شده است. میپرسم که محدودیتها بیشتر متوجه به کدام عرصه است؟ خانم مفیدی در این باره میگویند: من خیلی تمایل ندارم که این مصاحبه به این تنگناها و محدودیتها ورود پیدا کند، ولی به طور کلی ما یک سری خط قرمزهایی داریم که بخشهایی از این خط قرمزها برای ما قابل توجیه است و میپذیریم. خصوصاً قسمتهایی که با امنیت ملی و تمامیت ارضی کشور گره خورده، نکتهای است که روزنامهنگاران به آن توجه دارند و تلاش دارند که در فعالیت حرفهای خودشان لطمهای به این بخش وارد نشود. در نتیجه ملاحظات خودشان را دارند و تلاش میکنند که خطوط قرمز رعایت بشود. منتها برداشتهایی که از این دایرهی خطوط قرمز در ایران وجود دارد، متفاوت است. گاهی اوقات هست که طرح بعضی مباحث، خیلی راحت صورت میگیرد، اما در زمانهایی همان مباحث اگر در یک مجموعهای به انتشار برسد، ممکن است که اسباب توقیف آن روزنامه را فراهم کند. و خیلی وقتها خلط مبحث پیش میآید که چه جاهایی امکان ورود به خطوط قرمز هست و چه جاهایی نیست.
خانم مفیدی، در همین ارتباط سوالی پیش میآید که با وجود این که دایماً خبر بسته شدن روزنامه ها و نشریات، احضار روزنامهنگاران به دادگاه ها و حتی بازداشت و زندانیکردنشان را میشنویم، میبینیم که انتقاد در مطبوعات ایران جریان دارد. این دوگانگی و تناقض را چگونه توضیح میدهید. بله، ما شاهد این هستیم که در همین چند مطبوعهی مستقل و انگشتشمار، ما شاهد تحلیلها و یادداشتها و اخباری هستیم که به شکلی دولت نهم و رفتارهای آقای احمدینژاد را به چالش میکشاند. اما ضرب المثل معروفی در ایران وجود دارد که میگویند در ایران آزادی بیان هست، اما آزادی پس از بیان معلوم نیست که وجود داشته باشد. بنابراین خیلی نمیشود اعتماد کرد به این فضایی که وجود دارد. من نمیدانم چهقدر با ساختار قدرت در ایران آشنایی دارید، اما این نکته را باید توجه داشته باشید که در هر صورت انتقاد از دولت همیشه جزو آزادترین و راحتترین ابزارهای در اختیار است. و شاید هم به دلیل این که گاهی اوقات دولت در ایران خیلی تعیینکننده نیست. در همین ارتباط آقای ارغنده پور میگویند که: به نظر من در ایران با مجموع شرایطی که وجود دارد احسن فضای کامل غیر ممکن است. ولی در مجموع آن چیزی که شما از آن به عنوان انتقاد یاد میکنید محدودهای است که عملاً در اردوگاه محافظه کاران نسبت به همدیگر اتفاق میافتد. در واقع میتوان گفت که این، عرصه ایاست در میدان سیاست که بازیگران سیاسی در داخل اردوگاه محافظهکاری نسبت به همدیگر میتوانند آن را عرضه بکنند و رسانهها هم در همان چارچوب آن را چاپ میکنند. مثلاً در هفتهی گذشته کمیسیون اصل نود مجلس گزارش فساد اقتصادی را منتشر کرد. اگر پیش از آن روزنامهها اقدام به یک گزارشی میکردند، در زمینهی فساد اقتصادی، با شناختی که از فضای رسانهای دارم، من برای گریز از خطر توقیف شدن، در چاپ چنین مطلبی احتیاط میکردم. از خانم مفیدی میپرسم که در سال مطبوعاتی گذشته، بدترین رویداد از نظر ایشان چه بوده است. در سالی که گذشت تعداد کثیری از مطبوعات توقیف، تعطیل و لغو امتیاز کامل شدند. جمع زیادی از روزنامهنگاران و همکاران ما احضار و بازداشت شدند. اینها اتفاقات تلخی بود و دردناک. اما مهمترین اتفاقی که در سال گذشته رخ داد و شاید برای من به شخصه به عنوان یک روزنامهنگار زن دردناکتر بود، توقیف مجلهی زنان بود. مجلهای که ۱۶ سال از عمرش میگذشت. مجلهای که با فراز و نشیبهای مختلف دست و پنجه نرم کرد و در شرایط برخوردهای سختگیرانهی حکومت با مطبوعات، توانست خودش را حفظ کند و ادامهی حیات داشته باشد، اما به یکباره و به یک دلیل واهی و شبه اتهام که ما هم نفهمیدیم واقعاً دلیلی که از طرف هیات نظارت بر مطبوعات عنوان شد، چه بود؛ به یک باره آن را لغو امتیاز کردند و بدترین شکل مجازات را که شبیه اعدام بود، مشمول چنین مجلهای دانستند و امیدوارم که مشابه آن در سالی که قرار داریم رخ ندهد. چشمانداز سال آینده را آقای ارغندهپور این طور توصیف میکنند. متاسفانه من نمیتوانم فضای روشنی را تصویر بکنم. متاسفم از اینکه چنین استنباطی دارم که تا حدود زیادی ناامید کننده است. ولی به نظرم میرسد که همچنان شمع روزنامهنگاری در کشور و آن چیزی که از قبل باقی مانده بود، مشتعل است و امیدوارم که این شمع روشن بماند و بعداً در فضایی که بهتر میشود، احتمالاً در سالهای آینده بتوانیم شاهد شکوفایی رسانهها باشیم. |
نظرهای خوانندگان
مگه آزادی قبل از بیان هست که بعد از آن نیست ؟ اصلا"آزادی پیشکش مگه آسایش هست مگه امنیت اقتصادی هست و....
-- احمد ، May 6, 2008 در ساعت 07:00 PM