رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۱۸ تیر ۱۳۸۷
گفت و گو با هادی زمانی، دکتر هادی زمانی، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه مقیم لندن:

تلاش گروه هشت برای کاهش قیمت نفت

حسین علوی

اجلاس رهبران گروه هشت کشور صنعتی جهان (موسوم به جی ۸) از دوشنبه در جزیره هوکایدوی ژاپن رسماً آغاز به کار کرد.

موضوع اصلی این اجلاس، مشکلات اقتصادی جهان است و به‌ویژه مساله چاره‌جویی برای مقابله با افزایش بهای نفت و مواد غذایی را در دستور کار خود قرار داده است.

درباره این دستور کار با دکتر هادی زمانی، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه مقیم لندن گفت و گو کردم و ابتدا پرسیدم که آیا این اجلاس قادر به ارایه راه حل‌های عملی و کوتاه‌مدت برای مقابله با افزایش بهای نفت و مواد غذایی خواهد بود؟

Download it Here!

به خاطر این‌که این سوال را پاسخ بدهیم باید ببینیم دلایل افزایش قیمت نفت چه هست و از این دلایل، کدام بخشش در کوتاه‌مدت قابل بررسی است.

در مورد نفت عمدتاً پنج دلیل برای افزایش قیمت‌ها وجود دارد. یکی بالا بودن سطح تقاضا در کشورها به خصوص آسیایی، علت دوم پایین بودن سطح نفت به خصوص به خاطر عقب افتادن سرمایه‌گذاری‌ها و عامل سوم تشنج سیاسی در مناطقی مثل خاورمیانه و مثلاً نیجریه است.

عامل چهارم فعالیت‌های سوداگری در بازار بورس نفت است و عامل پنجم افت قیمت دلار است که هر موقع قیمت دلار پایین بیاید، قدرت خرید درآمد کشورهای صادر کننده که معمولاً به دلار هست، افت می‌کند و برای جبران آن، این کشورها قیمت نفت را بالا می‌برند.

اکثر این پنج دلیل، دلایل بلند‌مدت است. در نتیجه در کوتاه‌مدت افق کارهایی که می‌شود کرد، نسبتاً محدود است. البته این به این معنا نیست که هیچ کاری نمی‌شود کرد و کارهایی که می‌شود کرد، کم اهمیت است.

برای مثال کشورهای گروه هشت می‌توانند از توانایی‌های سیاسی و قدرت اقتصادی خودشان استفاده بکنند و روی کشورهای تولید کننده نفت، فشار سیاسی وارد کنند یا آن‌ها را قانع بکنند که سطح تولید نفت را بالا ببرند.

علاوه بر این کشورهای گروه هشت می‌توانند به خاطر این‌که فشار را روی مصرف‌کننده‌ها پایین بیاورند، نرخ مالیاتی را که بر نفت می‌‌‌‌‌بندند، پایین بیاورند.


دکتر هادی زمانی، کارشناس اقتصاد و استاد دانشگاه

این سیاست الان در بریتانیا هم مطرح شده و در دستور بررسی است. آقای گوردون براون اعلام کرده که به احتمال قوی سیاستی که بر اساس آن قرار بوده که نرخ مالیات را روی سوخت را دو پنس بالا ببرند، عملی نخواهد شد.

روش دیگری که این کشورها می‌توانند دنبال بکنند این است که از افت قیمت دلار جلوگیری بکنند. آمریکا در حالی‌که مشکلاتی در عرصه اقتصادی داشت یک‌سری سیاست‌هایی را دنبال کرد که موجب افت ارزش دلار شد و حالا می‌تواند آن را برعکس کند و با هماهنگی این گروه هشت سیاست‌هایی اتخاذ بکنند که از افت یا از ادامه افت قیمت دلار جلوگیری بکنند یا حتی دلار را تقویت بکنند. این هم طبیعتاً روی قیمت نفت تاثیر خواهد گذاشت.

آقای زمانی، شما از ضرورت هماهنگی کشورهای عضو جی ۸ صحبت کردید. با توجه به تنوع مشکلات اقتصادی در جهان و این‌که هر کدام از این کشورها به هرحال سیاست‌ها و رویکردهای متفاوتی نسبت به این مسایل دارند؛ آیا در مجموع کشورهای عضو این گروه از آن توانایی‌ها و هماهنگی‌های اولیه‌ای که در سال‌های آغاز تشکیل اجلاس سران هفت کشور بود هم‌چنان برخوردارند؟

همان‌طور که شما فرمودید، دیدگاه‌ها و تفاوت نگرش‌ها وجود دارد. ولی سر مسایل پایه‌ای مثل افزایش قیمت نفت، افزایش سوخت‌های زیستی و افزایش مواد غذایی؛ تقریباً همه توافق نظر دارند و منافع و زیان‌های‌شان مشترک است.

این مشترک بودن انگیزه‌های اقتصادی و سیاسی باعث می‌شود که این‌ها در یک جهت حرکت بکنند و اعضای گروه هشت - روسیه را اگر کنار بگذارید - بقیه آن‌ها به لحاظ ساختار اقتصادی، دارای تشابهات قابل ملاحظه‌ای هستند و همه آن‌ها در اقتصاد جهانی وزنه بسیار مهمی هستند.

بنابراین در عین حالی‌که مطلبی که شما می‌فرمایید به این معنا که تنوع اقتصادی در دهه گذشته افزایش پیدا کرده، درست است؛ ولی این گروه هم‌چنان در اقتصاد جهانی نقش بسیار چشمگیری دارد و تشابهات ساختار اقتصادی، و ساختار سیاسی منابع اقتصادی، تحلیل هزینه و منافع‌ آن‌ها، هنوز به نحو چشمگیری مشابه است.

در نتیجه در برابر مسایل پایه‌ای مثل افزایش قیمت نفت و یا افزایش قیمت غذاها، قاعدتاً باید بتوانند به سیاست‌های مشترک دست پیدا بکنند.

یک انتقادی که متوجه کشورهای گروه جی هشت هست، این است که چرا این کشورها را به بقیه کشورهایی که از لحاظ صنعتی و اقتصادی دارای توانایی‌های بالایی هستند، مثل چین، هند و برزیل گسترش نمی‌دهند. شما با توجه به این‌که به ناهماهنگی ساختاری اقتصاد روسیه در این نمونه اشاره کردید، آیا گسترش جی ۸ به کشورهای دیگر، می‌تواند راه حل باشد؟

دو عامل متفاوت در این معادله وجود دارد. یک عامل این است که کشورهایی را که در اقتصاد جهان وزنه مهمی هستند؛ این گروه شامل بشود. اگر یک کشوری اقتصادش بسیار مهم است و آن را کنار بگذارند، طبیعتاً این هماهنگی لازم در اقتصاد جهانی صورت نمی‌گیرد.

از این دید شما می‌توانید مطرح بکنید که الان هندوستان و چین و برزیل، از نظر اقتصادی، تبدیل به کشورهایی بسیار مهم شدند و دیگر به راحتی نمی‌شود آن‌ها را نادیده گرفت. باید با این‌ها هماهنگی کرد که با آن هماهنگی جهانی به‌وجود بیاید.

اما از دید مقابل هم باید توجه داشته باشید که گروه هشت یا گروه هفت، هر اسمی روی آن بگذارید، موقعی می‌تواند موثر باشد که سریع به نتیجه برسد و بتواند تصمیم‌های سریع بگیرد و آن‌ها را به اجرا بگذارد. موقعی می‌توانند تصمیم‌های سریع بگیرند و آن‌ها را به اجرا بگذارند که اشتراک منافع، دیدگاه‌های سیاسی، ساختارهای اقتصادی و سیاسی آن‌ها قابل ملاحظه باشد.

در نتیجه اگر دامنه این کشورهای عضو را بیش از حد گسترده بکنند، از یک طرف به این‌که اقتصادهایی مثل چین و هندوستان هم به داخل گروه بیایند، کمک می‌شود و تاثیر آن بیشتر می‌شود.

ولی از طرف مقابل تاثیر منفی دارد و به خاطر تنوع بیش از حد ساختارهای سیاسی و اقتصادی، تصمیم‌گیری را دشوار و کند می‌کند.

در نتیجه در عین این‌که باید دامنه گسترده بشود، باید یک پروسه انتقالی را تعیین کنند چرا که این سیاست بلند‌مدت است و در کوتاه‌مدت اگر غیر حساب شده این دامنه گسترش پیدا بکند، تصمیم‌گیری‌ها بسیار کند خواهد شد تا جایی‌که گروه هشت از حیث کاربردی خواهد افتاد.

الان مشابه این مشکلات را دارید در سازمان ملل می‌بینید. بنابراین پاسخ به این سوال؛ مثبت و منفی، سیاه و سفید نیست و واقعیت یک جایی در وسط قرار گرفته که در بلند‌مدت دامنه باید گسترده بشود و کشورهای مهم دیگر مثل چینی‌ها وارد بشوند. ولی این باید به‌صورت مطلوبی مدیریت بشود و طوری انجام بگیرد که هم‌زمان و هم‌گام با مشابه شدن ساختارهای اقتصادی و سیاسی کشورها باشد. در غیر این صورت توانایی تصمیم‌گیری ضعیف خواهد شد.